جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2099
Speaking and Thinking about God in Rosenzweig and Heidegger
نویسنده:
Paul Murphy Higgins
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در اوایل قرن بیستم، بسیاری از فیلسوفان شروع به رد رویکردهای کانتی و هگلی در مورد مسئله خدا و فلسفه دین کردند. پس از آن چالش این بود که روش جدیدی برای صحبت درباره خدا در فلسفه بدون نیاز به بازگشت به گزارش‌های پیشامدرن تدوین کنیم. این متفکران اهمیت حفظ بینش مدرنیته را در عین توجه به نقد رمانتیک و پسا رمانتیک مدرنیسم به عنوان یک اقدام یک طرفه یا بیش از حد عقل گرایانه می دانستند. این پایان نامه به دنبال ارائه تصویری جامع از رویکردهای فرانتس روزنزوایگ و مارتین هایدگر در بازاندیشی این پرسش است که فلسفه چگونه باید پیش برود، به ویژه در پرتو پدیده های دینی. قرار دادن روزنزوایگ و هایدگر در گفتگو به درک بیشتر ما از هر دو شخصیت کمک می کند، به ویژه تا آنجا که اندیشه روزنزوایگ ممکن است به عنوان اصلاحی برای کاستی های احتمالی هایدگر بعدی مورد استفاده قرار گیرد. بسیاری از محققان استدلال کرده‌اند که چیزی در اندیشه دینی هایدگر مشکل‌ساز است، اما روزنزوایگ به‌عنوان یک منبع اصلاحی مهم تقریباً به‌طور کامل نادیده گرفته شده است. هم گزارش جامع روزنزوایگ از پدیده‌های اساسی وجود انسان و هم روش دستوری او برای صورت‌بندی این گزارش، در بسیاری از بینش‌های هایدگر مشترک هستند، اما تا آنجا که روزنزوایگ قادر است به شیوه‌ای متقن‌تر به این موضوع بپردازد، از آنها پیشی می‌گیرد. رویکرد روزنزوایگ به نشان دادن این نکته کمک می‌کند که تاکید هایدگر بالغ بر وحی الهی به نفع خودافشایی هستی و «فرار خدایان» در نهایت رویکردی بسیار گزینشی به پدیده‌های مورد بحث، و از نظر تاریخی بسیار محدود است. تمرکز بر اندیشه آلمانی و بت پرست یونانی. بنابراین، بیان روزنزوایگ از آنچه که او آن را رویداد عینی تاریخی وحی الهی می‌داند، و شکل زندگی که از آن حاصل می‌شود، موضعی است که هایدگر باید آن را جدی بگیرد. گفتار اندیشی فلسفی روزنزوایگ در خدمت بیان وحی عینی زندگی شده کتاب مقدس است، به گونه ای که نمونه مفیدی از آنچه هایدگر در تلاش های بالغ خود برای فراتر رفتن از زبان متافیزیکی سنتی به آن پی می برد، ارائه می دهد.
زنده کردن دین: هگل، عادت و ماهیت روح [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Paul R Matthews
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : اخیراً تعدادی از محققین به دنبال آشکار ساختن میزان وابستگی مفهوم دین و رشته مطالعات دینی به تمایز بین انسان و سایر حیوانات برای یکپارچگی مفهومی و انضباطی آنها بوده‌اند. این پایان نامه تلاشی است برای تعمیق این بینش با (دوباره) رجوع به یکی از شخصیت های محوری تاریخ تفکر درباره دین، G.W.F. هگل که سخنرانی‌هایش در باب فلسفه دین یکی از اولین هجوم‌ها به مطالعه آکادمیک دین است. این پروژه با استفاده از حیوان غیرانسان به عنوان یک مورد محدود، تلاش می‌کند تا مفهوم هگل از دین را برای جایی که ممکن است بتوان از نو به «دین» اندیشید، بررسی کرد. این «مکان» را می‌توان در مفهوم عادت یا Gewohnheit هگل یافت، زیرا عادت تمایز بین طبیعت و روح را برهم می‌زند و راهی را برای بازاندیشی «دین» به عنوان ریشه در حیوان یا شبه طبیعی باز می‌گذارد. فصل 1 نگرانی الکساندر کوژو را در نظر می گیرد که در ضرب المثل «پایان تاریخ»، انسان «دوباره جاندار» شود. ما استدلال می‌کنیم که (غیر) امکان چنین جان‌بخشی در مفهوم عادت یا Gewohnheit هگل نهفته است، آن «مکانیسم»، که به روح طبیعی یا احساس در «گذر» خود به روح یا به‌طور خاص‌تر، آگاهی کمک می‌کند. در فصل 2، رابطه بین طبیعت و روح را بیشتر مورد بررسی قرار می دهیم، و رابطه بین فکر و احساس را که در فلسفه دین هگل مضمون شده است بررسی می کنیم.
