جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4834
مجموعه اشعار صدرالدين شيرازي
نوع منبع :
مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامي طهور,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
يادداشت هاي ملاصدرا
نوع منبع :
مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامي طهور,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
کتاب هادی المضلین
نویسنده:
ملا هادی سبزواری
نوع منبع :
مدخل آثار(دانشنامه آثار)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ویکی شیعه,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
دین و اخلاق از دیدگاه ملاصدرا و آگوستین
نویسنده:
فاطمه السادات هاشمی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خداشناسی ملاصدرا بسیار همه جانبه و عمیق است و از محوری ترین مباحث در تمام آثار او ارتباطی است که او با خالق برقرار کرده است در این خصوص به یک برهان معروف او " برهان صدیقین" است ،که در اثبات خدا و عالم هستی از این برهان استفاده می کنند آگوستین و صدرالمتالهین هر دو اعتقاد شدید به وجود خدا دارند و خدا محورند اما یکی ، بسیار دقیق هم از راه فلسفی هم از راه منطق عقلانی و عرفانی به کنجکاوی بشر در مورد خدا پاسخ می دهد (.صدرالمتالهین) دیگری خدا را هم بسیار نا محدود و غیر قابل تعریف عنوان می کندو هم او را آنقدر نزدیک می بیند که چون روحی تجلی یافته در صورت انسان می داند (آگوستین) اما این مهم است که با این تفاوت چشمگیر در خداشناسی صدر او آگوستین هر دو به خدای یگانه که حد و حصر ندارد و باید خود را همه وقت و همه جاوقف او کرد. ، معتقدند و مبنای سعادت بشری را در تقرب و حرکت به سمت او می دانند.. همچنین هر دو فراوان از کتاب مقدس به عنوان منبع اصلی تفکر و کسب حقیقت و در نهایت وصال به سعادت سود برده اند . آگوستین در زمینه وحی مانند صدر المتألهین فکر نمی کند، او مثل ملاصدرا اعتقادی به پیامبری که از جانب فرشتگان سخن خدا را دریافت می کند و یا انسانی که به درجه ای از تزکیه قوی نفس رسیده باشد که پرده های عوالم ظاهر کنار رود و باطن قدسی و حقیقی را دریابد، ندارد او از وحی به چیزی شبیهالهام شدن همان طورکه در بسیاری از انسان ها رخ می دهد، یاد می کند و آن را پدیده ای خاص برای افرادی خاص نمی داند. او در ماجرای خود برای گرایش به آیین مسیحی به این نکته اشاره می کند که وقتی تمام وجودش پر از تلاطم شک و تردید بوده است صدایی شنیده که می گفت «بردار و بخوان» این کلام بر جان دلش می نشیندواین الهامدر اعماق وجودش نفوذ می کند و تصمیم قاطع بر گرایش مسیحیت می گیرد .او کتاب مقدسی را که کلام عیسی مسیح است، حقیقتی می داند که از مسیح (به عنوان خدا) در کالبدی به نام عیسی، جوشش شده است و مسیح همان خداست که خود را در کالبد انسانی به جسم رسانیده که هم مانع غرور انسان شود و هم انسان ها او را بهتر درک کنند و کلام خدا را دریابند. آگوستین مانند ملاصدرا دیدگاهی وسیع درمورد وحی ندارد و او را محدود به الهامی می کند که بر جان هر انسان طالب حقیقت است، می نشیند ملاصدرا اذعان می کند ابتدا نور الهی در جان پیامبر بزرگ اسلام حلول می کند و بعد به ترتیب ، عالمان و صالحان و یاکان. را در برمی گیرد.