وحدت شخصی وجود یکی از مهمترین مباحث فلسفه و عرفان است به این معنا که وجود منحصر در حق تعالی است و ماسوای آن چیزی به جز تجلیات و شوون او نیستند. میرداماد، "حکمت
... ت یمانیه" را بر "وحدت شخصی" استوار می نماید. مهم ترین مبانی وی در طرح این اندیشه در نظام فلسفی اش از این قرار است: "اصالت ماهیت"، "وعاء دهر"، "رابطی دانستن معالیل" و قواعد فلسفی مانند "بسیط الحقیقه" . ابن ترکه نیز یکی از اندیشمندانی است که مبانی: اصالت وجود، اشتراک معنوی وجود، وحدت اطلاقی وجود، تحقق وجود مطلق در خارج و وجوبِ حقیقت وجود را برای اثبات "وحدت شخصی وجود" ارائه می دهد. با قرائت تطبیقی متون اصلی میرداماد و ابن ترکه به تشریح این مبانی پرداختیم و به نتایج زیر دست یافتیم: تلاش های میرداماد در ارائه مبانی فلسفی لازم در طرح اندیشه وحدت شخصی در حکمت یمانیه، گرفتار ناسازگاری و تناقض شده است. "وعاء دهر"، خود متناقض است. "رابطی دانستن وجود معالیل" با "وحدت شخصی وجود" در تعارض است. قواعد فلسفی مانند "بسیط الحقیقه" در حکمت یمانیه نقض می شوند. از طرفی، این اندیشه با برخی مبانی فلسفی دیگر وی در تعارض قرار می گیرد. ملاصدرا به دلیل وجود همین تعارضات، حکمت یمانیه را همان زمان حیات استادش کنار می نهد و نظام فلسفی نوینی بنا می کند. اما مبانی ابن ترکه ضمن آنکه آشکارا با یکدیگر سازگارترند، می توان وحدت شخصی وجود را بر پایه آن ها استوار ساخت.
بیشتر