جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 48
برهان صدیقین به تقریر ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمد حکاک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
از جمله برهان های اقامه شده بر وجود خدا برهان صدیقین است. امتیاز این برهان بر سایر برهان ها آن است که در آن از هیچ یک از مخلوقات خدا برای اثبات وجود خدا استفاده نشده است. تقریر ملاصدرا و تقریر علامه طباطبایی دو تقریر از این برهان است. در این مقاله نشان داده شده است که این دو تقریر، برخلاف تفاوت ظاهری و برخلاف تلقی مشهور، در اصل تفاوتی ندارند و هر دو، بعد از قبول اصالت وجود، چیزی جز تامل در حقیقت وجود، که وجودش به ضرورت ازلی موجود و بنابراین واجب الوجود است، نیستند. در ضمن، در مقاله نشان داده شده است که تقریر علامه طباطبایی مبتنی بر اصالت وجود است، نه اصالت واقعیت. هم چنین، هیچ کدام از دو تقریر، در واقع، برهان نیست (چون در آن ها حد وسطی وجود ندارد). برهان صدیقین صرفا بیانی است از بداهت وجود خدا.
صفحات :
از صفحه 65 تا 83
مغالطات عقل محض در نظر کانت
نویسنده:
سید محمد حکاک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
در نظر کانت، معرفت مشتمل بر ماده‌ای و صورتی است. ماده‌ی آن از طریق حس به دست می آید و صورت را، ما در دو مرحله ادراک حسی و فهم بدان می‌بخشیم: درمرحله ادراک حسی، مکان و زمان را، و در مرحله فهم دوازده مقوله را. و آنچه از این رهگذر می شناسیم، پدیدار است نه شیء فی نفسه. اما عقل ما به اقتضای طبیعت خود، پا را از حوزه‌ی پدیدار بیرون می‌نهد و تصوراتی را می سازد که در واقع توهّمند. یکی از این تصورات، تصور نفس است. عقل می‌خواهد با چهار استدلال مغالطی، چهار مطلب را در خصوص نفس اثبات کند: جوهریت، بساطت، شخصیت و تمایزش از ماده (نفس وجودی یقینی دارد و ماده وجودی مشکوک). ریشه‌ی همه این مغالطات این است که «من می اندیشم» یا «من» که در نظر کانت یک شرط پیشینی و صوری شناخت است، یکی شیء عینی و یک متعلق معرفت شناخته می‌شود. در ضمن کانت در مغالطه‌ی چهارم با طرح نظریه ایده آلیسم استعلایی به مخالفت با ایده‌آلیسم به معنی متعارف آن می‌پردازد و تصورات موجود در ذهن را به معنی خاصی بیرونی می‌داند.
صفحات :
از صفحه 143 تا 159
تجربه دینی
عنوان :
نویسنده:
سید محمد حکاک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پردیس فارابی دانشگاه تهران,
چکیده :
تجریه دینی یکی از مصطلحات جدید غربیان در حوزه دین پژوهی است مراد آنان از این اصطلاح در عین اختلافی که درتفسیر آن دارند اتصال آدمی با امر قدسی است این اصطلاح در متون اسلامی نیامده است هرچند در کتاب های عرفانی اصطلاح نزدیک به آن موجود است در این مقاله اصطلاح تجربه دینی به معنایی اعم از آن چه مقصود غربیان است به کار رفته است به گونه ای که در برگیرنده تجریه عرفانی و تجریه فلسفی می پردازد و بعد از آن تجربه دینی را به منزله طیفی گسترده از شناخت عقلی قلبی و فطری از خدا تا شناخت عمیق فلسفی و معرفت وگرایش عرفانی و از آن ها بالاتر تا مرحه نبوت و دریافت وحی مورد بحث قرار می دهد .
