جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 570
انسان کامل از نظر مرتضي مطهري و فريد ريش نيچه
نویسنده:
‫جمال‌الدين شکور اف
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫ويژگيها، عناصر و مؤلفههاي انسان کامل، همواره يکي از مهمترين دغدغههاي متفکران بوده است. اين پژوهش در چهار فصل، اين مسئله را از ديدگاه دو متفکر بزرگ، مرتضي مطهري و فريدريش نيچه بررسي کرده است. استاد مطهري بر اساس مبنا و معيار اسلامي خود، انسان کامل را انساني ميداند که همه ارزشهاي انساني در او به صورت هماهنگ رشد کرده و به حدّ اعلاي خود برسند. بنابراين، کمال انسان در تعادل و توازن است؛ يعني داشتن همه استعدادهاي گوناگون و به فعليت رساندن آنها. انسان کامل، يعني انساني که قهرمان همه ارزشهاي انساني است. ايشان بر اساس اصول و جهان بيني اسلامي، ويژگيهايي را براي انسان کامل بيان ميکند که عبارتاند از: داشتن علم و آگاهي، قدرت و توانايي، هنر و جمال، تقوا و پارسايي، عشق، ايمان، آرمان ايدهآل، روح انقلابي و آزادمنشي، علاقه به سياست و سرنوشت مردم، رهايي از قيد شهرت طلبي و برتري جويي، احساس عرفاني و پرستش حق، مهر و محبت نسبت به خير، و داشتن ادراک هنري. فريدريش نيچه فيلسوف و شاعر آلماني است که فلسفه وي ريشه در روانشناسي او دارد. در نظر وي نکات منفي در زندگي انسان بيش از نکات مثبت است. حکمت ايدهآل او حکمت يوناني است. در نظر نيچه انسان کامل يا به عبارتي «اَبَرانسان»، انساني است مقتدر. از اين رو، نيچه کمال را داشتن قدرت ميداند و به نظر او بالاترين گناه انسان، ضعف اوست. وي معتقد است که دين را ضعفا اختراع کردهاند؛ تا قدرت اقويا را محدود نگه دارند. از نظر نيچه، انسان سه دوره داشته است: دوران پيش از اخلاق، دوران اخلاق و دوران وراي اخلاق. وي زمان خود را دوران وراي اخلاق ميداند. بنابراين، نيچه به دليل نداشتن هر نوع نگاه اخلاقي، نهيليسم(پوچگرايي) را ترويج ميکند و بيان ميکند که خدا مرده است، يا به عبارتي، ما انسانها خدا را کشتهايم؛ زيرا اخلاق همان خداست. نيچه سهم عقل را در رفتار و اعمال انسان ناچيز ميداند و حتي براي اختيار نيز سهم کوچکي قائل است و نقش مؤثر در جهت دادن به اعمال و رفتار انساني را نيازهاي دروني و غرايز فردي ميداند.
