جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4571
مقايسه برداشت‌هاي عقلي علامه طباطبايي و رشيد رضا درتفسير الميزان و المنار
نویسنده:
‫ابراهيم حسن‌زاده يکاولنگي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫در اين نوشتار، مطالعه‌اي تطبيقي بين تفاسير الميزان تأليف علامه طباطبايي و تفسير المنار تأليف محمد رشيد رضا انجام گرفته اختلاف آنان در روش تفسير به ويژه برداشت آنان از عقل و مباني عقلي در فهم آيات قرآن بيان شده است و در ادامه، مباني آن ها، به عنوان دو مفسر شيعه و اهل سنت، براي فهم قرآن با يکديگر مقايسه گرديده است. نويسنده در چهار بخش با مطالعه اين دو تفسير، وجه تمايز و تفاوت و صحت برداشت‌هاي عقلي و عقلاني هر يک از شخصيت‌هاي تفسيري را بررسي نموده و مشخص کرده است که در صورت برخورد و تعارض عقل و نقل، اين دو مفسر از چه مباني براي رفع اين تعارض استفاده مي‌کنند؛ از اين رو در پژوهش حاضر، هر مسأله عقلي از دو ديدگاه علامه و رشيدرضا مورد بحث و نقد قرار گرفته و در پايان همان بحث اختلاف نظر اين دو مفسر بيان شده است. بخش اول را نويسنده به کليات تحقيق و معاني مفردات تحقيق اختصاص داده و مختصري از زندگاني علامه طباطبايي و رشيد رضا و همچنين اجمالي از ويژگي‌هاي دو کتاب تفسيري آن ها را بيان نموده است. در بخش دوم، وي مباني کلامي و عقلي اين دو تفسير را بيان کرده و نوع جهان بيني، هستي شناسي، مباحثي در مورد توحيد و براهين اثبات وجود خدا، مباحث مربوط به عدل الهي، حسن و قبح عقلي، قضا و قدر الهي، جبر و اختيار انسان، خير و شر موجود در عالم و تفسير آن ها از شرور را مطرح نموده است. مقايسه ديدگاه‌هاي علامه طباطبايي و رشيد رضا در مورد مباحث نبوت و امامت، موضوع بخش سوم است و نگارنده برداشت‌هاي عقلي آنان در زمينه ادله نبوت و امامت در قرآن، ويژگي‌هاي نبي و امام به ويژه عصمت آنان و علم آن ها به غيب، مفهوم وحي و اعجاز از منظر آنان، ادله اعجاز قرآن، مفهوم ولايت و حکومت و شرايط زمامدار از ديدگاه ايشان را تبيين کرده است. در همين زمينه، نويسنده در مورد مفهوم توسل و شفاعت و انواع و شرايط آن (شرايط شفاعت شوندگان و شفاعت کنندگان بررسي و بحثي را انجام داده است.) در پايان در بخش چهارم، وي معارف قرآني مندرج در تفسير الميزان و تفسير المنار مانند علم غيب، روح، ملائکه، شيطان، جن، سحر و... نيز را مقايسه کرده است.
