جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 48
تأثیر فلسفه‌ی نقّادیِ کانت بر صورت‌بنیادی (فُرمالیسم) در موسیقی
نویسنده:
سید شهاب الدین طالقانی اصفهانی ، سید محمد حکاک ، محمدحسن حیدری ، محمد رعایت جهرمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ادوارد هانسلیک، نخستین متفکر صورت‌بنیاد یا فُرمالیست در حوزۀ موسیقی، بر آن بود که موسیقی صورت‌ها یا فُرم‌های متحرک طنین‌ها یا نُت‌هاست. وی این گزاره را مبنا قرار می‌دهد و چنین استدلال می‌کند که موسیقی چیزی جز فرم نیست و محتوا یا درون‌مایه‌ای بیرون از فرم یا صورت خود ندارد. ازاین‌رو، موسیقی نمی‌تواند احساسی را که از بیرون بر آن وارد می‌شود بیان کند، بلکه اگر احساسی نیز وجود دارد، برآیند خود صورت‌ها و ساختار موسیقی است. تفاوت موسیقی با دیگر هنرها در همین است که نمی‌تواند بازنمایندۀ واقعیت باشد. بنابراین، قضاوت زیباشناختی دربارۀ موسیقی باید اندیشه‌ورزانه و مبتنی بر تأمّل باشد و نه احساس. درون‌مایۀ موسیقی نیز نمی‌تواند مفهومی باشد و ،ازاین‌رو، زیبایی موسیقی غایتمند نیست و امری خودمختار و خودبسنده است. ردّپای تمام این اندیشه‌های هانسلیک را می‌توان در نقد سوم ایمانوئل کانت با عنوان سنجش داوری زیباشناختی یافت. کانت بر آن بود که زیبایی در صورت پدیده‌هاست و هرگونه داوری زیباشناختی باید صرفاً برمبنای صورت انجام پذیرد. همچنین کانت اعتقاد دارد که قضاوت زیباشناسانه نباید برمبنای غرض و علاقۀ شخصی و یا غایتی خاص باشد، بلکه باید کلیت و عمومیت داشته باشد تا بتواند به‌مثابۀ حکمی کلی عرضه گردد، یعنی احساسات فردی و شخصی نباید در قضاوت دخیل گردد. رویکرد هانسلیک به نقد موسیقی نیز بر همین مبناست.
صفحات :
از صفحه 167 تا 180
تفسیر محاورۀ قوانین از منظر لئو اشتراوس بر اساس رسالۀ تلخیص-النوامیس فارابی
نویسنده:
حوا جامی ، سیدمحمدحکاک قزوینی ، علی نقی باقرشاهی ، شروین مقیمی زنجانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در خوانش اشتراوس از محاورۀ قوانین، بار دیگر با رویکرد جامع او مواجه میشویم و برخلاف نگرش تاریخی، شاهد تغییر و تحولی اساسی و مغایر با تفسیر او از دیگر محاورات افلاطون، نیستیم. درواقع، اشتراوس معتقد است برای فهم واقعی محاورۀ قوانین باید بشیوۀ او و از رهگذر خوانش فارابی ـ‌ در کتاب تلخیص¬النوامیس ـ از آن، پیش برویم و تنها در اینصورت است که میتوانیم به افقی ورای تفسیر تاریخی دست یابیم. در پژوهش پیش¬رو، هدف آنست که ضمن بحثی اجمالی از تفسیر تاریخی محاورۀ قوانین، تفسیر فارابی از آن، و همچنین نقد و نظر اشتراوس در اینباره، را بررسی کرده، و مهمترین شاخصه‌های تفسیر بدیع او از این اثر را تبیین نماییم.
