جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2099
رشد منطق هگل [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
James Black Baillie
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
پیدایش و روح تخیل (نظریه تخیل هگل بین 1801-1807) [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Jennifer Ann Bates
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : با توجه به اهمیت تخیل برای کانت، فیشته و شلینگ، قابل توجه است که این کلمه فقط یک بار در پدیدارشناسی روح هگل آمده است و فصلی نیست که در کنار «حس-قطعیت»، «ادراک»، «درک» باشد. و "دلیل". بخش اول. «تخیل در تئوری» به تحول در نظریه تخیل هگل از Differenzschrift و ایمان و دانش، از طریق سه نسخه مختلف از فلسفه روح (1803، 1805، 1830) می پردازد. قسمت دوم. «تخیل در عمل»، بر اساس فلسفه روح 1830 – فانتزی نشانه‌سازی، بر آخرین لحظه تخیل تمرکز دارد. من دو مثال را مورد بحث قرار می‌دهم – فعالیت هنرمند همانطور که در زیبایی‌شناسی توصیف شده است، و «دین تخیل» – هندوئیسم همانطور که هگل آن را در سخنرانی‌های فلسفه دین فهمید. بخش سوم دو بخش قبلی را ترکیب می‌کند و نشان می‌دهد که پدیدارشناسی روح نقطه اوج فعالیت نظری و عملی تخیل است: در حالی که تخیل در تئوری لحظه‌ی میانی وورستلن است، عملاً در قلب Aufhebung و در نتیجه آغاز و پیدایش روح قرار دارد. توسعه. پدیدارشناسی داستان پیشرفت آگاهی از طریق خودنمایی آن است. بنابراین تخیل در کل کتاب وجود دارد. من لحظه‌های پدیدارشناسی را درگیر نمی‌کنم، بلکه بر ظاهر واحد کلمه تخیل در پیشگفتار تمرکز می‌کنم، و به این موضوع که چگونه هگل تخیل متزلزل فیشته را به عنوان لحظه‌ای در درون انعکاس - «واسطه» این «علم تجربه» دوباره تفسیر می‌کند. . بین سال‌های 1801-1807، زبان به لحظه‌ی فزاینده‌ای برای تخیل تبدیل می‌شود. تا سال 1830 برونی سازی بازنمایی ها در ارتباطات (نشانه سازی) لحظه ای از تخیل است. روانشناسی هگل از پیدایش تخیل و لحظات آن، روح را جامعه مفسران آشکار می کند. در تز تخیل هگل تا پدیدارشناسی اندیشیده می‌شود، اما در گذار نهایی پدیدارشناسی - از دین به دانش مطلق، از تفکر تصویری به دانستن بر اساس مفهوم - است که هگل تخیل را تا پایانش می‌اندیشد. پایان من به اختصار آن گذار و پایان تخیل را در شناخت مطلق مورد بحث قرار می دهد
حکیم کینگستون: جان واتسون و ابهام هگلیسم [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Christopher Wainwright Humphrey
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : اندیشه واتسون به خوبی درک نشده است. پرسشی که توسط پژوهشگران پیشین مطرح شد، این بود که او تا چه اندازه در کار خود برای پایه گذاری مجدد دین مسیحیت بر مبنای فلسفی موفق بود؟ ابتدا از نظر سازگاری با سنت کلامی پاسخ داده می شود. بازنگری او در الهیات مسیحی با معیارهای سنتی ناکافی است. سپس به عنوان یک فلسفه دین مورد بررسی قرار می گیرد که به نظر او بر مشکلات خداباوری کلاسیک غلبه کرده است. استدلال می شود که علی رغم برخی امتیازات، فلسفه دین او از دو جهت ناقص است. اولاً، روش آن با تفسیری سخت و گاه اشتباه از سنت فلسفی، که نشان‌دهنده خودسری است، مخدوش است. ثانیاً، «ایدئالیسم نظری» در نتیجه آن روش، ابهامات مفهومی متناظر با ابهامات خداباوری کلاسیک را آشکار می کند. از آنجایی که این روش بدیهی نیست و به طور ضمنی توسط واتسون استفاده می شود و نتایج از نظر فلسفی مبهم است، تخصیص این تفکر از نظر الهیاتی یا فلسفی سطحی بود. اگرچه اندیشه واتسون، تا آنجا که فهمیده شد، زیربنای جنبش «انجیل اجتماعی» در کانادا را فراهم کرد، استدلال می‌شود که این تخصیص سطحی، حداقل تا حدی، اختصار جذابیت آن را به عنوان فلسفه دین توضیح می‌دهد.
