جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 108
بررسی و نقد دیدگاه نینیان اسمارت در باب ابعاد دین و ارتباط بعد تجربی و عقیدتی
نویسنده:
فاطمه قلخانباز، مسعود صادقی، عبدالرسول کشفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده نینیان اسمارت از جمله متفکرانی است که با رویکردی پدیدارشناختی به مطالعه دین پرداخت و نقش مهمی در گسترش مطالعات دینی ایفا نمود. او پدیدارشناسی دین خود را به پدیدارشناسی جهان¬بینی¬ها گسترش داد و درصدد توصیف و تحلیل ادیان سنتی و جهان¬بینی¬های غیردینی بو. در این رساله برآنیم تا ضمن بیان طرحی کلی از نظریه دین او، مهم¬ترین عنصر این نظریه، یعنی ابعاد دین را، با تکیه بر کتاب ابعاد امرمقدس اوتوصیف کنیم.اسمارت الگویی هفت¬بعدی ترسیم می¬کند که شامل بعد آموزه¬ای، عبادی، اسطوره¬ای، تجربی، اخلاقی، اجتماعی و مادی است. اینالگوی هفت¬بعدی ما را یاری خواهد کرد تا اولاً درک بهتری از نظریه اسمارت به دست آورده و ثانیاً به مفهومی واقع¬بینانه¬تر از دین، نقش و مناسبات خاص آن در جهان امروز نزدیک شویم. در ادامه نیز برای درک هرچه بهتر دین¬شناسی اسمارت، به بررسی ارتباط دو بعد تجربی و عقیدتی، که در مطالعات دینی همواره محور توجه بوده-اند،خواهیم پرداخت. در این زمینه،رابطه وجودی این دو بعد را در پرتو نزاع دو جریان مهم در تحلیل فلسفی تجربه دینی، یعنی ذات¬گرایی و ساخت¬گرایی، و رابطه تجربه و تفسیر دنبالخواهیم کرد. اسمارت به عنوان یک ساخت¬گرا، باورها، یعنی بعد عقیدتی را، مقدم می¬داند، اما ساخت¬گرایی او تفسیری حداقلی از ساخت¬گرایی است و بدین لحاظ با ساخت¬گرایی امثال کتس و هیک متفاوت است.با وجود این¬که اسمارت تبیین در خور اهمیتی از دین ارائه می¬کند، اما بدین لحاظ که تعریفی مشخص از دین ارائه نمی¬کند و از سوی دیگر عناصری چون تجربه آگاهی محض را نیز تصدیق می¬کند، در معرض نقد قرار می گیرد.
آرائ کلامی ابن میثم بحرانی
نویسنده:
محسن اختری، احمد بهشتی، عبدالرسول کشفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ابن میثم بحرانی (ره) [636-696 ه] بی تردید یکی از بزرگترین متکلمان و دانشمندان جهان تشیع در قرن هفتم است که در بسیاری از رشته‌های علمی، دینی و کلامی عصر خود صاحب تألیفات و آثار می‌باشد. پرداختن به دیدگاه‌ها و آراء او ازجهات بسیاری حائز اهمیت است. ازجمله فهم کامل تر و عمیق تر سیر تکاملی کلام امامیه و نیز تأثیر شگرف وی بر شاگرد فرزانه اش، علامه حلی(ره)، از مسائلی است که تعّمق و بررسی دیدگاه‌های او را ضروری می‌نماید. یکی از مهمترین وجوه شخصیت علمی ابن میثم بحرانی(ره) همانا آراء عالی و بدیع ایشان در کلام اسلامی است که با نظری دقیق و برطبق موازین عقلی و با رعایت کامل ادب و احترام نسبت به سایر عقائد، در هرمسئله ای بیان گردیده است. از آنجا که نظریات وی در مسائل کلامی در مجموعه کتاب‌های فراوان ایشان ذکر گردیده، لذا این رساله تحقیقی سعی نموده است که حتی الامکان به اهم مسائل و آراء کلامی ای که شیخ در آنها اظهار نظر کرده و یا ابداعی دارد با یک سیر تحلیلی و منظم آنگونه که خود در کتاب «قواعد المرام فی علم الکلام» ترتیب داده اند، گردآوری کند. در این راستا به مسائل خداشناسی، اسماء، صفات و فعل الهی، نبوت، امامت و معاد پرداخته شده است، و در پایان هر مسئله ای نیز سیر تاریخی از بحث تحت عنوان «تکمله» آورده شده تا نظر وی در میان آراء کلامی سنجیده گردد.
