جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4866
رابطه وحدت شخصي وجود با وجود رابط از نگاه صدرا
نویسنده:
‫جعفر غلامي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت آموزش حوزه هاي علميه ، ,
چکیده :
---
تحليل عليت از نگاه ملاصدرا
نویسنده:
‫علي ميثمي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، آيت الله العظمي حائري (مدرسه فيضيه قم) ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
---
بقاي نفس از ديدگاه ابن سينا و شيخ اشراق و صدرالمتألهين
نویسنده:
‫عصام‌الدين غايب اف
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫هدف اصلي اين تحقيق پاسخ به اين پرسش است که آيا حقيقت انسان منحصر در عالم ماده است و فاني است، يا جوهره اصلي او يک امر مجرد است که با زوال بدن از بين نمي‌رود و براي هميشه جاويدان است؟ فلاسفه اسلامي، به ويژه سه حکيم مشهور اسلامي، يعني ابن سينا، شيخ اشراق، و ملاصدراي شيرازي، به عنوان بنيان‌گذاران مکتب‌هاي فلسفي مشاء، اشراق و حکمت متعاليه، ديدگاه‌هاي خاصي در مباحث علم‌النفس فلسفه داشته و آثار قابل توجهي را در اين باره به رشته تحرير در آورده‌اند. نگارنده در اين نوشتار موضوع بقاي نفس را از ديدگاه اين سه حکيم بررسي و در سه فصل تدوين کرده است. او در آغاز واژه‌هاي نفس، تجرد، خلود و بقا، و تناسخ را از نظر لغوي و اصطلاحي تعريف کرده و مباني بقاي نفس را از ديدگاه اين حکيمان بررسي نموده و در پايان، نظرات آنان را در باره اصل بقاي نفس شرح داده است. هر سه فيلسوف معتقدند که بين تجرد و بقا ملازمه برقرار است؛ لذا تنها موجوداتي باقي هستند که مجرد باشند. ابن‌سينا از ميان ادراکات نفس که در ديدگاه وي عبارت‌اند از ادراک حسي، خيالي، وهمي، و عقلي، تنها ادراک عقلي را مجرد و بقيه را مادي مي‌داند؛ زيرا وي معتقد است که هيچ ادراک جزئي مجرد نيست و هيچ ادراک کلي مادي نيست. شيخ اشراق هم مانند ابن‌سينا فقط ادراک عقلي را مجرد مي‌داند و ادراکات بصري، خيالي و وهمي را جسماني مي‌داند. از نظر ملاصدرا ادراک يا علم، از سنخ وجود است و علم يا همان وجود معلوم بالذات در تمام مراتب ادراک انساني اعم از احساس، تخيل و تعقل مجرد است. ابن‌سينا، شيخ اشراق و ملاصدرا هر سه معتقدند که نفس ناطقه انسان مجرد است؛ البته در تجرد نفس حيواني اختلاف نظر دارند. ابن‌سينا و شيخ اشراق بر اين باورند که نفوس نباتي و حيواني مادي هستند؛ زيرا به مادي بودن قوه خيال باور دارند. اما ملاصدرا که قوه خيال را مجرد مي‌داند، نفس حيواني را نيز مجرد مي‌داند و از آنجا که باور دارد همه موجودات از علم بهره‌مند هستند، به تجرد نفوس نباتي نيز اذعان ‌دارد. نويسنده در نهايت نتيجه مي‌گيرد که ابن‌سينا و شيخ اشراق به بقاي نفس انساني معتقدند و بقيه نفوس را فاني مي‌دانند؛ ولي ملاصدرا به بقاي تمام نفوس معتقد است.