عقل و آزادی: بررسی «فلسفه حق» هگل [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Gary Alan Soroka
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : فلسفه حق هگل جایگاه مشخصی دارد نظام فلسفی او هگل مدعی توصیف کامل و نظام جامع آزادی عملی انسان، آزادی عملی شده است در زندگی عملی انسان فصل اول پایان نامه به تشریح هگل می پردازد روش. نشان داده شده است که، به گفته هگل، تنها روش واقعی از بررسی یک موضع فلسفی شامل آشکار ساختن درونی آن است ساختار منطقی و تعیین اینکه آیا ادعاهای حقیقت پیشرفت کرده است یا خیر توسط سیستم می تواند توسط منطق پشتیبانی شود و با منطق سازگار باشد سیستم. در فصل دوم، فلسفه حق را در درون فلسفه هگل قرار می دهم نظام فلسفی بالغ در فصل سوم به بحث هگل می پردازم "مقدمه ای" بر فلسفه حق و نشان می دهد که دغدغه اصلی فلسفه سیاسی هگل - فعلیت بخشیدن به آزادی انسان - از طریق بررسی نظری معرفی می شود و ابعاد عملی وجود انسان. در فصل چهارم و پنجم من سعی کنید آن را در بخش‌های «حق انتزاعی» و «اخلاق»، هگل نظریه‌های مدرن رقیب آزادی را توصیف می‌کند (قرارداد نظریه و اخلاق) و هر کدام را به اندازه خود ناکافی نشان می دهد استانداردهای سازگاری و کامل بودن منطقی
زمینه سیاست نظری و نقد دیدگاه اخلاقی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Robert Mahoney
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : سیاست گمانه‌زنی روشی برای تعامل مبتنی بر مفهوم علم هگل (Wissenschaft) است که عمدتاً در پدیدارشناسی روح و علم منطق توضیح داده شده است. این روش مبتنی بر وحدت اضداد یا مقوله شدن است و تنها بدیل «سیاست هویت» مدرنیسم یا «سیاست تفاوت» پست مدرنیسم است. هر دوی این شکل‌های اخیر سیاست در واقع مظهر «قدرت انتزاعی» یا معادل مدرن آن، «نگرش اخلاقی» هستند. قدرت انتزاعی اساساً نتیجه اعمال قوانین بنیادی اندیشه ارسطو است، یعنی. هویت، عدم تضاد و میانه طرد شده، در زندگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بشریت، که نتیجه نهایی آن چرخه روزافزون انکار و نابودی است. دیدگاه اخلاقی صرفاً قدرت انتزاعی با اضافه شدن ذهنیت دکارتی و دوگانگی است. سیاست نظری با استناد به اصل تبدیل شدن و شناخت ماهیت منطق در همه زمینه‌های تلاش انسانی، امکان واقعی غلبه بر قدرت انتزاعی دیدگاه اخلاقی را بدون انکار یا نابود کردن مفهوم قدرت در خود فراهم می‌کند. . دلیلش این است که روش استعلایی که هگل مطرح کرده است، در واقع یکی از «غلبه از طریق تسلیم» است، که بر خلاف دیدگاه اخلاقی مبتنی بر ارسطویی، امکان حد وسط را فراهم می‌کند. جدای از فلسفه‌های ارسطو، دکارت و هگل، این پایان‌نامه به تحلیل فلسفه فیشته نیز می‌پردازد. زیرا سیستم فیشته موقعیت مشکوکی را اشغال می کند که هم منشأ رسمی مفهوم ایده آلیسم آلمانی از علم است که روش تعالی از آن سرچشمه می گیرد و هم بالاترین توسعه نظری دیدگاه اخلاقی. به طور خلاصه، فلسفه او نشان دهنده گذار بین دیدگاه اخلاقی و سیاست نظری است.