در حالی که آگوستین فقط از مومن و کافر در تقسیم بندی خود استفاده می کند و الهامات را در مورد خودش به عنوان یک انسان مردد، در پذیرش مسیحیت با دیگری یکی می داند و معتقد به الهام بخشی از جانب خدا برای هر انسان عاشقی است . عقیده صدرالمتالهینبه زندگی بعد از مرگ بسیار محکم است و هر انسان خارج از این اعتقاد را انسانی بسیار رذل در رأی و عقیده می داند او در توصیف چگونگی مرگ و زندگی جاودانه دو مطلب را با استناد به آیات قرآنی مورد برسی قرار می دهد ،نفس و روح را. آگوستین چنین تعاریفی دقیق و استثنایی از روح و نفس ندارد اما معتقد است حیات انسان با زندگی روحادامه می یابد.او روح را چیزی می داند که با تمامی وسعتش به همه امور واقف نیست و تنها خداست که همه چیز را در مورد انسان می داند ، این نقطه مقابل تفکر صدرائی است که روح را خاص انسان هایی می داند که نفوس بسیارپاک و رقیق دارند و از روح به عقل کامله یاد می کند که هر کس نمی تواند به این درجه از کمال برسد. آگوستین معتقد است خداوند روح انسان را به طور فردی و معجزه آسا خلق نمی کند، بلکه روح همراه با جسم و از طریق والدین منتقل می شودچیزی که ملاصدرا به استناد آیه قرآنی آن را رد می کند و معتقد است روح و نه نفسقبل از آفرینش انسان موجود بوده است. بنا براین از دیدگاه صدر المتالهیناعتقاد به آفرینش روح به عنوان امری از جانب پروردگار که از ازل و قبل از آفرینش انسان وجود داشته وباید تا ابد جاودانه باشد به زندگی انسان معنا می بخشد .و از دیدگاه آگوستین اعتقاد به روح، به عنوان موجودی که همراه آفرینش جسم انسان خلق شده وپس از مرگ جسم باقی می ماند هم، دلیلی براعتقاد او به جاودانگی است. آگوستین و صدرالمتألهین اخلاق طبیعی را هرگز از اخلاق فوق طبیعی جدا نمی بیند و هر دو قانون اخلاقی را مسیری در جهت رضایت و قرب خدا می دانند که نهایت آن به سعادت ختم می شود.آنچه از بیان این مقاله مشخص شد ،اخلاق با توجه به خدامحور بودن اندیشه صدر المتالهین وآگوستینامری جدا از اراده الهی نیست ،اما این به آن معنا نیست که اطاعتی کور کورانهو توام با تعطیل شدن عقل باشد .هر دو خیر را در حقیقت وجود الهی و قدم نهادن در مسیر اعتدال می دانند و شر را امری عدمی می دانند با این تفاوت که ملاصدرا، شر را در قیاس با کمال نفس ناطقه و تسلط سایر قوا بر قوه عقلیه می پندارد که،در نهایت به رویگردانی از خدا منجر می شود، و آگوستین هم شر را امری عدمی می داند که بلافاصله با رویگردانی از حقیقت الهی به وجود می آید. هر دو شر را مانع سعادت بشری می دانند که انسان را از حقیقت خود دور می کند. صدرالمتألهین فضیلت اخلاقی را صفتی می داند که با اتصاف آن به نفس باعث ارزش و شرافت آن می شود و رذیلت را هر صفتی می داند که از ارزش و اعتبار نفس می کاهد.هر چه انسان را بهتقرب الهی نزدیک تر کند و نفس انسانی را بیشتر پالایش نمایدارزشمندتر و با فضیلت تر است. رذیلت اخلاقی هر عملی است کهانسان را از اعتدالخارج کند و انسان را از مسیر تقرب الهی دور کند. چنین عملی اعتبار نفس را به شدت کاهش می دهد و از سعادت حقیقی اش بازمی دارد .