جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4259
مبانى نظرى سیره سیاسى ـ حکومتى پیامبر اعظم صلی الله و علیه و آله با نگاه به اندیشه قرآنى علامه طباطبایى
نویسنده:
احمدرضا یزدانى مقدم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
براى تحلیل سیره سیاسى ـ حکومتى پیامبر اعظم 9 نخست هدف ارسال رسل بررسى شده است. در اندیشه قرآنى علامه طباطبایى، این بحث از انسان‌شناسى آغاز و به معرفت‌شناسى و فلسفه اجتماعى ـ سیاسى و سپس فلسفه وحى و نبوت مى‌انجامد. ویژگى‌هاى انسان و علوم و ادراکات او به گونه‌اى است که به شناخت حقایق هستى و بهره‌گیرى از دیگر موجودات در طى طریق و حرکت استکمالى منجر مى‌شود، از جمله به زندگى اجتماعى منزلى و مدنى و استخدام و بهره‌گیرى از دیگر انسان‌ها و اجتماع انسانى. از آنجا که پایه زندگى اجتماعى ـ سیاسى انسان، استخدام و رفع نیازهاى وجودى خود بود تا در هر جا و هر زمان که امکان فراهم مى‌آورد استخدام و بهره‌گیرى به صورت یک طرفه اعمال مى‌گردید و اگر این استخدام یک طرفه ادامه مى‌یافت بذر شرک و بت پرستى بود. خداى سبحان پیامبران را برانگیخت تا با تربیت انسان و ارائه قانون اجتماعى، زندگى اجتماعى انسان را سامان عادلانه بخشند. دین الهى و انسانى، که براى آزاد سازى انسان و فراهم آوردن بستر حرکت استکمالى او آمده است، باید ویژگى‌هایى داشته باشد؛ از جمله اختصاص ندادن دریافت معارف و حقایق دینى به عده اندکى از مردم. سیره پیامبر عظیم‌الشأن9 اسلام نیز چنین بود که دین را بر عام و خاص عرضه کرد. سیره سیاسى ـ حکومتى پیامبر 9 سیره امامت بود نه پادشاهى و اظهار حقایق اسلام از سوى او به صورت دعوت به کلیات و مجملات؛ و در بیان احکام، تدریجى بودن را در پیش گرفت تا با مردم همراهى و ارفاق کند. ایشان در دعوت و ارشاد و اجرا نیز مراتب دعوت گفتارى و دعوت انکارى و جهاد را رعایت مى‌کرد.
صفحات :
از صفحه 33 تا 52
پیامدهای نظریه تکامل و پاسخ های ایرانی: از طباطبایی تا مشکینی
نویسنده:
سید حسن اسلامی اردکانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
بررسی چیستی و چرایی خواب و مرگ و ارتباط آن دو با معاد در آراء فخر رازی و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: آیسان کریمی کندرود ؛ استاد راهنما: عباس عباسزاده ؛ استاد مشاور: قربانعلی کریم زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خواب در لغت به نقیض بیداری ، حالت آسایش و راحتی که بواسطه از کار باز آمدن حواس ظاهره و فقدان حس در انسان و سایر حیوانات بروز می کند یاد شده و اسلام آن را حرکت به سوی عالم ارواح می داند قرآن خواب را قبض روح ناقص و شکل ضعیفی از مرگ معرفی می کند.علامه طباطبایی نیز هم از نظر فلسفی و تفسیری به تحلیل مسئله خواب و رویا پرداخته و معانی صور موجود در رویاهای صادقه را برگرفته از عالم مثال می دانند و فخررازی معتقد است که در خواب روح از تن قبض می شود که منجر به تعطیلی حواس پنجگانه می گردد.مرگ به معنای مردن و ضد حیات است.در زیست شناسی هم مرگ را پایان زندگی موجودات و برگشت ناپذیری علایم حیات می دانند.در قرآن مرگ به معنای فانی و نابودی و امر عدمی نیست بلکه امر وجودی است و با تعابیری از جمله توفی ،رجوع و سیر به خدا به آن اشاره شده است علامه طباطبایی در خصوص موت معتقدند که روح با مرگ از بدن متماییز گردیده و به عالم برزخ منتقل می شود.