جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4866
اینهمانی ذهن و عین در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
احمد محمدی قلعه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده معرفتشناسی یکی از موضوعات مهم فلسفی است که از قدیم الایام کانون توجه فیلسوفان بوده و امروزه نیز به طور گسترده ای مورد مداقه و تحلیل قرار میگیرد. بحث از ارزش شناخت و ملاک صحت و سقم ادراکات، یکی از محوریترین مسائل معرفت شناسی است. در مورد معیار صدق، تئوریهای مختلفی مطرح شده است، یکی از قدیمیترین و پر طرفدارترین آنها، «نظریه مطابقت» است. رویکرد غالب فلاسفه اسلامی به مسئله صدق مبتنی بر تطابق ماهوی ذهن و عین است. پرسش اساسی این مسئله این است که آیا صور ادراکی با خارج مطابق است؟ نحوه مطابقت آن چگونه است ؟ و در صورت تطابق ذهن وعین آیا این مسئله بدیهی است، یا نظری و در صورت دوم استدلال آن چیست؟ از نظریه مطابقت دو قرائت حداقلی و حداکثری ارائه شده است. براساس رویکرد حداکثری صور ادراکی به طور کاملمطابق با خارج است و در مطابقت حداقلی اگر چه واقع نمایی علم مورد قبول است اما، مطابقت کامل آن در برخی موارد محل تردید است. طرفداران مطابقت حداکثری انکار مطابقت ماهوی را ورود به سفسطه و شکاکیت میدانند. از آثار ملاصدرا دو رویکرد درباره مطابقت ذهن و عین بدست می آید: رویکرد وحدت ماهوی به تطابق ذهن و عین که مبتنی بر انحفاظ ذات ماهیت و نگرش ماهوی است. در رویکرد وحدت ماهوی که دیدگاه فلاسفه قبل از ملاصدرا نیز هست اعتقاد بر آن است که هر ماهیتی دارای دو نشأه خارجیِ با آثار و ذهنیِ فاقد آثار است. ملاصدرا در مواردی به این مبنا اشاره کرده و آن را پذیرفته است. رویکرد دیگر نگرش وجودی به تطابق ذهن و عین است که مبتنی بر اصول فلسفه وی و نگرش وجودی و تشکیکی می باشد. این رویکرد اگر چه ملاصدرا تصریحی به آن ندارد اما از مبانی فلسفی ایشان بدست می آید. از دیدگاه فلاسفه پیش از ملاصدرا انطباق و حکایت همان وحدت ماهوی ذهن ، عین، علم و معلوم است و منشأ تطابق ذهن و عین به وحدت و اشتراک ماهوی آنها بر میگردد. اما در نظر صدرالمتالهین ناشی از وحدت عینی تشکیکی وجودات است و منشا تطابق ذهن وعین به تطابق عوالم بر میگردد. به طوری کلی مواجهه فلاسفه اسلامی با مسئله مطابقت مبتنی بر بداهت این مسئله و تردید ناپذیری آن بوده است. و براهینی که گاهی بر این مسئله ذکر کرده اند بیشتر جنبه تنبیهی دارد. آنان انکار مطابقت ذهن با واقع را موجب ورود به شکاکیت و سفسطه می دانند. و قول به تبعیض در مطابقت را نمی پذیرند. به نظر می رسد انکار تطابق ذهن و عین در برخی موارد(مثلا در مورد صفات اجسام مادی)مستلزم ورود به عرصه شکاکیت نیست. زیراشک در برخی از ادراکات ، غیر از شک در ادراکات به طور مطلق است و اساسا خطای حواس، مانع از پذیرش وحدت ماهویذهن و عین است.واژگان کلیدی: واقع نمایی علم، صور ادراکی، انحفاظ ذات،مطابقت ذهن و عین، خارج، نفس الامر، وجود ذهنی، ملاصدرا
حرکت حبی از دیدگاه ابن عربی و مقایسه آن با حرکت جوهری ملاصدرا
نویسنده:
شهناز حسین نوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا فیلسوف بزرگ قرن دهم، با نظریه حرکت جوهری وبا نتایج فلسفی که بر پایه حرکت جوهری به آن دست یافت تحولات عظیمی را در فلسفه بوجود آورده و گره بسیاری از مسائل پیچیده فلسفی را گشود. از نظر او حرکت جوهری امری نیست که در چارجوب تعریف ارسطویی از حرکت یعنی با در نظر داشتن مفاهیم خاص ارسطویی «قوه» و«فعل» معنا پیدا کند. بلکه حرکت جوهری حرکتی وجودی است وی با توجه به مساوقت وجود با حیات، به معنایی از حرکت دست یافت، که حاکی از حرکت به معنای، جوشش زندگی وعشق به کمال است. و این جنب? حرکت جوهری را می توان با معنایی از حرکت حبّی یکی دانست.حرکت حبی که عارف بزرگ قرن ششم محی الدین ابن عربی، بنای آن راپی ریزی کرد را می توان جریان تجلّیناشی از حبّ ظهور واظهار دانست که در همه اسماء الهی و همه ارکان عالم ساری است. بر اساس آموزه حرکت حبی، اساس آفرینش برعشق وحبّ الهی استوار است؛ حبّی که حق به ذات خویش داشت و گنجی پنهان بود که خواست آشکار شود. حدیث قدسی کنزبیانگر حرکتی است که محور جریان و سریان هستی است حرکت حبّی حرکتی است بر پایه دو قوس نزول وصعود و تجلی اعظم خدا در انسان کامل، که اساس آفرینش است دراین تحقیق حرکت از منظر دو فیلسوف وعارف بزرگ اسلام، ملاصدرا وابن عربی- دو نظریه پرداز در باب حرکت در حیطه فلسفه وعرفان - مورد بررسی قرار می گیرد.
تاثیر عرفان ابن عربی بر فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
محسن فراهانی علیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در آثار صدرا از جمله مسائلی که وجود دارد این است که صبغه عرفانی در جای جای آثار او به چشم می خورد و سوالی ذهن را به خود مشغول می کند که آیا صدرا خود چنین روشی را در آثارش به کار بره و یا اینکه صرف نقل کلمات عرفاست اکثر موارد نقل ها برای تایید روش عرفا آورده شده لست.
بررسی رابطه نفس و بدن از نظر ابن رشد و ملاصدرا
نویسنده:
حسین رعیتی بادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله چالش‌هایی که فیلسوف در فلسفه با آن روبه‌روست مسئله ارتباط نفس و بدن است. غموض مسئله در تجرد یکی و جسمانیت دیگری می باشد . گواه بر این مطلب تلاش فلاسفه از گذشته تا کنون است که هر یک به زعم و بضاعت خویشتن در پر کردن این خلأ گامی برداشته‌اند. برخی چون ارسطو ، قول وحدت نفس وبدن را مطرح نموده ،و برخی چون ابن سینا ، معتقد است نفس رابطه تدبیری با بدن دارد. بنابراین از آنجا که تلاش اسلاف در شکل‌گیری آخرین نظریات منسجم قابل چشم‌پوشی نیست،در گام اوّل این جستار، مسئله رابطه نفس و بدن را از منظر برخی فلاسفه چون ارسطو و ابن سینا اختصاص دادیم . در گام بعد ابن رشد معتقد است نفس در جسم است به واسطه‌ی جسم عمل می‌کندو این جسم امری مادی است و با مرگ بدن نفس هم از بین می‌رود .به این معنی که بدن از نفس جدا نیست و نفس از آن جدا نمی‌باشد. لذا به وحدت عضوی بین نفس و بدن قائل است. در گام سوم ،ملاصدرا با توجه به مبانی و ابتکارات بدیعی که از خود به نمایش می‌گذارد به سهولت مرز میان موجود مادی و مجرد را بر می‌دارد . ایشان با قول به حدوث جسمانی نفس و حرکت جوهری نفس و اشتداد وجود و تشکیک وجود که همگی از اختصاصات فلسفه وی است بر آن می‌شود که نفس موجودی است واحد سیال و پویا که در ذیل آن بدن و در صدر آن نفس ناطقه است که با حرکت جوهری در ذات خویش از نشئه مادیت محض با طی تبدّلات و تطورات به مرحله تجرد محض بار می‌یابد. هم چنین ملاصدرا، وابستگی نفس و بدن از روی تعلق وجودیمی داند واین که نفس در حدوث محتاج بدن است ولی در تداوم به آن نیازی ندارد و این تعلق صرفاً برای به دست آوردن پاره‌ای کمالات نفسانی است .در گام آخرتطبیق آراء این دو فیلسوف در مسئله رابطه نفس و بدن است و اینکه این دو حکیم چه نقاط افتراق و اشتراکی در این مسئله دارند . البته ، گرچهغموض مسئلهتجردو جسمانیت نفس نزد ابن رشد مطرح نیست ،اما ملاصدرا توانست بر اساس مبانی ابتکاری خود تبیین موفقی را در مسئله ارتباط نفس وبدن ارائه نماید.