وساطت، واقعیت و عقل: بررسی پدیدارشناسی روح هگل [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
John Carter Thomas
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این تز به بررسی تلاش هگل برای میانجیگری تقابل فرع و ابژه می پردازد. تبیین و تعبیری است از «شعور» و «خودآگاهی» و «عقل». هگل کوشید تا نظامی از فلسفه بسازد که نتیجه‌گیری آن درست باشد و در آن همه چیزهایی که در تجربه قرار می‌گیرند به صورت عقلانی درک شوند. از آنجایی که به گفته هگل، آگاهی در درون خود دو عنصر «سوژه» و «ابژه» را در خود دارد، او تجربه آگاهی را در رابطه با این حالت ها تحلیل کرد. رویه پدیدارشناسی این است که ادعاهای عینیت و سوبژکتیویته را به عنوان جوهر حقیقت بررسی می کند. هگل نشان می دهد که دانش کامل فلسفی مستلزم آن است که هر دو طرف به یک اندازه ضروری باشند. قسمت دوم از وحدت موضوع و مفعول از طریق بررسی معرفت بحث می کند و نشان می دهد که این بررسی نیز باید از مفعولی باشد که معلوم است. بنابراین، در نظریه هگل، یک معرفت شناسی واقعی باید هستی شناسی نیز باشد. نتیجه‌گیری او این است که علم غیر شک‌آمیز ممکن است و هم‌سوی آن با واقعی است. بخش سوم نشان می دهد که نتیجه گیری هگل ممکن است زیرا عقل همان چیزی است که واقعی است. پس عقل گرایی او یک ادعای متافیزیکی است. این امر آن را از سایر اشکال عقل گرایی متمایز می کند و بنابراین از انتقادات معمول مصون است. با این حال، موقعیت او مستلزم یک ضرورت عقلانی در جهان است و از آنجا که اقتضاء عنصری از تجربه است، او نتوانست گزارش کامل تجربه ای را که خود خواسته است ارائه دهد.
هوسرل و پدیدارشناسی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
L. E. Ninnes
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه به بررسی ادعاهایی می پردازد که فلسفه می تواند پایه و اساس آن را فراهم کند برای علم، آن فلسفه می تواند پیش فرض های علم را نشان دهد ضروری است، و خود فلسفه بدون پیش فرض است. تحقیقات با توجه به تلاش هوسرل برای ارائه چنین چیزی آغاز می شود یک پایه - به ویژه، برای نشان دادن اینکه این منطق محض است که مبنای آن است علوم پایه. در Prolegomena to Pure Logic است که هوسرل این استدلال را مطرح می کند. از طریق حمله مداوم به روانشناسی (این دیدگاه که روانشناسی منطق پایه). با در نظر گرفتن این حمله به تفصیل، ما سعی می کنیم اهریمنی کنیم ظهور محدودیت‌های خاصی را در آغاز دوره هوسرل ترسیم می‌کند دیدگاه های خود در مورد ماهیت علم، منطق و حقیقت. استدلال می شود که این محدودیت ها مستلزم شکست پروژه هوسرلیان است ارائه شده در تحقیقات منطقی. حل این محدودیت ها از طریق در نظر گرفتن ایجاد می شود پدیدارشناسی هگل و استدلال های او در مورد شیوه فلسفه اگر بخواهد حقیقت را نشان دهد باید شروع شود. به ویژه استدلال های هگل برای ضرورت پدیدارشناسی به عنوان مقدم بر سایر فلسفه ها و ارائه توجیه کامل برای علم، برای خاص خود درک علم، و ماهیت تجربه به عنوان دیا لکتیکی بررسی می شوند. استدلال می شود که این استدلال ها علم را قادر می سازد به درستی زمین شود. بخش پایانی این پایان نامه به طور خلاصه به بازنگری هوسرلیان می پردازد موقعیت در پرتو موضع هگلی اتخاذ شده.