صفحات :
از صفحه 5 تا 24
بررسی انتقادی رابطه گرایش تلویحی و شکاکیت
نویسنده:
محمدمهدی مقدس ، سید محمد حکاک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله می‌کوشیم با بیانِ معانی گوناگونِ «گرایش تلویحی» (Implicit Bias) تبیین دقیقی از مفهوم و انواع آن به دست دهیم. این گرایش‌ها به واسطه انجام آزمون‌های تجربی و به نحو غیرمستقیم در هر فردی می‌توانند مشخص شوند. چنین گرایش‌هایی دارای پیامدهای معرفتی متفاوتی هستند که از جمله مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به شکاکیت اشاره کرد. جنیفر سول استدلال کرده است که ما دلایل بسیار خوبی در دست داریم که نشان می‌دهد داوری‌ها، تصمیم‌ها و ارزیابی‌های ما درباره گزاره‌ها و استدلال‌ها تحت تأثیر گروه‌های اجتماعی‌ای قرار دارد که فرد اقامه‌کننده آن استدلال یا گزاره عضوی از آن است، و چنین تأثیری به قدری زیان‌آور است که می‌تواند در اکثر موارد ما را به اشتباه دچار کند. بدین ترتیب، او اشاره می‌کند ما در اکثر داوری‌های روزمره خودمان دچار اشتباه می‌شویم، و این شکاکیتی را در پی دارد که برای مقابله با آن به اقدامی عملی نیازمندیم. ما استدلال می‌کنیم که دیدگاه سول از جهات گوناگونی دارای ابهام است: (1) تقریر وی از شکاکیت بسته به اتخاذ نوع خاصی از معنا برای گرایش تلویحی است و لزوماً شامل معانی دیگر نمی‌شود. (2) دیدگاه سول بر خوانش خاصی از تجربه‌گرایی استوار است که در پی آن ذهن در ساختن باور هیچ مشارکتی ندارد و مانند ماشینی خنثی عمل می‌کند. (3) استدلال سول یک استدلال خودویرانگر است. (4) او هیچ معیار و سازوکار دقیق و کلی برای اَثرپذیری افراد از گرایش‌های تلویحی بیان نکرده است. (5) ارزیابی او از عدم تأثیر شکاکیت سنتی در زندگی عملی نادرست است. (۶) در نهایت، این اثرپذیری در هر فردی متفاوت از فرد دیگر است و شدت و ضعف آن در افراد مختلف روشن نیست.
صفحات :
از صفحه 109 تا 132
وجود جهان خارج در نظر بارکلی
نویسنده:
محمد ساکت نالکیاشری ، سید محمد حکاک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
باور ما به واقعیت اشیا و اشخاصی که با آنها سروکار داریم موضوع بحثی بنیادی در فلسفه موسوم به مسئلۀ جهان خارج است. پرسش‌های اساسی این است که آیا ما به وجود جهان خارج معرفت داریم و آیا جهان خارج وجود دارد یا نه. معرفت‌شناسی بارکلی و تحلیل او از وجود اشیا او را بدان سو رهبر است که معرفت به وجود جهان خارج را به‌مثابۀ امر مدرک بپذیرد و معرفت به وجود جهان خارج را به‌مثابۀ امر مستقل از ذهن رد نماید. وجودشناسی بارکلی، که نتیجۀ مستقیم معرفت‌شناسی او و تحلیل او از مفهوم وجود است، او را به این نظر می‌کشاند که وجود اشیای مادی مستقل از ذهن را رد نماید، نظری که به تصورباوری بارکلی معروف است. ما در این مقاله برهان مبتنی بر تحلیل وجود، برهان مبتنی بر اصل شباهت، برهان مبتنی بر رد انتزاع و شاه‌برهان بارکلی را بررسی و نقد نموده و به این نتیجه رسیده‌ایم که همۀ برهان‌های او بر رد جهان محسوس، هرچند به‌لحاظِ ساختار منطقی معتبرند، اما، به‌علتِ اشتمال بر مقدمه‌ای نادرست، از اثبات مدعای او ناتوان‌اند.
صفحات :
از صفحه 131 تا 148
نقد معرفت‌شناسانه هیوم و کانت بر متافیزیک
نویسنده:
حامد احتشامی ، سید محمد حکاک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
متافیزیک یا مابعدالطبیعه واژه¬يی است که اولین بار بعنوان نام آن بخش از آثار ارسطو که در مجموعه آثار او پس از کتاب فیزیک قرار گرفته بود، بوسیلة گردآورندة آن آثار انتخاب شد، سپس عنوان همان علمی شد که ارسطو در آن بخش بدان پرداخته بود؛ علمی که دربارة، احکام موجود بما هو موجود بحث میکند. از آنجا که این دانش دربارة مسائل اساسی بشری همچون خدا، نفس و اختیار بحث میکند، در تاریخ فلسفه همواره مصداق اصلی فلسفه بوده و فقط در دورة جدید است که معرفت‌شناسی اهمیتی بیشتر از آن پیدا کرده است؛ بعلاوه فیلسوفانی همچون دیوید هیوم و امانوئل کانت، اعتبار آن را انکار کرده‌اند. از نظر هیوم متافیزیک دانشی بیمعنی است، چون مفاهیم آن فاقد معنی هستند اما از دیدگاه کانت مفاهیم متافیزیک و بتبع آن، گزاره‌های آن، معنادار هستند ولی بحث دربارة آنها برای عقل نظری ناممکن است و حل مسائل متافیزیک را باید در حوزة عقل عملی یا اخلاق جست. در این مقاله به گزارش و سنجش نظر این دو فیلسوف پرداخته میشود.