خوانش ملاصدرا از شیخ اشراق در مباحث وجود و نور
نویسنده:
علی بابایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهم‌ترین شخصیت‌هایی که ملاصدرا آثار و فلسفه‌اش را موردِ مطالعه قرار داده و از آن تاثیر پذیرفته شیخ اشراق سهروردی است؛ ملاصدرا در خلالِ این مطالعه نوعِ خوانشِ خاصی از آرای شیخ اشراق ارائه می‌دهد که متناسب با ساختار، مبانی و آموزه‌های فلسفی خود ملاصدراست؛ وی پایه‌ای‌ترین آموزه‌ی شیخ اشراق را که نورمحوری است به وجود تفسیر می‌کند و در این زمینه معتقد است نور همان وجود است و در اقسام و احکام با وجود یکسان می‌باشد. در حالی که چندین دلیل از جمله تفاوت در اقسام، تفاوت در نحوه‌ی دلالتِ احکام، تفاوت در نحوه‌ی تشکیک، تفاوت در تقابل، تفاوت در ملاکِ امرِ اصیل و اعتباری و نیز اعتراف خودِ ملاصدرا در برخی مباحث به سعه‌ی وجود نسبت به نور ثابت می‌کند نور مورد نظر شیخ اشراق غیر از وجود است. از آن‌جا که از یکی بودنِ نور و وجود در نهایت یکی بودنِ حکمت اشراق و حکمت متعالیه لازم می‌آید نشان‌دادنِ تفاوتِ ساختاری حکمت اشراق و حکمت متعالیه نیز ادعای ملاصدرا در یکی دانستنِ نور و وجود را نقد خواهد کرد؛ در این‌مبحث نشان داده می‌شود: حکمت اشراق در چندین مورد از جمله شروعِ فلسفه با حکمتِ متعالیه تفاوت دارد؛ بنا به دلایلِ چندی شروعِ فلسفه‌ی اشراقی از نفس است و شروعِ حکمت متعالیه از عالم؛ شیخ اشراق از نظر در نفس یا «من» به درکِ حقیقتِ عینی نور و لفظ و تعبیرِ نور می‌رسد و آن‌را پایه‌ای برای طرحِ نظامِ نوری خود می‌سازد؛ اصولا پرداختن به بحثِ نفس در دو حکمت تفاوتِ بنیادین دارد زیرا شروعِ حکمت از نفس ویژگی منحصر به فرد حکمت اشراق است در حالی که ملاصدرا نفس را به عنوانِ مبحثی از مباحثِ حکمت مورد بررسی قرار می‌دهد؛ به عبارتی دیگر در راهِ طرح نظامِ نوری، نفس در حکمتِ اشراق کلید مباحث و در حکمتِ متعالیه از مباحثِ کلیدی است.یکی دانستنِ وجود با نور باعث و مبنایی می‌شود تا ملاصدرا قریب به اتفاق و بلکه همه‌ی آرای نوری شیخ اشراق را وجودی تفسیر کند که ما در جایگاه خود به آن‌ها پرداخته‌ایم.