همچنین آگوستین همسرچشمه فضیلت رافقط و فقط در خواستخدا می داند چون تنها خدا خیر محض و مطلق است . .هرچه که در دایره امر الهی وجود داشته باشد و خواست خدا باشد فضیلت است وگرنه هیچ چیز ارزش خوب یا بد بودن را ندارد و خوبی و بدی فی نفسه نیستند وما با اراده و اختیار خودمان وبدون هیچ اجباری میتوانیم از امر الهی پیروی کنیم یا نه. اگر مطابق با خواست او، اراده خود را بکار بستیم فضیلت مند وگر نه دچار رذیله اخلاقی می شویم این دو فیلسوف هر دو سعادت گرا هستند لذا عمل اخلاق را برای هدف نهایی رسیدن به سعادت تعریف می کنند. صدر المتالهینمعتقد است،اگر همه قوای نفس مغلوب قوه عاقله شوند انسان تزکیه و تصفیه شده و پرده های جهالت و نادانی از پیش چشمان باطن او کنار رفته و به درک عمیق حقیقت الهی می رسد. همچنینوقتی نفس ناطقه باعقل کلی متحدشود ، به جایی می رسد که همه حقیقتها رادرک می کند اگر همه قوای نفس مغلوب قوه عاقله شوند انسان تزکیه و تصفیه شده و پرده های جهالت و نادانی از پیش چشمان باطن او کنار رفته و به درک عمیق حقیقت الهی می رسد.این جاهمان نقطه سعادت آدمی است.یعنی سعادت حقیقی بدست آوردن معارف عالیه وقدسیه است به وسیله کمال قوه عقلانی.چون کمال این قوهباعث غلبه بر سایر قوای نفسانی انسان می شودو این همان چیزی است که ، آگوستین از آن به سعادت یاد میکند یعنی شناخت حقیقت وجود الهی ، که در پرتو ی عشق الهی محقق می شوددر واقع ملاصدرا بر عقل به عنوان کمال نفس و تسلط برسایر قوای نفسانی جهت رسیدن به سعادتاصرار می ورزد وآگوستین با دو فاکتور جستجوی حقیقت الهی و پرورش عشق در درون خود، سعادت را تعریف می کند . هر دو به رعایت اعتدال به عنوان فاکتور مهم اخلاقی در رسیدن به سعادت اشاره دارند .
فلسف? سیاسی ملاصدرا
نویسنده:
ریحانه عصارنیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حکمت متعالیه،گرچه تاکنون توسط متفکران بنامی شرح و تفسیر شده است، اما هنوز زوایایی از آن، به‌ویژه وجوه سیاسی آن، به‌طور شایسته مورد توجه واقع نشده است. بر همین اساس، این پژوهش به بررسی فلسف? سیاسی ملاصدرا می‌پردازد.ادل? گوناگونی در رد فلسف? سیاسی ملاصدرا از سوی مخالفان عنوان شده است، اما با بررسی دقیق آن‌ها و جستجوی موشکافانه در آثار ملاصدرا، می‌توان امکان فلسف? سیاسی وی را به اثبات رساند و نشان داد که فلسف? ملاصدرا استعداد عرض? مبادی عقلی لازم برای عرص? سیاسی حیات بشری را دارد.حکمت متعالیه به اجمال دارای فلسف? سیاسی می‌باشد و در آثار ملاصدرا می‌توان مباحثی را در زمین? سیاست مُدُن و حکومت یافت، اما این حکمت دارای مبانی خداشناسی، انسان‌شناسی و هستی‌شناسی ویژه‌ای و هم‌چنین مباحث اختصاصی‌ای در زمین? سیاست، همچون بحث ولایت مجتهدان، طی اسفار اربعه توسط رئیس اول مدینه و رابط? سیاست و شریعت،است که امکان استخراج و توسع? یک فلسف? سیاسی جامع را فراهم می‌کند به‌گونه‌ای که بتواند پاسخ‌گوی نیازهای جامع? بشری باشد،.هم‌چنین این مکتب به تربیت شاگردانی پرداخته است که با بهره‌گیری از تعالیم آن توانسته‌اند به ایفاگری در عرص? حیات سیاسی جوامع اسلامی بپردازند.
