جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
مرگ تراژدی و تولد عقل گرایی
نویسنده:
ابوالقاسم ذاکرزاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تعریفی‌ که‌ نیچه‌ از تراژدی‌ به‌ دست‌ می‌دهد، هیچ‌گونه‌ قرابتی‌ با معنای‌ متداول‌ آن‌ در تاریخ‌ و به­ویژه در عصر حاضر ندارد. درواقع‌ نیچه‌ تراژدی‌ را نگاهی‌ هستی‌شناسانه‌ به‌ حیات‌ انسانی‌ می‌داند. تفسیر نیچه‌ از تراژدی‌ بر فلسفه‌ شوپنهاور و آرمانهای‌ زیبایی‌شناسانه‌ ریشارد واگنر استوار است‌. این‌ فیلسوف‌ جوان‌، در آن‌ زمان‌، شیفتة‌ آرمانهای‌ استادان‌ بزرگش‌ در فلسفه‌ و موسیقی‌ بوده‌ است‌. نیچه‌ نخستین‌ تأمل‌ انسان‌ را، تأمل‌ دربارة‌ مرگ‌ و فناپذیری‌ وی‌ می‌داند. انسان‌ تنها جان­داری‌ است‌ که‌ بر مرگ‌ خویش‌ واقف‌ است‌. این‌ حقیقت‌ دردناک‌ عامل‌ روی‌آوری‌ بشر به‌ هنر است‌. خلاقیت‌ وی‌ برای‌ فرار از مرگ‌, در هنر تجلی‌ می‌یابد؛ و تراژدی‌ اوج‌ خلاقیت‌ بشر در هنر است. این‌ قالب‌ بزرگ‌ ادبی‌, در نخستین‌ مرحلة‌ ظهورش‌، در گروه‌ همخوانان‌ تجلی‌ می‌یابد. گروه‌ همخوانان‌ با سرودهای‌ نشئه‌آورشان‌, که‌ «دیتیرامْب‌» نام‌ دارد، موجوداتی هستند با نام‌ «ساتیر» که‌ به‌ شکل‌ نیمه‌انسان‌ و نیمه‌بز روی‌ صحنه‌ ظاهر می‌شوند و «دیونوسوس‌», خدای‌ شراب‌ و وجد و سرمستی‌ را در عیش‌ و نوشها و شادمانیها همراهی‌ می‌کنند. ساتیرها و دیونوسوس‌ مظهر وحدت‌ هستی‌ ناپایدار و فناپذیرند. در این‌ حالت‌ وحدانی‌ و بنیادین‌، انسان‌ نسبتی‌ حضوری‌ با عالم‌ و آدم‌ و مبدأ شان‌ پیدا می‌کند. اوج‌ هنر تراژدیک‌ در همین نسبت‌ حضوری‌ است‌ که‌ انسان‌ هم‌ فاعل‌ شناسایی‌ است‌ و هم‌ متعلق‌ آن‌. تنها در این‌ هنر متعالی‌ است‌ که‌ بشر به‌ توجیه‌ زندگی‌ دست‌ می‌یابد و برای‌ غلبه‌ بر فناپذیر بودنش‌ و فایق‌ آمدن‌ بر حقیقت‌ دهشتناک‌ هستی‌ زمینی پیدا می‌کند. از نظر نیچه‌, با ظهور نخستین‌ بذرهای‌ عقل‌گرایی‌, که‌ نماد آن‌ سقراط‌ و سقراط‌گرایی‌ است‌، مرگ‌ تراژدی‌ فرامی‌رسد. تعریف‌ نیچه‌ از تراژدی‌, در مقایسه‌ با تعریفی‌ که‌ در دورة‌ روشنگری‌ از تراژدی‌ ارائه‌ شده‌ است‌ و, مرگ‌ تراژدی‌ با ظهور عقل‌گرایی‌, که‌ نیچه‌ از آن‌ با عنوان‌ سقراط‌گرایی‌ یاد می‌کند، موضوع‌ این‌ مقاله‌ را تشکیل‌ می‌دهد.
