جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4303
خداگرایی فطری از دیدگاه علامه طباطبایی و جان کالون
نویسنده:
پدیدآور: علی قربانی ؛ استاد راهنما: احمد احمدی ؛ استاد مشاور: محسن جوادی ؛ استاد مشاور: علی اله‌بداشتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مهمترین موضوع در فلسفه‌ی دین همیشه موضوع خدا بوده است. امروزه نیز دغدغه‌ی اصلی فیلسوفان دین همین موضوع است. یکی از بهترین راهها اگر نگوییم بهترین راه برای رسیدن به خدا راه فطرت است. با توجه به این که بحث فطرت در بین مسلمانان ریشه در آموزه های قرآن دارد، در سنت فلسفه‌ی اسلامی این بحث به مرور از اهمیت بسیار برخوردار گردیده است. در این رساله ابتدا در فصلی تحت عنوان کلیات ضمن بررسی مباحث مقدماتی به بررسی فطرت به عنوان راه رسیدن به خدا و نیز به عنوان برهانی بر وجود خدا پرداخته شده است. باور نگارنده بر این است خدا گرایی و خدا شناسی امری فطری بوده و برای اثبات فطری بودن یک امر نیازی به ثبات عمومیت آن در بین انسانها نیست؛ بلکه وقتی یک امری را در خود با درک و دریافت حضوری می یابیم می توانیم نتیجه بگیریم که هر انسانی می تواند این امر را در درون خود با علم حضوری دریابد. دیدگاههای علامه طباطبایی و جان کالون، هر یک در فصلی جداگانه بررسی شده است. نشان داده شده که علامه طباطبایی نظریه پردازی کاملی درباره‌ی فطرت دارد. بر اساس تعریف وی فطرت عبارت است از ساختار وجودی ویژه‌ی انسان که خداوند او را بدان گونه آفریده است؛ بنابراین وی بحث انسان شناسی خود را مبتنی بر نظریه‌ی فطرت نموده است. همچنین معرفت شناسی وی که در واقع بخشی از انسان شناسی است مبتنی بر نظریه‌ی فطرت است. در این رساله بحثهای انسان شناسی و معرفت شناسی علامه طباطبایی به عنوان تمهید و مدخلی برای بحث خداشناسی و خداگرایی وی مورد بررسی قرار گرفته است و سپس به بیان دیدگاه‌های خاص وی درباره‌ی خداگرایی و خداشناسی پرداخته شده است. در این راستا براهینی که اثبات می‌کند خداگرایی و خداشناسی فطری است، از آثار وی گردآوری و مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. در مواضعی از دیدگاههای علامه دفاع شده و در یک موضع رأی وی مورد نقد قرار گرفته است. درباره‌ دیدگاههای جان کالون نیز پس از معرفی اجمالی کالون و آثار او و تأثیری که روی متفکران بعدی نهاده است، به نظریه ی او موسوم به «حس الوهی» پرداخته شده است. این موضوع با استفاده از کتاب او «مبادی دین مسیحیت» تبیین گردیده است. در ادامه دیدگاه برخی شارحان و پیروان کالون از جمله پلانتینگا و آلستون بررسی و نقد شده است. همچنین به مقایسه بین نظریه‌ی حس الوهی کالون و نظریه‌ی فطری بودن خدا گرایی و خدا شناسی نزد علامه طباطبایی پرداخته و مواضعی که هم سخنی یا تفاوت دیدگاه وجود دارد بررسی و ریشه‌یابی شده است. همچنین دیدگاه معرفت شناسان اصلاح شده با نظریه ی فطرت مقایسه و بررسی شده و نقاط قوت و ضعف آنها آشکار شده است.
