جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
واکاوی و مقایسه مفاهیم آزادی، مشروعیت و استبداد در اندیشه سیاسی جان لاک و میرزای نائینی
نویسنده:
مسلم بهزادیان؛ استاد راهنما: عبدالله نصری؛ استاد مشاور: محمدرضا اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
در نوشتار حاضر سه مفهوم آزادی، مشروعیت و استبداد در اندیشه سیاسی جان لاک و میرزای نائینی تببین و مقایسه شده است و بیان گردیده که آزادی انسان‌ها در نظر لاک به معنای رهایی از هر قدرت برتر زمینی و از برابری‌شان ناشی می‌شود و این خداوند است که آن‌ها را برابر آفریده است. مشروعیت حکومت در نظر لاک مستخرج از وضع طبیعی است و براساس رضایت مردم در ورود به جامعه مدنی و اعتماد آن‌ها به یک شکل از حکومت بنا می‌شود؛ همچین هرگاه حکومت بر خلاف اعتماد مردم و فراتر از حدود قانون عمل کند استبداد روی داده است. نائینی آزادی آدمیان را خدادادی و به معنای رهایی از بندگی و بردگی دیگران تعریف می‌کند. او حکومت را از امور حسبی و امور حسبی را از جمله مصادیق نیابت فقهای عصر غیبت می‌داند؛ در عین حال نائینی تاکید می‌کند که تحقق همه‌ی چزهایی که وجود یک حکومت را ضروری می‌گرداند، منوط به قیام حکومت به‌ وسیله نوع مردم است و الا آن مُلک و مملکت رو به نابودی خواهد رفت. در نظر نائینی استبداد زمانی روی می‌دهد که متصدیان حکومت نه امین مردم که مالک آن‌ها باشند و ملت و مملکت را بسان مملوک خود در نظر آورند. نائینی تصریح می‌کند که مقام فاعلیت مایشاء، حاکمیت مایرید و عدم مسئولیت عمّا یفعل مخصوص خداوند است و هرکس که چنین ادعایی را مطرح کند و یا از کسی بپذیرد، مشرک است. در بخش مقایسه مفهوم آزادی بیان می‌شود که لاک و نائینی در معنای آزادی و چرایی و اهمیت دارای اشتراکات فراوان هستند؛ همچنین در بحث مقایسه مفهوم مشروعیت، توضیح داده می‌شود که چگونه نائینی در زمان غیبت معصوم به نظریات لاک نزدیک می‌گردد و بر عناصر زمینی همچون قانون اساسی و مجلس نظر می‌کند؛ اگرچه از مبنای فقهی/ الهیاتی خود فاصله نمی‌گیرد. در بخش مقایسه مفهوم استبداد نیز مشخص می‌شود که هر دو متفکر قدرت مطلق، تحمیل حکمرانی بر مردم، تجاوز از حدود قانون و وظایف حکمرانی را استبداد می‌دانند و مستبدین را مدعی الوهیت و پذیرفتن استبداد را نوعی شرک به خداوند در نظر می‌گیرند.
