جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
وحدت غایت نهایی انسان در آراء ملاصدرا
نویسنده:
فاطمه ملاحسنی ، محسن جوادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث از غایت نهایی آدمی که در سنت ارسطویی و حکمت مشائی به عنوان سعادت مطرح است، در آثار حکمای مسلمان با تعابیر دیگری مانند کمال نهایی مورد بحث است. پرسش اصلی این مقاله این است که آیا مطلوب اصلی و به تبع هدف نهایی وجودی همه ی افراد انسان، رسیدن به امر یا وضعیت واحدی است یا انسان‌های مختلف بر حسب توان و استعداد وجودی متفاوتی که دارند، غایت‌های نهایی مختلف دارند؟ در اخلاق افلاطون و ارسطو اصل وحدت غایت نهایی انسان به استناد «استدلال ارگن» پذیرفته شده است و اما این نیز پذیرفته شده است که بسیاری از افراد انسان به دلایل مختلف و از جمله فقدان خیرات بیرونی لازم از آراستگی به فضیلت‌ها، که شرط اصلی سعادت است، ناتوانند (نخبه‌گرایی در اخلاق). از نظر ملاصدرا می‌توان گفت غایت وجودی افراد انسان متناسب با حد وجودی آن‌ها مختلف است و هر کس بر حسب توان و استعداد وجودی خود سعادت و یا کمال نهایی خاص دارد. البته تفاوت‌ها در کمال نهایی در نظر ملاصدرا بیشتر به تفاوت میان عقول انسان و نه خیرات بیرونی بر می‌گردد؛ اما تفاوت‌های وجودی و به تبع تفاوت در کمال نهایی آدمیان موجب امتیاز اجتماعی و یا حقوقی خاص نیست.
صفحات :
از صفحه 97 تا 116
مقایسه انتقادی نقش احساس در قضاوت‌های اخلاقی بر اساس دیدگاه علامه طباطبائی و پنج نظریه مرتبط در باب روانشناسی اخلاق
نویسنده:
محمد تاجیک جوبه ، محسن جوادی
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برای حدود 2000 سال فضای غالب در گفتمان اخلاق، فضای حاکمیت عقل و عقلانیت بوده است و تاثیر پذیرفتن از احساس در اخلاق، نوعی ضعف به حساب می‌آمده است. از سال 2000 میلادی به بعد با پیشرفت علم عصب‌شناسی و ورود آن به حیطه بررسی قضاوت‌های اخلاقی، مجال جدیدی پیش‌روی محققین اخلاق گشوده شد و به آنها اجازه داد تا علاوه بر بحث‌های فلسفی، بحث‌های تجربی را نیز در نظریه‌پردازی درباره نقش احساسات در اخلاق مطرح نمایند. این پژوهش با روش توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه‌ای تلاش می‌کند تا پنج نظریه اصلی در ارتباط با نقش احساسات در اخلاق، یعنی عقل‌گرایی، مدل پردازش دوگانه، مدل شهود‌گرایانه اجتماعی، احساسات‌گرایی نوین و مدل ترکیبی را مورد بررسی قرار می‌دهد. در ادامه دیدگاه علامه طباطبائی به عنوان فیلسوفی که برای اول بار در فضای اسلامی از نقش احساسات در اخلاق سخن گفته، به صورت تطبیقی با دیدگاه‌های موجود مورد بررسی قرار خواهد گرفت و نقاط ضعف و قوت آن نشان داده می‌شود.
عمل و نقش آن در هویت آدمی بر مبنای دیدگاه کریستین کرسگارد در کتاب Self-ConstitutionAgency, Identity, and Integrity
نویسنده:
زهرا جلالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کرسگارد، درکتاب «قوام بخشی به خود»، توسل به معیارهای قوام‌بخش عمل را، بهترین رویه برای توجیه اخلاق می‌داند. از نظر او، کارکرد عمل، متحد ساختن فاعل است. انسان به عنوان یک فاعل عاقل از مبانی باورها و اعمال خود، آگاه است، این خود‌آگاهی، وحدت او را مختل کرده، نفس او را به اجزائی تقسیم می کند. عملی می‌تواند فاعل خود را بهتر متحد سازد که بر اساس اصلی کلی و دلیلی عمومی انجام شده‌باشد و تنها عمل اخلاقی واجد این خصوصیت است. بنابراین اخلاقی بودن، خصوصیتی است که بر اساس کارکرد قوام‌بخش خود عمل، بر فاعل تحمیل می شود و ازآنجا که انسان محکوم به عمل است، تمامی معیارهای قوام‌بخش عمل و از جمله اخلاقی بودن، برای انسان جنبه هنجاری پیدا می کند. بر این اساس، هویت انسان، به وسیله عملی شکل می گیرد که مبتنی بر قانون اخلاقی انجام می شود.