فخررازی مرگ را دریافت نفس از ظاهر وباطن بدن می داند که اعمال بدن بکلی تعطیل می شود. در اثبات تشابه خواب و مرگ آمده است :مرگ همان خوابی است که هر شب به سراغ انسان می آید با این تفاوت که مدتش طولانی است و تفاوت عمده خواب و مرگ در این است که در خواب برخلاف مرگ روح به بدن برگردانده می شود و تنها بخشی از دستگاه مغز آدمی تعطیل می شود ولی در مرگ روح برگردانده نمی شود و دستگاه مغز بطور کامل تعطیل می شود.در قرآن نیز داستان اصحاب کهف و خواب زمستانی و بهار مجدد دلیل امکان معاد معرفی شده است.در نتیجه انسان،مرگ کوتاه مدتی را در خواب تجربه می نماید ولی بعد از مرگ کامل وتوفی،روح نابود نمی شود بلکه جوهری لطیف (فاقد جرم)از او باقی می ماند که از آن به روح یاد می شود و بعد پا به عرصه ای دیگر بنام برزخ وسپس معاد می نهد.این سه حقیقتی است که به ترتیب در زندگی تجربه می گردد و در ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر قرار دارند که در این پایان نامه به تبیین چرایی و چیستی خواب ،مرگ و ارتباط این دو با معاد از دیدگاه علامه طباطبایی و فخررازی پرداخته ایم که در ضمن آن به تفاوت خواب ،هیپنوتیزم (نوعی بیهوشی بدون تزریق ،خواب مصنوعی)،بیهوشی،حتی رویایی شدن یک فرد به هنگام بیداری که غالباً مورد سوال است به صورت میان رشته ای پرداخته شده است.
دیدگاه علامه طباطبائی (ره) درباره معاد جسمانی در مقایسه با دیدگاه ملاصدرا و آقا علی مدرّس
نویسنده:
پدیدآور: زهراسادات ربیعی هاشمی ؛ استاد راهنما: رضا اکبریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
بررسی معاد جسمانی از منظر علامه محمد باقر مجلسی و علامه سید محمد حسین طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: محسن بهرامی ؛ استاد راهنما: رضا نوروزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
موضوع معاد که یکی از دغدغه‌های ذهنی بشر از دیرباز بوده است، نقش بسیار مهمی‌ در تربیت و کنترل انسان دارد از جمله موضوعاتی است که همه ادیان الهی به آن اشاره کرده‌اند و اهمیت و گستردگی اصل معاد در اسلام تا آنجاست که آیات زیادی از قرآن به آن اختصاص داده شده و علاوه بر این، بخش عمده‌ای از دعوت انبیاء و اولیای الهی پیرامون معاد بوده است. و همین مطلب برای اثبات اهمیت بحث و بررسی این مسأله کافی است. هرچند درباره اصل معاد ادیان اتّفاق نظر دارند اما در کیفیت معاد و چگونگی انتقال انسان‌ها به آن اختلاف نظرهای جدی‌ای بین اندیشمندان و متون دینی وجود دارد؛ برخی معاد را فقط روحانی می‌دانند و برخی معتقد به معاد جسمانی‌اند و در اینجا نیز برخی بدنِ حیات اخروی را همین بدن عنصری و برخی آن را بدن مثالی می‌دانند. این اختلاف به قدری جدی می‌نمایاند که گاهی برخی از طرفداران یک نظریه، طرفداران نظریه مقابل خویش را متهم به کفر و الحاد می‌نمایند. براین اساس در این نوشتار سعی شده است دلایل نظر دو نفر از اندیشمندان بزرگ جهان اسلام، مرحوم علامه محمد باقر مجلسی به عنوان یک محدث بزرگ که معاد را جسمانی و مادی عنصری می داند و مرحوم علامه محمد حسین طباطبایی به عنوان فیلسوف و مفسر قرآن که معاد را جسمانی ولی به صورت مثالی می داند، را طبق مبانی خاصی که اتخاذ نموده‌اند بررسی نماییم تا دیدگاه هر یک از این دو برای جویندگان علم و حقیقت روشن گردد.