مفاهیم دیونیسوسی و آپولونی در فلسفه نیچه
نویسنده:
لیلا کوچک منش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در طول تاریخ گاه انسانهایی اغلب فرهیخته، روزگار خود را همچون آینه‌ای بازتابانده‌اند و حتی بدل به سمبلی از عصر خویش گشته‌اند و چه کس می‌توان جاودانگی انسانی را انکار کند که عصری را در خود جای داده است و این چنین برتر از همه زمانها پای به عرصه جاودانگی نهاده است ؟ شاید اغراق‌آمیز نباشد اگر بگوئیم نیچه چنین انسانی است : او می شکفد، می‌آفریند، فرومی‌پاشد و جاودانه می‌شود. همچون عصر خویش ، دورانی که می‌رود تا با تندباد پوچ‌گرایی از هم فرو پاشد و از خاکسترش ابرمرد چون ققنوسی زاده شود، نیچه نیز از هم فرو می‌پاشد (1889) تا منادی انسانی بزرگ باشد که تا ابد به تیزبینی، سرسختی و در عین حال لطافتش همگان را شگفت زده می‌سازد. جهان با یونان می‌شفکد و با دوران مدرن از هم فرو می‌پاشد، این پرسش اما هنوز پاسخی نیافته است که آیا این فروپاشی پر عظمت را حاصلی هست ؟ چیزی که زاده شود، جاودانگی به ارمغان آرد و تحسین برانگیز؟ نیچه در پی علت‌یابی انحطاط دوران خویش است ، انحطاطی که تا عمق لحظه لحظه اکنون ما نیز ادامه یافته است . تهی شدن همه چیزها از آن اصالت ، شکوه و قداست همیشگی‌اش و تفاوت فاحش میان یونان و قرون پس از آن شاید پدید آورنده این پرسش همیشگی باشد که چرا؟ چرا همه جهان اینگونه از همه اصالت‌ها و ارزشها، از آن شادابی زاینده و پویا تهی گشته است ؟ چگونه آنچیزی شدیم که هستیم: دلزده: عبوس زاهدانه، سست و درنگ‌کار، بی‌هیچ آفرینندگی حتی و در یک کلمه برده. چگونه ناگهان زندگی در دروه همه جهان روبه افول نهاد و مردگان متولیان زیاده خواه زندگی گشتند؟ چه شد که شکوه سرزنده سلیمان از یادها رفت و تمام گسترده ذهنمان را رنج مقدس ایوب پر کرد؟ پاسخ نیچه به تمامی این پرسش‌ها، یک کلمه است ، فقدان دیونیسوسی. فقدان آن ایمانی که در عین رنج می‌خندد و بر میخ‌ها پای می‌کوبد و می‌رقصد: ایوبی که رنج می‌برد اما سلیمان وار بر همه هستی حکم می‌راند.
هویت هرمس موسس جاودان خرد
نویسنده:
رضا امیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران,
چکیده :
آیا حکمت و فرهنگ با تالس و فلسفه یونان آغاز شد یا منشا کهن تری در شرق داشته است؟ نظر غالب بر این است که تمدن و فلسفه از یونان و با تالس آغاز شده است، اما ما با نظر شیخ اشراق موافقیم که خاستگاه حکمت را نبوت و هرمس می داند. هرمس در یونان، تات در مصر، اخنوخ در کتاب مقدس، هوشنگ در متون ایرانی و ادریس نبی در متون اسلامی بر هم منطبق و حکایت از شخصی با هویت مشابه دارند.هرمس از نوادگان شیث فرزند حضرت آدم است و پس از آن دو، اولین فردی است که به نبوت رسیده است. او بنیان گذار بسیاری از علوم مانند خط، طبابت، کیمیا، نجوم، حکومت و حکمت است. از این لحاظ در یونان وی راTrismegitos  و در منابع اسلامی المثلث بالحکمة نامیده اند.
صفحات :
از صفحه 5 تا 35
  • تعداد رکورد ها : 3