بازسازی نظام اخلاقی علامه طباطبائی بر اساس نظریه اعتباریات
نویسنده:
پدیدآور: محمد تاجیک جوبه استاد راهنما: سید احمد فاضلی استاد مشاور: محسن جوادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه اعتباریات یکی از پرکاربردترین موضوعات در آثار مختلف علامه طباطبائی می‌باشد. در این پژوهش برای نخستین بار تلاش می‌شود با نگاهی جامع، کل‌نگر، منسجم و همه‌جانبه به تمام ابعاد این نظریه پرداخته شود. در این پژوهش برای اولین بار با روش کتابخانه‌ای و تحلیلی، نظریه اعتباریات از منظر علم اخلاق مورد واکاری قرار می‌گیرد. برای این هدف، ابتدا تبیینی جامع از این نظریه با توجه به تمام آثار علامه طباطبائی ارائه می‌شود. در ادامه نسبت اعتباریات با سه شاخه فرااخلاق و نظریات مرتبط با هر بخش آن، سنجیده شود. در اولین گامِ وجودشناسانه، اعتباریات در زمره نظریات واقع‌گرایانه حداقلی دسته‌بندی می‌شود و نسبت آن با برخی نظریات ناواقع‌گرایانه هم‌چون غیرعینیت‌گرایی و برساخت‌گرایی نیز بررسی می‌شود. نظریه معرفت‌شناختیِ اعتباریات، نوعی مبناگرویِ انسجام‌گروانه است. ایشان صدق معرفت اخلاقی را صدقی مطابقی می‌دانند و در جنبه توجیه معرفت، می‌توان در بخشی از اعتباریات علیرغم برداشت مشهور، از برهان کمک گرفت. در معناشناسی مکان‌یابی صحیحِ دوگانه شناخت‌گرایی-ناشناخت‌گرایی مشخص شده و نظریه اعتباریات در ذیل نظریات شناخت‌گرایانه تعریف خواهد شد و فاصله این نظریه با احساس‌گرایی و توصیه‌گرایی را نشان خواهیم داد. آخرین فصل اختصاص به نظریه هنجاری برخاسته از اعتباریات دارد. در ابتدا شباهات و قیاساتِ صورت‌پذیرفته میان اعتباریات با نسبی‌گرایی، سودگرایی و خودگرایی اخلاق ارزیابی شده و تفاوت جوهری اعتباریات با آنها نمایش داده خواهد شد. اخلاق فضیلت بیشترین شباهت را با نظریه اعتباریات داشته و علامه طباطبائی از شاخصه‌های آن بسیار بهره می‌برند. در نهایت علامه طباطبائی از دیدگاه اخلاق توحیدی که به نظر ایشان دیدگاه مختص به دین اسلام است، دفاع می‌کنند که مولفه‌های آن به طور مستقل و در قیاس با سایر نظریات رقیب مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
فلسفه اخلاق [رساله: زهراجلالی ]
نویسنده:
زهراجلالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
موضوع این نوشتار، فلسفه اخلاق است . فلسفه اخلاق شاخه ای از فلسفه است که به تفکر فلسفی در باب اخلاق، مسائل و احکام آن می پردازد. دو حوزه اصلی فلسفه اخلاق، اخلاق هنجاری و فرااخلاق است . در قرن بیستم و در میان فیلسوفان تحلیلی، میان این دو حوزه تمایزی مبنایی برقرار شد. فرااخلاق بررسی فلسفی ماهیت، توجیه، عقلانیت، شرایط صدق و شان احکام و اصول اخلاقی است. احکام و اصولی که بدون مضمون خاصشان در نظر گرفته می شوند. بنابراین از آنجا که فرااخلاق، اخلاق و اصول اخلاقی را موضوع بررسی خود قرار می دهد، آن را نوعی مطالعه درجه دوم دانسته اند. در مقابل نظریه های اخلاق هنجاری، خودگزاره هایی اخلاقی هستند و بنابراین اخلاق هنجاری، مطالعه ای درجه اول است . فلاسفه تحلیلی که مشغله فلسفه اخلاق را منحصر در تحلیل زبان اخلاق می دانستند، مطالعات هنجاری اخلاق را از حیطه فلسفه اخلاق خارج کردند. چنین تفکری، چندان به طول نیانجامید و امروزه اخلاق هنجاری یکی از مهمترین موضوعات مورد بررسی فیلسوفان اخلاق است . فلاسفه معاصر اگر چه به موضوعات فرااخلاقی همچون مباحث روانشناسی، معرفت شناختی، وجود شناختی و معناشناختی اخلاق، اهمیت شایانی می