جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4
تحلیل مقایسه‌ای ایمان از نگاه ابوحامد محمد غزالی و سورن آبو کیرکگور
نویسنده:
شعبان اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
خالی شدن انسان از ایمان، یعنی مرگِ او؛ بدین معنا که انسان تمام داراییِ خویش را از دست خواهد داد، جسمش را روحش را و وجودش را. خداوند هیچگاه حضور خود را از انسان دریغ نمی‌کند. ابوحامد محمد غزالی و سورن آبو کی‌یرکگوردو متفکر بزرگ جهان اسلام و مسیحیت، در جهت الهی کردن انسان و رسیدن به ‌ایمان واقعی در تلاش بوده‌اند و هر کدام از آنها راه حل هایی در این زمینه ارائه داده‌اند؛ غزالی در این راه به مقولاتی مانند عقل، نفس، انسان، اخلاق، تصوف و عشق می‌پردازد و در نهایت با تعاریف خاصی که از آنها ارائه می‌دهد سعی بر آن دارد که‌این موارد را هم جهت و همسو نماید تا به کشف شهود یا همان نور نبوی دست یابد. کی‌یرکگور نیز در همین جهت برای انسان سه سپهر استحسانی، اخلاقی و ایمانی قائل می‌شود. او با گذر از دو سپهر ابتدایی و رسیدن به سپهر ایمانی، همچون غزالی ایمان حقیقی را آمیخته با رنج و ریاضت می‌داند. ایمان او دارای خصوصیاتی همچون انفسیت، لحظه، شورمندی، تناقض و ... می‌باشد. نکته قابل توجه آنجاست، تعاریفی که‌این دو متفکر از ایمان دارند، دارای جهات مشترک بسیاری همچون تجربه درونی، ازدیاد و نقصان، متعلق نهایی ایمان و ... است. اما در این میان اختلافاتی نیز به چشم می‌خورد که ‌ایمان غزالی را از ایمان کی‌یرکگورجدا می‌سازد.
هنرحقیقی راهی به سوی ادراک زمان انفسی مطالعه تطبیقی زمان در آرای آگوستین قدیس، خیام، مارتین هیدگر و ادراک آن در نگاره "فرار یوسف از زلیخا" اثر کمال الدین بهزاد
نویسنده:
ستاره هزارخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش بر محور پاسخ به چیستی «زمان» تنظیم گردیده است. «زمان انفسی» استعاره از زمانی است برای شناخت «نفس». خودشناسی از هستی شناسی و خداشناسی جدا نیست. «زمان» پدیداری است که شناسایی آن ما را به شناخت هستی نزدیک می کند. هنر از آن دسته مقولاتی است که آوردن تعریفی ثابت و جامع برای آن متصورنیست. هر اثر هنری که به وجود می آید، جهانی تازه خلق می کند؛ جهانی که می تواند همانند هستی که در آن زندگی می کنیم زیبا، پیچیده و رازآلود باشد. هنر همچون هستی سرچشمه و آفریننده است. ادراک و رسیدن به حقیقت هستی با ادراک و دستیابی به حقیقیت هنر یکسان است؛ زیرا حقیقت ثابت است. هر پدیداری در این جهان که از طریق شناخت آن بتوان به ادراکی از هستی رسید، آنگاه که در هنر نمود یابد راهی به سوی شناخت هنر نیز می تواند باشد. در برخی نگاره های ایرانی با زمانی مواجه هستیم که در آن مکانها در هم شکسته شده اند و یا دو فصل سبز و خشک یکجا دیده می شوند؛ این تعلیق در زمان و مکان به خصوص در نگاره «فرار یوسف از زلیخا» اثر کمال الدین بهزاد، نگارگر شهیر قرن 9 ،نمایان است. در جستجوی مفهوم پدیدۀ زمان به دنبال رسیدن به ادراک این زمانی هستیم که زمان معمولی نیست. در این پژوهش که اطلاعات آن به طریق اسنادی گردآوری شده، ابتدا پدیده «زمان» را ابتدا مورد شناسایی قرار میدهیم. مفهوم زمان به عنوان «مورد تطبیق » در نظریات اگوستین قدیس، خیام و مارتین هیدگر بررسی و سپس نتیجه نظری حاصل از تطبیق را به هنرنگاری و به طور ویژه به نگاره «فرار یوسف از زلیخا» تعمیم می دهیم. در پاسخگویی به چیستی «زمان» در می یابیم که زمان گذشته تنها یک خاطره و زمان آینده فقط یک انتظار است، اما هر دوی اینها در «زمان حال» واقعیت می یابند؛ زیرا در «اکنون» انسان در این هستی واقعی است. درک «زمان حال»، درک «لحظه» است. حضور در «لحظه» یعنی بودن در تنها زمان واقعی. «لحظه»، «دم»، «وقت»، «آن» از منظر عرفان، زمانی است برای رسیدن به شناخت؛ این شناسایی با ادراکات شهودی و در نهایت، رسیدن به «بینش» همراه است. «بینش» داشتن یعنی از ابتدا تا انتهای یک رویداد را دیدن، که در آن گذشته و حال و آینده همزمان دیده می شود و در این زمان است که «بهزاد» هفت طبقه ساختمانش را به یکباره برای بیننده آشکار می کند و گذشته و حال و آینده را در هم می شکند و این ادراک تنها در «بودن در زمان حال» ممکن می گردد؛ این همان زمان نگاره بهزاد است. به راستی چنین هنری به واسطه ادراکی که از زمان «حال» می دهد، همواره در تمامی دوران در زمان حال زنده می ماند و این هنر می تواند، هنری حقیقی باشد.