تناسخ از دیدگاه ملاصدرا با محوریت علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه امیدوار ؛ استاد راهنما: مهدی خادمی ؛ استاد مشاور: عبدالرضا صفری حلاوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تناسخ که تعبیر دیگری از آموزه انتقال ارواح است. به عنوان یک عقیده عمومی در بسیاری از نظام های اندیشه فلسفی و باورهای مذهبی در فضاهای وسیع جغرافیایی و تاریخی مطرح است. تناسخ از ریشه نسخ و به معنای کوچ کردن ارواح از یک بدن به بدن دیگر است. و در اصطلاح کادمی و فلسفی عبارت است از اینکه نفس روح پس از مرگ و رهایی بدن خود به بدن انسان دیگر یا حیوان و یا نبات و جماد تعلق گرفته و نفس بر حسب اینکه بر بدن انسان یا حیوان و یا جماد تعلق گرفته نام های متفاوتی دارد. اعتقاد و به معاد شکل بارز و صحیح این باور است که توسط انبیای الهی برای بشر تبیین شد و در اهمیت آن همین بس که ایمان به یوم الاخر پس از ایمان به خدا سرلوحه دعوت آنان است. و یکی از گرایشها در حوزه اعتقاد به جاودانگی روح عقیده داشتن به تناسخ است که در واقع شکل تحریف شده اعتقاد به معاد است. همه اندیشمندانی که درباره انسان و زندگی و سعادت او پژوهش نموده اند به جایگاه عالم تناسخ در بهبود وضع زندگانی انسان واقف بوده و همواره آدمیان را به پایبندی مسائل آن دعوت کرده اند ملاصدرا در آثار خود مخصوصاً اسفار و مبدأ و معاد به تفصیل درباره تناسخ بحث کرده و پس از ابطال انواع تناسخ به نوعی از تناسخ که بهتر است از آن به تناسخ ملکوتی تعبیر نماییم. اذعان کرده این نوع از تناسخ همان تجسم اعمالی است که آیات و روایات به آن تصریح کرده اند. و عادمه در آثار خود به ویژه تفسیر المیزان از این مسأله غافل نبوده در این مقاله دیدگاه ایشان در مورد عام تناسخ مورد بررسی قرار گرفته است آنچه در این نوشتار مدنظر بوده است طرح اطلاق تناسخ وردنظریه نسبت اخلاقی بوده است ما در این مقاله برآنیم تا نظرات و ادله علماء متکلمان را در مورد نظریه تناسخ و صحت و بطلان آن بررسی کرده و دلایل آن را مورد ارزیابی قرار دهیم.
نقش فطرت در تكامل اجتماعي از ديدگاه علامه طباطبائي و شهيد مطهري
نویسنده:
شمس‌الله مريجي ، اصغر اسلامي‌تنها ، حسين اسدي
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فهم و تبيين تغيير و پويايي جوامع انساني همواره مورد توجه انديشمندان علوم اجتماعي بوده است. پيرامون جهت تغييرات و دگرگوني جوامع و اينكه روند تغييرات جوامع چه سمت‌وسويي دارد، سه ديدگاه کلي تحت عنوان نظريه‌هاي تکاملي، دوري يا چرخشي و انحطاطي وجود دارد. نظريه‌هاي تکاملي مبني بر پيشرفت و ترقي جوامع در طول تاريخ همواره درصدد تبيين هويت، علت، غايت و چگونگي تکامل اجتماعي با توجه به مباني و پيش‌فرض‌هاي خود بوده‌اند. در اين زمينه، اين مقاله درصدد است با تأکيد بر ديدگاه تکاملي علامه طباطبائي و شهيد مطهري نسبت به تحولات اجتماعي، به بررسي و تبيين هويت، علت، غايت و چگونگي تکامل اجتماعي بپردازد. اين پژوهش، از اين جهت که بر آثار مکتوب علامه طباطبائي و شهيد مطهري تمرکز کرده است، تحقيقي متن‌محور محسوب مي‌شود. ازاين‌رو، روش اين پژوهش تحليل محتواي متن مي‌باشد. علامه طباطبائي و شهيد مطهري، با قرار دادن فطرت کمال‌طلب در کانون توجه خويش، معتقدند تکامل اجتماعي در نسبت با فطرت به‌عنوان امري ثابت و بدون تغيير در طول زمان فهم مي‌گردد. فطرت دو نقش عمده در تکامل اجتماعي ايفا مي‌کند: اول اينکه، فطرت به‌عنوان عاملي دروني و ديناميکي، علت اصلي تکامل جامعه محسوب مي‌گردد. دوم اينکه، فطرت جامعه را هم از جهت ساختاري و هم از جهت ارزشي تکامل مي‌بخشد.
