جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
ﺗﻔﺎوت ﻫﯿﺄت در ﺣﮑﻤﺖ اﺷﺮاق ﺑﺎ ﻋﺮض در ﺣﮑﻤﺖ ﻣﺸﺎء
نویسنده:
سعید انواری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ﺑ ﺴﯿﺎری از ﻣﺤﻘﻘﺎن ا ﺻﻄﻼح »ﻫﯿﺄت« در آﺛﺎر ا ﺷﺮاﻗﯽ ﺳﻬﺮوردی را ﻣﻌﺎدل »ﻋﺮض« در ا ﺻﻄﻼح ﻣ ﺸﺎﺋﯽ داﻧﺴــﺘﻪاﻧﺪ و ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺷــﯿﺦ اﺷــﺮاق در اﯾﻦ زﻣﯿﻨﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻟﻔﻈﯽ ﺟﺪﯾﺪ وﺿــﻊ ﮐﺮده اﺳــﺖ. در اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﺎ ﻣﻘﺎﯾ ﺴﮥ ﻫﯿﺄت در ﺣﮑﻤﺖ ا ﺷﺮاق ﺑﺎ ﻋﺮض در ﺣﮑﻤﺖ ﻣ ﺸﺎء و ﻧﯿﺰ ﺑﺎ ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﺑﻪ ﺗ ﺼﺮﯾﺤﺎت ﺷﯿﺦ ا ﺷﺮاق در اﯾﻦ زﻣﯿﻨﻪ، ﻧﺸﺎن داده ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ اﯾﻦ دو اﺻﻄﻼح ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ. اﺻﻄﻼح ﻫﯿﺄت در آﺛﺎر ﺷﯿﺦ ا ﺷﺮاق ﺑﻪ ﻣﻌﺎﻧﯽ ﺻﻮرت، ﺷﮑﻞ، ﺣﺎﻟﺖ و ﻧﯿﺰ ﻏﯿﺮﺟﻮﻫﺮ ﺑﻪ ﮐﺎر رﻓﺘﻪ ا ﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﯿﺄت ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﻏﯿﺮﺟﻮﻫﺮ در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺟﻮﻫﺮ در ﻧﻈﺮ اﺷﺮاﻗﯿﺎن اﺳﺖ و ﻧﻪ ﺟﻮﻫﺮ از ﻧﻈﺮ ﻣﺸﺎﺋﯿﺎن. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ، ﺷﯿﺦ اﺷﺮاق ﺑﺮای اﺷﺎره ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﻏﯿﺮﺟﻮﻫﺮ در ﻧﻈﺮ ا ﺷﺮاﻗﯿﺎن، ﻣﺠﺒﻮر ﺑﻪ و ﺿﻊ ﻟﻔﻈﯽ ﺟﺪﯾﺪ ﺷﺪه ا ﺳﺖ و ا ﺻﻄﻼح ﻋﺮض را ﺻﺮﻓﺎ در ﻣﻌﻨﺎی ﻏﯿﺮﺟﻮﻫﺮ در ﻧﻈﺮ ﻣﺸـــﺎﺋﯿﺎن ﺑﻪ ﮐﺎر ﺑﺮده اﺳـــﺖ. در ﻧﺘﯿﺠﻪ، ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﻮدن ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺟﻮﻫﺮ در ﺣﮑﻤﺖ ﻣ ﺸﺎء و ا ﺷﺮاق، ﻋﺮض و ﻫﯿﺄت ﻧﯿﺰ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﺮﺗﯿﺐ در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺟﻮﻫﺮ ﻣ ﺸﺎﺋﯽ و ﺟﻮﻫﺮ ا ﺷﺮاﻗﯽ و ﺿﻊ ﺷﺪهاﻧﺪ ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻣﺘﻔﺎوﺗﻨﺪ.
