جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4302
بررسی مسئله جبر و اختیار و نسبت و ارتباط آن با توحید افعالی از نظر علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: ویدا رنجبر ؛استاد راهنما: محمدجواد پاشایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اراده انسان از موضوعات پیچیده ای است که تلاش های فکری بی پایانی پیرامون آن صورت گرفته است. از گذشته های دور، این پرسش همواره ذهن عموم مردم و اندیشمندان علوم مختلف با اندیشه مذهبی متفاوت را به خود مشغول داشته که آیا انسان در افعال خویش مجبور است و همانند موجودی بی اختیار تحت اراده پروردگار می باشد یا این که خود نیز در پدید آوردن افعالش دخالت دارد؟ و اگر هر دو، خداوند و انسان تأثیر در افعال دارند این فاعلیت و تأثیر و کیفیت تعلق آن چگونه خواهد بود؟ و اساسا مسئله جبر و اختیار در افعال چگونه با توحید افعالی خدا سازگاری داشته و قابل اجتماع است؟ در همین راستا این پژوهش با بررسی نظریات سایرین راجع به این موضوع و با تمرکز بر نظر علامه طباطبائی به بررسی جبر و اختیار و ارتباط و چگونگی اجتماع آن با توحید افعالی پرداخته است. لازم به ذکر است که این تحقیق از حیث هدف بنیادی بوده و در جهت وسعت مرزهای اندیشه انجام شده است. این نوشتار با توجه به پرسش ها و اهداف تحقیق، روش توصیفی- تحلیلی در سه سطح مفهومی، گزاره ای و ساختاری به کار رفته است. از مطالعه ی کتب کلامی و فلسفی طی فرایند تکمیل پروژه روشن می شود که از منظر هر یک از مکاتب کلامی این مسئله معنایی خاص می یابد. علامه طباطبائی با بررسی دقیق مسئله ی پژوهش معتقد است که مختار بودن بشر به فاعلیت الهی بوده و گرچه حق تعالی در افعال بشر می تواند تصرفاتی داشته باشد اما خود اراده کرده تا مخلوقاتش مختار باشند. گفتنی است این مختار بودن مخلوق به معنی قطع ارتباط و بی نیازی از خالق نبوده، بلکه برعکس سر از نیازمندی همیشگی مخلوق به خالقش در می آورد زیرا هر فعلی که می خواهد از مخلوق سر بزند، اذن آن توسط حق تعالی صادر شده و توانایی اراده و اختیار آن از سوی خداوند به بنده اش واگذار می گردد و به این ترتیب نه انسان مختار مطلق است و نه افعال او جبری محض؛ بلکه میانه ای است بین اختیاری و جبری بودن؛ همچنانکه گذشت. علامه در تفسیر توحید افعالی و چگونگی جمع آن با اختیار معتقد است که معلولات و موجودات امکانی در عالم هستی دارای وجود رابط و غیر مستقل اند. از سویی دیگر برابر با قاعده الواحد، خداوند در وجودش بسیط محض بوده و مستقل در ذاتش است به گونه ای که علت های موجود در نظام علیت منتهی به علت حقیقی یعنی خداوند شده و به نوعی عین ربط و نیازمندی به او خواهند بود.