بررسی تطبیقی نقش ایمان به معاد در زندگی انسان از دیدگاه فیض کاشانی و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: رقیه احمدیان ؛ استاد راهنما: زهرا کاشانیها ؛ استاد مشاور: عبداله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از آنجایی که انسان اشرف مخلوقات و دارای قدرت انتخاب است، و با داشتن عقل بر دیگر موجودات برتری یافته، مانند دیگر موجودات نیست. بشر امروز با دست‌یابی به علم و صنعت و پیشرفت تکنولوژی بحران‌هایی را هم عاید خود کرده است از جمله بحران معنوی است که در اثر سقوط ارزش‌های اخلاقی، تربیت انسان را مورد تهدید قرار داده است و تنها راه مقابله با این بحران‌ها تربیت صحیح بر اساس محور دین می‌باشد از این رو معاد مؤثرترین عامل در جهت تقویت وجدان فردی و تعاملات اجتماعی می‌باشد. روش پژوهش با توجه به اینکه به بررسی تطبیقی تأثیر معاد در زندگی فردی و اجتماعی از دیدگاه فیض کاشانی و علامه طباطبایی می‌پردازد، یک مطالعه کیفی با روش تطبیقی انجام شده است و پرسش اصلی اینکه نقش معاد در زندگی فردی و اجتماعی از منظر فیض کاشانی و علامه طباطبایی چگونه است؟ و چه تفاوت‌ها و شباهت‌هایی در مؤلفه‌های آن، میان این دو متفکر وجود دارد؟ یافته‌های پژوهش حاکی از آن است فیض کاشانی معاد را هدفمندی خلقت و اعاده حق بندگان، معرفی می‌کند که آدمی بعد فوت سر از حیات دیگر بیرون می‌آورد و ضرورت ایمان به معاد را عدل الهی و اقتضای حکمت خداوند می‌داند و تلافی است در جهان دیگر نسبت به افراط و تفریط و ظلم و انظلام این جهان. در بعد فردی، به بررسی تأثیر معاد در عمل فردی از جمله تغییر بینش، در کاهش و زدودن ناهنجاری‌های روحی و اخلاقی، کنترل غرایز و شهوات، براساس دیدگاه فیض پرداخته شده است. در بعد اجتماعی، تأثیر معاد در عمل اجتماعی به مسئله مسئولیت‌پذیری، افزایش روحیه کار و تلاش، جهاد و استقامت، کنترل خشم، بر اساس دیدگاه فیض پرداخته شده است همچنین علامه طباطبایی معاد را به معنی برگشتن به سوی خدا و باز گشت اشیاء با تمام وجودشان به چیزی که از آن وجود یافته‌اند معنا می‌کند. در بعد فردی، به بررسی تأثیر معاد در عمل فردی از جمله تغییر بینش، اطمینان و آرامش دل، کنترل غرایز و شهوات، انجام تکالیف الهی.. براساس دیدگاه علامه پرداخته شده است. در بعد اجتماعی، تأثیر معاد در عمل اجتماعی به مسئله مسئولیت‌پذیری، افزایش روحیه کار و تلاش، جهاد و استقامت، کنترل خشم، بر اساس دیدگاه علامه پرداخته شده است.
جایگاه عقل و نقل درمبانی معنی شناسی و تفسیری ابن تیمیه ونقد آن از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: احمدرضا باوقارزعیمی ؛ استاد راهنما: مهدی فرمانیان آرانی ؛ استاد مشاور: علی اله‌بداشتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث عقل و نسبت آن با نقل، کارکرد و محدوده عقل، یکی از مباحث مهم و تأثیر گذار در شکل‌گیری آراء و عقاید، مخصوصاً در حوزه دین بوده که در این زمینه افراط و تفریط‌های فراوانی صورت گرفته است. غالب مفسران و متکلمان امامیه در اعتبار عقل برای شناخت اصول و معارف دینی مانند شناخت خدا، نبوت و غیره اتفاق نظر دارند. از طرفی ابن‌تیمیه با حمله به متکلمان که عقل را منبع و ریشه علوم خود قرار داده و ایمان و قرآن را به نوعی تابع عقل می‌دانند، آنان را در اشتباه دانسته و معتقد است که عقل، شرط در معرفت علوم و صلاح عمل است و با وجود عقل، علم و عمل کامل می‌گردد ولی در عین حال مستقل نبوده و از ادراک مسائل عاجز است. پس به عبارتی تا حدودی کارایی عقل را قبول دارد؛ اما در مقام معرفت دینی ارزشی برای عقل قائل نیست. وی در عین اینکه حسن و قبح عقلی را می‌پذیرد، ملازمه آن با شرع را قبول ندارد و در مقام تعارض عقل و نقل، عملاً نقل را مقدم می‌داند، خروجی این تفکر، اتخاذ مبنای عدم حجیت فهم عقل و بدعت و همچنین عدم تأویل صفات خبری است که با این مبنا، جایگاهی برای عقل در نظر گرفته نشده است. پس‌آمدهای این دیدگاه، شکل‌گیری تفکری است که با اکتفا به ظواهر و عدم رجوع به موضوع عقلانیت و تأویل، مسئله تعطیل در فهم مفاهیم وحیانی به ویژه صفات خبری و ایضاً تکفیر را نهادینه کرده‌اند. علامه طباطبایی با تعریف عقل به اینکه عقل مبدئی درک کننده تصدیق‌های کلی و احکام عمومی است، این نیرو را همواره همراه آدمی دانسته و عقلانیت را نوعی هماهنگی با فطرت می‌داند. از نگاه علامه، ‌عقل علاوه بر مفتاح بودن دین، نسبت به اصل حقیقت دین، مصباح نیز هست در حالی که از نگاه ابن‌تیمیه نهایت جایگاه عقل در معرفت دینی، مفتاح بودن آن است و پس از آن باید مانند اصحاب حدیث به نقل تمسک کرد؛ بنابراین می‌توان گفت تفاوت دیدگاه علامه با ابن‌تیمیه علاوه بر مبنایی بودن، در ملازمات آن نیز هست. از جمله این ملازمات، پذیرش یا عدم پذیرش مساله تأویل است. در این تحقیق دیدگاه‌های معناشناسانه ابن‌تیمیه درباره عقل و نقل و نوع تأثیر گذاری این نظریات درتفسیر و تأویل آیات قران بررسی می‌شود.
