جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
تحف فى مذاهب السلف
نویسنده:
محمد بن على شوكانى؛ محقق: عاصم على
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مصر/ طنطا: دار الصحابة للتراث,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
التحف في مذاهب السلف، تألیف محمد بن علی بن محمد شوکانی یمنی (متوفی 1250ق) صاحب کتاب نيل الأوطار و از علمای اهل سنت است. این کتاب کلامی را در تبیین دیدگاه اهل حدیث و سلفیه در موضوع صفات خبریه نوشته است. سید عاصم علی کتاب را تحقیق کرده است. این اثر مشتمل بر مقدمه ناشر، مقدمه مؤلف، شرح‌حال و آثار نویسنده، و متن رساله بدون هرگونه تبویب و فصل‌بندی است. ناشر در مقدمه، این رساله را پاسخی به درخواست یکی از دوستان شوکانی دانسته که شیوه سلف صالح در فهم آیات و احادیث استواء و صفات را می‌پرسد که آیا حمل بر ظاهر می‌کردند یا از ظاهر برمی‌گرداندند. وی در پاسخ دیدگاه مذاهب مختلف اسلامی را در این زمینه مختصر و مفید بیان می‌‌کند. متن اثر پس از خطبه کتاب با سلام و صلوات بر پیامبر(ص) و آلش آغاز شده است. نویسنده پس‌ازآن تصریح کرده که از سوی برخی اعلام ساکن مکه پرسشی به‌دستش رسیده است. سپس با عنوان «سؤال» متنی را که به دستش رسیده است عیناً از ابتدا تا انتها نقل می‌کند. سؤال این‌گونه مطرح شده که در رابطه با آیات صفات و اخباری که در کتاب الهی و سنت پیامبر(ص) از فقهای دین و علمای محدثین نقل شده است، آیا باید مطابق عقیده سلف صالح بدون تمثیل و تأویل حمل بر ظاهر کرد یا این‌که این کار مذهب مجسمه است؟ سپس در پاسخ اشاره می‌کند که سخن در آیات و احادیثی که در رابطه با صفات وارد شده مورد اختلاف مذاهب مختلف است. سپس دیدگاه دو طایفه را متذکر و مورد بررسی قرار می‌دهد. سپس از گروهی از متکلمان که دیدگاه آن‌ها مستند به عقل است ابراز شگفتی می‌کند. او از این‌که عقل معیاری برای فهم کلام خدا و رسولش قرار گیرد به خدا پناه برده و آن را بلای وحشتناکی دانسته که همانند آن به اسلام و مسلمین نرسیده است. در کتاب‌های کلامی شیعه‌، از تقسیم صفات، به خبری و غیره، اثر چشمگیری نیست، بلکه این تقسیم از آن «اهل حدیث» و اشاعره بوده، و احیاناً افراد ناوارد، از این نوع صفات به «صفات جسمانی» تعبیر می‌آورند‌، درحالی‌که تعبیر صحیح آن، همان صفات خبری است. علت این نام‌گذاری این است که راهنمای ما در اثبات این صفات برای خدا، قرآن و حدیث است، و آن‌ها از چنین ویژگی خبر و گزارش داده‌اند، در مقابل صفات دیگر که راهنمای ما در آن‌ها عقل و خرد می‌باشد؛ مثلاً ما در سایه راهنمایی عقل، پی می‌بریم که خدا دانا و توانا و زنده است، درحالی‌که در پرتو نصوص قرآنی برای خدا، صفاتی به نام «ید الله» و «عین الله» و «وجه الله» ثابت می‌نماییم. مصادیق صفات خبری از نظر قرآن، بسیار محدود، و از نظر روایات اهل سنت، فزون از حد است. گاهی صفات خبری، در قالب جمله آمده، مانند: «الرَّحْمٰنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى‌؛ خداى رحمان كه بر عرش استيلا يافته است»(طه‌: 5)؛ ظاهر بدوی این آیات این است که خدا بر روی عرش قرار می‌گیرد و بسان فرشتگان حرکت می‌کند، و عصبانی و خشمگین می‌شود، و سرانجام مؤمنان در روز قیامت به