بررسی تطبیقی محدودیت های آزادی از منظر علامه طباطبایی(ره) و ژان پل سارتر
نویسنده:
پدیدآور: زهره غلامی استاد راهنما: مرتضی مزگی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آزادی ازجمله مسائلی است که موردتوجه بسیاری از فلاسفه چه در جهان اسلام و چه در جهان غرب قرارگرفته است. دراین ‌بین آزادی و کاربست آن از ابزارهای مهم برای رسیدن به کمال انسانی است. همچنین اندیشه‌ها و آزادی انسان است که او را برای رسیدن به هدف به حرکت درمی‌آورد؛ پس اگر آزادی نباشد هر نوع تلاش او بیهوده خواهد بود. در این پژوهش آزادی از منظر علامه طباطبایی (ره) به‌عنوان یک فیلسوف مسلمان و ژان پل سارتر به‌عنوان یک فیلسوف اگزیستانسیالیست بررسی خواهد شد. درعین‌حال که هر دو فیلسوف قائل به آزادی برای انسان هستند، اما آن را به‌طور مطلق نمی‌پذیرند و محدودیت‌هایی برای آن برشمرده‌اند. ما در این پایان‌نامه به دنبال بررسی مفهوم، اقسام، مبانی و محدودیت‌های آزادی با مراجعه به کتب و منابع دسته اول علامه طباطبایی و ژان پل سارتر هستیم و بعد از جمع‌آوری اطلاعات به توصیف، تحلیل و درنهایت مقایسه تطبیقی نظریاتشان پرداخته‌ایم. بعد از بررسی مفهوم و اقسام آزادی به‌طور جداگانه از منظر این دو فیلسوف به مبانی می‌رسیم که هر دو فیلسوف، مبانی انسان شناسانه و هستی شناسانه برای آزادی قائل شده‌اند. پس از بررسی مبانی به محدودیت‌های آزادی می‌رسیم؛ علامه طباطبایی (ره) در تبیین محدودیت‌های آزادی به 3 امر: 1) محدودیت حاصل از قوانین (شرعی/ غیرشرعی) 2) محدودیت حاصل از حقوق دیگران 3) محدودیت حاصل از علل طبیعی اشاره می‌کند و ژان پل سارتر در این زمینه به محدودیت‌های زیر می‌پردازد: 1) آزادی دیگران 2) مسئولیت‌های انسان 3) عدم آگاهی از آزادی 4) موقعیت.
بررسی آداب شریعت از دیدگاه علامه طباطبایی و مولانا (با تاکید بر تفسیرالمیزان و مثنوی معنوی)
نویسنده:
پدیدآور: بهنام اسمعیل پور استاد راهنما: اشرف میکاییلی استاد مشاور: بهمن زاهدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همان‌طور که می‌دانیم مولوی آمیزه ای است از دو آموزه متفاوت در عین حال به هم شبیه که یکی شریعت و دیگری طریقت است. استادان او در حوزه شریعت پدرش و محقق ترمذی و استاد و در واقع مراد او در حوزه طریقت شمس تبریزی است البته شایان ذکر است که پدرش و محقق ترمذی نیز اندک گرایشی به صوفیه داشته اند لذا مولوی هم با شریعت انس گرفته است و هم پا در مراحل طریقت گذاشته و بر همین اساس است که بسیاری در مورد مولوی گفته اند که در نگاه او برای رسیدن به کمال راهی جز طریقت نداریم و بیان کرده اند که این هیچ گاه به منزله فدا کردن شریعت در برابر طریقت نبوده است بلکه مولوی معتقد بوده است برای رسیدن به حقیقت که کمال محض است باید جاده طریقت را در پرتو شریعت پیمود و این دو لازم و ملزوم .همند مولانا در جای جای دفتر خود بر چنین نظری صحه گذاشته است و التزام شریعت و طریقت را تکرار کرده است با این وجود مواردی دیده میشود که یکی را بر دیگری ترجیح داده است و کار ما در این تحقیق این است با نگاهی دقیق تر این مساله را واکاوی کنیم و از لحاظ علمی بررسی کنیم که در عمل چگونه بوده است و بسامد دیدگاه او را در مثنوی و آثار علامه طباطبایی با کمک گرفتن از دیگر منابع معتبر و دیگر آثار او به اجمال مشخص سازیم و بررسی کنیم آیا چنین نظری در تمام مثنوی جاری است یا نه و بدینوسیله ارتباط شریعت و طریقت را در دیدگاه مولانا علامه طباطبایی بیشتر بشناسیم. لذا در این تحقیق نگارنده نیز بر آن است تا گوشه‌هایی از شریعت را که عمدتاً مغفول مانده است، بیان کند و شریعت در بیان مولانا و طباطبایی بسنجد. برای دسترسی به چنین مهمی نیاز است تا ابتدا مشخص شود که منظور از شریعت در لغت اصطلاح بزرگان دین و عرفان - با تمام ویژگی‌ها و تعاریف چیست و چه کسانی یا چه چیزهایی محدوده شریعت را مشخص می‌کنند. بدین وسیله تعریفی برای شریعت به‌دست می‌آوریم و با توجه به آن تحقیق را آغاز می‌کنیم تا حدود بررسی در مثنوی برای ادامه کار مشخص باشد.