بررسی انتقادی نظریّات کارکردگرایانه در باب زبان دین با تأکید بر آراء علامه طباطبائی ره
نویسنده:
پدیدآور: رضا جعفری فخیم ؛ استاد راهنما: حسن عبدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بعد از طرح نظریّه تحقیق‌پذیریِ پوزیتیویست‌های منطقی که بر اساس آن بسیاری از گزاره‌ها از جمله گزاره-های دینی و اخلاقی بی‌معنا می‌شدند در مواجهه با این نظریّه، برای نجات گزاره‌های دینی از دام بی‌معنایی نظریّات متعدّدی مطرح شد که از شاخص‌ترین آنها نظریّه کارکردگرایی بود. سؤال اصلی در این پژوهش این است که مهمترین نظریّات کارکردگرایانه در باب زبان دین کدام هستند و با تأکید بر آراء علامه طباطبائی چه نقدهایی بر این نظریّه وارد می‌باشد. در این پژوهش که به روش توصیفی ـ تحلیلی و روش آن اسنادی ـ کتابخانه‌ای در گردآوری اطلّاعات می‌باشد، به نظریّه کارکردگرایی ویتگنشتاین که آغازگر نهضت کارکردگرایی در باب زبان دین بود پرداخته شده است، سپس به مهمترین نظریّات پیروان ویتگنشتاین یعنی بریث‌ویت، فیلیپس و آستین نیز در فصل بعد پرداخته شده است. ما در این پژوهش بر خلاف دیگر آثار که فقط به نقاط منفی نظریّه کارکردگرایی پرداخته‌اند سعی کردیم علاوه بر نقاط منفی این نظریّه، به نقاط مثبت آن نیز بپردازیم. بعد از آنکه به مهمترین نقاط منفی این نظریّه از جمله غیر معرفت‌بخش انگاری گزاره‌های دینی، جدایی قلمرو دین و علم، کثرت‌گرایی دینی و استدلال‌ناپذیری وجود خداوند پرداختیم به نقاط مثبت آن از جمله تأثیر مفید کارکردگرایی در حوزه‌های معناشناسی، کلام، تفسیر و فقه پرداختیم.