صفحات :
از صفحه 151 تا 162
عرفان و سیاست
نویسنده:
محمد حکاک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عرفان‌ یعنی‌ خداشناسی‌ از راه‌ دل‌ و خداپرستی‌ از روی‌ محبت‌ و سیاست‌ یعنی‌ علم‌ و عمل‌ رسیدن‌ به‌ حکومت‌ و حفظ‌ آن. و حکومت‌ هم‌ عبارت‌ است‌ از تدبیر اجتماع. این‌ دو، اگرچه‌ در نظر اول‌ با یک‌دیگر بی‌ارتباط‌ می‌نمایند، در واقع‌ با هم‌ نسبت‌ دارند و بر هم‌ تأثیر می‌نهند. این‌ تأثیر در بعضی‌ جهات‌ متقابل، و در برخی‌ دیگر یک‌طرفه، و نیز هم‌ مثبت‌ و هم‌ منفی‌ است. و همة‌ این‌ها در این‌ مقاله‌ در سه‌ نسبت‌ حفاظت، تکمیل‌کنندگی‌ و بازدارندگی، جمع‌ و مورد بحث‌ واقع‌ شده‌ است.
خودآئینی در فلسفه اخلاق کانت
نویسنده:
فاطمه پوردوست محمد تراتانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کانت فیلسوف بزرگ مغرب زمین که در تحول فلسفه‌ی غرب سهم به سزایی داشته ، دارای آراء بسیار مهم و متفاوتی در زمینه‌ی عقل چه در حوزه‌ی نظری و چه در حوزه‌ی عملی است که می‌توان آن-ها را از بارزترین آرائی دانست که تا به حال در میان فیلسوفان مطرح شده است . فلسفه‌ی کانت به نوعی نشانگر کوششی است که عقل آدمی ‌برای شناسایی محدودیت‌های خویش در دو حوزه‌ی نام برده به کار می‌گیرد . فلسفه‌ی عملی کانت در مجموع شامل فلسفه‌ی اخلاق ، فلسفه‌ی حقوق ، انسان‌شناسی و فلسفه‌ی تاریخ است ، که کانت تمام این مضامین را در یک وحدت تألیفی گردآورده است . مفهوم خودآئینی و خودمختاری انسان مرکز ثقل این وحدت تألیفی را تشکیل می‌دهد و گوهر این مرکز ثقل ( خودآئینی ) عبارت است از مقام و شأن قانونگذاری که صرفاً مختص عقل بوده و نه هیچ چیز دیگر. عقل به اعتبار شأن عملی‌اش پایه‌ی اخلاق است و اخلاق عبارت است از انطباق رفتار با قانون عامِ کلیِ اراده‌ای که آزاد و خودآئین است . و شاید بهتر باشد بگوئیم که تمامی فلسفه‌ی اخلاق کانت مبتنی بر حضور خودآئین انسان در این جهان است و بس ، و همین خودآئینی محور اصلی تمام فلسفه‌ی اخلاق کانت است .
بررسی تطبیقی نظریه مطابقت در حکمت متعالیه و فلسفه راسل
نویسنده:
مهدی اکبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه مطابقت صدق از قدیمی‌ترین نظریه‌ها در بررسی ملاک صدق گزاره‌ها و شناسایی حقیقت است که صدق گزاره را به مطابقت مدلول قضیه با محکی آن (واقع) می‌داند. انتقادات متعددی از سوی شکاکان، نسبی‌گرایان، ایده‌آلیستها و عملگرایان و سایر معرفت شناسان از نظریه مطابقت ارائه شده و نظریات بدیلی به عنوان رقیب نظریه مطابقت صدق مطرح شده است از جمله نظریه تلائم که بیشتر از سوی فیلسوفان ایده‌آلیست مطرح شده است، نظریه عملگرایی صدق که از سوی فیلسوفان عملگرا مطرح شده و نظریه کاهشگرا و ... که البته خود خالی از اشکال نیستند. ملاصدرا و سایر متفکران حکمت متعالیه از جمله علامه طباطبایی و شهید مطهری بر اساس مبانی رئالیستی، ضمن دفاع از نظریه مطابقت صدق تقریر جدیدی را از آن ارائه می‌دهند که مبتنی بر اصول اساسی این مکتب از جمله اصالت وجود، وجود ذهنی، مسبوقیت علم حضوری بر علم حصولی، تعریف واقع به عنوان نفس‌الامر، تبیین نحوه حصول علم - که آنرا امری انشایی از ناحیه نفس دانسته و رابطه میان عالم و معلوم را رابطه ای وجودی و نسبتی اشراقی می‌داند- است.