فلسفه آفرينش و معناي زندگي از ديدگاه ابن سينا، ملاصدرا، علامه طباطبايي و آيات
نویسنده:
هاشم حسيني زارگز
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت آموزش حوزه هاي علميه ، ,
چکیده :
---
آموزه نجات از ديدگاه علامه طباطبايي و جان هيک
نویسنده:
‫محمدظاهر محمدي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫هدايت و نجات بشر امري است که خداوند تمامي راهکارها و شيوههاي تحقق آن را محقق و عملي ساخته است و بدين منظور، انبياي متعددي را همراه با برنامههاي مدون و مشخص بر اساس استعدادها و ظرفيت انسانها در ادوار مختلف فرستاده است. اين تحقيق در چهار فصل به تحقق نجات از طريق دو آيين اسلام و مسيحيت با تکيه بر آراي علامه طباطبايي و جان هيک پرداخته است. به اين منظور نويسنده نخست به مسئله نجات در مسيحيت از نظر جان هيک پرداخته است. در مسيحيت براي نجات و رستگاري انسان دو نظريه وجود دارد: 1. تفکر رايج و قديمي که نجات را تنها در مسيحيت ميداند؛ 2. تفکري که ميگويد هر جريان ديني اصيل ميتواند نجات بخش باشد. جان هيک از افرادي است که ديدگاه دوم را پذيرفته است. از ديدگاه جان هيک، ماهيت نجات عبارت است از تحول و دگرگوني از خودخواهي به حقيقت خواهي، و از آنجاکه جان هيک نگاه پلوراليسي به نجات دارد، از نظر ايشان هر ديني که اين تحول را در انسان به وجود آورد، نجاتبخش خواهد بود. علاوه بر اين، نويسنده به کندوکاو ريشههاي پلوراليسم ديني پرداخته است. نويسنده پس از آن، به بررسي نجات از منظر علامه پرداخته است. اسلام سعي دارد تا انسان را با آموزههايي همچون ايمان به حقيقت هستي، عمل نيکو، پرستش خالصانه پروردگار و پرهيز از زشتيها رشد دهد و انسان در عين حال، در رسيدن به رستگاري با موانعي روبهروست که بايد با آنها مقابله نمايد و اوج رستگاري انسان، با رضايت و خشنودي پروردگار و ورود انسان به بهشت محقق ميشود. از ديدگاه علامه نيز نجات به معناي سعادت و رستگاري است و اين نجات در دنيا و آخرت وجود خواهد داشت. نجات در دنيا به اين معني است که انسان از شرور و بلايا محفوظ و داراي ايمان باشد و نجات در آخرت به اين است که آدمي از آتش جهنم رهايي يافته و داخل بهشت گردد. در پايان نويسنده اشتراکات و افتراقات دو ديدگاه را بيان کرده و نقد علامه بر ديدگاه جان هيک را تبيين نموده است.
بررسي انسان شناسي اومانيستي و انسان‌شناسي علامه طباطبايي
نویسنده:
‫هادي استاد خليل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫در تفکر و انديشه بشر سه کانون مهم وجود دارد که عبارتاند از: خدا، جهان و انسان. وجود پرسشهاي مهم مطرح شده در باره اين سه محور اساسي و يافتن پاسخهاي مناسب آن، از دغدغههاي انسان در طول تاريخ بوده است. از اين ميان، شناخت انسان از اهميت ويژهاي برخوردار است. در برخي از انديشهها، انسان در جايگاهي قرار گرفته است که هيچ موجودي کاملتر و بالاتر از او قابل فرض نبوده است و در برخي رويکردهاي واقعنگر با عنايت به وجود ضعفهاي مختلف در ابعاد معرفتي و غير معرفتي انسان، ارزشها و تواناييهاي انسان محدود تلقي شده است و نيازمند هدايت است. بنابراين، به خاطراهميت شناخت، اين پژوهش در سه فصل به مقايسه و تبيين دو نوع رويکرد مهم، يعني رويکرد اسلامي و رويکرد مدرن نسبت به انسان پرداخته است. در آغاز پس از بيان اهميت شناحت انسان و انواع انسان شناسي، ديدگاه اومانيستي در مورد انسان ارائه شده است. انسان در اومانيسم، مدار و محور هم? ارزشها و ارزش گذاريها قرار گرفته است و امور ديگر بيرون از انسان ( مانند دين و سنتهاي ديگر)، در خدمت انسان قرار دارد. عقلگرايي افراطي و اعتقاد به استقلال خرد آدمي در شناخت خود، هستي و کمال خويش، علمگرايي با تکيه بر علوم تجربي، آزادي نامحدود انسان در هم? زمينهها، تساهل و تسامح نسبت به هر عقيده و آيين، و سکولاريسم، از مؤلفهها و پيامدهاي اومانيسم است. در ادامه، ديدگاه علامه طباطبايي در مورد انسان بيان شده است. انسان شناسي در ديدگاه علامه با الهام از دين و اتکا بر توحيد و مالکيت مطلق الهي شکل گرفته است. انسان از منظر علامه، حقيقتي دو بعدي متشکل از روح و جسم و نوعي مستقل از ساير انواع است. انسان داراي عقل، اختيار و فطرت الهي است. علامه اذعان دارد که عقل انسان به تنهايي در تدوين و شناخت ارزشها ناتوان است و خداوند با هدايت تکويني و تشريعي او را هدايت کرده است. از نظر علامه محوريت انسان به جاي مرکزيت خداوند مطرود بوده و آزادي عنان گسيخته و نامحدود مورد نظر اومانيستها در اسلام جايي ندارد.