او می‌نگرند و بمانند بشر سخن می‌گوید. عنایتی که اهل حدیث و سلفی‌ها‌، ‌‌به این نوع از بحث‌های قرآنی و کلامی دارند، به هیچ موضوعی از بحث‌های قرآنی ندارند‌. تو گویی، الهیات قرآنی، در همین صفات خبری خلاصه شده و دیگر موضوعات، فاقد چنین عنایتی هستند‌؛ و ازاین‌جهت، گروه مخالف را که متدبران در قرآن هستند، «معطله» می‌نامند‌، و خود را اهل «اثبات» می‌خوانند و در کتاب‌های ملل و نحل. مقصود از «اهل اثبات» و «معطله» همین دو گروهند؛ زیرا آنان، ذات خدا را از توصیف به معانی لغوی این صفات تعطیل کرده و از نظر آنان، منکر این نوع صفات می‌باشند؛ و ناگفته پیداست انکار این صفات، انکار قرآن و وحی و نبوت بوده و نتیجه‌ای جز تکفیر نخواهد داشت. شوکانی در بخشی از کتاب می‌نویسد: «فهم سلف بهتر از خلف بوده و اصحاب و تابعین‌، آیات و روایات را بر ظاهرش حمل و از قیل‌وقال پرهیز می‌کردند. هنگامی‌که از آنان درباره صفات سؤال می‌شد، می‌گفتند خدا این‌چنین گفته و ما بیشتر از این اطلاع نداریم و خدا نیز به ما اجازه بیشتر از این را نداده است و سلف خوض در آن را بدعت می‌دانستند... بنابراین باید همان راه سلف را رفت و از تفکر آنان تبعیت کرد. سلف می‌گوید ما استواء را برای خدا قائلیم ولی از کیفیت آن خبر نداریم». توضیح آن‌که «استواء» و دیگر صفات خبریه آن دسته از صفات خداوند را گویند که عقل بر آن‌ها دلالت روشن ندارد و تنها بدان استناد که در متن دینی اعم از قرآن و حدیث به خداوند نسبت داده شده‌اند می‌توان آن‌ها را به خداوند نسبت داد. صرف‌نظر از امکان این انتساب تفسیر این صفات از دیرباز مورد نزاع متکلمان بوده است. به اعتقاد شوکانی: چون خداوند سبحان سیطره دینش را بر تمامی ادیان و حفظ آن از تحریف و تغییر و تبدیل تکفل کرده است، در هر عصری از عصور از علمای کتاب و سنت کسانی را قرار داده که دین مردم را برای آن‌ها تبیین کنند و بدعت‌ها را انکار کنند. در حقیقت چون در جامعه اسلامی‌، مسئله تجسیم، یک مسئله مطرودی است، اهل حدیث به عناوین گوناگونی، گریزگاهی برای خود قرار می‌دهند، مثلاً پیش از آنکه خدا را با این اوصاف، توصیف کنند. می‌گویند «کیفیت برای ما مجهول است». هنگامی‌که انس بن مالک، ‌درباره استواء خدا بر عرش، سؤال شد. او در پاسخ گفت: «الاستواء معلوم، و الکیف مجهول السؤال بدعة»، یعنی خدا بر عرش قرار گرفته ولی چگونگی آن برای ما روشن نیست‌. گروهی از اشاعره که تحت تأثیر اهل حدیث قرار گرفته‌اند، پس از اثبات این صفات می‌گویند: «بلا کیف و لا تشبیه». شوکانی نیز به پیروی از این دیدگاه می‌نویسد: از جمله صفاتی که علمای سلف امر به حمل بر ظاهر کرده‌اند صفت استوایی است که سائل پرسیده است. علمای سلف می‌گویند: ما آنچه را که خداوند از استواء بر عرشش برای خود اثبات کرده، به‌گونه‌ای که جز خودش به آن علم ندارد و کیفیتش را نمی‌داند، برای او اثبات کرده و غیر از آن را بر خود تکلیف نمی‌کنیم؛ چراکه هیچ موجودی در ذات و صفات همانند او نیست و بندگان به او احاطه علمی ندارند. وی در انتهای رساله، سلامت و نجات را در حمل استواء بر ظاهر، و تفسیر کتاب و سنت بر طبق ظاهر کلام بدون تکلف و قیل‌وقال دانسته است. او تأویل را مخالف مذاهب سلف و در تضاد با روش صحابه و تابعین دانسته است.