واکاوی رویکرد نقادانه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان به تمدن غربی از عصر روشنگری
نویسنده:
پدیدآور: محمدجواد رحمتیان استاد راهنما: نصرت نیل ساز استاد مشاور: کاظم قاضی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پیشرفت‌های تمدن غربی در دو سده اخیر، موجب ایجاد رویکردهای مختلفی در میان اندیشمندان مسلمان درباره جایگاه و قلمروی حضور دین در دنیای مدرن شده است. عده ای تحت تأثیر اندیشمندان غربی دوره رنسانس، ضمن تأکید بر ناکارآمدی دین در پاسخ به نیازهای انسان امروزی، نجات جامعه را در محدود کردن قلمروی دین به امری شخصی دانستند. اما عده‌‌ای دیگر از جمله مفسران ضمن تأکید بر کارآمدی اسلام در همه عرصه‌های حیات بشر وظیفه خود را یافتن پاسخ‌های درخور، برای نیازهای جدید و متنوع جامعه امروزی با شیوه استنطاق قرآن دانستند و در این ضمن با اشاره به مبانی نظری و شیوه-های عملی تمدن غربی به ارزیابی و نقد آنها هم پرداختند. در میان این مفسران، نقش علامه طباطبایی در رویکرد نقادانه به تمدن غربی به‌ویژه از زمان روشنگری که یکی از مراحل مهم این تمدن به شمار می-آید، بسیار برجسته است. در این پژوهش با روش کتابخانه‌ای اطلاعات مربوط به مبانی نظری و شیوه‌های عملی تمدن غرب در عصر روشنگری در تفسیر المیزان گردآوری و با روش توصیفی- تحلیلی تبیین شده است. از مهم‌ترین مبانی تمدن غربی که در المیزان مطرح و نقد شده می‌توان به پوزیتویسم، اومانیسم، نسبیت اخلاق، دموکراسی اشاره کرد. در میان شیوه‌های عملی هم مسائلی چون آزادی زن، کاپیتالیسم بشتر مورد توجه علامه قرار گرفته است. بر اساس نظر علامه طباطبایی ادعای ناکارآمدی قوانین دین در عصر حاضر و برتری مبانی نظری و شیوه‌های عملی تمدن غرب، باطل است زیرا تمدن غربی در بعد نظری و عملی سرشار از تناقض، ناتوانی در سعادت مردم و محدود به بازه زمانی دنیاست. علامه ضمن روشن کردن نسبت مادیگرایی با اندیشه تقلیدی بودن دین، اصل مادیگرایی را منجر به رواج خرافه‌های اجتماعی متعدد دانسته‌اند. در حوزه اخلاق نیز قائلان به نسبیت اخلاق مطالبی را مطرح کرده‌اند که علامه طباطبایی با استدلالاتی دقیق از جمله تبیین طبیعت نوعیه و تطبیق آن با اجتماع شخصی و نیز تذکر به خطاء در تشخیص و تفاوت مصادیق و... به آنها پاسخ داده و اطلاق اخلاق را به اثبات می‌رسانند، در مورد دموکراسی به‌عنوان قله افتخار و ادعای تمدن غرب نیز، علامه پس از رد صفت اکثریت از دموکراسی به ناکارآمدی آن در بعد اخلاق پرداخته و بیان می‌دارند که دموکراسی غربی تنها قابلیت مدیریت ظواهر و امور مادی و نه معنوی را دارد. در بخش دیگری، ایشان به شیوه‌های عملی تمدن غرب اشاره دارد، یکی از این اصول، جایگاه زن و آزادی اوست که پس از بیان مفهوم صحیح آزادی و نیز محدودیت‌های معقول آن، آزادی زن در غرب را وسیله‌ای برای دست‌یابی به خواسته‌های دنیوی این جوامع دانسته که از زن به‌عنوان ابزاری برای تسهیل این روند استفاده می‌شود، و اما در مورد ساختار اقتصادیِ این تمدن، که همان سرمایه‌داری است، ایشان این نظام مالی را از ریشه باطل، و عاملی در ایجاد تضاد طبقاتی، و تقسیم جامعه به دو دسته بسیار فقیر و بسیار غنی می‌داند.