صفحات :
از صفحه 17 تا 40
شک گرایی منشا محافظه کاری مورد مطالعاتی دیوید هیوم
نویسنده:
پدیدآور: عارف عبادی ؛ استاد راهنما: قربانعلی قربان زاده ؛ استاد مشاور: محمد حکاک
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
در این پژوهش به بررسی ارتباط میان شک‌گرایی و محافظه‌کاری در اندیشه‌ی دیوید هیوم پرداخته‌ایم. ادعای اصلی نگارنده آن است که شک‌گرایی هیوم در عرصه‌ی شناخت‌شناسی بر نظریات سیاسی او تأثیر گذاشته و آن را به شکل محافظه‌کاری درآورده است. هیوم در طول تاریخ یکی از شدیدترین انتقادات را نسبت به توان عقل انسانی وارد ساخت. به نظر هیوم بسیاری از مفاهیم نه مبنای عقلانی دارند و نه عقلاً توجیه‌پذیر هستند. اما ما در زندگی روزمره بر چنین مفاهیمی متکی هستیم و آن‌چه این عقاید را در نظر ما چنین مهم و اساسی جلوه می‌دهد، غریزه‌ی ما است. چنین غریزه‌ای بر خلاف تعقل، وجه مشترک انسان و حیوان است.هیوم در فلسفه‌ی اخلاق بر آن بود که «خیر» و «شر» برآمده از عقل نیست، بلکه زائیده‌ی احساساتِ ما است. به نظر او، ما افعال و احکام اخلاقی را بر اساس تطابق‌ آن‌ها با عقل انتزاعی مورد مدح و ذم قرار نمی‌دهیم، بلکه آن‌چه عامل تعیین‌کننده در ارزش اخلاقی یک حکم یا فعل است، «فایده»‌ای می‌باشد که آن فعل یا حکم برای بشر به همراه دارد. او معتقد است اخلاقیات بر غرایز و احساسات متکی است و انگیزه‌ی رفتار آدمی احساسات و نه عقل‌ او است.هیوم در عرصه‌ی نظریات سیاسی، نسبت به عقل در هدایت جامعه، بدبین است. در اندیشه‌ی سیاسی او، جامعه و حکومت بر اساس «پیمان نخستین» و یا در برهه‌ای خاص پا به عرصه‌ی وجود نگذاشت، بلکه به تدریج در میان انسان‌ها شکل گرفت و رشد کرد. نهادها و سازمان‌های اجتماعی برای رفع نیازهای انسان - که الزاماً همیشه عقلانی نیستند- در طول تاریخ شکل گرفته-اند و صحت آن‌ها در طول زمان به اثبات رسیده است، پس هدایت درست جامعه باید بر اساس این نهادها و سنن و نه عقل انتزاعی باشد.
مسأله استقرا نزد هیوم
نویسنده:
زهرا اسمعیلی ، محمد حکاک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف از این پژوهش، بررسی ‌‌‌راه‌حل هیوم برای مسأله استقراست. اینکه آیا می‌توان با مشاهده چند نمونه جزئی درباره موارد مشابه مشاهده نشده حکم صادر کرد، مسأله‌‌ای است که همچنان یکی از بحث‌‌‌های داغ محافل فلسفی است. هیوم هرچند در آثارش مستقیماً به این مسأله اشاره نکرده ولی در خلال بحث از علیت به این پرسش پاسخ داده است. هیوم منشأ صدور حکم کلی با استناد به نمونه‌های جزئی را در روان آدمی می‌داند. روان آدمی به گونه‌ای است که پس از مشاهده مکرر همبودی اشیاء در گذشته، این انتظار در او شکل می‌گیرد که در آینده نیز چنین تکراری را مشاهده کند تا اینجا را تمامی مفسرین هیوم قبول دارند اما اینکه آیا هیوم فراتر از این هم نظری در مورد علیت دارد یا نه موجب بروز اختلاف بین مفسرین شده است. در این مقاله در ابتدا گزارش وفادار به متنی از علیت و به تبع آن مسأله استقرا نزد هیوم ارائه شده و در ادامه به اختصار تفاسیر متفاوتی که از علیت هیوم مطرح شده، آمده است و در آخر هر یک از این تفاسیر به اجمال بررسی شده و اشکالات هر یک به اختصار بیان شده است.