نقد انسان‌شناسی نیچه‌ای بر مبنای انسان‌شناسی صدرایی
نویسنده:
عباس گالش‌نیا دفرازی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان به عنوان پیچیده ترین موجود هستی همواره مد نظر فیلسوفان و متکلمان بوده است.ملاصدرا و نیچه از فیلسوفان برجسته جهان اسلام و دنیای غرب، از جمله اندیشمندانی هستند که ضمن تأکید بر انسان شناسی، نتایج فلسفی آن را مورد بحث قرار داده اند . انسان در هر دو اندیشه موجودی مرکب از روح و جسم است . در اندیشه صدرایی روح امری الهی و فناناپذیر است و هویت حقیقی انسان را تشکیل می دهد.در اندیشه نیچه روح امری زمینی و صرفاً وسیله و ابزاری در اختیار تن است. زیرا هویت حقیقی انسان در اندیشه او تن است. ملاصدرا و نیچه خواهان تعالی انسان و فراروی او از خویشتن هستند. ثمره فراروی در اندیشه نیچه تحقق ابر انسان استوثمره تعالی انسان در اندیشه صدرایی رسیدن به انسان کامل است.هر دو اندیشمند به دنبال جاودانه کردن انسان و رسیدن به سعادت ابدی هستند. در اندیشه صدرایی تعالی انسان در رسیدن به قرب الهی است و جاودانگی در سرای دیگری جستجو می شود. در اندیشه نیچه ای تعالی انسان در رسیدن به قدرت و جاودانه کردن لذات دنیوی استو جاودانگی در کره خاکی جستجو می شود . در تفکر صدرایی انسان موجودی اخلاق مدار، پذیرای قوانین و ارزشهای شرعی و مکلّف به تکالیف الهیاست و در عین حال موجودی آزاد ، صاحب اراده و اختیار است . اراده او در طول اراده الهی است. در اندیشه نیچه انسان سازنده ارزش های اخلاقی ، جایگزین خدا و موجودی آزاد است. اما آزادی در اندیشه او فقط با مرگ خدا معنا می یابد .معنای زندگی در اندیشه صدرا مبتنی بر مبانی متافیزیکی است و امور متافیزیکی چون خدا ، وحی و سرای آخرت معنا بخش زندگی انسان هستند. اما نیچه از آنجایی که عاشق زمین است ، معنای زندگی خویش را در تحقق ابر انسان و در زندگی دنیوی جستجو می کند.انسان شناسی صدرایی مبتنی برایدئولوژی دینی است. در حالی که در اندیشه نیچه انسان شناسی مبتنی بر ایدئولوژی ماتریالیستی است.
نقد و بررسى اومانیسم جدید
نویسنده:
على حسنى
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
چکیده :
در این مقاله نخست به تعریف اومانیسم پرداخته و علت پراکندگى و تنوع در تعریف اومانیسم را روشن ساخته ایم. در ادامه و در توضیح تاریخچه اومانیسم جدید به سه دوره اومانیسم رنسانس، اومانیسم روشنگرى و اومانیسم مدرن اشاره و ویژگى هاى هریک را بیان کرده ایم. انواع اومانیسم یعنى اومانسیم دینى و اومانیسم سکولار از دیگر مباحثى است که به آن پرداخته ایم و در ادامه اصول اومانیسم همچون طبیعت گرایى، منبع ارزش بودن انسان ها، آزادى انسان، خردگرایى و مدارا را تبیین، و سرانجام بعضى از نقدهاى وارد بر اومانیسم را مطرح ساخته ایم.
صفحات :
از صفحه 115 تا 144
روش شناسى نفى روش در هرمنوتیک فلسفى گادامر
نویسنده:
محمدحسین مختارى، مهدى سرلک
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره),
چکیده :
هرمنوتیک فلسفى یکى از مهم ترین رویکردهاى هرمنوتیکى است که مارتین هایدگر آن را پایه ریزى و تبیین کرد و هانس جورج گادامر آن را تدوین کرد و توسعه بخشید. گادامر که شاگرد خصوصى هایدگر بود، در معروف ترین اثرش در هرمنوتیک به نام حقیقت و روش به تحلیل و نقدى گسترده و پرمحتوا از اندیشه هرمنوتیک روشى پرداخت. هرمنوتیک روشى، بر ارائه اصول و قواعد و روش شناسى تفسیر صحیح متون همت مى گمارد؛ اما گادامر بنیان هرمنوتیکى خود را بر نفى روش و پدیدارشناسى فهم وجودى استوار مى سازد و با اتکا بر اصول هرمنوتیکى خود، الگوى مفاهمه دیالکتیکى را ارائه مى دهد. این نوشتار، کیفیت ابتناى فلسفه هرمنوتیکى گادامر بر نفى روش را توصیف و تحلیل مى کند تا از این رهگذر بتواند علاوه بر تبیین «مفاهمه دیالکتیکى مبتنى بر پرسش و پاسخ» به منزله روش بدیل گادامر در نفى روش، فرصتى براى بررسى این روش در اختیار قرار دهد و روشن خواهد شد که الگوى وى، داراى مشکلات پرشمارى از قبیل ابهام، دور و تسلسل است.