بررسی قوه خیال از دیدگاه ابن‌سینا و ملاصدرا
نویسنده:
حسن متفکر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عنوان این پایان‌نامه "بررسی قوه خیال از دیدگاه ابن‌سینا و ملاصدرا" است ، در آن آرا و نظرات دو فیلسوف نامدار و عظیم‌الشان جهان اسلام درباره قوه خیال مورد بررسی و تطبیق قرار گرفته است . قوه خیال یکی از قوای مدرکه باطنی نفس در انسان است که تجرد آن مورد اختلاف این دو شخصیت برجسته، بی‌نظیر و صاحب مکتب در فلسفه اسلامی واقع شده است . استاد شهید مرتضی مطهری درباره ابن‌سینا، رئیس مکتب مشاء می‌گوید: (بوعلی حسین‌بن‌عبدالله ابن‌سینا اعجوبه دهر و نادره روزگار شناختش یک عمر و شناساندنش کتابی بسیار قطور می‌خواهد) و درباره ملاصدرا بنیان‌گذار و قهرمان حکمت متعالیه گفته است : (محمدبن‌ابراهیم قوامی‌شیرازی معروف به ملاصدرا و صدرالمتالمین حکیم الهی و فیلسوف رباین بی‌نظیری [است ] که حکمت الهی را وارد مرحله جدیدی کرد) ابن‌سینا مانند فلاسفه قبلی در مجموع ارا و نظرات خود بر مادی بودن قوه خیال و سایر قوای باطنی نفس در انسان معتقد شده و استدلال نموده است ، اگر چه در کتاب المباحثات خود در مادی بودن آن تشکیک نموده و بر تجردش دلیل آورده است . ولی صدرالمتالهین معتقد است قوه خیال و سایر قوای باطنی نفس در انسان مجرد از ماده‌اند و بر تجرد آن دلایل و براهین زیادی اقامه کرده و نیز به تمامی دلایل شیخ‌الرئیس و جمهور مبنی بر مادی بودن قوه خیال، پاسخ داده است اثبات تجرد قوه خیال از لحاظ "معرفه‌النفس " و "معادشناسی" دارای اهمیت فوق‌العاده‌ای است و درباه هر یک از آن دو نتایج و فواید مهمی را در پی دارد و مبنای حل بسیاری از مسایل در این دو موضوع اساسی است . این پایان‌نامه در سه فصل تدوین یافته است : فصل اول، تعاریف و کلیات است و جایگاه ویژه قوه خیال را تبیین می‌کند. فصل دوم، به دلایل مادی و مجرد بودن قوه خیال اختصاص دارد و دلایل ابن‌سینا را در مادی بودن قوه خیال به همراه پاسخ ملاصدرا و دلایل صدرا را در تجرد آن بیان می‌کند. فصل سوم، برخی از نتایج و فواید تجرد قوه خیال را در دو بعد "معرفه‌النفس فلسفی" و "معادشناسی" یادآرود می‌شود و اهمیت آنها را بیان می‌کند و نیز به برخی از معضلات و مشکلاتی که اعتقاد به مادی بودن قوه خیال در انسان‌شناسی و معاد جسمانی در پی دارد اشاره دارد.
تاثیر مبانی فلسفی در تفسیر صدرالمتالهین
نویسنده:
محمدتقی کرامتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در میان متفکران و اندیشمندانی که قرنهاست در آسمان علم و فرهنگ و ادب این مرز و بوم می درخشد صدرالدین محمد ابن ابراهیم شیرازی معروف به صدرالمتالهین است که از او آثاری گرانقدر در علوم مختلف، خصوصا فلسفه و عرفان بر جای مانده است. این رساله در دو بخش حاوی مطالبی در خصوص علم تفسیر، مکاتب تفسیری و مطالبی در باب تاویل می باشد. در بخش اول گزیده ای مبانی و قواعدی که به امور عامه یا الهیات به معنای اعم تعلق دارد و در تفسیر آنها به نحو مستقیم و یا غیر مستقیم استفاده شده، طرح گردیده است. بخش دوم به اموری پرداخته است به حوزه الهیات به معنی اخص مرتبط است که مطالب در این باب بسیار گسترده است.