ابعاد فقهی امر به معروف و نهی ازمنکراز منظر علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
پدیدآور: نوروزعلی حسنی استاد راهنما: محمد قربانی مقدم استاد مشاور: جواد سلیمیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دین مقدس اسلام از جامع ترین و کامل ترین ادیان الهی است.که برای به سعادت رساندن انسان‌ها قوانین و احکام بیان فرموده، بیان قوانین و احکام را واگذاری به خاتم الانبیا پیامبر اسلام صلی الله علیه ‌ واله و ائمه معصوم علیه السلام نمودند که هر حکمی الهی در جای خودش از اهمیت خاص خودش برخوردار است. یکی از احکام الهی مسئله امر به معروف و نهی از منکر هست که از واجبات است و بر هر مرد و زن مسلمان واجب است. امر به معروف و نهی از منکر در مقایسه با دیگر واجبات از اهمیت ویژه ای برخوردار است و حتی به عنوان زمینه ساز تحقیق دیگر واجبات می‌باشد .به همین جهت فقهای بزرگوار به بررسی و بیان احکام الهی همت گماردند و همه ی مسائل عملی را برای ملکفین بیان نمودند، یکی از این مسائل مسئله مهم امر به معروف و نهی از منکر است لذا برای تحقیق موضوع ابعاد فقهی امر به معروف و نهی از نظر علامه طباطبایی (که ایشان هم مفسر است و هم فقیه جامع الشرایط، بسیار حائز اهمیت است. لذا در این تحقیق شرایط وجوب و شرایط آمر به معروف و ناهی از منکر و آثار و فواید اجتماعی و فردی امر به معروف و نهی از منکر از نظر ایشان مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است. زیرااز آنجایی که امر به معروف و نهی از منکر هم مبنای قرآنی و هم مبنای روایی و فقهی دارد، از همین جهت اهمیت این موضوع هم در قوانین حکومتی و معاشرت اجتماعی و زندگی فردی باعث رشد و ترقی و کمال هر حکومت و اجتماع و فرد می شود و به آن هدف و راه که منتهی به سعادت دنیا و آخرت است منجر می شود.
حل تعارض شر با اوصاف الهی از نگاه علامه طباطبایی(ره) و شارحان
نویسنده:
پدیدآور: علی کاظمی استاد راهنما: حبیب‌الله دانش شهرکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله شر که از قرون باستان ذهن متفکران زیادی را به خود مشغول کرده است، در این دوران نیز یکی از مسائل بسیار مهم و بحث برانگیز است. ملحدان معاصر وجود شر در جهان را انتقادی قوی بر اعتقادات دینی دانسته و مدعی‌اند که میان وجود شر و اعتقاد به خداوندی که دارای صفات قدرت مطلق و خیرخواه محض است تناقض وجود دارد. قوی‌ترین استدلال در مسأله منطقی شر توسط جی ال مکی مطرح گشته است. او مدعی است مسأله شر ثابت می‌کند که خداباوری سنتی نه تنها پشتوانه عقلانی ندارد، بلکه ایجابا غیر عقلانی است و برخی از تعالیم اصلی آن به عنوان یک مجموعه، با یکدیگر سازگار نیستند. مکی برای اثبات مدعیات خویش بین سه قضیه‌ای که مورد قبول خدا شناسان است ناسازگاری برقرار می‌کند. این سه قضیه عبارتند از(خداوند قادر مطلق است)، (خداوند خیرخواه محض است) و (شر وجود دارد) وی بیان می‌کند هرچند میان این سه گزاره تناقض اشکار وجود ندارد اما با انضمام چند گزاره تناقضی اشکار محقق خواهد شد، که حاصلش عدم تحقق صفات کمالیه برای خداوند است.