صفحات :
از صفحه 73 تا 88
بررسی متافیزیکی مرگ‌اندیشی و پیامد‌های آن از دیدگاه علامه‌ طباطبایی و هایدگر
نویسنده:
ملیحه احمدبایی ، رمضان مهدوی آزادبنی ، محمد اسماعیل قاسمی طوسی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از میان موضوعات مختلف که جزء دغدغه­های متفکران مسلمان بوده، مسئلۀ مرگ است. هایدگر، یکی از فلاسفه اگزیستانس است که مرگ­اندیشی نزد او دغدغه اصلی بود. هدف مقالۀ حاضر، بررسی متافیزیکی مرگ­اندیشی نزد علامه و هایدگر است. نویسندگان تلاش خواهند نمود مرگ­اندیشی از منظر علامه را با مرگ­اندیشی نزد هایدگر مورد ارزیابی قرار دهند. مسئله این است که مبانی متافیزیکی چه نقشی در مرگ­اندیشی نزد علامه و هایدگر داشته و مرگ­اندیشی نزد این دو متفکر به چه نتایج و پیامدهایی منجر می­گردد؟ به عنوان نتیجۀ اصلی پژوهش حاضر، بیان خواهد شد که مرگ­اندیشی نزد این دو متفکر به دلیل نگرش متافیزیکی متفاوت به پیامدهای متفاوتی منتهی می­­شوند. مرگ­اندیشی نزد هایدگر بدون ارتباط با حیات پس از مرگ و خداوند به عنوان مبداء هستی بیان می­­شود در حالی که نزد علامه، مرگ­اندیشی در ارتباط با زندگی پس از مرگ و ایمان به خداوند مطرح می­گردد. با این وجود، برخی شباهت­های بنیادین را میان این دو اندیشمند می­توان نشان داد. روش پژوهش در مقاله حاضر، توصیفی – تحلیلی است و نویسندگان با تکیه بر آثار این دو متفکر و شارحان آن دو با رویکرد عقل­گرایی انتقادی مرگ­اندیشی را نزد این دو مورد ارزیابی قرار می­دهند.