راسل نیز به عنوان فیلسوفی رئالیست که در سنت فلسفه تحلیلی انگلستان جای می‌گیرد بر اساس مبانی منتخب فلسفه خود از جمله نظریه اتمیسم منطقی، نظریه توصیفات، زبان بنیادین و سلسه مراتب زبان و ...ضمن معرفی نظریه مطابقت صدق به عنوان نظریه منتخب خود انتقادات سختی از نظریه تلائم و نظریه پراگماتیستی صدق ارائه می‌کند.موضوع مهمی که بین فلسفه راسل و حکمت متعالیه زمینه ارائه بحثی تطبیقی را فراهم می‌سازد، رئالیسم معرفت شناختی و مبناگرایی هردو فیلسوف در اعتقاد به اصول بدیهی عقلی در دفاع از نظریه مطابقت است. از جمله مشابهت های مبنایی این دو دیدگاه انتخاب قضیه یا باور به عنوان واحد مبنایی صدق وکذب است و یکی از مهمترین اشتراکات این دو دیدگاه تمایز نهادن میان ملاک و معیار صدق است که تصور دقیق این موضوع می‌تواند پاسخگوی برخی از انتقادات مطرح شده بر نظریه صدق باشد. از این منظر مطابقت قضیه با واقع، تنها ملاک صدق است و این امری تحلیلی است اما برای ارزیابی و سنجش قضایایی که مصادیق نظریه مطابقت هستند، می توان از معیارهایی چون تلائم استفاده کرد.
تحول مفهوم جوهر در فلسفه تجربی (لاک، بارکلی، هیوم)
نویسنده:
فاطمه فرقدان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جوهر به عنوان ذات و واقعیت اشیا جهان، همیشه مورد توجه متفکران بشری قرار گرفته است. از زمان اولین حکمای یونانی نظیر طالس، آناکسیمنس و هراکلیتس، جوهر مورد توجه بشر قرار می‌گیرد و هر کدام از آنها به بررسی جوهر پرداخته تا ارسطو، دکارت و اسپینوزا هر کدام تعریف خاصی از جوهر ارائه می‌کنند. جوهر از نظر لاک به عنوان حامل و زیر نهاد همه کیفیات و اعراض است. در حقیقت، لاک جوهر را حامل و نگاه‌دار اعراض و کیفیات می‌داند و در ادامه بیان می‌کند که ما هیچ شناختی از این جوهر نداریم و فقط آن را به عنوان حامل و نگاه‌دار اعراض و کیفیات می‌دانیم. بعد از لاک، بارکلی به عنوان دومین فیلسوف اصالت تجربه، به بررسی جوهر می‌پردازد. به عقیده بارکلی، ما هیچ شناختی نمی‌توانیم از این جوهر مفروض لاک داشته باشیم. بنابراین او به دلیل این که این جوهر برای ما ناشناخته است، به انکار جوهر مادی می‌پردازد. بارکلی بعد از انکار جوهر مادی، اصالت را به جوهر ذهن یا روح داده و معتقد است که بعد از انکار جوهر مادی تنها چیزی که باقی می‌ماند، ادراکات و تصورات است و جهان من، جهان ادراکات و تصورات است. بنابراین او به بررسی محوری‌ترین موضوع فلسفه‌اش، یعنی "وجود چیزهای محسوس عبارت از مدرَک شدن است"، می‌پردازد. از نظر او، اگر چیزی مدرَک واقع نگردد، معنایی ندارد. از نظر بارکلی، تمام اشیا محکوم به مدرَک واقع