موحدین برای حل تعارض شر با اوصاف الهی نظریه‌ها و دفاعیه‌های مختلفی را ارائه کرده‌اند، اما مکی برخی از مهم‌ترین راه‌حل‌ها را مورد نقد و بررسی قرار داده و هیچ یک را قابل قبول ندانسته‌ است و بیشترین اشکال را به قوی‌ترین جواب در مسأله شر که دفاع مبتنی بر اختیار است وارد می‌نماید و می‌گوید دفاع مبتنی بر اختیار قابل اثبات نیست.او ادعا کرده است تنها به واسطه نفی یکی از گزاره‌ها می‌توان تعارض موجود را حل کرد. و از آنجایی که استقرار تعارض مساوی با نفی صفات کمالیه الهی است بر آن شدیم که به واسطه روش کتابخانه‌ای به نحو تحلیلی و توصیفی و برهانی به حل این تعارض همانگونه که مکی گفته بود، به صورت نفی گزاره‌های مطرح شده، مبتنی بر مبانی علامه طباطبایی و شارحان ایشان که تفاوت اساسی با هم ندارند مگر در روش بپردازیم. علامه نیز در رفع تعارض مانند سایر علما از عدمی بودن شر همراه با تقریری جدید، و نسبی بودن شر کمک گرفته است. اما به واسطه تعریف متفاوت از خیر و شر و بیان نظام احسن مبتنی بر مسأله عنایت تفاوتی اساسی در اقسام شر و وجود شرور در عالم ایجاد نموده است. چرا که مبتنی بر این تعریف بعضی از اقسام شر تخصصاً از عالم خارج می‌شوند. علامه به واسطه تعریف دقیق اختیار و بیان فروض موجود در آن، انسان را دارای قدرت اختیار می‌داند که باعث شرور اخلاقی گشته و تمام اشکالات مکی را در مسأله اختیار جواب می‌دهد، او علاوه بر این مطالب مبتنی بر قواعد فلسفی و آیات الهی مصرانه در پی اثبات اثرگذاری شر اخلاقی بر شر طبیعی می‌باشد. ایشان شر را لازمه جهان مادی می‌داند و خلقت جهان مادی را بدون لازمه آن محال می‌شمارد و از آنجا که قدرت به محال‌های ذاتی تعلق نمی‌گیرد خلق جهان بدون شر را محال می‌داند.
ترجمه کتاب بدایه الحکمه علامه طباطبایی (ره) از زبان عربی به ترکی استانبولی
نویسنده:
پدیدآور: علی جانر تونجر استاد راهنما: محمد رضاپور استاد مشاور: ارکان گوموش
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب‌های بدایه الحکمه و نهایه الحکمه دو کتاب ارزنده‌ای هستند که به‌وسیله مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی (ره) در موضوع حکمت متعالیه به رشته تحریر درآمده‌اند و حاوی یک دوره کامل فلسفه اسلامی هستند. کتاب‌های علامه (ره) اندکی پس از انتشار رسماً کتاب‌های درسی فلسفه شدند و اساتید حکمت به تدریس آنها پرداختند و اکنون عملاً اصلی‌ترین و رایج‌ترین کتاب‌های آموزشی در حوزه فلسفه اسلامی در ایران هستند. در این پایان‌نامه متن کتاب بدایه الحکمه از زبان اصلی خود، یعنی عربی به ترکی استانبولی ترجمه شده است.