صفحات :
از صفحه 99 تا 122
اندیشه سیاسی علامه طباطبایی
نویسنده:
مصطفی زهرایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آن‏گونه که از آثار علامه طباطبایى مشهود است، وى دو مشکل اساسى را در جامعه ایرانى روزگار خویش در رأس دیگر مسائل مى‏دید. اولین مشکل این بود که حکومتهاى موجود در تاریخ این مرزوبوم از این که دین، مباحث اجتماعى و سیاسى را در بین مردم مطرح کند پرهیز داشته به هر طریق ممکن با این کار مقابله مى‏کرده‏اند. مسأله دوم این‏که جامعه آن روز، جامعه‏اى غربزده و مقلد غرب بوده است. علامه این دو مسأله را به‏روشنى و به صراحت در عبارات زیر بیان مى‏کنند: «ما شرقى هستیم و تا آنجا که از تاریخ نیاکان و پیشینیان خود به یاد داریم و شاید به هزارها سال سر زند، محیطهاى اجتماعى گذشته که بر ما حکومت کرده، هرگز به ما آزادى فکرى و خاصه در مسائل علمى مربوط به اجتماع نداده روزنه کوچکى هم که در مدت بسیار کمى در صدر اسلام به دست شارع اسلام بر روى ما باز شده و مانند سپیده صبح به دنبال خود روز روشنى را نوید مى‏داد، در علامه طباطبایى(ره) دو مشکل اساسى را در جامعه ایرانى روزگار خویش در رأس دیگر مسائل مى‏دید. اولین مشکل این بود که حکومتهاى موجود در تاریخ این مرزوبوم از این‏که دین مباحث اجتماعى و سیاسى را در بین مردم مطرح کند پرهیز داشته و به هر طریق ممکن با این کار مقابله مى‏کرده‏اند. مسأله دوم این‏که جامعه آن روز، جامعه‏اى غربزده و مقلد غرب بوده است. اثر حوادث تاریک و توفانهاى طبیعى و مصنوعى که به دست یک عده خودخواه و سودپرست به‏وجود آمد، دوباره پشت پرده تاریکى رفت و باز ما ماندیم و اسارت و بردگى، ما ماندیم و تازیانه و دم شمشیر و چوبه دار و گوشه زندانهاى تاریک و شکنجه‏هاى جهنمى و محیطهاى مرگبار، ما ماندیم و وظیفه باستانى «بله بله»، «لبیک» و «سعدیک»...آن‏که بسیار زرنگ بود همین اندازه مى‏توانست مقدسات مذهبى خود را دست نخورده نگه داشته بایگانى کند و اتفاقا حکومتهاى وقت و سایر گردانندگان اجتماع براى جلوگیرى از بحث آزاد از این رویه استقبال مى‏کردند. هفتصد سال بود که کتب ریاضى خواجه نصیرالدین طوسى و خدمات فرهنگى وى نصب العین ما بود و خبرى نبود. ولى پیرو یادبودهایى که اروپاییان از دانشمندان خود نمودند، ما نیز براى آن، هزاره و براى این هفتصدمین سال گرفتیم. متجاوز از سه قرن بود که مکتب فلسفى صدرالمتألهین در ایران دایر بود و نظریه‏هاى فلسفى او مورد إفاده و استفاده بود و از یک طرف سالهاست که دانشگاه تهران تأسیس شده و با تشریفات خیره کننده به تدریس فلسفه مى‏پردازد ولى وقتى چند سال پیش یک نفر از مستشرقین در دانشگاه، از کنفرانس ملاصدرا تمجید کرده و از مکتب فلسفى او تقدیر نمود غوغاى بى‏سابقه‏اى در دانشگاه در خصوص شخصیت او و مکتب فلسفى وى به‏راه افتاد. اینها از نظایر آن، نمونه‏هایى است که به‏خوبى موقعیت اجتماعى جهانى و هویت شخصیت فکرى ما را روشن ساخته نشان مى‏دهد که شخصیت فکرى ما طفیلى دیگران مى‏باشد و آنچه از ثروت فکرى، از دزد جا مانده نصیب رمال گردیده است. ... در این چند سال اخیر، یعنى پس از جنگ جهانى دوم، دانشمندان غرب با حرارت خاصى به بحث و کنجکاوى در ادیان و مذاهب پرداخته محصول بررسیهاى خود را همه روز منتشر مى‏سازند و البته ما نیز به موجب حس تقلید و تبعیت ـ که گفته شد ـ کم و بیش در همان خط سیر افتاده یک رشته پرسشهاى مربوط به دین مقدس اسلام را مورد بحث و گفتگو قرار مى‏دهیم.»(1) با توجه به دو قسمت ذکر شده مشخص مى‏شود که علامه طباطبایى به دنبال آزادى فکرى، خاصه در مسائل علمى مربوط به اجتماع و حکومت و به‏وجود آمدن وضعیتى مشابه آنچه در صدر اسلام وجود داشت، بوده است. اکنون جا دارد تا وارد نظریه علامه و به عبارت دیگر راه حل وى شویم و براى روشن شدن مطلب در ابتدا روش وى را مورد بحث قرار مى‏دهیم.