صفحات :
از صفحه 23 تا 40
استقرا و تجربه در نظر فارابی
نویسنده:
زهرا اسماعیلی، محمد حکاک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مشکل استقرا یکی از مسائلی است که فیلسوفان بسیاری برای حل آن کوشیده‌اند. اینکه آیا می‌توان با مشاهده جزئیات به دانش کلی و یقینی دست یافت، مسئله‌ای بوده که در تمام ادوار ذهن فیلسوفان را به خود مشغول داشته است. فارابی نیز در این مسیر گام نهاده و سعی کرده است در ابتدا استقرا را در قالب قیاس بریزد تا بتواند نتیجه حاصل از آن را یقینی کند؛ اما خودش ناکارآمدی آن را در می‌یابد، سپس با تلفیق استقرا و تمثیل، روشی جدید پیشنهاد می‎کند. در این نوشتار، درابتدا شرح فارابی بر استقرای ارسطو آن‏چنان‏که در آنالوطیقای اول آمده، بررسی می‌شود. در مرحله‌ بعد نظر فارابی در کتاب القیاس می‌آید و سپس «نقله» که حاصل تلفیق تمثیل و استقراست، به عنوان راهکار پیشنهادی او برای حل مشکل استقرا معرفی می‌شود. در آثار حکما و منطق‌دانان مسلمان ممکن است این بحث، یعنی نقله در ذیل بحث تمثیل مطرح شده باشد؛ ولی به نظر می‌رسد این کار تحت تأثیر متکلمان صورت گرفته باشد. تکنیک نقله ازآنجاکه امکان گسترش علم را فراهم می‌سازد، بیشتر برای حل مشکل استقرا کارآمد است. در ادامه تجربه در آثار فارابی بررسی می‌شود و در آخر، پس از تحلیل نظر فارابی در خصوص قیاسی‎کردن استقرا به این نتیجه می‌رسیم که قیاس به دلیل داشتن تفاوت ماهوی با استقرا، ابزار مناسبی برای توجیه استقرا نیست و نقله نیز هرچند دانش عمیق‎تری در باب موضوع مورد نظر تولید می‌کند، همچنان در دست‎یافتن به یقین ناکام می‌ماند.
صفحات :
از صفحه 89 تا 112
رابطه ی عقل با ایده نزد فلوطین و مقایسه ی آن با نظر ملاصدرا درخصوص وحدت و کثرت عقل
نویسنده:
محمدرضا موحدی نجف آبادی، محمد حکاک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلوطین دمیورژ را عقل به شمار می‌آورد و صور افلاطونی را به درون عقل می‌برد و در عین حال، هر صورت را نه اندیشه‌ای وابسته به عقل، بلکه عقلی می‌پندارد که با اندیشیدن به خود، به همۀ صور می‌اندیشد و بدین‌ترتیب با کل اقنوم عقل عینیت می‌یابد. این نظریه که به «نظریۀ درون بودگی» مشهور است، از مشخصات بارز فلسفۀ فلوطین و یکی از بحث‌انگیزترین مسائل در حیطۀ فلسفه‌های نوافلاطونی است. این نظریه تا حدی در اثولوجیا انعکاس یافته و از منابع ملاصدرا برای واحد و کثیر انگاشتن عقل به عنوان صادر اول است. در این مقاله، پس از تبیین نظریۀ فلوطین و زمینه‌های آن، به آرای ملاصدرا دربارۀ وجوه وحدت و کثرت عقل و تأثیرپذیری او از اثولوجیا -در کنار آیات و احادیث- می‌پردازیم.
صفحات :
از صفحه 65 تا 82
استقرا در سیر تحول فکری راسل
نویسنده:
زهرا اسماعیلی ، محمد حکاک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فلسفه راسل را می‌توان به دو دوره مجزا تفکیک کرد. در دوره اول او تحت تأثیر فلاسفه پیش از خود سعی در حفظ مبناگرایی دارد و لی در دوره دوم تلاش می‌کند این مبناگرایی را به حداقل برساند. او در آثار اولیه‌اش استقرا را به دلیل بداهت ذاتی و کاربرد وسیع آن در زندگی می پذیرد و استنتاجهای استقرایی را احتمالی و نه قطعی می‌داند. اما در دوره دوم همانند یک تجربه‌گرای محض از تحلیل پدیده‌های تجربی، اصولی را استنتاج می کند که اصول موضوعه علوم تجربی هستند. این اصول، ماهیت فرا منطقی دارند و جالب اینجاست که استقرا در زمره این اصول نیست. در واقع در نظر راسل ، علم وحتی فهم عادی که از طریق استنتاج نابرهانی حاصل می شود محتاج این اصول هستند. در این مقاله ما به دنبال شناخت دیدگاه راسل در باب استقرا هستیم لذا به تفصیل آنرا در دو دوره مجزا بررسی می‌کنیم. در دوره اول علاوه بر بیان دیدگاه راسل، به عنوان نمونه یکی از اثباتهای احتمالاتی ارائه شده برای آن خواهد آمد و در دوره دوم، علاوه بر بیان دلایل تغییر در نگرش او و تبیین دیدگاه جدیدش، اصول فرامنطقی حاکم بر استنتاج نابرهانی به همراه برخی ویژگیهای آنها ارائه می‌شود و در آخر، هرچند به اجمال به نقدهایی که به آن وارد شده، اشاره می‌شود.
صفحات :
از صفحه 1 تا 24
  • تعداد رکورد ها : 48