بررسی نظریه آگاهی موجودات از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
پریسا آریان فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهپژوهش حاضر در پی بررسی دیدگاه ملاصدرا درباره‌ی آگاهی و وجود آن در موجودات است؛ لذا ابتدا تعریف و ماهیت آگاهی و سپس اثبات وجود آن در موجودات و در نهایت، مراتب مختلف آن مورد بررسی و تبیین قرار گرفته است. ملاصدرا آگاهی را از انواع علم و اولین مرتبه‌ی وصول آن به قوّه‌ی عاقله می‌داند. علم از نظر او مساوق با وجود است، فلذا همه‌ی موجودات جهان عالم و آگاه هستند، لیکن همان‌طور که وجود دارای مراتب مختلف است، آگاهی هم به تبع آن چنین است. ملاصدرا بنا بر اصل مساوقت وجود و علم، وجود آگاهی را در همه‌ی موجودات ثابت می‌کند و به تبع این مسأله همه‌ی موجودات جهان را دارای شوق و همه‌ی آنها را تسبیح‌گوی خداوند می‌داند. اثبات این مسأله در فلسفه‌ی او به روش برهانی و در کنار آن با بیان برخی شواهد قرآنی و عرفانی و نیز با تکیه بر مبانی تفکر او مانند اصالت وجود و مساوقت آن با حیات، فعلیّت و علم صورت می‌گیرد، هر چند در برخی موارد، این امر با توجه به تعریفی که از آگاهی ارائه می‌نماید، محلّ تأمّل است.واژگان کلیدی:ملاصدرا، آگاهی، وجود، مساوقت، علم، نفس، قوّه‌ی عاقله.
بررسی تطبیقی نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودن نفس نزد صدر المتألهین شیرازی و افضل الدین کاشانی
نویسنده:
هادی موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله پیدایش نفس انسانی جزو اساسی‌ترین مسائل انسان‌شناسی فلسفی است. اینکه نفس انسان در ابتدای حدوث چه نوع ماهیتی دارد و در طول زندگی چه تغییراتی می‌دهد یا چه تغییراتی می‌تواند بکند، کمک‌های شایانی در یافتن مسیر صحیح زندگی انسان می‌کند. بررسی مقایسه‌ای آراء بزرگان فلاسفه می‌تواند شناخت دقیق‌تری از ماهیت نفس و امکانات کمالی آندر اختیار ما قرار دهد. در این رساله سعی بر آن است تا اولاً بیان جامعی از مولفه‌های فلسفی نظریه جسمانیه الحدوث بودن نفس ارائه شود، که در این راستا به مبادی تصوری، مبادی تصدیقی، و مسائل آن اشاره شده است. سپس اثبات این نظریه در دستگاه فلسفی ملا صدرا به نحوی نو پیگیری شده، ریشه های آن در اندیشه های افضل الدین کاشانی ره گیری شود. تاکید این رساله توضیح دقیق نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودن نفس به شکلی منطقی وبا بررسی مبادی این نظریه در دستگاه ملا صدرا است. در این راستا چگونگی استفاده ملا صدرا از ادله حدوث و تجرد و حتی تعریف نفس در آثار ابن سینا و فیلسوفان گذشته تحلیل شده است، به گونه‌ای که تفاوت دیدگاه ملا صدرا و ادله قائلین به حدوث روحانی نفس به خوبی برای خواننده روشن می‌گردد. از طرفی بررسی نظریات بابا افضل این فرضیه را قوی می‌کند که وی به حدوث جسمانی و بقاء روحانی نفس باور داشته است. اگر چه قطعی نیست که بابا افضل نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودن نفس را قبول دارد، اما ضمن بیان تأثیر پذیری صدر المتألهین از افضل الدین کاشانی، جنبه‌هایی از نظریات هر دو فیلسوف را که به آن توجه نشده یا کمتر مورد توجه قرار گرفته است، را بررسی کرده‌ایم. در ادامه با ارائه شواهد و با فرض اینکه کاشانی حدوث جسمانی و بقاء روحانی نفس را قبول دارد، تحلیل وی از روند تکاملی نفس در این نظریه را نیز در کنار تحلیل ملا صدرا به صورت تطبیقی بیان کردیم ودر نهایت به این رسیدیم که ادعای تأثیر گذاری کاشانی بر صدر المتألهین به راحتی قابل اثبات نیست و به پژوهش‌های تاریخی دراز آهنگی نیاز دارد.
  • تعداد رکورد ها : 4866