بررسی نظرات تفسیری ملاصدرا و علامه طباطبائی در باب فطرت
نویسنده:
راضیه عبداللهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مراد از نظریه فطرت این است که خداوند چیزی را طوری بیافریند که خواه ناخواه افعال خاصی را انجام دهد و آثار خاصی از آن پدید آید. وقتی این نظریه در مورد انسان مطرح می‌شود به این معناست که خداوند انسان را به‌گونه‌ای آفریده است که به طبع و ارتکاز خود خدا را می‌شناسد و به سوی او گرایش دارد. در قرآن کریم، در موارد متعددی به موضوع فطرت اشاره شده، ولی کلمه فطرت تنها یک بار استعمال شده است و آن در آیه 30 سوره روم می‌باشد که مهم‌ترین آیه در رابطه با این موضوع محسوب می‌شود و به آیه فطرت معروف است. در این تحقیق ابتدا مباحثی کلی پیرامون فطرت از نظر ملاصدرا و علامه طباطبائی مطرح کرده و در ادامه آراء فلسفی این دو دانشمند در مورد این آیات مقایسه می‌شود. به این جهت که اکثر آیات مربوط به فطرت، در مورد خداشناسی فطری است، عمده بحث ما نیز به همین موضوع معطوف می‌شود.نتیجه بررسی و مقایسه نظرات تفسیری این دو دانشمند، این است که در مباحث اساسی فطرت، مانند اعتقاد به خداشناسی فطری به معنای علم حضوری فطری، محال بودن اعتقاد به خداشناسی فطری به معنای علم حصولی به ذات او، گرایش فطری به کمال و سعادت، نفی علم حصولی از انسان در ابتدای تولد و نوع واحد بودنش در ابتدا، اتفاق نظر میان دو دانشمند مورد نظر وجود دارد. در مقابل، اختلاف نظرهای جزئی میان آنان وجود دارد، از قبیل اختلاف در خداشناسی فطری به معنی شناخت خدا به علم حصولی بدیهی، اختلاف دیدگاه در تفسیر آیه میثاق و اختلاف نظر در مورد تفسیر آیات 75- 79 سوره انعام. در ادامه به موضوعاتی اشاره شده است که ملاصدرا آن‌ها را مطرح کرده است، ولی در آثار علامه به آن‌ها اشاره‌ای نشده است و بالعکس. برخی از مباحثی که تنها توسط ملاصدرا طرح گردیده عبارتند از تعریف فطرت به حالت اعتدال روح، مترادف دانستن فطرت با ذات، این‌که استعداد کسب معارف در انسان، از جمله مصادیق فطرت محسوب می‌شود، این‌که فطرت انسان مجموع فطرت روح و بدن است، برهان بر علم بسیط انسان به خدا بر مبنای شناخت حقیقت ادراک و عین‌الربط بودن موجودات. برخی از موضوعاتی که تنها علامه طباطبائی بیان کرده‌اند عبارتند از تقریری از برهان فطرت بر مبنای حس حقیقت‌جویی انسان، نتایج التزام و عدم التزام بر فطرت، فطری بودن اصول ادیان، فطرت را منشأ تشریع دانستن و بیان برخی گرایش‌های فطری انسان.یکی از عواملی که زمینه‌ساز این امر می‌باشد، این است که نوع نگاه صدرا صرفاً فلسفی و کلامی است ولی علامه علاوه بر این، رویکرد اجتماعی هم دارد.
بیان اقوال در علم باری و بررسی نظریه ملاصدرا
نویسنده:
طاهره کمالیزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در میان مباحث خداشناسی، بحث درباره علم خداوند متعال یکی از دشوارترین مباحث فلسفه الهی است و به همین جهت است که متکلمین و حکما اختلاف نظر فراوان دراین مبحث دارند و در عین حال یکی از مهمترین و با اهمیت‌ترین مباحث نیز هست زیرا اثبات علم، برای مبدا هستی بخش جهان وجه تمایز موحدین از ماتریالیستها است ، چرا که هم الهیون و هم مادیون هر دو در اثبات "اصلی ثابت " و مبدئی واحد برای جهان متفق‌اند و شاهراه جدایی این دو گروه در همین است که مادیون آن مبدا را لاشعور و فاقد ادراک می‌دانند. و او را "ماده" می‌نامند، اما الهیون، آن مبدا را ذاتی دراک و دارای علم و آگاهی مطلق می‌دانند. لذا به میزان صعوب مطلب بحث دارای فواید و اثرات بسیار نیز می‌باشد. حال گذشته از صعوب نفسی مساله علم‌باری، در نحوه علم واجب به ماعدا خصوصا قبل از تحقق معلولات ، به عبارتی در علم سابق تفصیلی به اشیاء صعوبت مضافی وجود دارد که به اعتراف صدرالحکما از اغمض مسائل حکمیه است . در مساله علم باری چه در علم به ذات و چه در علم به اشیاء مطالب گوناگون و متعدد و متنوع در کتب مختلف کلامی، فلسفی و عرفانی مطرح شده است ولی در هیچ اثری این اقوال متعدد به طور مدون، جمع‌آوری نشده است . در رساله حاضر سعی بر آن است تا تحت عنوان "بیان اقوال و بررسی نظریه ملاصدرا در علم باری" اقوال و نظرات مختلف درباره "علم باری" بررسی و مورد تفحصی هر چند مختصر قرار بگیرد و حداقل این که اقوال و نظرات مختلف و پراکنده در کتب کلامی فلسفی و عرفانی ولو به طور اجمال، به طور یکجا و مدون جمع‌آوری شود تا مساله علم باری، یکجا و دقیق مورد بررسی قرار بگیرد.