طباع تام در حکمت سهروردی و فرهنگ اسلامی ـ ایرانی
نویسنده:
مژگان فضل الهی؛ استاد راهنما: سعید انواری؛ استاد مشاور: صدرالدین طاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
اعتقاد به یک هادی آسمانی که انسان را در وصال به حقیقت یاری می کند و سرانجام فرد میتوانند با تهذیب نفس به دیدار این هادی آسمانی نایل شود با نام «طباع تام» درآثار سهروردی جلوه کرده است. از آنجا که شناخت و بررسی جامعی در مورد چیستی و هویت این هادی آسمانی صورت نگرفته است، سوال هایی درباره ی حقیقت و ماهیت این هادی آسمانی، مکان دیدار با طباع تام، ریشه ی اعتقاد به طباع تام و اسامی حکمایی که از این هادی آسمانی سخن به میان آورده اند؛ بی پاسخ مانده است. همچنین انجام این تحقیق ما را در فهم بهتر حکمت اشراق یاری می کند.طباع تام با دئنا در ایران باستان، خضردر متون عرفانی و رب النوع تطبیق داده شده است؛ برای رسیدن به شناخت صحیح درباره ی ماهیت طباع تام، جا دارد این تطبیق ها بررسی شوند. از سوی دیگر این سئوال مطرح است که با توجه به تفاسیر و تعبیرات مختلفی که از جام جهان نما در ادبیات فارسی ارائه شده است؛ آیا می توان طباع تام را تعبیر جدیدی از جام جهان نما دانست؟در این رساله در سه بخش به بررسی ماهیت طباع تام، ملاقات های انجام شده با طباع تام و مصادیق قابل تطبیق با آن پرداخته ایم. مصادیقی که امکان تطبیق آنها در این رساله بررسی شده است عبارتند از: جام جهان نما، رب النوع، دئنا و خضر. همچنین با ذکر مواردی که از اصطلاح طباع تام در آثار دوران اسلامی استفاده شده است، مواردی از ملاقات های قابل تطبیق با طباع تام مورد بررسی قرار گرفته اند.درپایان این بررسی ها می توان گفت طباع تام همان من ملکوتی و نفس انسان است و با دئنا در ایران باستان و جام جهان نما قابل تطبیق است و نماد درونی خضر به شمار می آید. اما درباره ی مطابقت طباع تام و رب النوع، با وجود مشابهت های ظاهری، بهتراست رأی به عدم همانندی آنها داده شود.
جایگاه ابلیس در نظام هستی از منظر ملاصدرا و علامه طباطبائی
نویسنده:
عاطفه کمالی؛ استاد راهنما: ‮سعید انواری‬؛ استاد مشاور: غلامرضا ذکیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
نظریه ی جایگاه ابلیس در نظام خلقت تنش های فراوانی را در حوزه ی اندیشه ی اسلامی به وجود آورده از جمله می توان به چالش های مربوط به رابطه ی ابلیس با مسئله ی سعادت و شقاوت، جبر و اختیار و ... اشاره کرد. در روزگار حاضر ابلیس به یکی از پر مخاطره ترین مسائل در دنیا، خصوصاً مشرق زمین و در میان فلاسفه ی دین تبدیل گشته است. که عدم دفاع عقلانی از این مسئله، خسارت جبران ناپذیری را بر آموز های دینی و اسلامی وارد می کند. این پژوهش درصدد تبیین جایگاه ابلیس در نظام هستی با محوریت آراء علامه و ملاصدرا است. مسئله ی اساسی که دغدغه ی اصلی این تحقیق است آن است که اساساً جایگاه ابلیس در نظام هستی و میزان تأثیر وی در کل نظام هستی در حوزه¬ی تکوین و در حوزه ی تشریع چگونه است؟ در صورت پاسخ دادن به مسئله¬ی فوق، تبیین مسئله¬ی شر و حدود اختیار و جایگاه انسان در نظام خلقت چگونه توجیه پذیر است؟ براساس حکمت و قرآن عالم هستی دارای نظام احسن است، از این رو با توجه به نقایص و شرور فراوان در جهان هستی از جمله شیطان، آیا نظام موجود بهترین نظام است یا نه؟ در این رساله در چهار فصل به بررسی ماهیت ابلیس، جایگاه ابلیس در نظام هستی، رابطه ی ابلیس و انسان و سرنوشت ابلیس (معادشناسی) پرداخته ایم.در پایان این بررسی ها می توان گفت که نه تنها وجود ابلیس با نظام احسن سازگاری ندارد بلکه لازمه ی وجود جهان و به تکامل و سعادت رسیدن انسان همان ابلیس است و عمده اختلافات و چالش هایی که نسبت به حضور ابلیس در هستی وجود دارد ناشی از خلط بین دو مبحث بسیار مهم تکوین و تشریع یا به عبارتی دیگر دید وحدت یا کثرت است. که از بعد تکوین و دید وحدت وجود ابلیس سراسر خیر و رحمت است و از بعد تشریع یا دید کثرت به عنوان موجودی شرور که عامل انواع فسق ها و فجور می شود محسوب می شود و عمده بررسی های ملاصدرا و علامه در باب این موضوع با جداسازی بین این مباحث می باشد.
بررسی آراء جان والبریج در باب نسبت میان فلسفۀ سهروردی و سنت شرق گرایی فلسفی بر اساس کتاب حکمت شرق عرفانی
نویسنده:
احد هاشم‌ لو؛ استاد راهنما: مهدی اخوان؛ استاد مشاور: سعید انواری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
شهاب‌الدین سهروردی فیلسوف شهیر قرن ششم و بنیان‌گذار مکتب اشراقی در فلسفه اسلامی است. اقوال و آرای کثیری پیرامون فلسفۀ او مطرح شده است. بسیاری او را احیاگر حکمت ایران باستان می‌دانند. در این میان کسانی هم هستند که چنین نظری را نمی‌پذیرند. از جمله جان والبریج، سهروردی پژوه معاصر که سه تک‌نگاری در باب فلسفۀ او دارد. پژوهش حاضر به ترجمه و بررسی سومین کتاب جان والبریج با عنوان «حکمت شرق عرفانی» پرداخته است. در این پژوهش، نسبت میان فلسفۀ سهروردی و سنت شرق‌گرایی فلسفی از نگاه جان والبریج بررسی شده است. از منظر والبریج، سهروردی در حلقۀ نو افلاطونیانی است که تصوری آرمانی از شرق داشته‌اند. در حقیقت والبریج در پنج فصل کتاب «حکمت شرق عرفانی» از رهگذر سهروردی به سیر شرق‌گرایی افلاطونی پرداخته است. فصل اول کتاب در باب آثار مشکوک‌الاعتبار شرق‌گرایانه در یونان است و در نهایت والبریج نتیجه می‌گیرد که سهروردی یک شرق‌گرای افلاطونی بوده است. او در فصل دوم کتاب از تاریخ اسطوره‌ای حکمت شرقی در آثار سهروردی و پیروان نزدیکش سخن رانده و این تاریخ را مرتبط با هرمس و مصر دانسته است. والبریج در فصل سوم به ارتباط فلسفۀ سهروردی و ایران باستان، به ویژه مفاهیم «نور» و «ظلمت» پرداخته است. او در فصل چهارم به نوتن‌یابی و تناسخ در آثار سهروردی پرداخته و در پی پاسخِ این سوال است که چرا سهروردی این موضوعات را به شخصیتی چون بودا نسبت می‌دهد. والبریج در فصل پایانی، به مرکزیت‌یافتن عناصر ایرانی در تفکر سهروردی و همچنین ربط و نسبت میان سهروردی و ملی گرایی ایرانی پرداخته و علل تاریخی آن را بررسی کرده است.