بررسی مقایسه آرای ملاصدرا و سهروردی در باب ادراک حسی
نویسنده:
هادی رمضان پورسوچلمائی، عبدالرسول کشفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فاقد چکیده
بررسی و نقد هوش مصنوعی و ارتباط آن با جاودانگی
نویسنده:
ابراهیم اصولی هریس، عبدالرسول کشفی، امیرعباس علیزمانی، احمد بهشتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پیش‌رفت دانش و فناوری‌های مربوط به هوش مصنوعی، منجر به بازتاب‌های گوناگونی (از جمله در حوزه‌ی فلسفه) شده و دست‌مایه‌ی نظریه‌پردازی برخی از اندیشمندان متمایل به ماده‌گرایی برای پرورش این نظریه قرار گرفته است که، شاکله و سازوکار عمل‌کرد ذهن جان‌داران (به‌ویژه انسان) و سامانه‌های برخوردار از هوش مصنوعی، مشابه بوده و بر این اساس سامانه‌های مصنوعاً هوش‌مند، به‌مدد پیش‌رفت‌های فزاینده (و در قالب یک الگوی برگزیده‌) سرانجام از کلیه‌ی ویژگی‌های ذهن انسان (هم‌چون آگاهی و اراده) برخوردار خواهند بود. قائلان به این باور، در مواردی پذیرش این امر را لزوماً منجر به پذیرش دیدگاه یگانه‌انگاری ماده‌گرا (اعم از حذف‌گرایی یا فروکاهش‌گرایی) دانسته و بر اساس آن امتناع جاودانگی و رستاخیز انسان را نتیجه گرفته‌اند. با این وصف، در این پژوهش ضمن بررسی مقایسه‌ای شاکله و سازوکار عمل‌کرد ذهن انسان و سامانه‌های واجد هوش مصنوعی، امکان برخورداری این سامانه‌ها (در سطح مکفی‌ای از پیش‌رفتگی) از ویژگی‌های اصلی ذهن انسان و نیز ضرورت منطقی این امر به پذیرش ماده‌گرایی و هم‌چنین امتناع جاودانگی و رستاخیز، بررسی و تحلیل گردیده است.
نظر به اوصاف باری تعالی از دیدگاه مولوی در مثنوی معنوی
نویسنده:
طاهره اشراقی، احد فرامرز قراملکی، عبدالرسول کشفی، نادیا مفتونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از مباحث مهم فلسفه دین است. دانشمندان از یونان باستان تا امروز رویکردهای «اوصاف الهی» گوناگونی به این مبحث دارند. رویکرد و رهآورد مولوی در اوصاف الهی موضوع این رساله است. با تحلیل محتوایی ابیات مثنوی و با استفاده از تحلیل مفهومی و تحلیل گزارهای و نیز شرح مثنوی با مثنوی، 041 تعبیرِ دال بر اوصاف خدا را بدستآوردهایم. این 041 تعبیر، گستر? نسبتاً وسیعی از اوصاف خداوند است. مولانا بر مبنای مشیِ عرفانی خود، تعابیرِ کنایهایِ بسیاری را به خداوند نسبت میدهد. این بدین معناست که وی قائل به توقیفی بودن صفات الهی نیست. در میان این جدول اوصاف، سه صفت کرم، رحمت و لطف به نحو قابل توجّهی بیش از اوصاف دیگر تکرار شدهاند. در واقع خدای مولوی گرچه دارای صفات بیشماری است امّا صفات محوری وی این سه وصف است که تحلیل دیگر صفات خداوند نیز باید با توجّه به این صفات صورت بگیرد. البته با تحلیل مفهومی این سه صفت، میتوان گفت که این صفات، تجّلی و ظهور یک صفت مادرند که شاید آن صفت مادر، صفت عشق باشد. مولوی، سبق رحمت گشت غالب بر غضب/ ای بدیع « ، رحمت الهی بسیار بیشتر از غضب او به میان میآورد و لذا تصویر خدا در مثنوی خدایی است زیبا، بسیار مهربان و دوستداشتنی که در » افعال و نیکوکار رب مقابل خدای قهر و غضب زُهّاد قرار دارد. مولانا دربار? مسأله اوصاف الهی نیز مانند دیگر مسائل تنها به جنب? نظری اکتفا نکرده و رویکرد عملی و کاربردی اوصاف را وجه? همت خویش قرار دادهاست. وی اوصاف الهی را مؤثر در اخلاق و رفتار انسانها میداند و نظری? اخلاقی خود را بر پای? اوصاف الهی بنا مینهد. به عنوان مثال، رحمت الهی مبنای رفتار ارتباطی بین شخصی)مهربان بودن با دیگران میگردد.
