جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
خود- قانون گذاری: عاملیت، هویت و راست‌کرداری [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Christine M. Korsgaard
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
USA: Oxford University Press ,
چکیده :
ترجمه ماشینی: کریستین ام. کورسگارد گزارشی از بنیاد عقل عملی و الزام اخلاقی ارائه می دهد. فلسفه اخلاق می‌خواهد این واقعیت را درک کند که اعمال انسان، بر خلاف اعمال سایر حیوانات، می‌تواند از نظر اخلاقی خوب یا بد، درست یا نادرست باشد. با این حال، تعداد کمی از فیلسوفان اخلاق از این ایده که اعمال ممکن است از نظر اخلاقی خوب یا بد باشند، به دلیل خوب یا بد بودن در نوع خود - خوب یا بد به عنوان اعمال، سوء استفاده کرده اند. همانطور که باید بدانیم که وظیفه قلب پمپاژ خون است تا بدانیم که قلب خوب قلب است که خون را با موفقیت پمپ می کند، برای اینکه بدانیم چه چیزی به عنوان یک عمل به حساب می آید باید بدانیم که عملکرد یک عمل چیست. اقدام خوب یا بد کورسگارد با تکیه بر آثار افلاطون، ارسطو و کانت پیشنهاد می کند که کارکرد یک کنش این است که عاملیت و در نتیجه هویت شخصی که آن را انجام می دهد، تشکیل دهد. ما به عنوان موجودات عاقل، از اصولی که بر اعمالمان حاکم است آگاه هستیم و در نتیجه بر آنها کنترل داریم. یک عمل خوب آن است که عامل خود را به عنوان علت مستقل و مؤثر حرکات خود تشکیل دهد. این ویژگی ها به ترتیب با دو الزام کانت در مورد عقل عملی مطابقت دارد. انطباق با امر مقوله ای ما را خودمختار می کند و انطباق با امر فرضی ما را کارآمد می کند. و در تعیین اینکه چه تأثیراتی در جهان خواهیم داشت، در عین حال در حال تعیین هویت خود هستیم. کورسگارد نظریه کنش و کنش متقابل را توسعه می‌دهد، و اگر می‌خواهیم صداقتی را داشته باشیم که به گفته او، برای عاملیت ضروری است، تعامل باید شکل بگیرد. بر اساس آن نظریه، او استدلال می‌کند که تنها عمل اخلاقی خوب می‌تواند کارکرد عمل را که همان خودسازی است، انجام دهد.
عمل و نقش آن در هویت آدمی بر مبنای دیدگاه کریستین کرسگارد در کتاب Self-ConstitutionAgency, Identity, and Integrity
نویسنده:
زهرا جلالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کرسگارد، درکتاب «قوام بخشی به خود»، توسل به معیارهای قوام‌بخش عمل را، بهترین رویه برای توجیه اخلاق می‌داند. از نظر او، کارکرد عمل، متحد ساختن فاعل است. انسان به عنوان یک فاعل عاقل از مبانی باورها و اعمال خود، آگاه است، این خود‌آگاهی، وحدت او را مختل کرده، نفس او را به اجزائی تقسیم می کند. عملی می‌تواند فاعل خود را بهتر متحد سازد که بر اساس اصلی کلی و دلیلی عمومی انجام شده‌باشد و تنها عمل اخلاقی واجد این خصوصیت است. بنابراین اخلاقی بودن، خصوصیتی است که بر اساس کارکرد قوام‌بخش خود عمل، بر فاعل تحمیل می شود و ازآنجا که انسان محکوم به عمل است، تمامی معیارهای قوام‌بخش عمل و از جمله اخلاقی بودن، برای انسان جنبه هنجاری پیدا می کند. بر این اساس، هویت انسان، به وسیله عملی شکل می گیرد که مبتنی بر قانون اخلاقی انجام می شود.
زمینه‌های عدالت: فلسفه سیاسی فراتر از لیبرالیسم و اجتماع‌گرایی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Rainer Forst (راینر فورست)
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
University of California Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: زمینه های عدالت، که در زمان انتشار آن در آلمان بسیار مورد تحسین قرار گرفت، مداخله مهم جدیدی را در بحث مهم بین کمونیتاریسم و ​​لیبرالیسم فراهم می کند. راینر فورست برای نظریه‌ای درباره «زمینه‌های عدالت» استدلال می‌کند که از محدوده‌های باریک این بحث، همانطور که تاکنون درک شده است، منتهی می‌شود و امکان برداشت جدیدی از عدالت اجتماعی و سیاسی را مطرح می‌کند. این کتاب وضوح تازه‌ای را به یک موضوع پیچیده می‌آورد، زیرا ترکیبی از سنت‌ها و نظریه‌ها را ارائه می‌دهد که منجر به رویکردی واقعاً بدیع می‌شود. فورست برای رمزگشایی از بحث بین کمونیتاریسم و ​​لیبرالیسم، تمایز چهار بخشی را قائل است. این چهار بخش مربوط به قانون اساسی خود، بی طرفی قانون، اخلاق دموکراسی، و تقابل بین جهان گرایی و زمینه گرایی است. او نشان می دهد که یک نظریه جامع عدالت باید این زمینه های مختلف را به اندازه کافی در نظر بگیرد. او بحث های اخیر درباره دموکراسی گفتمانی و نقدهای فمینیستی لیبرالیسم را مورد بحث قرار می دهد و به موضوعاتی مانند چندفرهنگی و جامعه مدنی می پردازد.
  • تعداد رکورد ها : 3