هگل، الهیات سیاسی و آخرالزمان [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Thomas John Lynch
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این تز استدلال می‌کند که خوانش‌های جدید از نظام فلسفی هگل یک الهیات سیاسی فلسفی و پساسکولار ایجاد می‌کند. این الهیات سیاسی قادر است با عناصر آخرالزمانی سنت مسیحی درگیر شود تا کارکرد دوگانه دین را درک کند: پرورش همبستگی اجتماعی و نابودی جهان کنونی. پس از بحث اولیه در مورد نقش هگل در توسعه الهیات سیاسی و تقسیم بندی های جاری در پژوهش هگل، این مطالعه به اهمیت درک هگل از دین به عنوان بازنمایی می پردازد. به ویژه بر مفاهیم خوانش «غیر متافیزیکی» از هگل تمرکز دارد. در این خوانش، دین به خدایی بیرونی و متعالی توجهی ندارد، بلکه نمایانگر ظهور یک جامعه خودآگاه و تعیین کننده است. این تز با توجه به این تغییر در ماهیت دین، استدلال می‌کند که قرائت «غیر متافیزیکی» دین را تابع دولت می‌کند و نقش دین را در نقد اجتماعی کاهش می‌دهد. این تبعیت از دولت را می توان با معرفی آخرالزمان به عنوان نمایشی از لحظه منفی سیستم فلسفی هگل اصلاح کرد و در نتیجه تأکید بیشتری بر احتمال و تضاد ایجاد کرد. این درک گسترده از دین اساس یک الهیات سیاسی آخرالزمانی و هگلی است.
الهیات سیاسی هگل [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Robert Andrew Gulval Shanks
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
کارناوال فلسفه: فلسفه، سیاست و علم در هگل و مارکس [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Peter Gordon Osborne
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
کلیدواژه‌های اصلی :
هگل، رهنر و کارل بارت: بررسی امکان‌های الهیات تثلیثی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
James W Hanvey
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
علائم کناره گیری: ساختار سه گانه تفسیر هگل و شوپنهاور از دین و فلسفه هندو [پایان‌نامه انگلیسی]
نویسنده:
Bhatawadekar, Sai
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: رمانتیسم آلمانی و اشتیاق آن نسبت به هند تحقیقات، ترجمه ها و تحلیل های تطبیقی ​​قابل توجهی از متون ادبی، مذهبی و فلسفی هند باستان انجام داد. از میان فیلسوفان آلمانی که به تفسیر و تفسیر این مطالب پرداخته‌اند، این پایان‌نامه به بررسی تفسیر و ساختار دین و فلسفه هندو توسط G.W.F.هگل و آرتور شوپنهاور می‌پردازد. تحلیل تفاسیر آنها نشان می‌دهد که هگل و شوپنهاور ساختار مفهومی سه‌گانه‌ای را تحمیل کرده‌اند که درون آن به دین و فلسفه هندو نزدیک شده، تفسیر و ارائه شده‌اند. هگل و شوپنهاور سه جنبه را به عنوان مفاهیم اساسی و تعیین کننده دین و فلسفه هندو شناسایی و جدا کردند: 1- اصل جهانی متافیزیکی، 2- جهان و موجودات خاص آن، و 3- عدم دوگانگی امر جزئی با اصل جهانی. هر دوی آنها استدلال کردند که اندیشه دینی هندو بر مفهوم برهمن به عنوان یک اصل جهانی پایدار می اندیشد، جهان و موجودات خاص آن را موهوم، موقت و ثانویه می داند و خروج کامل به غیر دوگانگی را با برهمن به عنوان دین مذهبی توصیه می کند. هدف فلسفی این پایان‌نامه همچنین نشان می‌دهد که ساختار سه‌گانه ذاتاً مرتبط است و مستقیماً از فلسفه‌های خود هگل و شوپنهاور نشأت می‌گیرد. این ساختار سه گانه نتیجه تلاش آنها برای ادغام، قرار دادن و تناسب دین و فلسفه هندو در پیش فرض های نظام های خود است. هگل اندیشه دینی هندو را برحسب ساختار دیالکتیکی سه گانه خود تحلیل کرد و آن را بدوی و غیر پیچیده و متعلق به مراحل اولیه رشد روح نقد کرد. شوپنهاور تلاش کرد تا با جستجوی توضیحات مشابه در دین و فلسفه هندو برای مبحث فراگیر خود از نمایندگی، اراده و انکار اراده، خویشاوندی با آن برقرار کند. این تحلیل با مقایسه تفسیر آنها با اطلاعات ارائه شده در منابع خود، مشخص می کند که هگل و شوپنهاور ساختار مفهومی سه گانه را با خواندن گزینشی منابع خود، بازسازی مکاتب فلسفی هندی، جداسازی و باز بافتی کردن نقل قول ها و توضیحات هندو، و پیکربندی مجدد مفاهیم، ​​تحمیل کردند. معانی مفاهیم این پایان نامه بیشتر اختلافات و تنش های مفهومی را در تفاسیر آنها از مذهب و فلسفه هندو نشان می دهد که به طور بالقوه سازگاری سیستم های خود را به چالش می کشد.