عقل و ايمان از ديدگاه علامه طباطبايي
نویسنده:
‫مجيد تندر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، آيت الله العظمي حائري (مدرسه فيضيه قم) ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
---
بررسي مقايسه‌اي مراتب توحيد از منظر علامه طباطبايي و شيخ حمزه فنصوري
نویسنده:
احمدحافظ الکاف
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫موضوع پايان‌نامه حاضر بيان مفهوم توحيد و اقسام و مراتب آن از نظر علامه طباطبايي و شيخ حمزه فنصوري است. علامه سيد محمد حسين طباطبايي، از فيلسوفان، عارفان و مفسران ايراني است. شيخ حمزه فنصوري، شاعر و عارف قرن 16 ميلادي است. به نقل محققان،وي در شهر ساحلي باروس، در سواحل غربي منطقه سوماتراي اندونزي متولد شده و از عارفان و قائلان به وحدت وجوداست.اين دو داراي نقاط اشتراک فکري زيادي هستند. نگارنده به مقايسه ديدگاه اين دو شخصيت علمي در باره مراتب توحيد پرداخته است. در آغاز مراتب توحيد، اعم از ذاتي، صفاتي، افعالي و عبادي را تعريف کرده و شرحي از احوال، افکار و آثار اين دو ارائه نموده است. فنصوري نخست مباحثي را به عنوان مقدمه مطرح کرده و مفهوم وجود، مراتب تشکيکي وجود، وجود مستقل و وجود رابط، مبحث عليت و وحدت وجود را از ديدگاه عرفا شرح مي‌دهد و پس از آن، به بيان مراتب توحيد مي‌پردازد. توحيد ذاتي داراي دو معناست: نفي ترکيب در ذات خداوند و نفي شريک و مانند براي خداوند. در هر دو معنا، علامه از راه برهان و استدلال وارد شده و هرگونه ترکيب و يا شريکي را از خداوند نفي مي‌کند؛ ولي فنصوري هيچ برهاني براي آن ذکر نکرده و تنها به توضيح ديدگاه عرفاني خود پرداخته است. به اعتقاد نگارنده، اين دو فيلسوف و عارف،وحدت وجود را قبول دارند؛ با اين تفاوت که علامه وحدت خداوند را وحدت عددي نمي‌داند، بلکه وحدت بالصرافه يعني صرف وجود مي‌داند که وجود ديگري در کنار او قابل تصور نيست؛ اما فنصوري وجود غير خدا را نفي کرده و وجود آن را وهمي مي‌داند. در باب توحيد صفاتي، توحيد افعالي و توحيد عملي، نظر هر دو يکي است؛ ولي بيان‌هاي آن دو متفاوت است. مرحوم علامه از راه برهان و فلسفه به اثبات توحيد صفاتي و يگانگي ذات و صفات و توحيد افعالي مي‌پردازد؛ ولي فنصوري دليل و برهاني اقامه نمي‌کند.