بررسی کارکرد زبان دین در پلورالیسم دینی از دیدگاه جان هیک و مقایسه آن با آراء علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: مریم فیروزی ؛ استاد راهنما: عین اله خادمی ؛ استاد مشاور: عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
زبان دین یکی از مسائل فلسفی و کلامی است که درباره‌ی معناداری و معناشناسی گزاره‌های دینی بحث می‌کند. پلورالیسم دینی نیز از مسائل نو پیدا در اندیشه‌ی کلامی معاصر است و به معنای پذیرش حقانیت همه‌ ادیان و اینکه سعادت و نجات بسته به پیروی از یک دین خاص نیست، است. پژوهش حاضر درصدد است که کارکرد زبان دین در پلورالیسم دینی را از دیدگاه جان هیک اندیشمند مسیحی-انگلیسی و مرحوم علامه طباطبایی فیلسوف و دین‌شناس مسلمان موردبررسی قرار بدهد. مهم‌ترین مسائلی که در بحث زبان دین مطرح است ناظر به شناختاری و واقع‌گرا بودن یا غیرشناختاری و نا واقع‌گرا گرا بودن زبان دین، بحث سخن گفتن خدا با انسان و بحث معناشناسی صفات خداوند است. هیک و علامه هردو زبان دین را شناختاری و واقع‌گرا می‌دانند هرچند که در بحث واقع‌گرایی زبان دین هیک معتقد به واقع‌گرایی انتقادی است ولی علامه برخلاف هیک دیدگاهی میان واقع‌گرایی خام و واقع‌گرایی انتقادی دارد. پرسش مهم دیگری که در عرصه‌ی زبان دین مطرح است مربوط به شیوه‌ی سخن گفتن خداوند با انسان است. اینکه خداوند با چه زبانی با ما سخن می‌گوید و ما چگونه باید متوجه منظور سخن خداوند شویم؟ پرسش‌هایی از این قبیل ذیل بحث زبان دین است که پاسخ داده می‌شوند. مسائل مطرح‌شده در باب پلورالیسم دینی شامل حقانیت ادیان، نجات پیروان ادیان، بحث فهم و تفسیر دین و مسأله‌ی هدایتگری خداوند می‌شود. دغدغه اندیشمندان در بحث پلورالیسم دینی این است که از میان ادیان موجود در جهان کدام‌یک از حقانیت بیشتری برخوردار است و پیروی از کدام دین ما را به سعادت می‌رساند؟ هیک شاخص‌ترین مدافع نظریه‌ی پلورالیسم دینی، حقانیت برابر و نجات را به همه‌ی ادیان تعمیم می‌دهد. علامه طباطبایی از میان سه شیوه مواجهه با تعدد ادیان، در بحث حقانیت رویکرد انحصارگرایانه دارد و معتقد است دین حق یکی است و آن‌هم دین اسلام است؛ اما در بحث نجات، می‌توان دیدگاه علامه را شمول‌گرایی اسلامی خواند. در خصوص ارتباط زبان دین و پلورالیسم دینی که دغدغه‌ی اصلی پژوهشگر در این پژوهش است. هیک میان این دو مسأله ارتباط برقرار می‌کند و برای ایجاد این ارتباط از اصل معرفت‌شناسی‌ کانت و دیدگاه بازی‌های زبانی ویتگنشتاین مدد می-گیرد اما علامه طباطبایی ارتباطی میان زبان دین و پلورالیسم دینی نمی‌بیند. این پژوهش ما را به این نتیجه رهنمون کرد که زبانی در اندیشه‌ی پلورالیسم دینی کارکرد دارد که از حالت شناختاری خارج‌شده و شکل اسطوره‌ای به خود گرفته باشد. هیک با تأثیرپذیری از معرفت‌شناسی کانت بنیان‌های معرفتی‌اش در زبان دین خصوصاً در شناختاری و واقع‌گرایی زبان دین بعد از طرح پلورالیسم تغییر می‌کند. بعد از طرح پلورالیسم زبان دین شکل اسطوره‌ای به خود می‌گیرد و واقع‌گرایی انتقادی در اندیشه‌ی هیک شدت می‌گیرد.
بررسی مقایسه‌ای جایگاه عقل و آثار آن در معرفت دینی در کلام علامه طباطبایی و ناصر الدین الالبانی
نویسنده:
پدیدآور: عبدالله أبوبکر تانکو ؛ استاد راهنما: شیخ نوفل بن زکریا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مطالب فوق و آنچه ذکر کردیم ، برای ما روشن می شود که این موضوع یکی از موضوعات مهمی است که هم در زمینه دانش و هم در زمینه دین مؤثر است و باید از آن توجه کرد. پس از این دوره در کتاب ، سنت و گفته های دانشمندان و این دو عالم ، مهمترین نتایج تحقیق را نتیجه می گیریم که عبارتند از: این دو عالم توافق کردند که ذهن نعمت بزرگی است که خداوند متعال به انسان عطا کرد ، زیرا انسان از طریق او اسرار خلقت خداوند متعال و عظمت صنعت آن را می آموزد و از طریق آن به ایمان انبیا و پیام آورانی می رسد که خداوند متعال برای هدایت و خوشبختی خود فرستاده است و انسان نمی تواند بدون راهنمایی از عقل به شرع برسد، شرع فقط با عقل شناخته می شود ، و عقل در دین خدای متعال مقام والای دارد ، اما از مرزهای بالائی برخوردار است که نمی توان از آن عبور کرد یا تجاوز آن. از جمله مواردی که مشارکت عقل در آن مجاز نیست: داوری در تحقیقات الهیت که فقط با وحی شناخته می شوند زیرا غیب محض است. اما در مورد تحقیقات الهیت که می توان با شواهد عقل استنباط کرد ، مانند وجود خداوند متعال - به عنوان مثال - این موضوعات در محدوده کار عقل قرار دارند و قاعده مجاز بودن و پیشگیری در این مورد این است که پیشگیری فقط در صورتی است که نشانه عقل محض باشد، اما مجاز بودن آن توسط عقل باید وحی برای اثبات آن تایید دهد. دو عالم در حدود عقل و استقلال آن اختلاف داشتند. در مورد علامه طباطبایی، او معتقد است که عقل درعمل او مستقل است به خلاف شیخ آلبانی که استقلال عقل نمی بیند ، همیشه در شغلش محتاج شرع است. علامه الطباطبایی همچنین معتقد است عقل یکی از منابع شریعت است و شیخ آلبانی این را انکار می کند و می پذیرد که منبع دانش است نه شریعت. آنها همچنین در مورد امکان ارائه عقل هنگام تعارض آن با نقل .علامه می گوید عقل مقدم است اما آلبانی می گوید این امکان پذیر نیست و فکر می کند هر کسی این کار را کرده گمراه شده است.