بررسی دیدگاه محمد عابد الجابری در باب اخلاق اسلامی بر مبنای کتاب  العقل الاخلاقی العربی
نویسنده:
حسن جعفری؛ استاد راهنما: مهدی اخوان؛ استاد مشاور: سعید انواری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
محمد عابد الجابری در شمار معدود روشنفکرانی است که دست به کار نظری در خصوص اندیشة اخلاقی در تمدن عربی-اسلامی زده‌اند. مهمترین اثر او پروژة «نقد عقل عربی» است که در ضمنِ چهار جلد ارائه شده است. او در جلد اول و دوم این پروژه به شکل‌گیری و ساختارِ عقل عربی پرداخته و در جلد سوم به سراغ عقل سیاسی در جهان عرب رفته است؛ اما او در جلد چهارم، اندیشة اخلاقی و هنجاری مسلمانان را هم به صورت تحلیلی-توصیفی و هم به صورت تاریخی بررسی کرده است. او به بررسی پنج نظام بزرگ اخلاقی-هنجاری موجود در تاریخ تمدن اسلامی پرداخته که هر یک برآمده از یکی از سنت‌های فکری و فرهنگیِ ادغام شده در درون این تمدن هستند؛ یعنی: 1-سنت یونانی؛ 2-سنت ایرانی؛ 3-سنت صوفیانه؛ 4-سنت ناب عربی؛ 5-سنت ناب اسلامی. او کوشیده در هر یک از این نظام‌های کلان، یک هنجار و ارزشِ محوری کشف کند؛ به این ترتیب او: هنجار محوری اخلاق در سنت یونانی را «خوشبختی»؛ هنجار محوری اخلاق در سنت ایرانی را «فرمانبرداری»؛ هنجار محوری اخلاق در سنت صوفیانه را «فناء»؛ هنجار محوری اخلاق در سنت ناب عربی را «مروّت»؛ هنجار محوری اخلاق در سنت ناب اسلامی را «عمل صالح یا مصلحت»؛ دانسته است.جابری در تبیین و بررسی سنت ناب اسلامی و هنجار محوری آن از شش دانشمند به ترتیب:1-محاسبی؛ 2-ماوردی؛ 3-راغب اصفهانی؛ 4-غزالی؛ 5-عزبن عبدالسلام؛ 6- ابن تیمیه؛ نام برده و سهم هر کدام را از تلاش در مسیر اخلاق اسلامی و اسلامی‌سازی اخلاق مطرح کرده است، که در نهایت او در این مسیر تنها شخص ممتاز را عزبن عبدالسلام دانسته و عنوان داشته که تنها تلاش او، رنگ و بوی اخلاق ناب و خالص اسلامی دارد؛ و پیرو او در سیاست نیز تنها ابن تیمیه با رنگ و بویی کاملاً اسلامی قدم برداشته است. هدف اصلی این نوشتار بررسی و تبیین دیدگاه محمد عابد الجابری در خصوص سنت ناب اسلامی و هنجار محوری آن است.