بررسی آراء و اندیشه‌های آیت الله سید جعفر سیدان پیرامون خداشناسی
نویسنده:
نسیبه جلالی دیزجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
خداشناسی به عنوان اساسی‌ترین و پایه‌ای‌ترین موضوع در حوزه‌ی معارف دینی است به گونه‌ای که باقی امور بر آن استوار می‌شوند، از این‌رو، داشتن پایه‌ای مستحکم و استوار می‌تواند به استحکام و استواری دیگر حوزه‌های معارف دینی منجر شود. در این رساله نگارنده در نظر دارد تا به این موضوع مهم و مسائل مرتبط با آن مانند «منابع و راه‌های خداشناسی، صفات خداوند وامور مربوطه، رابطه ذات با صفاتو رابطه خداوند با مخلوقات» از دیدگاه استاد سیدان به عنوان یکی از معاصرین مکتب تفکیکبپردازد و در ضمن آن، از چارچوب فکری وی و نیز مبانی فکری که از آن متاثر بوده‌اند یعنی مکتب تفکیک، تصویری روشن و شفاف ارائه کند.آنچه که شاخصه‌ی چارچوب فکری ایشان و مکتب تفکیک می‌باشد، تاکید بر پیوند عقل و نقل با میزان دانستن نقل و با تاکید بر عقل است تا تعادل اینها، نتایجی هماهنگ و سازگار، با معارف دینی را به ارمغان آورد و این نگرش، منجر به جهت‌گیری این مکتب نسبت به برداشت‌ها و تاویل‌های به دور از ضوابط عقلی و نقلی، می‌شود. از این رو است که نسبت به معارف و آموزه‌های فلسفی و عرفانی، جهت‌گیریمی‌کند و مبانی، روش و نتایج آنها را بررسی کند و در صورت وجود تعارض با معارف وحیانی، آنها را نقد کند و در مقابل، پیشنهادهای خود را ارائه کند.تحقیق حاضر در قالب پنج فصل تهیه شده که در فصل اول به کلیات تحقیق اعم از ضرورت، فرضیات، اهداف، ساختار، پیشینه تحقیق، چارچوب نظری استاد سیدان و برخی از مکاتب و... پرداخته شده است. در فصل دوم راه‌های خداشناسی اعم از فطری و عقلی و ویژگی‌های مهم هر یک از آنها مورد بحث و توضیح قرار گرفته است. همچنین صفات الهی از جمله صفات ثبوتی و سلبی به تفصیل در فصل سوم این تحقیق آمده است. در چهارمین فصل این رساله نیز به رابطه ذات با صفات الهی پرداخته که در ابتدا به معرفی مکاتب مختلف از جمله معتزله، اشاعره و متکلمان شیعه وروش‌های کلامی و اصول اعتقادی و افراد شاخص آن مکاتب اشاره شده است. همچنین در این بخش،دیدگاه استاد سیدان در رابطه با مسئله رابطه ذات و صفات الهی مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل آخر این تحقیق رابطه خالق و مخلوق مورد بررسی قرار گرفته شده و نظریه‌هایی از جمله نظریه‌ی بینونیت، نظریه سنخیت و نظریه عینیت خالق و مخلوق به تفصیل آورده شده است. در پایان نیز در قسمت بحث و نتیجه‌گیری آمده است هدف از این تحقیق طراحی چارچوبی است که عقل مقید به آن چارچوب گردد. این کار نوعی استاندارد کردن خروجی های عقلی بر پایه ضوابط نقلی می‌باشد. در اینجا نقل نقش یک متعادل کننده کفه ترازویی را دارد که در کفه دیگر آن نتایج عقلی قرار می‌گیرد. بدیهی است اینگونه توازن و تعادل بین عقل و نقل از انحرافات احتمالی جلوگیری می‌کند.کلید واژه ها: خداشناسی- سنخیت – عینیت – بینونت- مکتب تفکیک- سید جعفر سیدان
کارکردهای توحید محوری در ارکان خانواده
نویسنده:
شیده صادقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در رویکرد اسلامی، خانواده، هم محیط پرورش و کمال یافتن افراد است و هم زیرساخت جامعه اسلامی به حساب می آید. چنانچه کمال انسان ها در رسیدن به مقام عبودیت و اخلاص یا همان مقام توحید باشد، نقش ها و وظایفی هم که برای ارکان خانواده و همچنین برای یک خانواده و ارتباطات بیرونی آن تعریف می شود، می بایست همسو و هم آهنگ با آهنگ توحید و بندگی باشد. لذا شکلی متفاوت با نقش ها و وظایف و ارتباطات خانواده غیر توحید محور پیدا می‏کند. بر اساس اهمیت موضوعِ توحید و توحید محوری در ارکان خانواده، در این پژوهش، بر رابطه بین توحید محوری و نقش‏ها و وظایف هر یک از ارکان خانواده تاکید می‏شود. پس از بیان تعریف کلی از توحید محوری و ابعاد و مراتب و گستره آن، یافته‏های تحقیق ارائه خواهد شد. روش تحقیق، کتابخانه‏ای است و از طریق تحلیل محتوای منابع دست اول (آیات و روایات) و دست دوم (منابع اندیشمندان دینی و تحقیقات انجام گرفته) صورت می‏پذیرد. نتایج به دست آمده از مطالعات تحقیق نشان می‏دهد: 1. توحید، که اصل محوری در کلام اسلامی و مهم‏ترین شاخص و تمایز بخش میان زندگی اسلامی و غیر اسلامی است، در میان بیان الگوهای عملی در شکل‏گیری خانواده و در تعریف نقش‏ها و وظایف و تعریف ارکان خانواده، نه تنها به عنوان اصل محوری دیده نمی‏شود بلکه توحید محوری به عنوان یکی از اولویت‏های زندگی در عرض دیگر اولویت‏ها و پس از آن‏ها، ملاحظه شده و ابعاد و گستره آن در همه زوایای زندگی خانوادگی به خوبی تبیین نشده است. این امر غالباً خانواده را به تأثیرپذیری از الگوهای غیر توحیدی و سکولار می کشاند. چه این که در روابط بیرونی خانواده نیز این اصل، مهجور واقع شده است. 2. در تعریف نقش‏ها و مسئولیت‏های ارکان خانواده: در منابع موجود، برای مرد در خانواده، «ولایت» و سرپرستی تبیین شده است اما به دلیل اتخاذ تعریفی محدود از «ولایت»، نقش مرد را در گستره ای متناسب با نظام‏های سنتی قدیمی تعریف می‏کند که برای شرایط زمانی کنونی، ناکافی و یا ناکارآمد می نماید. با اصلاح تعریف ولایت مرد در خانواده، از تعریف فقهی، آن هم در حوزه فردی، به تعریف کلامی، کارکرد مرد در خانواده شکل توحید محورانه، کارآمدتر و امروزی به خود خواهد گرفت. همچنین در منابع موجود، نقش ها و کارکرد زن در خانواده، با استنادهای غیر مجتهدانه به آیات و روایات به گونه‏ای تبیین می شود که در نهایت، زن به فردی با اختیار و اراده بسیار محدود، و برای آرامش مرد و پرورش نسل تبدیل می‏شود و ایمان او به ایمانی زهدگرایانه توصیه می شود. در حالی که با در نظر گرفتن ضرورت اصل توحید محوری به عنوان محوری‏ترین و اصلی‏ترین وظیفه در تعریف وجود زن، نقش‏ها و وظایفی برای او تبیین می‏شود که نه تنها گستره اختیار و اراده او را تنگ و محدود نمی کند بلکه با هماهنگی با نقش‏ها و وظایف مرد، به ساختن خانواده‏ای توحیدی و پرورش نسل توحیدمحور نایل می ایند. 3. در بررسی روابط بیرون خانواده، با ملاحظه اصل محوری توحید، کارکردهای خانواده در بیرون از خود یعنی در خویشاوندان، در سازمان‏ها و در جامعه، در تمامی ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، کارکردی اثرگذار بوده و زیرساخت جامعه اسلامی که بسترساز عبودیت و بندگی و اقامه کلمه توحید است را مستحکم‏تر می‏سازد.
  • تعداد رکورد ها : 3