تحلیل و بررسی حجیت معرفت‌ شناختی وحی
نویسنده:
رضا نقوی؛ استاد راهنما: محمدرضا اسدی؛ استاد مشاور: علی اکبر احمدی افرمجانی، مهدی اخوان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
این رساله به بررسی حجیّت معرفت‌شناختی وحی از منظر معرفت‌شناسیِ تحلیلی معاصر، خصوصا معرفت‌شناسیِ گواهی، می‌پردازد. بنابر نتایج فصل نخست، توجیه مقوله‌ای ذومراتب است که با لحاظ معیارهای درون‌گرایانه و برون‌گرایانه تکوین می‌یابد. از این رو در بحث از شروط اعتبار گواهی نیز دیدگاه ترکیبی جنیفر لکی با برخی ملاحظات تقویت می‌شود. بنابر دیدگاه لکی، ابتناء باور بر گواهیِ گوینده، وثاقت گوینده، وثاقت شنونده، مدلّل بودنِ وثاقت گوینده برای شنونده، مناسب بودن محیط دریافت گواهی و فقدان ناقض علیه سخنِ گوینده، شش شرط لازم برای «تعبّد موجّه» هستند. در فصل دوم ضمن بحث از مدلهای وحی، شش مدل عمده در باب وحی طرح و بررسی می‌گردند که عبارتند از «مدل علّی»، «وحی به مثابه تجربه دینی»، «وحی به مثابه بصیرت نوین»، «وحی به مثابه تاریخ»، «وحی به مثابه حضور دیالکتیکی» و «وحی به مثابه گواهی». مدل گواهی مدلی است که با لحاظ معیارهای درون‌ وحی‌ای و برون وحی‌ای تقویت می‌شود. در فصل سوم عقلانیتِ تعبّد به گواهی‌های قرآنی بر اساس شروط لکی ارزیابی می‌شود. نتیجۀ نهایی رساله این است که عقلانیت یا عدم عقلانیتِ تعبّد به گواهی‌های قرآنی امری نسبی است و نه مطلق. زیرا هر شخصی در صورتی می‌تواند به نحو کاملا موجّهی به هر فقره از آیات قرآن تعبّد بورزد که شروط شش گانۀ مذکور در تعبّد وی به آن فقره محرز باشد؛ در حالیکه احراز این شش شرط نسبت به افراد مختلف و نسبت به آیات مختلف متفاوت است و لذا همگان نمی‌توانند در سطح یکسانی به کلّ آیات قرآن تعبّد بورزند.
نقد و بررسی صور الحاد مدرن (با تأکید بر نقد دیدگاه های داوکینز و فلو)
نویسنده:
محدثه سادات دهنوی؛ استاد راهنما: حسین کلباسی اشتری؛ استاد مشاور: محمدرضا اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مفهوم الحاد از نظر تاریخی در فضای تفکر دینی غربی پرورش یافته است. از آن جا که مفهوم خدا در غرب در معانی مختلفی اراده می شود، معنا و مفهوم متفاوتی از الحاد وجود دارد. در فصل اول، ابتدا سعی بر ایضاح مفاهیم گوناگون الحاد شده و در ادامه، پیشینه ای تاریخی از آن به اختصار بیان شده است. در انتهای فصل، به تأثیر علم جدید و مدرنیته در ایجاد الحاد مدرن که عمدتاً ذیل الاهیات مسیحی شکل گرفته ، پرداخته شده است. در فصل دوم، آراء ریچارد داوکینز و آنتونی فلو به عنوان ملحدانی معاصر طرح و به نقد آن اشاره شده است. داوکینز بر مبنای نظریه ی تکامل داروین، نظریه ی تکامل ژن محور را مطرح می کند و بر این اساس، آفرینش را بی نیاز از علل فراطبیعی می داند. با بیان برخی نقدها روشن می شود که استدلال های داوکینز عمدتاً مصادره به مطلوب است و مغالطه های او نزد فیلسوفان، آشکار است. آنتونی فلو نیز با استمداد از اصل ابطال پذیری که در اصل برای تفکیک گزاره های علمی از شبه علمی به کار می رفت، گزاره های دینی را بی معنا دانسته و چالشی جدید میان خداباوران و ملحدان به وجود آورد. در قسمت نقد و بررسی، اِشکالات مبنایی فلو بیان می شود. در فصل سوم، به صور دیگری از الحاد مدرن پرداخته شده و نقدهای آن بیان شده است. در انتها نیز سعی بر بیان دلایلی شده که موجب شکل گیری و توسعه ی صور مذکور، در سنت مسحیت شده است. در این راستا به برخی چالش های الاهیات مسیحی و نیز شیوه ی برخورد کلیسا با علم جدید پرداخته شده است.