صفحات :
از صفحه 107 تا 128
فلسفه هنر نیچه
نویسنده:
نجمه مکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده
بررسی نظریه هنر در فلسفه افلاطون با نگاهی به نیچه و هیدگر
نویسنده:
مجتبی حاجی جمالی آرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
بررسی نظریه هنر افلاطون با نگاهی به نیچه و هیدگر تاملی پیرامون معنای هنر نزد افلاطون و نسبت آن با مفاهیمی چون » حقیقت « و » زندگی « می باشد و بر آنست تا دیدگاه نیچه و هیدگر را درباره نستب مفاهیمی که افلاطون میان » هنر « ٬ » حقیقت « و » زندگی « برقرار می کند بررسی کند. در این رساله از آن جهت دیدگاه این دو فیلسوف درخصوص نظر افلاطون درباره ی هنر مورد بررسی قرار می گیرد که نزد آنان هنر از اهمیت والایی برخوردار است٬ چنان اهمیتی که از دیدگاه نیچه نجات فرهنگ اروپا در استقرار هنر در جایگاه نظریه و معرفت است و صریحا اعلام می کند که وقت آن رسیده است که ما هنر را به جایگاه پیشین آن درعصر تراژیک یونان برگردانیم تا با هنر زندگی ممکن و شایسته ی زیستن گردد. از سوی دیگر هیدگر به دنبال یافتن پاسخی برای این سوال بنیادین خود که معنای هستی یعنی چه؟ معتقد است که فلسفه در بند متافیزیک گرفتار آمده و از حقیقت دور مانده و نمی تواند راز هستی را به ما نشان دهد ولی هنر و خصوصا شعر ما را به حقیقت راه می برد.‬
نیچه از نگاه باشلار
نویسنده:
نسرین خطاط
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه شهید بهشتی,
چکیده :
بی شک نیچه در نگاه اندیشمندان سده بیست چهره تازه ای یافته است و بسیاری از منتقدان با بینش جدیدی به بازخوانی مفاهیم اصلی فلسفه او برآمده اند. باشلار نیز که خود فیلسوف است در این بازخوانی سهم به سزایی دارد. وی از راه تحلیل تصاویر ادبی در اشعار نیچه و رابطه آنها با عناصر اربعه، سیر تحولی افکار فیلسوف و کشمکش میان تضادهای این تفکر را پی می گیرد تا سرانجام به ماهیت روان عروجی نیچه پی می برد. به نظر باشلار آن کس که این تصاویر را نه به عنوان آرایه های تهی از پندار بلکه زاده نیروی تخیل پویا بداند، خود را در مرکز مابعدالطبیعه نیچه احساس می کند، زیرا از طریق تصاویر ادبی، نبرد عناصر طبیعت، چگونگی واژگونی و دگرگونی آنها تبدیل عنصر زمین به هوا، سنگینی به سبکباری و فرود به صعود را درک می کند. باشلار از این جهت قابل بررسی است که مفاهیم غامض و انتزاعی فلسفه نیچه مانند اراده معطوف به قدرت، ابرانسان، نیروی حیاتی، بازگشت ابدی را از خلال استعاره و کلام شعری به صورت محسوس و ملموس به تصویر می کشد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 16
بازخوانی انتقادی اسلامی‌سازی علوم انسانی از منظر اسماعیل فاروقی
نویسنده:
محسن میری (حسینی)
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله اسلامی‌سازی دانش، حدود سال 1960 طرح شد و اسماعیل راجی فاروقی از جمله پیشگامان این بحث بوده که آرای وی تاکنون در کانون توجه صاحب‌نظران بوده است. این نوشتار در صدد تبیین، تحلیل، نقد و بررسی دیدگاه‌های وی در این زمینه است. فاروقی همچون برخی دیگر، راه حل عقب‌ماندگی مسلمانان را اصلاح نظام آموزشی و حاکمیت بخشیدن اندیشه و باور اسلامی بر این نظام آموزشی می‌داند. از آنجا که این نظام متکی بر متون، ساختار و مدیریت مناسب آموزشی است، باید اسلامی‌سازی در همه این امور صورت گیرد. راهکار فاروقی در این باره، اصول پنج‌گانه اسلامی حاکم بر علم و نیز مراحل دوازده‌گانه تولید و تدوین متون است. پژوهش حاضر با مروری انتقادی بر ایده‌های پیش‌گفته فاروقی، بر آن است تا مهم‌ترین چالش‌های نظریه وی را بررسی کند.