ملاحظات روانشناختی در خصوص مساله نفس از دیدگاه ملاصدرا، آبراهام مزلو و کارل راجرز
نویسنده:
ندا امینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف این پایان نامه بررسی اصول ومبانی نفس بارویکردفلسفی وروان شناسی می باشد. آنچه از انسان شناسی دراین جامقصود است،تنهابخشی ازیک اشتیاق ذاتی ودرونی برای روشن شدن جایگاه واهمیت شناسایی انسان کامل که به عنوان یک الگو،به بررسی انسان مطلوب وایده آل در مکاتب روان شناسی وآراءصدرالمتألهین می پردازد. تردیدی نیست که انسان صادق وراستین همان انسانی است که درحدودوتوانایی هایش نفس خودراشناسایی کرده است؛چنانکه انسان به مثابه موجوداندیشنده وصاحب شعور،آن گونه شأنی داردکه می تواند،به درجه ای ازبقاء نفس برسدکه تمامی موجودات غیبی ابزاری برای ذات او باشندووجودش غایت خلقت قرار گیرد.پژوهش حاضر پیرامون مفهوم نفس وملاحظات روان شناختی آن ازدیدگاه ملاصدرا،وتئوری های انسان گرایانه آبراهام مزلووکارل راجرزبدلیل تمرکز برخودواقعی انسان هامی باشد. برای روشن شدن نظرملاصدرادرمورد نفس وحقیقت آن ونیزنسبت آن با بدن،نخست لازم است نفس تعریف شود،سپس وجودوتجرّدآن به اجمال اثبات می شود،آن گاه ازنسبت نفس با قوایش ونیزارتباط آن باسایرساحتهای وجودی درانسان سخن به میان می آید. بنابراین اگربنا داشته باشیم که نفس انسان را بارویکردروان شناسی موردتحقیق قراردهیم،ناگزیرخواهیم بودبه آخرین تکیه گاه آن توجه کنیم، که بازهم«خودواقعی»انسان هاست. زیرا خودشناسی آغاز خداشناسی، وبه عنوان راهی جهت دستیابی به سعادت وخدایی شدن است.