بررسی دیدگاههای دین‌ شناسی حکیمی (توحید، عقل، نبوت، امامت و معاد)
نویسنده:
مرضیه شهرابی فراهانی؛ استاد راهنما: محمدرضا اسدی؛ استاد مشاور: عبدالله نصری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
طبق این هدف، رساله در سه بخش اصلی تنظیم و تدوین گشته است .در بخش اول اصول فکری اندیشه‌ی حکیمی، روش دین‌شناسی و جایگاه عقل در دین‌شناسی را بیان نمودیم .در بخش دوم به گزارش نظرات ایشان در مورد پنج اصل اساسی دین پرداخته و در بخش سوم نظرات و دیدگاه‌های ایشان پیرامون روش تفکیکی در برخورد با آموزه‌های دینی و پیامدهای این روش را بررسی و نقد نمودیم .لازم به ذکر است در بخش سوم ملاحظاتی درباره‌ی آراء آقای حکیمی ارائه شده است، لذا نقدها کامل و جامع نبوده و از تکرار صرف نقدهای موجود پرهیز شده است.
دیدگاه علامه طباطبائی در باب معرفت نفس
نویسنده:
سمیرا مهرآور؛ استاد راهنما: محمدرضا اسدی؛ استاد مشاور: صدرالدین طاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
"معرفت نفس "از نظر علامه طباطبائی نزدیک ترین و بلکه یگانه طریق رسیدن به معرفت حقیقی و کمال مطلق است .وی معرفت حضوری و شهودی نفس را معرفتی حقیقی می داند و معتقد است معرفت حصولی انسان را به حقیقت نمی رساند .از نظر ایشان انسان برای نزدیک شدن و رسیدن به کمال حقیقی باید با کسب معرفت حضوری نسبت به نفس خویش که لازمه آن عدم توجه به غیر خدا و توجه محض و مطلق نسبت به خداوند است، از عالم ماده رهایی یابد و پس از گذر از عالم مثال و عالم عقل یعنی مراتب عالم که البته شناخت آنها برای شناخت مراتب نفس لازم است، در ذات حق تعالی فانی گردد.البته ایشان معتقدند که معرفت نفس باعث شناخت پروردگار می گردد یعنی در همان زمان که انسان نسبت به نفس خویش آگاهی می یابد در واقع به خداوند عالم می گردد چرا که او مخلوق خداوند است، و همین شناخت باعث درک رابطه اش با خداوند می گردد .رساله حاضر برمبنای روش کتابخانه ای به تو صیف و تحلیل نظرات علامه طباطبائی بر پایه استدلال پرداخته است
بررسی و نقد رویکرد پدیدارشناسانه هانری کربن به هنر اسلامی
نویسنده:
رحمان مرتضوی باباحیدری؛ استاد راهنما: امیر نصری؛ استاد مشاور: رضا‌ سلیمان حشمت، محمد رضا اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
کربن در مسیر طرح عام الهیات تطبیقی خود و با توسل به روش پدیدارشناسی می کوشد زبان اندیشه ایرانی را روزآمد کند؛ سرآغاز این تلاش، ترادف انگاری میان پدیدارشناسی و تأویل است؛ چیزی که امکان تطبیق‌های بعدی را برای کربن فراهم می‌سازد. او از همین شیوه و روش برای طرح‌افکنی نظریه خود پیرامون زیبایی‌شناسی اسلامی بهره می‌برد و تلاش می‌کند، عناصر و اجزای این زیبایی‌شناسی را به مدد سازوکارهای پدیدارشناسانه و تأویلی نشان دهد و از آن به‌عنوان نمونه‌ای عینی برای نشان دادن پدیدار امر دینی بهره ببرد. این رویه از سویی با تلاش‌های تطبیقی در عرصه زیبایی‌شناسی همراه بوده و از سوی دیگر بر یگانگی بنیادی انواع هنرهای باطنی تأکید داشته است.کربن در طرح‌واره خود از هنر اسلامی بر اصول بنیادینی، مثل مینوی و قدسی بودن آن تأکید می‌کند و نشان می‌دهد این هنر چگونه در تناظر تام با سایر ابعاد فرهنگ و تمدن اسلامی- ایرانی قرار گرفته است. بر این مبنا پرسش بنیادین ما در این هیئت سامان خواهد یافت که «رویکرد پدیدارشناسانه هانری کربن به هنر اسلامی چه امکانات و دستاوردهای دارد و چه نقدهایی متوجه آن است؟» پاسخ به این پرسش متضمن پاسخ به پرسش‌هایی در باب چیستی این رویکرد، نسبت آن با سنت پدیدارشناسی، مبادی نظریه کربن درباره هنر اسلامی و ... است که به تفاریق به آن‌ها پرداخته‌ایم.ما در این گفتار تلاش کرده‌ایم ابعاد و وجوه مختلف نظرگاه کربن به زیبایی‌شناسی و هنر اسلامی را در نسبت با رویکرد پدیدارشناسانه او بررسی کنیم و آنچه در ادامه خواهد آمد سیر از مبادی و بنیادهای زیبایی‌شناسی کربنی به‌سوی مسائل اصلی و اساسی زیبایی‌شناسی اسلامی خواهد بود. کاری که با تکیه بر مطالعه آثار کربن و همراه با رویکردی تطبیقی در بررسی نقد آن‌ها انجام پذیرفته است.