صفحات :
از صفحه 89 تا 115
بررسی نقش ایمان به معاد در زندگی انسان از دیدگاه فیض کاشانی و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: رقیه احمدیان ؛ استاد راهنما: زهرا کاشانیها ؛ استاد مشاور: عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ازآنجایی که انسان اشرف مخلوقات است وبا عقل به موجودات دیگری برتری یافته ،ومانندموجودات دیگرنیست لذا نباید دچار روزمرگی شد وتمامی اندیشه وعملش درپی رفع نیازهای آنی وروزمره اش باشد،چرا که دل هر ذره تا افلاک جولانگاه اندیشه اوست وهیچ گاه سلسله جستجوگری وشناختن ناشناخته هایش قطع نمی شود. موضوع معاد درمیان افراد انسانی بحثی است فراگیر ،که ازبحث های تئوری ونظری، به عرصه زندگی عملی ما میرسد.اعتقاد یا بی اعتقادی به دنیای پس از مرگ مستقیم یا غیر مستقیم می تواندتأثیری همه جانبه بر تمامی رفتارفردی وعملی بشر داشته باشدصرف نظرازتنوع باورهای دینی و مکاتب انسانی به زندگی پس از مرگ ،اعتقاد به ادامه حیات انسانی بعد مرگ دنیوی،منشأرفتارهایی است متفاوت با رفتارهای کسانی که مرگ را پایان زندگی می دانند. بانظر اجمالی به آیات قرآن کریم نشان می دهددرمیان مسایل عقیدتی هیچ مساله ای در اسلام بعداز توحید به اهمیت مساله معاد نمی رسد خداونددر سوره نساء87میفرماید:"الله لا اله الا هو لیجمعنکم الی یوم القیامه لا ریب فیه ومن اصدق من الله حدیثا"مساله معادنه تنها بسیارمهم است بلکه در ایجاد نوع نگاه انسان به هستی وفلسفه وسبک زندگی او نیزبسیار تاثیرگذار است. از سوی دیگر متفکران اسلامی در باره معادآثار ارزشمندی را به رشته تقریر در آورده اند، ازدیدگاه علامه طباطبایی حقیقت معاد ودنیایی که انسان پس از مرگ باآن روبروست آثارتربیتی بی شماری به همراه دارد وانسانراوادار می کند که بانظرش به جهان آخرت در روابط خود با دیگران مواظبت بیشتری بکند تا حقی از دیگراعضای جامعه بر دوشش نباشد (طباطبایی ص 236 1385) هچنین ایمان به معاد آثاری بر نوع روابط انسان با دیگران واجتماع میگذارد ازجمله مسئولیت پذیری ،عدالت اجتماعی ،صبر خویشتن داری ،فداکاری ،امیدواری...لذاانسان معتقد به مبداءومعادمی داند سعادت هر موجودی همان چیزی است که خدای متعال برای آن معین کرده وراه به سوی آن سعادت وطریقتی که باید سلوک کند خداوند تشریع وبیان نموده است (طباطبایی ج18ص 115 ،1374) این تحقیق برآن است باتوجه به اهمیت وجایگاه"معاد"درزندگی بشرضمن بررسی چگونگی آموزه های دین اسلام در این مورد نقش وتاثیر آن را در رفتارهای فردی واجتماعی بشر تبیین نماید ودرپی یافتن پاسخ هایی عقلانی ومناسب برای پرسش هایی چنین باشد 1-آیا ایمان به معاد،می تواند منشأرفتارآدمی در زندگی فردی واجتماعی باشد؟ 2-ایمان به معاد،چگونه بشر راازیاس،شکست از ملایمات وگذراز تنگناهای زندگی یاری خواهد کرد؟ 3-این دو بزرگوارچه برداشتی ازآن داشته ودر مقام عمل چگونه به آن پرداخته ووجوه اشتراک وامتیاز دیدگاه فیض کاشانی وعلامه طبابایی دراین باره چیست؟
  • تعداد رکورد ها : 4259