صفحات :
از صفحه 37 تا 76
حقیقت و توجیه
نویسنده:
سعیده کوکب
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
در چارچوب پارادایم زبانی، همواره مرتبط با تلقی حقیقت به عنوان سازگاری، این مسأله وجود دارد که چگونه می‌توانیم در پرتو دلائل قابل دسترس، ادعای حقیقی نامشروطی را بیان کنیم که ورای آنچه توجیه شده است، قرار دارد. به عبارت دیگر، اگر در چارچوب زبانی، حقیقت یک قضیه را نمی‌توان مطابقت آن با چیزی در جهان دانست، زیرا در این صورت ما باید قادر باشیم از زبان خارج شویم، در حالی که از زبان استفاده می‌کنیم، پس چگونه حقیقت از توجیه قابل تشخیص است. در پاسخ به این سؤال دو نظریه اصلی مطرح می‌گردد: از یک طرف، ریچارد رورتی به دلیل رادیکال کردن پراگماتیکی چرخش زبانی، فهم غیررئالیستی از شناخت را مطرح می‌کند و حقیقت را با توجیه یکسان می‌داند. او معتقد است از آنجا که هیچ چیزی غیر از توجیه وجود ندارد و هیچ راهی وجود ندارد که از عقاید و زبانمان خارج شویم تا وسیله آزمون دیگری غیر از سازگاری بیابیم، لذا مفهوم حقیقت اضافی است. از طرف دیگر، متفکرانی مانند یورگن هابرماس، سعی می‌کنند شهودهای رئالیستی را در درون پارادایم زبانی حفظ کنند. هابرماس معتقد است، ارتباط درونی بین حقیقت و توجیه وجود دارد و توجیهی که در یک چارچوب خاص به نحو موفق مطرح می‌شود، می‌تواند معطوف به حقیقتی مستقل از چارچوب باور موجه باشد. از نظر هابرماس برای تبیین رابطه درونی حقیقت و توجیه فقط می‌توان به عمل متقابل بین اعمال و گفتمان استناد نمود. فقط تأثیر متقابل دو نقش متفاوت پراگماتیک مفهوم حقیقت که در چارچوب‌های عملی و گفتمان عقلانی ایفا می‌شود، می‌تواند تبیین کند که چرا توجیه موفق یک باور مطابق با معیارهای خاص ما، در راستای اثبات حقیقت مستقل از چارچوب باور موجه است.
صفحات :
از صفحه 137 تا 174
بازگشت جاودانه همان در تفکر فلسفی نیچه
نویسنده:
منوچهر صانعی دره بیدی، حسین خوارزمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
آموزه بازگشت جاودانه همان، یکی از بنیادی ترین اندیشه های فلسفی نیچه است و نیچه خود را آموزگار آن می داند. برطبق این آموزه، من باز خواهم گشت، با این خورشید، با این مهتاب، با این زمین و با همه رویدادهای آن، اما نه به یک زندگی نو یا زندگی بهتر یا زندگی همانند، بلکه من جاودانه به همین و همین زندگی باز خواهم گشت. پس از فروپاشی ارزشها و ظهور هیچ انگاری در فرهنگ اروپایی، نیچه کوشید در پرتو این آموزه به جای فرو غلتیدن در هیچ انگاری منفعل، به اندیشه هیچ انگارانه فعال دست یابد و چاره ای برای پوچی و معناباختگی زندگی بیابد. با اندیشه بازگشت جاودانه همان می توان معیاری برای سنجش نیرومندی و شیوه ای برای پرورش و تندرستی یافت و از روح کین خواهی به زمان رهید و به زندگی آن گونه که هست، گوارا و ناگوار آری همه جانبه گفت.
صفحات :
از صفحه 37 تا 52
  • تعداد رکورد ها : 570