بررسي تطبيقي اعجاز قرآن از ديدگاه علامه طباطبايي و آيت الله معرفت
نویسنده:
‫مريم فخاري
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، دانشکده اصول دين,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫در این پژوهش که به "بررسی اعجاز قرآن" اختصاص دارد برای اولین بار کوشش شده است تا با جمع‌آوری و بررسی تطبیقی دیدگاه‌های دو دانشمند بزرگ قرآنی، علامه طباطبائی; و آیت الله معرفت;، این ویژگی منحصر به فرد قرآنی به تفصیل – و البته با بضاعت نگارنده- تبیین شود. بنابر این فصول پنج گانه زیر طراحی شده است: درفصل اول، "کلیات" پژوهش است، که پس از بیان مسائل بنیادین پژوهش بانگاهی گذرا بر زیست‌نامه‌ی آن دو بزرگوار پرداخته شده است. آن‌گاه معنای لغوی واصطلاحی"اعجاز"بررسی شده است. از فصل دوم به بعد، کوشش شده است تا مهم‌ترین وجوه اعجازمعرفی و بررسی شود، که نخستین آن – بی‌تردید- "اعجاز بیانی"است؛ فصل دوم، اعجاز بیانی را از دیدگاه علامه و آیت الله در بردارد، که مفهوم، پیشینه، ابعاد و جنبه‌های اعجاز بیانی و در پایان مهم‌ترین شبهات این حوزه تحلیل و بررسی شده است. فصل سوم، به یکی دیگر از وجوه اعجاز، "اعجازعلمی"پرداخته شده است، در این میان علاوه بر بیان مفهوم، پیشینه، و نظریات علامه وآیت الله، سعی شده است تا نظریات مهم دیگر نیز به اشارت معرفی شود. به هر روی گستره‌ی وسیع آیت الله در پردازش، تبیین و ارائه‌ی شواهد کافی در میان مجموعه‌نگاران علوم قرآنی برجسته می شود. فصل چهارم، به یکی دیگر از جنبه‌های اعجاز؛ که البته شاید به راحتی نتوان برای آن پیشینه‌ای دامنه‌دار را جستجو کرد، یعنی "اعجاز تشریعی" پرداخته شده است. که باید آن را بیش‌تر در میان پژوهش‌های ارزنده و خجسته محققان معاصر جستجو کرد؛ علامه و آیت الله نیز بدان استدلال کرده‌اند، و آن را از برجسته‌ترین جنبه‌های اعجاز قرآن برشمرده‌اند. در نهایت در فصل پنجم "خاتمه ونتیجه گیری"، نتایج کلی پژوهش، که برآیند نظریات این دو اندیشمند قرآنی در "اعجازقرآن" منعکس شده است. کلید واژه ها: قرآن، اعجاز، اعجاز بیانی، اعجاز علمی، اعجاز تشریعی، علامه طباطبائی;، آیت الله معرف;
تأثير مباني فلسفي علامه طباطبايي بر تفسير الميزان
نویسنده:
‫روح‌الله آدينه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫علامه طباطبايي? در هر يک از مباحث فلسفه حکمت متعاليه شامل اصالت وجود، امکان، عليت، حرکت جوهري و ... داراي مباني فلسفي بوده که اين پژوهش در صدد بررسي تأثير اين مباني بر تفسير الميزان است. نويسنده در مفهومشناسي، به مفهوم تفسير، تأويل، محکم و متشابه پرداخته و ذيل مبادي بحث، وجود لايههاي متعدد از فهم قرآن و تعاضد عقل و نقل در فهم آموزههاي وحياني را بيان نموده است. سپس به سه روش تفسير قرآن، يعني تفسير به رأي، تفسير نقلي و تفسير عقلي پرداخته و پس از تبيين تفسير عقلي، ادله موافقان تفسير عقلي و نقد مخالفان را بيان کرده و به مباني علامه ? در الميزان پرداخته است. پس از آن، به تأثير مباني فلسفي علامه? در الميزان پرداخته است و براي تشريح مباني فلسفي ايشان، مباني حکمت صدرايي را بيان نموده است که مباني فلسفي علامه? چکيده فلسفه صدرايي است. اين مباني عبارتاند از: اصالت وجود، امکان، عليت، حرکت جوهري، نفس و خداشناسي. نويسنده در هر يک از مباني، پس از بررسي مبنا، شواهد قرآني يا تفسيري را در رابطه با مبناي مطرح شده بيان داشته است. البته با توجه به تعدد مباني و فراواني آيات قرآن، امکان بررسي تأثير هرکدام از مباني بر تفسير تمامي آيات وجود ندارد و تنها شواهدي براي تأثير مباني در تفسير آيات در الميزان ارائه شده است. شايد بتوان گفت که تأثير اين مباني بر الميزان، يکي از علل ممتاز بودن اين تفسير در ميان ساير کتب تفسيري عصر حاضر است. علامه? بسياري از شبهات را که نسبت به برخي از آيات مطرح بوده، در ضمن تفسير آيات، پاسخ داده است. همچنين تأثير مباني فلسفي حکمت متعاليه در تفسير برخي آيات، موجب بيان معاني بديع، شگرف و دقيقي در الميزان شده است. در مباحث مربوط به الهيات بالمعني الاخص، علامه? با بهرهگيري از اين مباني، توانسته آيات مربوط به شناخت خدا را به خوبي تبيين کند. ميتوان نتيجه گرفت که مباني فلسفي علامه? تأثير قابل توجهي در بهرهگيري از تفسير آيات وحي داشته است.