ضد اومانیسم روشنگری: تاریخ انتقادی اندیشه میشل فوکو [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Bregham Dalgliesh
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در این پایان نامه ادعا می کنم که میشل فوکو یک فیلسوف طرفدار روشنگری است. من استدلال می‌کنم که تاریخ انتقادی اندیشه او حالتی از خودمختاری در اندیشه و عمل را پرورش می‌دهد که نشان‌دهنده یک مفهوم کانتی از بلوغ است. بعلاوه، من ادعا می‌کنم که چون او مسیر نیچه‌ای را به سوی روشنگری دنبال می‌کند، شرح آزادی فوکو از نقد او از اینکه ما هستیم ناشی می‌شود، که شامل رد محدودیت‌های تجربی اومانیسم است. در عین حال، و شاید مهم‌تر از همه، من همچنین پیشنهاد می‌کنم که فوکو یک مفهوم پساانسان‌گرایانه از تناهی و هستی را بیان می‌کند. برای شروع، من نشان می‌دهم که در مسیر انسان‌گرایی به سوی رشد، که توسط روسو، کانت و هگل پایه‌گذاری شده و در حال حاضر توسط رالز و تیلور حمایت می‌شود، فلسفه‌ای از سوژه خودمختار که خواهان خودشکوفایی از طریق بازشناسی است، مقدم بر نقد معرفت‌شناختی و سیاسی است. محورهای تجربی عینی، هنجاری و ذهنی اومانیسم را ایجاد می کند. بر اساس نقدهای باستان‌شناختی، تبارشناسی فوکو، و وقتی با هم کار می‌کنند، نقدهای تاریخی انتقادی از این شرایط امکان استقلال و بازشناسی، معتقدم که اومانیسم نمی‌تواند به ما بیاموزد چگونه آزادانه بیندیشیم یا عمل کنیم. -و اینکه شناخت اومانیسم از جهان و عدالت آن در سیاست مستلزم طرد محدود افراد متفاوت و تسلیم ذهنیت افراد عادی است. در پاسخ به ناپختگی که در قلب اومانیسم قرار دارد، نشان می‌دهم که فوکو باستان‌شناسی، تبارشناسی و تاریخ انتقادی را به کار می‌گیرد تا بدیل‌های پساانسان‌گرایانه و روشن‌گرانه خود را از جمله ساوویر، پووآر و اخلاق اخلاقی کشف کند. پس از اینکه او توضیحی از علت و معلول در علوم انسانی را از ساویار به روابط بین ساوآر و پووآر منتقل کرد، توضیح می‌دهم که چگونه فوکو اولاً نحوه اعمال پووآر توسط مکانیسم‌های تولیدی را بازبینی می‌کند که بدن را نظم می‌دهد و شهروند را تنظیم می‌کند، و ثانیاً ماهیت pouvoir که او آن را حکومتی بودن یا عمل شخص نسبت به اعمال دیگران توصیف می کند. او سپس آزادی را به عنوان نقطه مقابل pouvoir/savoir پس می‌زند، و من نشان می‌دهم که چگونه تاریخ انتقادی نشان می‌دهد که قبل از اینکه رابطه هرمنوتیکی با خود ولوچ در مرکز درک اومانیسم از هویت اخلاقی باشد، ذهنیت اخلاقی در دوران باستان شکل گرفته است. از طریق آزادی زاهدانه و آگونیستی که مبتنی بر رابطه عملی با خود است. فوکو از این به‌عنوان طرحی برای زمان حال استفاده می‌کند، که در آن یک وضعیت اخلاقی-سیاسی خودمختاری در اندیشه و عمل در برابر محدودیت‌های ما از pouvoir/savoir شکل می‌گیرد. بنابراین من ادعا می کنم که تصویر فوکو به عنوان یک فیلسوف ضد روشنگری، که چیزی جز نقد متعارف و آزادی غیراخلاقی ارائه نمی دهد، نمایانگر دیدگاه کسانی است که ضد اومانیسم برایشان شبیه ضدروشنگری است. این انتقادات با تزی که من در این پایان نامه تأیید می کنم، نادرست نشان داده می شوند، و آن این است که تاریخ انتقادی به منزله نقد، پس از آن یک هستی شناسی، یعنی هستی شناسی انتقادی فوکو، بلوغ ایجاد می کند و تقویتی را تأیید می کند که هم ضد و هم پسا اومانیسم است. .