دهند، در آشکار نمودن مواضع هنجاری خود نیز احساس آزادی بیشتری می کنند. فلسفه اخلاق معاصر را می توان چالشی میان دو سنت واقع گرایی و غیرشناخت گرایی دانست. واقع گرایی اخلاقی، مدعیات اخلاقی را گزاره هایی صدق و کذب پذیر و بیانگر باورهایی نسبت به واقعیت می داند. در مقابل غیرشناخت گرایی، معتقد است که مدعیات اخلاقی بیانگر هیچگونه باوری نیستند و بنابراین نمی توانند واقعا صادق و یا کاذب باشند. برطبق دیدگاه غیرشناخت گرایی، مدعیات اخلاقی صرفا بیان احساسات، نگرشها یا توصه هایی عملی هستند و بنابراین محتوای گزاره ای ندارند. برنارد ویلیامز که این نوشته به ترجمه و بررسی یکی از مقالات او در زمینه فلسفه اخغلاق اختصاص یافته است، یکی از مدافعان سنت غیرشناخت گرایی است
نسبت نسبی گرایی به علامه، بحثی در نظریه اخلاقی محمد حسین طباطبایی
نویسنده:
مرتضی واعظ قاسمی ، محسن جوادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آراء اخلاقی محمدحسین طباطبایی، پس از انتشار مقاله ششم از کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم، به بحث‌های زیادی دامن زده است. برخی همچون مرتضی مطهری نظریات طباطبایی را مورد انتقاد قرار داده و آن را موجب نسبی گرایی (بدون معیار شدن) در اخلاق دانسته‌اند. این مقاله قصد دارد تا نشان دهد چگونه طباطبایی برای اولین بار در سنت فلسفه اسلامی تلاش کرده میان اعتباری و متغیر بودن حسن و قبح و جاودانگی اصول اخلاقی جمع کند. تاکید بر ثبات اعتباریات عمومیِ مبتنی بر میل به بقاء و تأکید بر معیار لغویت به عنوان ملاک ارزیابی از یک سو و تکثر اعتباریات خصوصی و نظام دارای طبقه بندی اعتبارات عمومی از سوی دیگر، خوانشی از آراء طباطبایی به دست می دهد که هم با قرائتی جدید از نسبی‌گرایی اخلاقی یعنی رویکرد ترکیبی (Mixed Position) سازگار باشد و هم انتقاد نسبی شدن (بدون معیار بودن) اخلاق را از نظریات طباطبایی رفع کند. به عبارت دیگر نوعی مطلق گرایی نااخلاقی که در درون خود نسبت به نظام های اخلاقی متعدد دیدگاهی نسبی گرایانه دارد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 28
منظر اول شخص قوی؛ معیار هویت شخصی از دیدگاه لین رادر بیکر
نویسنده:
رضا باذلی ، زهرا خزاعی ، محسن جوادی
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فیلسوفان ذهن، براساس رویکردهای گوناگون در مسئله ذهن، درباره هویت شخصی، «شخص» یا «من» معیارهای متفاوتی مطرح کرده‌اند. یکی از این معیارها داشتن منظر اول شخص است. یکی از طرفداران این دیدگاه، لین رادر بیکر، فیلسوف فیزیکالیست غیرتقلیل‌گرا است که در عین حال که هویت انسان را نه نفس مجرد می‌داند و نه تحویل آن به جنبه‌های فیزیکی را برمی‌تابد، داشتن منظر اول شخص قوی را شرط لازم و کافی برای شخص بودن می‌داند. منظر اول شخص قوی به معنای توانایی درک خود به عنوان خود به صورت اول شخص و بدون استفاده از هر اسم و توصیف یا همان خودآگاهی است که شخص انسان را از دیگر موجودات متمایز می‌کند. در مقابل، منظر اول شخص ضعیف قرار دارد که ویژه موجوداتی است که علی‌رغم داشتن آگاهی از ویژگی خوداگاهی بی‌بهره‌اند. مقاله حاضر با روش تحلیلی-انتقادی ضمن تحلیل بیکر در باب منظر اول شخص، دیدگاه او را ارزیابی و نقد کرده است. ابهام در ماهیت منظر اول شخص و شخص بودن، فقدان استدلال برای برخی ادعاها و فقدان وضوح در بعضی از پیش‌شرط‌ها و پیش‌فرض‌های آن از جمله نقدهایی است که مقبولیت و انسجام دیدگاه بیکر را با مشکل مواجه کرده است.