بررسی دلایل دفاع سهروردی از مثل افلاطون و نسبت آن با نظام انوار اشراقی
نویسنده:
راضیه محمدی انائی؛ استاد راهنما: قاسم پورحسن؛ استاد مشاور: سعید انواری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
رساله‌ی حاضر تحت عنوان بررسی دلایل دفاع سهروردی از مُثُل افلاطون و نسبت آن با نظام انوار اشراقی صورت گرفته است. هدف اصلی این رساله، بررسی نظریه‌ی عالم مُثُل از دیدگاه افلاطون و سهروردی و همچنین بیان دیدگاه دیگر فیلسوفان و ارائه‌ی ادله‌ی آنها در انکار و قبول این نظریه است. مُثُل که به معنای ایده، تصور و صور کلی است، توجه انسان را از امور محسوس و دنیوی به حقایق آسمانی و ماوراء طبیعی معطوف می‌کند. مُثُل افلاطون، در میان متفکران غرب و اسلام از جایگاه خاص و ویژه‌ای برخوردار است.استفاده‌ی افلاطون از مُثُل منحصر در بحث معرفت‌شناسی نیست بلکه بحث از هستی‌شناسی را نیز مطرح کرده است. شیخ‌اشراق یکی از فلاسفه‌ی اسلامی است که توجهاساسی به مبحث مُثُل نموده است. یکی دیگر از فیلسوفانی که به مبحث مُثُل پرداخته، صدرالمتألهین است. ولی ابن‌سینا به شدت با آن مخالفت کرده است و براهینی فلسفی در رد آن آورده است.نظریه‌ی نظام نوری با تمام جنبه‌ها و گستردگی‌اش، از نوآوری‌های فلسفی سهروردی است و پیش از وی، هیچ یک از فلاسفه‌ی مشائی، چنین مسئله‌ای را مطرح نکرده است. نظام ‌هستی‌شناسی سهروردی نظام نوری می‌باشد یعنی او هستی را نور و نور را هستی می‌داند. در دایره‌ی نظام او هر چه هست یا نور است و یا سایه‌ی نور. سهروردی در تبیین «نظریه نور» خود از سخنان زردشت الهام گرفته است، آنجا که نخستین آفریده‌ی اهورامزدا را «بهمن» معرفی می‌کند.مسئله‌ی دیگری که در این رساله به آن پرداخته شده بحث از عالم مثال و تفاوت آن با عالم مُثُل افلاطونی است.عالم مثال که آن را برزخ نیز می‌نامند مرتبه‌ای از هستی است که از ماده مجرد می‌باشد ولی از آثار آن برکنار نمی‌باشد. یک موجود برزخی یا مثالی موجودی است که در عین اینکه از کم، کیف، وضع و سایر اعراض برخوردار است از ماده مجرد می‌باشد.
پژوهشی در مذهب کلامی و اعتقادی شیخ الرئیس ابن سینا (بر اساس کتاب توفیق التطبیق اثر علی بن فضل الله جیلانی)
نویسنده:
حسن مومنی میوله؛ استاد راهنما: حسین کلباسی اشتری؛ استاد مشاور: سعید انواری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شیعه بودن ابن سینا مسأله مهمی است که کمتر به آن پرداخته شده است.برخی او را کافر،برخی دیگر از اهل سنت،برخی اسماعیلیه وبرخی دیگر او را شیعه اثنی عشریه می دانند.دیدگاه اخیر نظر مختار نویسنده است که در کتاب پیش روی درصدد اثبات آن برآمده است. روش نویسنده تفسیر گفتار ابن سینا با استفاده از مفاهیمی است که آن را مناسب با مذهب امامیه اثنی عشریه قرار می دهد. اودرابتدای امر مذهب امامیه و عناصر تشکیل دهنده آن را تحلیل می کند، پس از آن به گفته های ابن سینا پرداخته و آنها را بیان و تفسیر می کند و در نهایت تلاش کرده که میان گفته های ابن سینا و اقوال مذهب امامیه سازگاری و هماهنگی برقرار کند و یا اینکه مذهب امامیه را برمذهب ابن سینا تطبیق دهد؛ وجه تسمیه کتاب با نام «توفیق التطبیق» نیز از همین موضوع نشأت می گیرد. او معتقد است ابن سینا مؤمن و یکتاپرستی از مذهب امامیه بوده است چه درمسائل اعتقادی شیعه مانند خلافت وامامت وعصمت وچه در مسائل ویژه فلسفی چون مسأله نفس انسانی و ویژگی های قوه قدسیه، مسأله پیامبری و ..... و چه در برخی مسائل عملی که مربوط به نظم و مقررات شهر، سیاست حاکمیتی و تدبیر امور جامعه است. انگیزه نویسنده در نگارش کتاب به مجلسی در شهر شیراز برمی گردد که بحث و گفت و گو به ذکر و یاد ابن سینا و اختلاف نظر در مورد عقیده ومذهب او کشیده می شود، گروهی او را کافر و زندیق، عده ای، از اهل تسنن و شمار دیگری از فرقه زیدیه می دانستند، ونویسنده از فرقه امامیه می داند ؛ نویسنده سرانجام به این نتیجه رسیده که نه تنها ابن سینا با مذهب امامیه هماهنگ است بلکه ازدانشمندان امامیه به ویژه در علم کلام است.