بررسی و مقایسه آرای علامه طباطبایی و ونسان برومر درباره مسئله دعا
نویسنده:
مریم السادات نبوی میبدی، عبدالرسول کشفی، قاسمعلی کوچنانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دعا (به معنای درخواست امری مطلوب یا دفع امری نامطلوب از خداوند) در تعارضی ظاهری با دو صفت الاهی : "علم مطلق" و "خیر مطلق بودن" اوست. بر عالم خلقت قوانین ثابت و لا یتغیری مثل قانون علیت حاکم است. دعا یک علت است که در پس آن حوادثی رخ می دهد. علم مطلق خداوند به معنای علم به همه ی امور از جمله رویدادهای آینده، از این رو، مستلزم نوعی تعین گرایی و جبر در حوادث جهان است. وقوع یا عدم وقوع یک رویداد از پیش تعیین شده است؛ بنابراین دعا برای تحقق یا عدم تحقق آن به ظاهر بیهوده است. آنچه انسان می خواهد یا جهان را بهتر یا بدتر از آنچه هست می کند. بر خداوند به جهت خیر مطلق بودنش لازم است خواست را در حالت اول، هر چند بدون دعا، برآورده کند و در حالت دوم، هرچند بدون دعا پاسخ نگوید و باز هم، در هر دو حالت دعا به ظاهر بیهوده است. از سوی دیگر بر عالم اصل تغییر ناپذیر علیت حاکم است. استجابت دعا به معنای نقض این اصل است. تعارضات یاد شده در میان فیلسوفان دین به "مساله ی دعا " معروف است. این تحقیق نشان می دهد که علم مطلق الاهی، خیر مطلق بودن خداوند و نظام علی حاکم بر جهان با استجابت دعا از منظر علامه طباطبایی و ونسان برومر سازگار است؛ اگر چه نوع پاسخ دو متفکر به مساله دعا متفاوت است: "علامه طباطبایی" علم پیشین خداوند را به افعال ارادی انسان ممکن می داند و "برومر" ناممکن می داند و در عین حال هر دو علم الاهی را مطلق می دانند. "علامه طباطبایی" در عین اعتقاد به تعین گرایی در نظام جهان، با قراردادن اراده ی الاهی در طول علل، استجابت دعا را ممکن می داند و "برومر" استجابت دعا را در گرو ناتعین گرایی (عدم قطعیت) می داند.
بررسی و مقایسه ی ارای استاد مرتضی مطهری و لیندا زاگزیسکی در باب علم پیشن الهی و اختیار انسان
نویسنده:
زینب امیری، عبدالرسول کشفی، حسن ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از دیر زمان مساله تعارض ظاهری میان علم پیشین الهی و اختیار انسان ذهن متکلمان و فیلسوفان دین را به خود مشغول داشته است. از آنجا که علم مطلق الهی مستلزم خطاناپذیری آن است، از این رو اگر خداوند در زمان T1 بداند که فاعل S عمل A را در زمان T3 انجام می دهد، آنگاه S در زمان T3 فعلی جز A را نمی تواند انجام دهد و این در تعارض با اختیار انسان است. خردورزان در حوزه فلسفه دین در تبیین مسائل مذکور به نتایج متفاوتی می رسند. عده ای تعلق علم پیشین الهی را به افعال اختیاری انسان انکار می کنند، عده ای دیگر با قبول تعلق علم پیشین الهی به افعال آینده انسان، اختیار را انکار می کنند. اما اینکه تا چه حد می توانند از عهده حل این مساله برآیند، خود قابل تامل است. در این پایان نامه با توجه به هدف آن که بررسی و مقایسه ی آراء استاد مطهری و خانم لیندا زاگزبسکی در باب علم پیشین الهی و اختیار است، ابتدا پاسخ های سه گانه کلاسیک به این مساله (بوثیوس گرایی، آکام گرایی و مولیناگرایی) در دیدگاه زاگزبسکی نقد و بررسی شده، سپس ضمن پذیرش برخی از عناصر این سه دیدگاه و تلفیق آن ها سه راه حل بدیع از زاگزبسکی ارائه شده است. آنگاه به بررسی دیدگاه استاد مطهری در دو بخش جبر و اختیار و قضا و قدر پرداخته شده است. در نهایت هم وجوه شباهت و اختلاف راه حل های سه گانه زاگزبسکی با آراء استاد مطهری نشان داده شده است. نتیجه گیری نهایی این است که هر دو متفکر سازگاری علم پیشین الهی با اختیار انسان را می پذیرند اما "آکام گرایی تومیستی" و دو راه حل دیگر زاگزبسکی علی رغم نکات مثبت و قابل پذیرشی که دارند در نشان دادن این سازگاری ناتوان اند ولی با دیدگاه استاد مطهری می توان علاوه بر برطرف کردن نقایص دیدگاه زاگزبسکی، راه حل مناسبی نیز ارائه کرد.