تاثیر هگل در توضیح هنجاری نسبت سوژه و ابژه براساس نسبت باید و هست در اندیشه ماکیاولی
نویسنده:
مصطفی عابدی جیقه ، محسن باقرزاده مشکی باف ، محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پیش از ماکیاولی برای اینکه گذار از سوژه به ابژه قابل توضیح باشد مفاهیمی نقش محوری در گذار از سوژه به ابژه و یا بالعکس را توجیه می‌کرد که اساسا مفاهیمی الهیاتی - متافیزیکی به حساب می‌آمدند، اما ماکیاولی در اندیشه سیاسی خود به تعریف جدیدی از نسبت هست و باید دست یافت که بعدها هگل در تفسیری پیچیده - و نقد دیدگاه کسانی چون کانت و فیشته که به جدایی قلمرو هست و باید پرداخته بودند – توانست در هستی‌شناسی خود از آن بهره بگیرد. هگل با تاثیر از ماکیاولی به جای استنتاج باید از امور انتولوژیکال و متعالی آن را در میانه واقعیات موثر این‌جهانی قابل جستجو دانست و به این وسیله توانست تقدم سوژه بر ابژه را که توسط کانت توضیح فلسفی یافته بود مورد انتقاد قرار دهد و رابطه دیالکتیکی میان آن دو را از ساحت هنجاری مطالعه کند. نگارنده در این مجال می‌کوشد تا با ارائه تفسیری جدید از مساله هست و باید در اندیشه ماکیاولی، منطق گذار هگل از سوژه به ابژه را توضیح دهد و چگونگی جایگزینی منطق هنجاری به منطق متعالی را در این باب به تفصیل آشکار کند.
صفحات :
از صفحه 99 تا 121
خوانش هگل از تراژدی ادیپوس در کلونوس
نویسنده:
امیر مازیار ، محدثه ربانی نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این پژوهش با اتکا بر متن پدیدارشناسی روح به شرح هگل از تراژدی ادیپوس در کلونوس می‌پردازد. ازآن‌رو که هگل هنر را حاصل روح دوران و برآمده از فرهنگ و اخلاقیات جوامع می‌داند، به‌واسطۀ خوانش تراژدی یونانی در روح جامعۀ یونانی تأمل می‌کند. ویژگی شاخص جامعۀ یونان باستان نزد اغلب فیلسوفان «وحدت زندگانی» بود؛ اما هگل معتقد است به‌دلیل آنکه این وحدت نیندیشیده و بی‌واسطه بود، حیات اخلاقیاتی[1] یونانی دچار فروپاشی می‌شود. با وجود آنکه هگل در پدیدارشناسی روح هیچ اشارۀ صریحی به نمایش ادیپوس در کلونوس نمی‌کند، در پژوهش حاضر با تطبیق متن تراژدی ادیپوس در کلونوس با پدیدارشناسی روح، مشخص می‌شود که دریافت هگل از جامعۀ یونان باستان کاملاً با این تراژدی درهم‌تنیده است. هگل با خوانش این تراژدی به تقابل نقش زن/مرد و خانواده/دولت در جامعۀ یونان باستان می‌پردازد. این تقابل‌ها در شخصیت‌های آنتیگونه و ایسمنه (دختران ادیپوس) درمقابل اته‌اکلس‌ و پولونیکس (پسران ادیپوس) ظهور می‌یابد. درادامه هگل درخلال شرح جنگ دو برادر پدیدۀ «جنگ» را نیز در مناسبت با ایجاد وحدت در جامعه بررسی می‌کند که بخشی از فلسفۀ سیاسی هگل به شمار می‌آید.
صفحات :
از صفحه 33 تا 47
  • تعداد رکورد ها : 2099