بررسی تطبیقی مراتب اخلاق از منظر علامه طباطبایی و کی‌یرکه‌گور
نویسنده:
پدیدآور: محمد حاجعلی عراقی استاد راهنما: حسین هوشنگی استاد مشاور: مهدی سپهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اخلاق از منظر متفکران وجودی، اشراقی و متأله دارای مراتب است و این به خاطر مبنای انسان‌شناسانه این دست از اندیشمندان است که برای انسان قائل به صیرورت هستند. علامه طباطبایی و سورن کی‌یرکه‌گور دو متفکری هستند که از جمله این اندیشمندان هستند. این پژوهش عهده‌دار تببین نظریه مراتب اخلاق در اندیشه ایشان و تطبیق آن‌ها با یکدیگر است. مراتب اخلاق از منظر علامه طباطبایی شامل سه مرتبه است: مرتبه اول، در پی سعادتِ این‌جهانی فرد است و این سعادت را به وسیله تعادل قوای فرد در راستای پسند عرف تحقق می‌بخشد. مرتبه دوم از اخلاق در پی سعادتِ آن‌جهانی فرد است و این سعادت را به وسیله تعادل قوای فرد در راستای نظام غایات و مبادی عالم هستی، محقق می‌کند. مرتبه سوم از اخلاق، نه در پی سعادت این‌جهانی است و نه در پی سعادت آن‌جهانی؛ بلکه صرفا در پی خود خداوند است و طریق آن، معرفت نفس می‌باشد. مراتب اخلاق از منظر کی‌یرکه‌گور نیز شامل سه مرتبه است: مرتبه اول از آن که استحسانی نام دارد، استمتاعات حسی بر فرد حاکم است. مرتبه دوم از اخلاق، مرتبه‌ای است که انسان به معیارها و اصول کلی اخلاق متعهد می‌شود و از این جهت است که کی‌یرکه‌گور نام این مرتبه را اخلاقی گذاشته است. مرتبه سوم از اخلاق، مرتبه‌ای است که انسان در آن نه تابع اخلاق است و نه دلمشغول لذت، بلکه چیزی که در این مرتبه اهمیت دارد، امر الهی است. نظریه مراتب اخلاق از منظر این دو متفکر دارای تفاوت‌هایی در تشکیکی یا متباین نگریستن به ارتباط بین مراتب، جایگاه ایمان، جایگاه انتخاب، توجه به فرد یا جمع، جایگاه خیر و شر در ذات انسان و ارتباط مراتب اخلاق از منظر دو متفکر می‌باشد. همچنین دارای شباهت‌هایی در باور به صیرورت انسان، مراتبی بودن اخلاق، اهتمام به زیست دینی، لزوم ایجاد اعتدال در قوای انسان و نگاه انفسی می‌باشد.
بررسی تاثیر شروراخلاقی درنزول بلایا براساس دوتفسیر المیزان علامه طباطبایی وتفسیر کبیر فخر رازی
نویسنده:
پدیدآور: اکرم سادات درج ور استاد راهنما: سیدمحمدرضا ارشادی نیا استاد مشاور: احمد رزم خواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دراین تحقیق به بررسی آیات مرتبط با شروراخلاقی دردیدگاه علامه طباطبایی وفخررازی خواهیم پرداخت و تفاوت وبرداشت تفسیری این دو فیلسوف مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. هدف آن است که ارتباط شروراخلاقی با بلایای طبیعی ازنظراین دومفسربیان شود وبرداشت های تفسیری آن درقرآن مورد واکاوی قرار گیرد. براساس آیات قرآن کریم دومحور آیات درباره بلایا وجود دارد. آیات به صورت عام وآیات‌ به صورت خاص. باتوجه به کثرت آیات، آیات خاص را دسته بندی کردیم و به شروراخلاقی دراین چندین موضوع پرداختیم. باتوجه به کثر‌ت آیات، آیات خاص را با نگاه به هفت موضوع دسته بندی کردیم که عبارتند: شرک، فسق، تقلید ناروا، نفاق، کفر، اطاعت ازطاغوت و دنیاطلبی. 1:فسق: سوره بقره آیات8تا20سوره بقره26و27 سوره آل عمران ،149-15 وآیات163-167ال عمران 2:شرک وتقلید ناروا: سوره بقره آیات 168تا171وایه 221 3:منافقین: سوره بقره آیات 204_207بقره 4: طاغوت:سوره بقره ایات256_257 سوره بقره ایات136_147 ترک ولایت مومنین وقبول ولایت کفار نفاق است و شرایط ازبین بردن ریشه های نفاق 5:دنیاطلبی:سوره بقره آیه 255 گناهان اجتماعی:سوره بقره آیه 275_281 6:میگساری:سوره بقره آیه 219_220 مضرات جسمانی واخلاقی میگساری