وحدت و کثرت در آثار عطار نیشابوری و جامی
نویسنده:
الهام احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع این رساله بررسی وحدت و کثرت در آثار عطار و جامی است. ابتدا به توضیح اصطلاحات مهم مربوط به این رساله ، از جمله وحدت ، کثرت ، کثرت در وحدت ، تجلی ، ظهور و ... پرداخته شده. در فصل سه و چهار زندگی این دو عارف و شاعر بزرگ ایران و جهانبینی عرفانی آنها به طور کلی بیان شده.فصل پنجم به بررسی وحدت آفاقی و وحدت انفسی از نگاه عطار و جامی پرداخته شده که سعی شده در این فصل نظر عرفا و فلاسفه نیز مورد توجه قرارگیرد.در فصول ششم و هفتم به موضوع اصلی رساله اشاره شده و سعی شده بامطالعه آثار این دو عارف به هدفی که مورد توجه بوده رسیده باشیم .عرفای اسلامی برای بیان این که مخلوقان عین خدا و همه هستی تجلی وجود خداوند هستند به روش زیبایی وحدت و کثرت را با هم جمع کرده اند. عطاربرای این مطلب فنای ذات و صفات بنده را در سه مرحله وحدت انفسی و وحدت آفاقی و بقای پس از فنا تلاش کرده تا جمع دو نقیض وحدت و کثرت را به زبان شعر بیان کند . جامی نیز برای بیان اندیشه وحدت و کثرت در عرفان از زبانشعر و تمثیل و تشبیه استفاده کرده. حاصل کلام آنکه تمام عرفا در پی یافتن حقیقت واحدی بودند که سرچشمه هستی و وجود حقیقی عالم است و آن خداست. ولی چون خود را در صور و تجلیات کثرت متجلی می سازد به نظر کثیر می رسد.با این همه این تقسیمات واحد وکثیر) وحدت و کثرت ( تنها ذهنی است و عالم و خدا دو جنبه از یک حقیقت اند.
نقش تمایز میان زمان آفاقی و زمان انفسی در شناخت قرآن
نویسنده:
ویدا کلوندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زمان در فلسفه، کمیّت انتزاع شده از حرکت است، اما یک زمان دیگری هم در قرآن و فرهنگ اسلامی مطرح است و آن نگاه به پدیده‌ها بدون در نظر گرفتن حرکت مادی آنهاست. هر پدیده یک وجود مُلکی دارد و افزون بر آن، یک وجود ملکوتی دارد. قرآن با طرح ملکوت هر چیز، ما را به وجه دیگری از فرا زمان سوق می‌دهد: «فَسُبْحانَ الَّذی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُون» (یس/83). بر این اساس، هنگام مطالعه‌یقرآن کریم با دو زمان مواجهیم، یکی زمان آفاقی که کمّی است و در آن، زمان و مکان رویدادها مشخص است و پدیده‌ها در تقدم و تأخّر و توالی مورد مطالعه و بررسی قرار می‌گیرند و دیگری زمان انفسی که در آن نگاه تاریخی و خطی به پدیده‌ها کنار گذاشته می‌شود و در یک افق فرا تاریخی، همه‌ی پدیده‌ها در یک جا حضور دارند و نظم هم‌زمان صورتها، جانشین توالی صورتها می شود. این زمان، همان «زمان لطیفِ» عالم ملکوت است. تمایز میان زمان آفاقی و زمان انفسی نقش بسیار تعیین کننده و معناداری در تفسیر آیات قرآن دارد، چراکه بسیاری از آیات را تنها می‌توان بر اساس انگاره‌ی زمان انفسی خوانش و فهم نمود. تأویل آیات انفسی نیز مستلزم حضور مفسّر در ساحت ملکوت است، زیرا کار تأویل، آشکار نمودن معنای باطنی و نهفته در پسِ حکایت رویدادهای آفاقی است. در این پژوهش نمونه‌های بسیاری از قرآن کریم از جمله آیه‌ی «اَلَسْت»، ماجرای معراج پیامبر (ص)، خطاب به پیامبر (ص) در داستان یوسف، آیات مربوط به قیامت، گفت‌وگوی دوزخیان و بهشتیان و مواردی دیگر آورده شده است که نقش تمایز زمان آفاقی و انفسی در فهم آنها تعیین کننده است، به طوری که بدون توجه به زمان انفسی، تفسیر آیه ممکن نیست.
  • تعداد رکورد ها : 4