شدن هستند و اگر شیئی بدون این که مدرَک واقع گردد، موجود شود، وجودش بی معنا خواهد بود. بنابراین در فلسفه بارکلی دو قسم موجود وجود دارد؛ اشیای محسوس و ذهن. وجود اشیای محسوس، مدرَک شدن است و وجود ذهن، مدرِک بودن است. بنابراین اشیا محسوس همیشه قائم به جوهر ذهن‌اند. از نظر بارکلی هر چیزی که در جهان است، یا مورد ادراک من قرار می‌گیرد و یا ذهن دیگری هست که آن را ادراک می‌کند و اگر ذهن دیگری نباشد، خدا هست که آن را ادراک می‌کند. بنابراین مشخص است که بارکلی مانند لاک جوهر را اسطقسی نا معلوم نمی‌داند، بلکه با انکار جوهر مادی و اصالت دادن به جوهر روح، به اثبات وجود خدا به عنوان خالق تمام تصورات می‌پردازد. بعد از بارکلی، هیوم به عنوان آخرین نماینده فلسفه اصالت تجربه، تلاش می‌کند تبیین متفاوتی از بقیه ارائه دهد. بنابراین هیوم به بررسی تصور جوهر می‌پردازد؛ اما با ملاک خودش، یعنی مسبوقیت تمامی تصورات ما به انطباعات. او تلاش می‌کند در بحث از جوهر به همین شیوه عمل کند. لذا در بحث از جوهر جسمانی، تلاش می‌کند بیان کند که تصور جوهر از کدام یک از انطباعات به دست آمده است و چون می‌بیند که جوهر از طریق هیچ انطباعی به دست نیامده، به انکار جوهر جسمانی می‌پردازد و در بحث از جوهر نفسانی نیز همین شیوه را به صورت مفصل‌تری ادامه داده و در نهایت نتیجه می‌گیرد که تصور جوهر از طریق هیچ انطباعی به دست نیامده، بنابراین موهوم است. علت این تصور موهوم در نظر هیوم قوه متخیله است.
به وحدت رساندن تضادها در انسان متعالی در سیره علوی
نویسنده:
معصومه مرتضوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
شناسایی و شناساندن شخصیت امیرمومنان علی (ع) به عنوان انسان کامل و الگویی برای کارگزاران و عامه مردم جزء ضرورت های عصر حاضر است؛ زیرا انسان ها برای دست یابی به کمال، به الگو نیاز دارند تا به صورت آگاهانه با آن همانند سازی کنند.اسلام زیباترین و کامل ترین تعالیم را برای پرورش انسان کامل ارائه می دهد و در کنار این معارف و قوانین، الگوهای عملی نیز به بشریت عرضه می دارد. پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) اسوه ها و الگوهای کامل انسانیت هستند که صفات متضاد در وجود مقدس آن ها به وحدت رسیده است. حضرت امیرمومنان علی (ع) از آن نظر یک الگوی کامل است که معصوم است، دست پرورده وحی و رسالت است و توانست که به همه امیال و غرایز خدادادی پاسخ متناسب بدهد، بعضی را کنترل و قانونمند و برخی دیگر را به رشد نهایی برساند، مادیات را در کنار معنویات هدفدار کند، جسم و جان را دوشادوش هم به کمال رساند. در تمامی جوانب و ارزشهای انسانی به رشد و کمال نهایی دسترسی پیدا کند، جامع اضداد باشد و غرایز گوناگون را با اهداف الهی، قانونمند و هدفدار سازد، از هر غریزه‌ای در جایگاه اصلی خویش بهره جوید و در همه صفات ارزنده الهی گوی سبقت را از همگان بر باید.کلید واژه ها : انسان، کمال، تضاد، وجود چند ساحتی.