بررسی رویکرد باطنی (انفسی) علامه حسن زاده آملی به مفاهیم دینی
نویسنده:
امیرحسین بازوبندی؛ استاد راهنما: سعید انواری؛ استاد مشاور: عبدالله نصری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
قرآن کتاب آسمانی مسلمانان همواره از سوی گروه های مختلف فکری در جامعه اسلامی تفسیر شده است. در میان فلاسفه و عرفا همواره نوعی نگاه به قرآن و مفاهیم دینی وجود داشته که به نگاهی باطنی و فراتر از ظاهر شناخته شده است. این نگاه نه تنها به قرآن بلکه به اکثر مفاهیم و اعتقادات دینی وجود دارد و به عنوان نگاه انفسی از آن یاد می شود. جوهره این نگاه به نفس ناطقه انسانی و اصول معرفت شناسی و هستی شناسی حاکم به نفس باز می گردد. بنابراین اعتقادات دینی باید در نفس ناطقه انسانی پیاده شوند و در حقیقت خودمان به دنبال آنها برویم نه در بیرون از خود. در میان معاصران، علامه حسن زاده آملی به این رویکرد و نگاه انفسی به دین اهتمام تامی دارند و معرفت نفس یا خود شناسی در آثار ایشان اهمیت فراوانی دارد و آثار زیادی در این زمینه نگاشته اند. از این رو به بررسی تفسیر انفسی قرآن و برخی مفاهیم دینی در آثار ایشان پرداخته شده است. در نگاه انفسی، قرآن در واقع شرح اطوار و حالات وجودی نفس ناطقه است که در قالب الفاظ مادی و این سویی به بیان و شرح نفس ناطقه انسان پرداخته است. روایات نیز بیان تفسیر انفسی هستند و در راهیابی به تفسیر انفسی بسیار مددکارند. نقش استاد الهی، در تفسیر انفسی و نگاه انفسی به دین، نقش محوری و اساسی است به طوری که بدون استاد الهی طی این مسیر، میسر نیست، زیرا با داشتن استاد الهی است که انسان آورده های خود را می سنجد. تفسیر انفسی راهی است که این فهم را برای انسان میگشاید.
روش اصل موضوعی و کاربرد آن در نمط های چهارم تا هفتم اشارات و تنبیهات
نویسنده:
محمد روحی عقیل آبادی؛ استاد راهنما: سعید انواری؛ استاد مشاور: قاسم پورحسن
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
در بخش اول این تحقیق، ابتدا به معرفی روش اصل موضوعی روش قیاسی یا روش هندسی و بیان تاریخچه و کاربرد آن در علوم مختلف از جمله علم هندسه و مکانیک و ریاضیات، منطق و فلسفه عرب پرداخته شده است .از آنجا که تا کنون این روش در کتب فلسفی فیلسوفان مسلمان به کارگرفته نشده است و با توجه به مزایا و محاسن این روش که از طریق ایضاح ساختار منطقی براهین و تصریح پیش فرض های نهفته آن و همچنین روشن ساختن نحوه و جایگاه اثبات هر یک از مقدمات استدلال، ابزار مناسبی برای ارزیابی و نقد براهین است، در بخش دوم، این روش را در نمط های چهارم تا هفتم اشارات به کار گرفته ایم و این نمط ها را به شیو اصل موضوعی ارائه کرده ایم .هر یک از براهین به کار رفته در کتاب اشارات را به صورت صغری، کبری و نتیجه تنظیم کرده ایم و با استفاده از روش اصل موضوعی جایگاه اثبات هریک از مقدمات را روشن ساخته ایم .برخی از مقدماتی که ابن سینا در نمط های چهارم تا هفتم اشارات استفاده کرده است اصل موضوع فلسفی، برخی از آن ها اصل موضوع کلامی، برخی اصل موضوع علم طبیعیات و برخی از مصادرات و برخی دیگر تجربیات و ...هستند .با استفاده از این روش ارتباط مقدمات براهین در فصل های مختلف روشن شده است .و تعداد اصول موضوعه ای که به کار رفته است مشخص شده است.