بررسی و مقایسه نظریات شهید مطهری و برایان دیریس در مسئله شر
نویسنده:
ملیحه توحیدی مقدم، عبدالرسول کشفی، امیرعباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده : بی¬شک جهان ما پیچیده از شرور اخلاقی و طبیعی است و در فلسفه معاصر دارای جایگاه ویژه¬ای است، تا جائی¬که بعنوان یکی از اشتغالات ذهنی مهم خداشناسان قرار گرفته است. برایان دیوس یکی از متألهان عصر حاضر؛ در پاسخ به انتقادات ملحدانی نظیرجی.ال.مکی مبنی بر ناسازگاری منطقی گزاره¬های خدا وجود دارد، و شر وجود دارد، پاسخ خود را با تکیه بر امکان شناخت خدا و پذیرش صفات قدرت، علم، و خیر مطلق بودن او، مطرح کرد. دیویس با حمایت از عقاید دینی و اثبات وجود خدا، نظریات دفاع اختیارگرایانه و تئودیسی های مطرح شده را ، به¬تمامه نمی پذیرد و با دیدگاهی مبتنی بر الهیات سلبی، تلاش دارد، راهی نو در پاسخ به مسأله شر ارائه نماید. در میان فیلسوفان معاصر مسلمان نیز شهید مطهری، عقاید خویش را پیرامون مسأله شر به نحو گسترده¬ای بیان کرده¬است. ایشان ضمن آنکه شر را امری عدمی دانسته، امری جدایی ناپذیر از نظام عالم می¬داند. شهید مطهری با روش پیشینی به بحث خدا و شر ورود یافته و نظریه ای مبتنی بر دادباوری و عدل الهی را بیان می دارد. دراین رساله پس از بیان مختصر آراء و عقائد فیلسوفان مغرب و مشرق زمین به ویژه دو فیلسوف خداشناس، استاد مطهری و برایان دیویس نکات اشتراک و افتراق عقائد آنان ارزیابی شده است. واژگان کلیدی: مسأله شر، خیر،دادباوری، خیر اخلاقی، شر طبیعی، شر اخلاقی.
ایمانگروی در نظام معرفت شناسی پاسکال
نویسنده:
احمد رستم پور، عبدالرسول کشفی، امیر عباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تأثیر پاسکال در علم تجربی بر کسی پوشیده نیست. او متفکری است که نزاع درباره ی اندیشه او بسیار مطرح است. عده ای وی را فیلسوفی طراز اول می شمرند و عده ای دیگر او را تنها مدافع نویسی می دانند که تنها دغدغه ی وی دفاع از مسیحیت است. شرطیه مهمترین بخش تفکری پاسکال است که مورد توجه اهل اندیشه قرار گرفته است و دیگر آراء و نوآوری های مغفول مانده است. چنین دیدی به معرفت شناسی پاسکال سبب شده است نه تنها نگاه ناقصی به آن داشته باشیم بلکه سبب می شود نگاه اشتباهی به کل نظام معرفت شناسی داشته باشیم. به کارگیری شیوه های جدید در منابع شناخت، به ویژه در تعریف کارکرد عقل و وارد کردن منبع شناختی دل و توجه همزمان به توجیه باورهای غیر دینی و دینی اساس تفکر فلسفی پاسکال را تشکیل می دهد. در این پژوهش، سعی بر آن است که ضمن تبیین مفاهیم ایمان و ایمانگروی و انواع هریک از آنها، به شکل تحلیلی تفاوت باور گزاره ای، باور از مقوله ی رابطه، ایمان از گزاره ای و ایمان از مقوله ی رابطه روشن گردد. در نوشتار حاضر، ارائه تحلیلی از معرفت شناسی پاسکال که شامل نقد جزمگرایی، توجیه معرفت ریاضی، توجیه معرفت حسی و مهمتر از همه توجیه باورهای دینی با توجه به تقریرهای مختلف برهان شرط بندی مورد نظر است. در پایان با توجه به نظام معرفت شناسی پاسکال، نتیجه گیری درباره ی ایمانگرا بودن یا معرفت دل به عنوان معرفت شناسی اصلاح شده هدف این پژوهش است.