فلسفه‌ی اخلاق در اگزیستانسیالیسم سارتر
نویسنده:
حسین کاظمی یزدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ژان پل سارتر یکی از بزرگ‌ترین و مشهورترین فلاسفه‌ی قرن بیستم بود. بزرگی این فیلسوف معلول دو کتاب فلسفی مهم او یعنی هستی و نیستیونقد خرد دیالکتیکی است، اما شهرت وی کم‌تر ارتباطی با فیلسوف بودن‌اش دارد. سارتر علاوه بر این‌که نویسنده‌ای در حوزه‌ی فلسفه بود، رمان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس، منتقد ادبی، مبارز سیاسی و منتقدی سیاسی- اجتماعی نیز بود؛ و البته دلیل شهرت وی همین موارد دسته‌ی دوم است. این شهرت، بزرگی او را در جهان، و البته در ایران، تحت‌الشعاع خود قرار داده است. شاید کم‌تر کسی در ایران باشد که اهل مطالعه (به‌ویژه در حوزه‌ی علوم انسانی) بوده اما با نام سارتر بیگانه باشد؛ این در حالی است که فلاسفه اغلب در میان اهل فن مشهورند و حتا گاهی نام‌شان هم به گوش دیگران نرسیده است. این مسئله یکی از دلایل بدفهمی سارتر در ایران است، چراکه او اغلب بیش از آن‌که فیلسوف به حساب بیاید، ادیب (به‌ویژه نمایش‌نامه‌نویس) و مبارز سیاسی به حساب می‌آید. دومین دلیل بدفهمی سارتر اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر است؛ البته در این مورد، این بدفهمی مربوط به بازه‌ی کوچک‌تری از افراد است؛ یعنی افرادی که اطلاعات اندکی درباره‌ی سارتر دارند و اغلب این کتاب را چکیده‌ی آرا و افکار فلسفی او تلقی می‌کنند. اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر سال‌ها پیش به زبان فارسی و پیش و پس از آن بارها به زبان انگلیسی ترجمه شده است. سارتر در این کتاب ادعا می‌کند که در پی دفاع از فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم است. او در این‌جا اعتقاد دارد، بدبینی‌ای که از اگزیستانسیالیسم وهستی و نیستی دریافت شده است، بدفهمی‌ای بیش نیست. طبق ادعای سارتر، این سخن‌رانی خلاصه‌یی از هستی و نیستی است، درحالی‌که به‌واقع این‌چنین نیست.بسیاری از کسانی‌ که ادعای شناخت سارتر به‌عنوان یک فیلسوف را دارند، شناخت‌شان معطوف به همیناگزیستانسیالیسم و اصالت بشر است. البته آنان در این میان تقصیر چندانی ندارند چراکه سارتر خود با بیان این‌که این کتاب-سخن‌رانی چکیده‌ی فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم است آن‌ها را گمراه کرده است. اما با مطالعه‌ی اجمالی هستی و نیستی (و حتا تفسیرهای آن) در می‌یابیم که این کتاب-سخن‌رانی تفاوت‌های بنیادینی با هستی و نیستی و درواقع با اگزیستانسیالیسم دارد. البته خود سارتر هم بعدها به این مسئله اعتراف و از چاپ و انتشار آن در چنین سطح وسیعی اظهار ناراحتی کرد.از دیگر سو این اثر به‌عنوان کتاب اخلاقی سارتر نیز مشهور شده است و اغلب به ‌غلط پنداشته می‌شود که کل اخلاقِ اگزیستانسیالیستی سارتر در این کتاب مستتر است و بنابراین از آن به‌عنوان کتاب اخلاقِ اگزیستانسیالیستی سارتر یاد می‌شود. هم‌چنین یکی از دلایل شهرت و گسترش این کتاب، آسانی و همه‌فهمی آن است. از آن‌جا که این کتاب یک سخن‌رانی است، فاقد پیچیدگیهستی و نیستی بوده و برای افرادی که می‌پندارند معرفت بدون تحمل سختی قابل وصول است، بهترین وسیله برای فهم (البته سطحی) اندیشه‌ی سارتر است. در این پایان‌نامه به دلایل مطرح شده، اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر محور کار درنظر گرفته شده است. هم‌چنین این پایان‌نامه درصدد است تا به این وسیله نظریه‌ی اخلاقِ اگزیستانسیالیستی سارتر را (البته اگر بتوان عنوان نظریه را شایسته دانست) مورد بررسی قرار دهد.