رابطه اصل عليت با وحدت وجود از نگاه صدرا و محي الدين
نویسنده:
‫رسول اسکندري
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت آموزش حوزه هاي علميه ، ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
---
مُثُل افلاطون از ديدگاه بوعلي سينا، شيخ اشراق، ملاصدرا
نویسنده:
‫محمد سنوسي هارون
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫افلاطون از فيلسوفان يونان باستان، نظريه جامعي در مورد اصالت عالم غير محسوس يا عالم غيب با عنوان عالم مُثُل ارائه کرده و با اين نظريه، مسائل هستي‌شناسي و معرفت‌شناسي فلسفه خود را حل و فصل نموده است. اين نظريه که چند قرن پيش از ميلاد مسيح ارائه شده، همواره مورد تضارب افکار بوده و از زمان ورود فلسفه به جهان اسلام، فلاسفه مهم اسلامي در باره آن نظر داده‌اند. در اين ميان ديدگاه ابن سينا به عنوان سردمدار فلاسفه مشاء و شيخ اشراق به عنوان رئيس فلاسفه اشراقي و ملاصدرا به عنوان نظريه‌پرداز حکمت متعاليه، از اهميت بيشتري برخوردار است. نگارنده موضوع مُثُل افلاطوني را که هم در مباحث فلسفي تأثيرگذار است و هم در مباحث معرفت‌شناسي، از نگاه اين سه فيلسوف اسلامي مورد مطالعه قرار داده و ابتدا به تبيين نظريه افلاطون پرداخته است. طبق اين نظريه آنچه در اين جهان مشاهده مي‌شود، اعم از جواهر و اعراض، اصل و حقيقتشان در جهان ديگر وجود دارد و افراد اين جهان، به منزله سايه‌ها و عکس‌هاي حقايق آن جهان مي‌باشند. مثلا افراد انسان، همه داراي يک اصل و حقيقت در جهان ديگر هستند. وي رابطه مُثُل با افراد طبيعي را از نوع رابطه علت و معلول مي‌داند و مُثُل را علت افراد طبيعي ذکر مي‌کند. به اعتقاد وي معرفت و شناخت تنها از راه مشاهده مُثُل حاصل مي‌شود و از مشاهده محسوسات تنها وهم و پندار حاصل مي‌گردد. شيخ الرئيس با اين نظريه مخالفت مي‌کند و مي‌گويد: آيا فرد محسوس وجود دارد يا نه؟ اگر وجود ندارد، ما هيچ تصور، تخيل، تفکر و تعقلي در باره آن نداريم؛ پس بايد وجود داشته باشد. حال آيا فرد محسوس با فرد معقول شما از نظر نوعيت يکي است، يا نه؟ اگر ماهيت آنها متفاوت باشد، پس اين مثال آن نيست. اگر يکي باشد، پس چگونه مي‌تواند آن مثال که عين خود اين فرد محسوس است، علت براي فرد محسوس باشد؟ وي برهان ديگري براي رد مُثُل ارائه نموده و نظريه عقول را جايگزين مُثُل افلاطون مي‌کند. پس از وي، شيخ اشراق به شدت نظريه مثل افلاطون را تأييد مي‌کند و ملاصدرا نيز در حکمت متعاليه دوباره اين نظريه را احيا کرده و از آن دفاع مي‌کند.