رازقيت خداوند متعال با رويکرد تربيتي از منظر علامه طباطبايي ره
نویسنده:
‫بهروز شامي زاده ليملو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت آموزش حوزه هاي علميه ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
---
برهان صديقين از ديدگاه ابن سينا، ملاصدرا، علامه طباطبايي
نویسنده:
عبدالعلي حسيني
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
چکیده :
‫برهان‌هايي که براي اثبات وجود حق تعالي اقامه شده است، برخي لمي است که انسان از علت به معلول مي‌رسد و برخي اِنّي است که انسان از معلول به علت مي‌رسد؛ مانند برهان امکان، برهان حدوث و برهان نظم. اما برهاني که ابن‌سينا و بعد ملاصدرا و علامه طباطبايي هرکدام براساس مسلک خودشان تقريري از آن ارائه نموده‌اند و نام آن را برهان صديقين نهاده‌اند، استدلالي است براي اثبات وجود خداوند،از طريق وجود خودش؛ بر خلاف براهين ديگر که وجود خداوند از طريق موجودات ديگر به اثبات مي‌رسد. نگارنده در اين تحقيق به شيوه تحليلي، مباني، مقدمات و اصل برهان صديقين را بر اساس تقريرهر يک از اين سه فيلسوف تشريح کرده و اشتراکات و تفاوت‌هاي اين برهان با براهين ديگر و اشتراکات و تفاوت‌هاي تقريرهاي سه گانه از اين برهان را بيان نموده است. خلاصه تقرير ابن‌سينا از برهان:«ترديدي نيست که در عالم خارج، وجود و هستي داريم. هر موجودي يا واجب الوجود است و يا ممکن الوجود. اگر وجود خارجي واجب باشد، خدا ثابت شده است و اگر موجود خارجي ممکن باشد، ما بايد توضيح دهيم تا اين وجود ممکن به واجب منتهي شود.» صحت اين برهان مبتني بر اصل ابطال دور و تسلسل است. تقرير ملاصدرا از اين برهان: «وجود، اصيل و عين واقعيت است و واحد و بسيط (غير مرکب) است. اختلاف افراد وجود در کمال ونقص است و غايت کمال، کمالي است که بالاتر از آن کمالي نباشد و آن وجودي است که متعلق به غير نباشد. در نتيجه، وجود يا غني از غير است و يا محتاج به غير؛ اوّلي واجب و دوّمي ممکن الوجود است.» تقرير علامه از اين برهان: «واقعيت هستي که در ثبوت آن شکي نداريم، هرگز نفي نمي‌پذيرد و نابود شدني نيست. اما چون جهان نابود شدني است، پس عين همان واقعيت نفي‌ناپذير نيست؛ بلکه با واقعيت فنا ناپذير، واقعيت‌دار مي‌شود. پس اجزاي جهان در استقلال وجودي خود و واقعيت‌دار بودن خود، تکيه به يک واقعيتي دارند که به خودي خود واقعيت است». نگارنده در پايان به مقايسه اين براهين پرداخته و تقرير علامه از برهان صديقين را از دو تقرير ديگر کامل‌تر و بدون نياز به مقدمات سينوي و صدرايي مي‌داند.
  • تعداد رکورد ها : 4571