حقیقت بداء از منظر ملاصدرا و فخررازی
نویسنده:
مریم رضییی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل عمیق و پیچیده فلسفی - کلامی که از یک سو با خداشناسی و از سوی دیگر با انسان شناسی پیوند می یابد , آموزه بداست و آن چه در این رساله سعی بر تجزیه و تحلیل آن است ، کشف حقیقت بدا از این دو منظر است . ضمن آن که در آن دیدگاه متکلمان ، حکیمان و عارفان و به خصوص ملاصدرا و فخررازی در مقام متکلم و فیلسوف مورد ارزیابی قرار گرفته است . بنابر تصور بسیاری ، بدا از لوح محوواثبات سرچشمه می گیرد ، در حالی که در این رساله روشن می شود بدا در مقام شامخی از صقع ربوبی تحقق می یابد و از اسم مستاثر الهی سرچشمه می گیرد و آن چه از بدا در لوح محوواثبات سافله و علم قدری و نظام عینی تحقق می یابد , ظهور بداست و نه وقوع آن . بر این اساس , نقش مبادی عالیه و علل متوسطه در این زمینه , تنها به عنوان مجاری ابداء و اظهار بدا به الواح سافله است . هر تغییر در لوح قدر خارجی , منوط به اختیار انسان است و اختیار او می تواند تاثیرگذار بر جهت دهی سلسله اسباب و علل وارده بر طبیعت باشد . ملاصدرا با شرح فلسفی خود بر اصول کافی , به خوبی حقیقت بدا را شرح داده است ؛ جز آن که به طور تفصیلی توضیح نداده که چگونه بدا به خداوند منتسب می شود؟ علاوه بر این با وجود برتر بودن اولیای محمدیین از لوح محفوظ , چگونه در علم آنان بدا ظاهر می شود ؟ و مطالب دیگری که در این زمینه مبهم مانده اند . با وجود انکار بدا از ناحیه فخررازی , تناقض های فراوانی در آثارش مبنی بر تغییر سرنوشت می یابیم که شاید دلیل آن این است که وی نتوانسته با چهارچوب های سست تفکر جبر , مفاد روشن و محکم ماثورات دال بر وجود اختیار آدمی را , انکار کند و نتوانسته تاثیر دعا , صدقه و مانند آن را بر تغییر سرنوشت آدمی , بر اساس محوواثباتنادیده بگیرد .
خدا، انسان و نسبت میان آن دو از دیدگاه فیلون اسکندرانی و ملاصدرا
نویسنده:
زینب فروزفر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان نامه در پی معرفی فیلون اسکندرانی، یکی از بزرگترین‏ فیلسوفان، متکلمان و عارفان یهودی قرن اول میلادی است که علی رغم تأثیر شگرفی که آرائش بر فیلسوفان بعدی به‌ویژه فیلسوفان مسلمان داشته است، آن‌چنان‌که شایسته است شناخته شده نیست. او اولین کسی بود که در نظام فکری‌ـ‌ فلسفی‌اش در پی تلفیق و وفق دادن فلسفه با دین برآمد. در این رساله نظریات فیلون درباره خدا، انسان و نسبت میان آن دو، در کنار آراء ملاصدرا درباره موضوعات مذکور بیان شده است؛ چراکه با وجود تفاوت آنان به لحاظ دینی و فاصله تاریخی بسیاری که بینشان هست، شباهت‌های فراوانی بین آراء و عناصر تشکیل دهنده نظام فکری و فلسفیشان ملاحظه می‌شود. آراء فکری و فلسفی فیلون و ملاصدرا تلفیقی از عقل، وحی و عرفان است و نظریاتشان درباره مسئله خدا، انسان و نسبت میان آن دو که از موضوعات بسیار مهم و اساسی هر نظام فلسفی می‌باشد، وجوه اشتراک بسیاری دارد. چنان‌که هر دو با اندکی تفاوت در تبیین مفهوم خدا، میان تشبیه و تنزیه جمع می‌کنند و انسان را موجودی می‌دانند که شبیه خداست و مهم‌ترین جزء وجودیش همانا عقل او است. همچنین آنان انسان را اشرف مخلوقات و خلیفه خدا بر روی زمین برمی شمارند.این پایان نامه شامل سه بخش است. بخش نخست به بیان دیدگاه‌های فیلون اختصاص دارد که خود مشتمل بر سه فصل است، فصل اول خدا از دیدگاه فیلون، فصل دوم انسان و در فصل سوم هم نسبت میان خدا وانسان از دیدگاه فیلون مطرح می‌شود. در بخش دوم نیز تلقی ملاصدرا از موضوعات مذکور بیان می‌گردد. در بخش سوم نیز یک جمع‌بندی و نتیجه‌گیری از دو بخش گذشته ارائه شده است ، در این بخش وجوه اشتراک و افتراق دیدگاه‌های دو اندیشمند درباره موضوع مورد نظر، مورد اشاره قرار گرفته است و در حقیقت این بخش حاوی گزارشی از وجوه اشتراک و افتراق نظریات فیلون و ملاصدرا می‌باشد.
  • تعداد رکورد ها : 4834