نقش تهذيب نفس در رسيدن به حکمت از ديدگاه شيخ اشراق و صدرالمتألهين
نویسنده:
‫محمدصبيح‌اکبر زيدي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫اين پژوهش در صدد بررسي نقش تهذيب و تزکيه نفس در رسيدن به حکمت از نظر شيخ اشراق و صدرالمتألهين به عنوان بنيانگذاران دو مکتب فلسفي است. نويسنده پس از کليات، به ارتباط تزکيه نفس و حکمت از ديدگاه شيخ اشراق پرداخته و در آن، حقيقت نفس، حقيقت حکمت، ساحتهاي مختلف نفس، و نقش تهذيب نفس در کمال نفس و در تحصيل حکمت را از نظر شيخ اشراق بررسي کرده است. سپس به ارتباط تزکيه نفس و حکمت از ديدگاه صدرالمتألهين پرداخته است و موضوعات ياد شده را از نظر ايشان نيز بررسي نموده و در پايان، نظرات آن دو را جمعبندي نهايي کرده است. از نظر شيخ اشراق، نفس فقط در سايه سير و سلوک و رياضت، سير تکاملي را طي ميکند. شيخ اشراق تهذيب نفس و معرفت نفس را اساس کمال نفس و شرط تحصيل حکمت ميداند و بر اين باور است که نور حکمت تنها بر دل شخصي ميتابد که نخست راه استدلال را پيموده و در حکمت بحثي به آخر رسيده باشد. به عبارت ديگر، در نظر ايشان، تفکر و استدلال، مقدمه تصفيه باطن و اشراق است. البته مرحوم شيخ اشراق در اينجا نظر ديگري هم دارد و آن اينکه اگر انسان مورد لطف خاص خداوند و اولياي الهي قرار گيرد، ميتواند به حکمت حقه و شهودي دست پيدا کند؛ هرچند که گناهکار باشد. با توجه به بيانات ملاصدرا ميتوان گفت که عوامل مؤثر در ترقي نفس انسان در سه عامل علم، طلب و اراده، و تهذيب نفس از معاصي و عقايد فاسد خلاصه ميشود. ملاصدرا قائل به تأثير متقابل تهذيب نفس و حکمت است و معتقد است: همانگونه که تحصيل حکمت به تهذيب نفس نياز دارد، تهذيب نفس نيز از لحاظ کمي و کيفي به حکمت وابسته است؛ به اين صورت که حکمت انسان را به تزکيه نفس و تهذيب واميدارد و تزکيه نفس انسان را به حکمت سوق ميدهد؛ به طوري که درک مفاهيم دشوار را آسان ميگرداند.
نفس و مراتب آن در عرفان نظري ابن عربي و فلسفه صدرايي
نویسنده:
‫محمدرضا مروج
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
‫اين نوشتار در صدد تعريف نفس انساني و تبيين مراتب و سير تکاملي آن بر اساس ديدگاه مکتب عرفاني ابن عربي و حکمت متعاليه ملاصدراست. فيلسوفان مشائي نفس انسان را به صورت يک ذات مجرد مي‌دانند که آفريده شده و تا آخر نيز به همين صورت باقي مي‌ماند و تنها از نظر کمالات ثانويه و عوارض و اوصاف، قابل تغيير و تحول است. عرفا و حکماي حکمت متعاليه بر خلاف آنها معتقدند: انسان تنها موجودي است که مي‌تواند به تمام مراتب کمال برسد. از نظر ملاصدرا نفس به عين حدوث بدن حادث مي‌شود، نه پيش از آن؛ زيرا نفس صورت بدن است. سپس به تدريج در نتيجه حرکت جوهري سير استکمالي خود را مي‌پيمايد؛ تا اينکه به مقام تجرد برسد. اما نفس، هم در حدوث و هم در اين سير استکمالي نيازمند بدن است. البته از نظر ملاصدرا نفس در حدوث جسماني، اما در بقا روحاني است. عرفا مانند ابن عربي، به جاي نفس واژه روح را به کار مي‌برند. آنان روح را هم حادث مي‌دانند و هم قديم؛ ليکن قديم بودن روح از جهت وجود اجمالي همه ارواح به نحو وحدت در نزد علت آنهاست؛ نه اينکه آنان معتقد به وجود مستقل و منفصل ارواح انساني باشند. در رابطه با کمال نفس، ملاصدرا از راه حرکت جوهري، استکمال را ثابت کرده؛ ولي عرفا با فرضيه تجدد امثال، آن را به اثبات رسانده‌اند.گرچه ميان اين دو نظريه تفاوت‌هايي وجود دارد، ولي هر دو در اين نتيجه مشترک‌اند که عالم هستي ثبات و سکون ندارد. نويسنده پس از بيان ديدگاه‌ها در باره سير تکاملي نفس، به مراتب نفس و موضوع وحدت يا کثرت نفس مي‌پردازد و بيان مي‌دارد: برخي نفوس را متعدد مي‌دانند و برخي به وحدت نفس قائل‌اند؛ لذا قائلان به وحدت نفس، نفس نباتي، حيواني و انساني را مراتب مختلف يک حقيقت واحد ذکر کرده‌اند. از نظر افلاطون، هر انساني به تنهايي سه نفس نباتي، حيواني و انساني دارد و اين نفوس هر کدام وظايف خاصي را ايفا مي‌کنند. در مقابل، حکماي مشاء معتقدند که انسان يک نفس بيشتر ندارد؛ همراه با قواي گوناگوني که در خدمت اويند. بنابر اين، کار نفس با کار قوا متفاوت است. از نظر ملاصدرا بين نفس و قواي آن ارتباط وثيق غير قابل تفکيک وجود دارد. او اين ارتباط را شأنيه مي‌داند؛ به اين معنا که در عين واحد بودن، مي‌تواند خود را در شئون مختلف، متمايز نشان دهد.