صفحات :
از صفحه 399 تا 428
نسبی‌انگاری ارزش‌ها و گرایش‌های دربارۀ خود
نویسنده:
پیمان جباری ، محسن جوادی ، محمد لگنهاوسن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نسبی‌انگاری اخلاقی یکی از مکاتب کهن فرااخلاقی است که به وجود ویژگی‌های اخلاقی، و صدق و توجیه احکام اخلاقی می‌پردازد. با این حال، بخشی از بحث‌های مربوط به نسبی‌انگاری متوجّه معناشناسی جملات نسبی است. نظریات نسبی‌انگارانۀ سنّتی زمینه‌گرا هستند، به این معنا که احکام اخلاقی را دارای عنصری می‌دانند که به نحوی ارجاع به گوینده دارد. این دیدگاه نسبی‌انگاری را با چالش‌هایی مواجه می‌کند، از جمله این‌که اختلاف نظر که یکی از اسباب عمدۀ گرایش به نسبی‌انگاری است، به سوء تفاهم فروکاسته می‌شود. برخی نسبی‌انگاران اخیراً تلاش کرده‌اند تا نظریاتی ارائه دهند که با ثابت دانستن محتوای احکام، دچار مشکلات زمینه‌گرایی سنتی نباشد. یکی از این تلاش‌ها، نظریۀ نسبی‌انگاریِ دربارۀ خود (de se relativism) اندی ایگن است. ایگن با ترکیب نظریۀ دیوید لویس درباب محتوای باور، نظریۀ رابرت استالنیکر درباب اظهار، و نظریۀ استعدادی دیوید لویس درباب ارزش، بر آن است که نظریه‌ای نسبی‌انگارانه دربارۀ ارزش ارائه کند که با طبیعی‌انگاری، درونی‌انگاری احکام اخلاقی، و شناختی‌انگاری سازگار باشد، و از اشکالات دیگری که خودِ او بر زمینه‌گرایی وارد می‌کند مبرّا باشد. در این مقاله نظریۀ ایگن بررسی می‌شود و نشان داده می‌شود که نظریۀ او نه‌تنها از اشکالات وارد بر زمینه‌گرایی رها نیست، بلکه به دلیل پذیرش نظریۀ لویس در باب محتوای باور بار بیشتری بر دوش دارد که آن را نسبت به دیگر نظریات نسبی‌انگارانه مرجوح می‌سازد.
صفحات :
از صفحه 35 تا 56
نقد اخلاق دستوری کلاسیک الهی: مطالعه تطبیقی ​​بین ایرادات وین رایت و ایرادات متکلمان عقلگرای مسلمان [مقاله انگلیسی]
نویسنده:
محسن جوادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 77 تا 92
نقش عقل در فهم متون ديني از منظر علامه طباطبائي و شهيد مطهري
نویسنده:
معصومه سميعي پاقلعه ، علي ‌الله‌‌بداشتي ، محسن جوادي ، محمدمهدي نادري
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله نقش عقل و محدوديت‌هاي آن در شناخت معارف دين، همواره مورد بحث بوده است. برخي معتقدند که عقل هيچ نقشي در شناخت معارف دين ايفا نمي‌کند و گروهي ديگر نيز براي عقل نقش‌هاي مختلفي به ‌صورت حداکثري و حداقلي در شناخت قائل‌اند. کاوش‌هاي مقاله حاضر، بررسي عقل از منظر علامه طباطبائي و شهيد مطهري است. بر پايه بازخواني مباني طراحي‌شده علامه، مسئله تعارض عقل و وحي اساساً منتفي است؛ زيرا عقل فلسفي عهده‌دار ارزيابي شروط سه‌گانه قطعيت وحي است. از‌اين‌رو، وحي غيرمطابق با عقل قطعي فلسفي عملاً به دايره ظنون کشانده شده، هيچ‌گاه وحي قطعي‌اي به‌ دست نخواهد آمد که با عقل قطعي در تعارض باشد؛ وحي ظني برجاي‌مانده نيز، به ‌دليل «ظهور لفظي» صلاحيت حجيت و تقدم بر رهاورد تجارب بشري، يعني فلسفه را نخواهد داشت. رويکرد فلسفي شهيد مطهري به پرسش از رابطه عقل و دين اين است كه نسبت عقل و دين از اساسي‌ترين مسائل حوزة معرفت ديني و فلسفي است که از ديرباز ذهن انديشمندان را به خود مشغول داشته و ديدگاه‌هاي متفاوتي را هم دامن زده است. نگاه شهيد مطهري به اصول دين به‌مثابه مدخلي عقلي بر ديگر اجزاء منظومه دين، جايگاه عقلي ويژه‌اي براي اصول دين ترسيم مي‌کند که به نوبه خود واجد ارزش فلسفي است.
صفحات :
از صفحه 95 تا 106