بررسی تطبیقی دیدگاه معرفت شناختی خواجه نصیرالدین طوسی ورنه دکارت در باب ادراک حسی
نویسنده:
احمد اله یاری، عبدالرسول کشفی، امیرعباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده: دکارت و خواجه نصیر، جزء واقع گرایان غیر مستقیم به شمار می آیند یعنی معتقدند در مواجهه ی با عالم خارج صور ذهنی معلوم بی واسطه هستند و این صور ذهنی حاکی از عالم خارج و بازنما می باشند ولی این دو در نحوه‌ی بازنمایی صور ذهنی با یکدیگر اختلاف نظر دارند. خواجه به تطابق ماهوی ذهن و عین معتقد است ولی نظریه ی معادل دکارت تقریبا شبح محاکی است یعنی وی معتقد است صور ذهنی تا حدودی از خارج حکایت می کنند. و اما نکته مهم دیگری که در این نوشتار بدان می پردازیم میزان پای بندی هر یک از این دو اندیشمند به نظریات تصریح شده در آثارشان است. با وجود این که خواجه به بازنمایی صور ذهنی معتقد است اما در برخی مواضع، نظیر بیان نحوه رویت رنگ، در مرز بازنمایی و عدم بازنمایی صور ذهنی قرار می گیرد. و همچنین باور ایشان به نظریه‌ی «تطابق ماهوی ذهن و عین» با نظرات دیگر ایشان در مورد نحوه علم به معقولات ثانیه منطقی و معرفت به واجب سازگار نیست. و اما دکارت نیز با وجود باور به بازنمایی صور ذهنی در تشریح فرآیند شکل گیری مفاهیم و ایده های ناظر به محسوسات، مدعای خویش را نقض می کند و فرآیند نابازنمایی را تشریح می کند که در آن فرآیند مفاهیم و ایده هایی ناظر به محسوسات شکل می گیرند. شکل گیری این گونه ایده ها در ذهن موجه به نظر نمی رسد بنابراین با استفاده از تلقی ایشان در مورد نحوه وقوع ابصار تلاش شده است فراز و نشیب ها‌ی دیدگاه ایشان بیان شده و بر ناموجه بودن آن تاکید شود. بنابراین در این نوشتار تلاش شده است، با تمرکز بر تلقی و دیدگاه هر یک از این اندیشمندان در مورد ادراک حسی، مساله¬ی نحوه بازنمایی صور ذهنی را بیان نموده و وجوه اشتراک و افتراق دیدگاه این دو اندیشمند را بیان کنیم. و چون قسمت اعظم باورهای حسی ما از طریق قوه بینایی حاصل می شود. بنابراین چگونگی وقوع ابصار، برای بیان تلقی و دیدگاه خواجه نصیر و دکارت در مورد ادراک حسی می تواند رکن مهمی به شمار آید. علاوه بر این که دکارت خود تصریح می کند که نظریه ادراک حسی خود را در قالب تشریح عملکرد قوه بینایی بیان نموده است. در نتیجه ابتدا کیفیت وقوع ابصار را از نظر خواجه و دکارت بیان می کنیم و بعد بهره های معرفت شناختی هر یک از آن دو را، از نظریه ابصار بدست می آوریم. واژه های کلیدی: ادراک حسی، داده های حسی، ابصار، واقع گرایی غیرمستقیم، وجود ذهنی، تطاب.
  • تعداد رکورد ها : 108