یهود و مسیحیت از دیدگاه علامه طباطبایی در المیزان
نویسنده:
پدیدآور: عدنان باقر محمد الموسوی استاد راهنما: شیما حمیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان‌نامه به موضوع یهود و مسحیت از دیدگاه علامه طباطبایی می‌پردازد و این امر را بر اساس آیات قرآن کریم و میزان ارتباط آن با کتب و عقاید حاضر در میان پیروان این ادیان بررسی می‌کند. این پژوهش به روش استقرایی، تحلیلی و به شیوه مقایسه میان متون دینی مرتبط صورت گرفته است. پژوهش حاضر مشتمل بر یک مقدمه و سه فصل می‌باشد که فصل نخست آن مسائلی نظیر کلیات پژوهش، دلایل انتخاب موضوع، پرسش پژوهش و حدود آن و روش به کار رفته در پژوهش را در بر دارد. اما فصل دوم، مشتمل بر اهمیت پژوهش پیرامون ادیان و کتب و عقاید یهود از منظر علامه طباطبایی است. فصل سوم متضمن مباحثی درباره کتب و عقائد مسیحیت از دیدگاه علامه طباطبایی بر اساس کتاب تفسیر المیزان است. این پژوهش به روش تحلیلی توصیفی انجام شده و در درجه نخست، بر کتاب تفسیر المیزان که از روش تفسیر قرآن به قرآن بهره می‌برد تکیه کرده است. پژوهش حاضر به چند نتیجه مهم انجامید که بر دانسته‌های پیشین در این حوزه افزود. از مهم‌ترین این نتایج آن‌که همه آن‌چه در قرآن کریم پیرامون عقاید یهودیان و مسیحیان بیان گردیده در کتب ایشان نیز به طور مستقیم یا غیر مستقیم یافت می‌شود. مسیحیان به احکام، شرایع و عقایدی که عیسی علیه السلام برای آنان آورد ایمان نیاورده و آن‌چه را که در انجیل به عنوان کتاب آسمانی خویش پیرامون پیامبر اکرم و دین اسلام آمده بود تصدیق نکردند. نبوت به منزله ستون فقرات ادیان آسمانی است، از این رو ما شاهد حضور مفهوم نبوت و اصول، اهداف، ابعاد و حاملان آن در ادبیات کتب مقدس هستیم، اما ما این مفاهیم را جز از قرآن کریم به عنوان منشور وحدانیت خدا اخذ نمی‌نماییم. یهودیان، در مقایسه با مسیحیان که عیسی را فرزند خداوند قرار داده و به خدای واحد احد شرک ورزیدند، نسبت به انبیا و رسولان الهی دشمن‌تر و کینه‌ورزتر هستند. علامه طباطبایی در تفسیر خویش هیچ امری (چه درباره یهود چه غیر ایشان) را باقی نگذاشت مگر آن‌که به تفسیر آن به کمک قرآن کریم پرداخت چرا که قرآن کریم جامع همه ادیان آسمانی است. یهودیان کتاب تورات را که بر موسی علیه السلام نازل شده بود تحریف کردند و آن را متناسب با اعمال و اهوای خویش قرار دادند. این امر بیان‌گر آن است که یهودیان، به حسب تعدد و تنوع گروه‌های موجود در این دین و برتری بعضی بر دیگران در مرجعیت دینی، بر کتب و منابع مکتوب و شفاهی متعددی تکیه کرده‌اند. یهودیان به خداوند متعال از روی هوا و هوس و تعصب کفر ورزیده و دارای عقیده‌ای راسخ نبودند. دلیل بر این امر اسلام آوردن بعضی از علمای دینی یهود مانند عبدالله بن سلام و جریجره و... است.
  • تعداد رکورد ها : 4302