بررسی و تصحيح نسخۀ خطى «نور الانوار فى آثار الظهور و رجعة الائمة الاطهار» در حوزۀ مهدویت
نویسنده:
فاطمه رهروى؛ استاد راهنما: حسين كلباسى اشترى؛ استاد مشاور: سعيد انوارى
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
نسخۀ خطى نور الانوار في آثار الظهور و رجعة الائمة الاطهار نوشتۀ «على اصغر بن على اكبر نيّر بروجردى»، با موضوع مهدويّت از جمله كتاب‌هايى است كه در دورۀ قاجار و در مقابله با جريان انحرافى و رو به تزايد بابيّت و بهائيّت نوشته شد. اين كتاب یکی از منابع اصلی کتاب‌های پس از خود در این موضوع، مانند مظهر الانوار شیخ ابوالحسن مرندی، علائم الظهور ناظم الاسلام کرمانی و وقایع الظهور عباسعلی گورتانی بوده است و آيينه‌اى تمام قد از فرهنگ شيعه در دورۀ قاجار، با بيان و استدلال‌هاى عوامانه در اساس یک مقدمه، شانزده فصل با عنوان «انوار مضیئه» و خاتمه به نحوۀ تولّد، سرگذشت و علائم ظهور و محلّ زندگى و نحوۀ شهادت و رجعت آن امام و ساير ائمّۀ اطهار و نقد علی محمّد باب (بنیانگذار فرقۀ بابیّت) پرداخته و محتواى آن تنها برگرفته از متون روایی و قرآنی و ساير منابع شيعه و اهل تسنّن نبوده، بلكه نويسندۀ اثر در بيان آيات و روايات خالى از نظر نيست. با اينكه به ادّعاى بروجردى، كتاب در برابر باورهاى موهوم فرقۀ بابيّت و بهائيّت در آن دوره قدعلم كرده است، اما نشانى از استدلال كلامى يا فلسفى در رد و بطلان انديشه‌هاى اين فرقه در سراسر كتاب ديده نمى‌شود. از طرفى كثرت نسخه بردارى از اين كتاب بيانگر بافت فرهنگى آن دوره و غلبۀ فرهنگ عوامانۀ شيعه و استقبال عوام از محتواى چنين كتابى در آن زمان بوده است و مى‌تواند در تحقيقات علوم اجتماعى و مقايسۀ تطبيقى مفيد فايده باشد. مصحح در تصحيح اثر مذكور از ميان هفت نسخۀ خطى و يك نسخۀ چاپ سنگى موجود، تنها به چهار نسخه به دليل ويژگى‌هاى خاص آنها بسنده كرده و از روش تلفيقى و گزينش روان‌ترين و رسا‌ترين عبارات متن با حفظ ميراث ادبى دورۀ قاجار و استفاده از واژگان آن دوره، متنى نسبتاً روان و قابل فهم متناسب با سبک نوشتارى امروز را در برابر خوانندۀ اثر ترسيم كرده است. اين رساله، با هدف تصحيح نسخه خطى مذكور، به توصيف، بررسى و تحليل آن پرداخته است.