فردریش هولدرلین و فلسفه ایده آلیست آلمانی زمان خود [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
David L. Simpson
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : تز حاضر انگیزه اصلی خود را از این اعتقاد نویسنده می گیرد که فلسفه آلمانی "گوتزیت" نشان دهنده اوج بینش و دستاورد متافیزیکی است که با شکوفایی اولیه تفکر فلسفی اروپایی در عصر افلاطون و ارسطو قابل مقایسه است. تا همین اواخر، مد بود که کانت و هگل را دو «غول» این شکوفایی دوم بدانیم و فیلسوفان دیگری مانند فیشته و شلینگ را به نقش شخصیت‌های پشتیبان بسپاریم. با این حال، در سال‌های اخیر، تلاش‌های پیشگام دانشمندانی مانند والتر شولز، به علاوه علاقه‌ای که فیلسوفان مدرن مانند مارتین هایدگر نشان داده‌اند، توجه را به اعماق فلسفه شلینگ جلب کرده است که توسط نمایندگان برجسته فلسفه ایدئالیستی نادیده گرفته شده بود. به دلیل همدردی آنها با عقاید کانت و/یا هگل. علاوه بر این، باز هم تا حدی به دلیل بینش هایدگر، این درک در میان دایره های روزافزون ایجاد شده است که فردریش هولدرلین نیز یکی از این غول های متافیزیک بوده است. آثار کاملاً فلسفی او از نظر تعداد و طول محدود است. با این حال، سهم او را نمی‌توان بر حسب کمیت اندازه‌گیری کرد: من معتقدم، و سعی کرده‌ام در کار حاضر نشان دهم که این بینش و الهام اولیه او بود که اساس همه کارهای شلینگ را در اواخر دهه 1790 تشکیل داد. در این فرآیند، من اندیشه هولدرلین را به آنچه که به عنوان ریشه های آن می بینم دنبال کرده ام: ایده های پیشسوکراتیک، افلاطون اولیه و سومین «کریتیک» کانت.
هگل و شلینگ: تهی بودن و عشق به الهی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Sean B. Gleason
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در این رساله، من استدلال می‌کنم که برعکس، هگل تلاشی برای دستیابی به نظام‌بندی کامل عقل به معنای خود بازتابی در نظام فلسفی خود ندارد. کاملاً برعکس، من معتقدم که ایده مطلق، فعلیت تعالی نفس الهی است. در همین راستا، من (در توافق با اسلاوی ژیژک) استدلال می کنم که «ایده» مطلق غیر کل و ناقص است. از این نظر، هگل نه متفکری مدرن است و نه متفکری پسامدرن، بلکه نسخه‌ای از تفکر ارائه می‌کند که هم مدرن و هم پسامدرن است، در حالی که نه تنها یکی و نه دیگری به تنهایی در نظر گرفته می‌شود. متعاقباً، من استدلال می‌کنم که هم مواضع هگل (درباره علم منطق او) و هم مواضع شلینگ (درباره ولتالتر او) در آغاز از نظر متافیزیکی سازگار هستند. من پیوندهای عمیق بین این دو اثر را با کنکاش در آغاز علم منطق هگل و چگونگی مقایسه آن با آغاز ولتالتر شلینگ نشان می دهم. در این دو اثر، هر دو متفکر بر دوگانگی شدید ماتریالیسم و ​​ایده آلیسم غلبه می کنند. در نهایت، من استدلال می‌کنم که هم هگل و هم شلینگ بیان می‌کنند که فلسفه به‌عنوان تعالی از خود مطلق آغاز می‌شود، که آن‌ها آن را به‌عنوان فعلیت آزادی الهی می‌دانند. من با این ادعای ژیژک موافقم که هگل و شلینگ هر دو خطوط مشابهی را در رابطه با جنبش متافیزیکی کلی ارائه می دهند (مثلاً هر دو متفکر معتقدند که روح مطلق خود را متعهد به ایثار می کند). با این حال، بحث من تا آنجا بدیع است که استدلال می‌کنم شرح شلینگ جامع‌تر است، زیرا او پاسخی مستقیم (و صریح) به این سؤال ارائه می‌دهد که چرا حرکت در وهله اول رخ می‌دهد: به منظور مکاشفه الهی از خودش به عنوان عشق به عنوان آزادی
  • تعداد رکورد ها : 2099