اولین پرسشی که احتمالاً به ذهن خواننده خطور می‌کند این است که این کتاب اثری در میانه‌ی زندگی فکری سارتر است و بنابراین مبنا قرار دادن آن، احتمالاً تنها دربردارنده‌ی خود این اثر و آثار پیش از آن است؛ درحالی‌که سارتر سال‌ها بعد از این اثر زندگی کرده و کتاب بزرگی مثل نقد خرد دیالکتیکی را در این دوران نوشته است. برای پاسخ به این پرسش نیازمند توضیح مختصری درباره‌ی زندگی فکری سارتر هستیم.سارتر از جمله فیلسوفانی است که در طول زندگی فکری‌اش بیش از یک نظریه‌ی جامع را بسط داده است. به دیگر سخن او در مرحله‌ای از زندگی فکری‌اش دچار چرخشی کلی شده است و این چرخش، چرخش او از اگزیستانسیالیسم به مارکسیسم است. بنابراین هرچند که او اگزیستانسیالیستی تمام‌عیار بود، اما این صفت تنها در دوره‌ای خاص از زندگی‌اش به او اطلاق می‌شود. سارتر نویسنده‌ای پرکار بود که در طول زندگی فکری‌اش دو اثر فلسفی مهم یعنی هستی و نیستی ونقد خرد دیالکتیکی را برجای نهاد؛ اما او تنها در محدوده‌ی کتاب اول‌اش یک اگزیستانسیالیست بود و در دوران نگارش کتاب دوم، یک مارکسیست به حساب می‌آمد. اتفاقاً شهرت سارتر به‌عنوان نمایش‌نامه‌نویس، منتقد ادبی و مبارز در این دوره به‌وجود آمد. چرخش در اندیشه‌ی سارتر در سال 1957 و از مقاله‌ی «مسئله‌ی روش» آغاز شد که درواقع مقدمه‌یی بر نقد خرد دیالکتیکی بود. سارتر در این مقاله بیان می‌کند که اگزیستانسیالیسم نه‌تنها یک فلسفه نیست بلکه تنها ایدئولوژی‌ای است که زیر بال و پر فلسفه‌ی حاکم زمان خود، یعنی مارکسیسم، رشد می‌کند.با توجه به عنوان این پایان‌نامه، بخش دوم زندگی فکری سارتر مورد توجه قرار نمی‌گیرد. آن‌چه در این‌جا مورد بررسی قرار خواهد گرفت، نظریات اخلاقی سارتر در حوزه‌یهستی و نیستی است؛ اما دلیل محوریت اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر این است که از آن هم‌چون وسیله‌ای برای فهم بهتر نظریات اخلاقی-اگزیستانسیالیستی سارتر استفاده شود. از آن‌جا که اگزیستانسیالیسم در عنوان این کتاب وجود دارد و از سویی دیگر سارتر خود در این‌جا بیان کرده است که این کتاب خلاصه‌ای از هستی و نیستی است (هرچند که بسیار با آن متفاوت است) محوریت این کتاب در این پایان‌نامه به معنی بررسی و مقایسه‌ی آن با اگزیستانسیالیسم مطرح شده در هستی و نیستی و نشان دادن تفاوت‌ها و شباهت‌های آن‌ است. در انتها باید به مشکلی که در بررسی و مطالعه‌ی کل فیلسوفان اگزیستانسیالیست و به‌ویژه سارتر وجود دارد اشاره شود و آن این است که اساساً امکان خط‌کشی واضح میان مفاهیم مطرح شده در اندیشه‌ی این فیلسوفان وجود ندارد؛ چراکه همه‌ی آن‌ها و به ویژه سارتر مخالف ایجاد یک نظام کلی فلسفی‌اند. بنابراین برای بررسی نظریه‌ی اخلاقی در اندیشه‌ی سارتر یا به بیانی بهتر اخلاق در اندیشه‌ی سارتر نیازمند مقدمه‌ای طولانی هستیم که این مقدمه خود توصیف برخی از مولفه‌های اساسی در اندیشه‌ی اوست. پیوند این مولفه‌ها با اندیشه‌ی سارتر به‌گونه‌ای است که برای بررسی هر مسئله‌ای در اندیشه‌ی وی، نیازمند بررسی تمام (یا دست‌کم برخی از) آن مولفه‌ها هستیم.فصل اول این پایان‌نامه به بررسی این مولفه‌ها اختصاص یافته است. در فصل دوم مسئله‌ی اخلاق در اندیشه‌ی دوره‌ی اول فکری سارتر بررسی می‌شود و در نهایت در فصل سوم به تفسیراگزیستانسیالیسم و اصالت بشر و هم‌چنین به بررسی نقاط تشابه و تفاوت آن کتاب با مسائل مطرح شده درهستی و نیستی پرداخته می‌شود.در پایان، ضمن قدردانی از اساتید محترم راهنما و مشاور جای آن دارد تا تشکری ویژه از جناب آقای دکتر بابک احمدی، به دلیل راهنمایی‌های موثرشان داشته باشم.
تظریه معرفت در فلسفه لاک
نویسنده:
عید الرضا رمضان نیای ارباستان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
  • تعداد رکورد ها : 48