تبیین دیدگاه تمثیلی علامه طباطبایی پیرامون ابلیس
نویسنده:
علیرضا پارسا ، محمدعلی کریمی ، سید علی علم‌الهدی ، رضا رسولی شربیانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف: این پژوهش با هدف تبیین نگاه تمثیلی علامه طباطبایی پیرامون داستان ابلیس صورت گرفته است. روش: تحقیق حاضر به روش تحلیل عقلی و نقلی مموضوع پژوهش را بررسی کرده است. یافته‌ها: علامه با پذیرش وجود تمثیل در زبان قرآن، فهم حقایق موجود در بعضی آیات را منوط به بیان تمثیلی دانسته و با سه دلیل «سیاق متن قرآن، دلیل عقلی و دلیل روایی»، تمثیلی بودن داستان ابلیس را اثبات کرده‌اند. از نظر ایشان، اگرچه داستانهای قرآنی تمثیلی است، ولی ناظر به واقع و حق است. از این رو، در مقابل نظریة تأویلی پیرامون ابلیس، واقعی بودن داستان به نحو تمثیلی و ابلیس عینی را نتیجه گرفته‌اند. نتیجه‌گیری: می‌توان واقعی بودن تمرّد ابلیس و درک نسبت آن با امر خداوند را از تصور نسبت بین مولی و عبد نافرمان تبیین کرد. بنابر این، آدم تمثیل و نمادى از همة انسانها و ابلیس تمثیلِ وسوسه‌هاى شیاطین است.
صفحات :
از صفحه 709 تا 732
خودشناسی، ضرورت و راه‌های دستیابی به آن از منظر علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
اکرم رضایی ، مریم بختیار ، سیدجاسم پژوهنده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«خودشناسی» عبارت است از نوعی درون نگری و کنکاش در وجود خویشتن، جهت شناخت استعداد‌ها، تمایلات و کشش‌های باطنی و در نهایت دستیابی انسان به کمال حقیقی خود. در خودشناسی، شناخت «خود» حقیقی و ملکوتی انسان، مد نظر است که، حقیقتی غیر مادی، غیر متکثر، ثابت و باقی در جمیع حالات و عوارض است؛ به گونه ای که انسان برای اثبات آن در درون خویش نیاز به هیچ برهان و استدلالی ندارد و با علم حضوری آن را شهود می‌کند. دانشمندان بسیاری در حوزه‌های مختلف معرفتی به طور مستوفی در این زمینه سخن گفته اند لیکن نوع نگرش عارف سالک علامه طباطبایی(ره) در این باب (خودشناسی)، بسیار دقیق و پرمحتوا است. این مقاله به روش توصیفی –تحلیلی در آثار ایشان درصدد دست یابی به موضوع فوق الذکر به این نتایج دست یافته است: ایشان طریق معرفت نفس را نزدیک ترین راه به سوی خداشناسی می‌داند و بر این باور است که برای ورود و دستیابی به این طریق، باید از اسباب مذکور در شرع از قبیل: محاسبه، مراقبه، صمت، جوع، خلوت، شب زنده داری و دیگر اسباب یاد شده در منابع شرعی مدد گرفت و بر اعمال عبادی مجاهدت نمود . بدین ترتیب در اثر توجه به نفس به تدریج چهار عالم توحید افعال، توحید صفات، توحید اسماء و در پایان توحید در ذات بر شخص سالک منکشف خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 325 تا 346
مقایسه‌ای میانِ «نظریّۀ اعتباریّاتِ» طباطبائی و قراردادگرویِ رالز (بر اساسِ وجوهِ تشابهِ آن دو)
نویسنده:
علی اکبر عبدل آبادی ، سید امین میرحسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«نظریّۀ اعتباریّاتِ» سیّد محمّدحسین طباطبائی نظریّه‌ای برای تبیین ساز وکار آن دسته از ادراکات انسان است که مطابَقی در خارج ندارند و مجعول قوای فعّال انسان‌اند. دسته‌ای از این ادراکات، ادراکاتی‌اند که به حسن (خوبی) و قبح (بدی) مربوط‌اند. اعتباری دانستن حسن و قبح این فرضیّه را به ذهن ما متبادر کرده که «نظریّۀ اعتباریّاتِ» طباطبائی اساساً نظریّه‌ای قراردادگروانه است. در این مقاله کوشیده‌ایم تا «نظریّۀ اعتباریّاتِ» او را با یکی از نظریّه‌های اخلاق‌شناختی قراردادگروانۀ معاصر؛ یعنی، «نظریّۀ عدالت در حکم انصافِ» جان رالز، مقایسه کنیم، وجوه تشابه آن دو نظریّه را بیان کنیم و به مدد این مقایسه به فهم بهتری از «نظریّۀ اعتباریّاتِ» طباطبائی و قراردادگروانه بودن یا نبودن آن دست یابیم. از همین رو، در این مقاله، با روشی تحلیلی، پیش‌فرض‌ها، استدلال‌ها و لازمه‌های دو نظریّۀ مذکور را کشف، استخراج و بیان خواهیم کرد. مدّعای ما این است که در هر سه بخش مذکور وجوه تشابهی در نظریّۀ طباطبائی و نظریّۀ رالز یافت می‌شوند که به نحو موجّهی مؤیّد فرضیّۀ مایند.
صفحات :
از صفحه 245 تا 275
تبیین معناشناختی دیدار خداوند مبتنی بر دیدگاه تلفیقی علامه طباطبایی
نویسنده:
امیر عباس علی زمانی ، محمدعلی جوزانی کهن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از بنیادی ترین سوالات بشر، مساله دیدار خداوند است. زیرا پس از سوال از چرایی خلق خود و رسیدن به پاسخ وجود خالق، به این پرسش می‌رسد که آیا او را می‌توان دید؟ اگر آری، چگونه و کی محقق خواهد شد؟ لذا پیشینه تاریخی این مساله را باید در ابتدای اندیشه بشری جست. اما در عالم اندیشه اسلامی، دیدگاه‌های گوناگونی در پاسخ به این مساله بیان گردیده است: گروهی قائل به دیدار با چشم شده و برخی معتقد به استحاله دیدار خداوند گردیده و دست از ظاهر نصوص دینی برداشته و به توجیه آیات و روایات دالّ بر جواز و تحقق دیدار خداوند متعال پرداخته‌اند. جمعی نیز با عنایت به ظاهر آیات و روایات مذکور، از عدم انحصار دیدار خداوند، در دیدار با چشم سخن گفته و به اثبات گونه دیگری از دیدار پرداخته‌اند. از طرفی، مباحث اعتقادی الهیات اسلامی، در چهار علم تفسیر، کلام، فلسفه و عرفان، پی‌گیری می‌شود و از آن‌جا که همه این علوم، در مقام پاسخگویی به مساله دیدار خداوند برآمده‌اند، این مساله را می توان یکی از نقاط هم‌رسی این علوم دانست. لذا پاسخ اندیشمندی چون علامه طباطبایی-که جامع همه این علوم است- به این مساله، بهترین و کامل‌ترین پاسخ خواهدبود. بنابراین در این نوشتار، با چهار رهیافت تفسیری، کلامی، فلسفی و عرفانی به تبیین معناشناختی دیدار خداوند، مبتنی بر آراء علامه طباطبایی پرداخته خواهدشد و در نهایت به این نتیجه خواهیم رسید که ضرورتا کامل‌ترین و دقیق‌ترین پاسخ، حاصل تلفیق یا برهم‌نهی همه این رهیافت‌هاست.
صفحات :
از صفحه 133 تا 144
  • تعداد رکورد ها : 4303