نحوه وجود نفس و کيفيت حدوث و قدم آن از ديدگاه ابن عربي و ملاصدرا
نویسنده:
‫محمد ميري
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت آموزش حوزه هاي علميه ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
---
تحليل حقيقت و ضرورت نبوت از ديدگاه متکلمان(شيخ مفيد) و فلاسفه(صدر المتالهين)
نویسنده:
‫اسماعيل بهشت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت آموزش حوزه هاي علميه ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
---
برهان صديقين از ديدگاه ابن سينا، ملاصدرا، علامه طباطبايي
نویسنده:
عبدالعلي حسيني
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
چکیده :
‫برهان‌هايي که براي اثبات وجود حق تعالي اقامه شده است، برخي لمي است که انسان از علت به معلول مي‌رسد و برخي اِنّي است که انسان از معلول به علت مي‌رسد؛ مانند برهان امکان، برهان حدوث و برهان نظم. اما برهاني که ابن‌سينا و بعد ملاصدرا و علامه طباطبايي هرکدام براساس مسلک خودشان تقريري از آن ارائه نموده‌اند و نام آن را برهان صديقين نهاده‌اند، استدلالي است براي اثبات وجود خداوند،از طريق وجود خودش؛ بر خلاف براهين ديگر که وجود خداوند از طريق موجودات ديگر به اثبات مي‌رسد. نگارنده در اين تحقيق به شيوه تحليلي، مباني، مقدمات و اصل برهان صديقين را بر اساس تقريرهر يک از اين سه فيلسوف تشريح کرده و اشتراکات و تفاوت‌هاي اين برهان با براهين ديگر و اشتراکات و تفاوت‌هاي تقريرهاي سه گانه از اين برهان را بيان نموده است. خلاصه تقرير ابن‌سينا از برهان:«ترديدي نيست که در عالم خارج، وجود و هستي داريم. هر موجودي يا واجب الوجود است و يا ممکن الوجود. اگر وجود خارجي واجب باشد، خدا ثابت شده است و اگر موجود خارجي ممکن باشد، ما بايد توضيح دهيم تا اين وجود ممکن به واجب منتهي شود.» صحت اين برهان مبتني بر اصل ابطال دور و تسلسل است. تقرير ملاصدرا از اين برهان: «وجود، اصيل و عين واقعيت است و واحد و بسيط (غير مرکب) است. اختلاف افراد وجود در کمال ونقص است و غايت کمال، کمالي است که بالاتر از آن کمالي نباشد و آن وجودي است که متعلق به غير نباشد. در نتيجه، وجود يا غني از غير است و يا محتاج به غير؛ اوّلي واجب و دوّمي ممکن الوجود است.» تقرير علامه از اين برهان: «واقعيت هستي که در ثبوت آن شکي نداريم، هرگز نفي نمي‌پذيرد و نابود شدني نيست. اما چون جهان نابود شدني است، پس عين همان واقعيت نفي‌ناپذير نيست؛ بلکه با واقعيت فنا ناپذير، واقعيت‌دار مي‌شود. پس اجزاي جهان در استقلال وجودي خود و واقعيت‌دار بودن خود، تکيه به يک واقعيتي دارند که به خودي خود واقعيت است». نگارنده در پايان به مقايسه اين براهين پرداخته و تقرير علامه از برهان صديقين را از دو تقرير ديگر کامل‌تر و بدون نياز به مقدمات سينوي و صدرايي مي‌داند.
  • تعداد رکورد ها : 4866