ماهیت ایمان از دیدگاه جوادی آملی و پل تیلیش
نویسنده:
معصومه رحیمی؛ استاد راهنما: محمدرضا اسدی؛ استاد مشاور: هدایت علوی تبار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مفهوم ایمان، یکی از محوری‌ترین مفاهیم در حوزه دین و تفکر به حساب می‌آید. به گونه‌ایی که نادیده گرفتن نقش بنیادین آن در شکل گیری باور دینی غیر ممکن است. فهم ماهیت ایمان چه در حوزه‌ی اسلام و چه در حوزه‌ی مسیحیت از دیرباز مورد توجه قرار داشته است و نظرات گوناگونی در باب آن ارائه شده است. مقایسه و تطبیق این دیدگاهها و بررسی آن‌ها می‌تواند به روشنگری در باب ایمان کمک کند. در این جستار ماهیت ایمان از دیدگاه آقای جوادی آملی، از حوزه ی اسلامی و پل تیلیش از حوزه ی مسیحیت بررسی و مقایسه می‌شود. آقای جوادی آملی ایمان را از سنخ اعتقاد و باور قلبی می‌داند که از هر گونه شک و ریبی در امان باشد و عمل به لوازم آن ضروری است. ایمان به اعتقاد وی مبتنی بر علم حصولی و علم حضوری می‌باشد. در حالیکه تیلیش، ایمان را از سنخ اعتقاد و باور نمی‌داند. او تعبیر جالبی از ایمان دارد. ایمان به اعتقاد او دلبستگی نهایی انسان به نامتناهی می‌باشد. این دلبستگی همواره قرین با «شک» است. به اعتقاد تیلیش آنچه که موجب پذیرش شک در ایمان می‌شود وجود عنصر «شجاعت» است که خود از لوازم ایمان پویا است. بنابراین طبق دیدگاه آقای جوادی آملی، ایمان از سنخ «باور» متمکن در قلب و یک عمل قلبی خواهد بود در صورتیکه به اعتقاد تیلیش، ایمان محوری ترین عمل ذهن است. هر دو فیلسوف میان ایمان و عقل تعارضی قائل نیستند و به اعتقاد هر دو، متعلق ایمان امری عینی و خارجی است. آقای جوادی آملی، ایمان را در آغاز امری غیر ارادی و در ادامه کاملا ارادی می‌دانند ولی تیلیش، قائل به ارادی بودن ایمان در آغاز و غیرارادی بودن آن در نهایت است.
بررسی نسبت عقل و دین در موضوع حقوق شرعی و عرفی از منظر نائینی و نوری
نویسنده:
هادی قره شیخ بیات؛ استاد راهنما: محمدرضا اسدی؛ استاد مشاور: علی پورمحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
نائینی را می‌توان در مساله مشروطیت در نقطه مقابل نوری دانست. اگرچه هر دو جزء دسته شریعت‌گرایان محسوب می‌شوند اما نائینی در این سوی طیف و نوری در سوی دیگر طیف قرار دارد. نوری میانه‌ای با قانون‌گذاری بشری ندارد و تلاش می‌کند جز تشریعات و منصوصات وحیانی و روایی را به عنوان قانون رسمی و عام نپذیرد. برای نوری، حفظ خلوص رسمی شریعت از شائبه دخالت هر امر غیر وحیانی، معیار مخالفت او با نظام حقوقی جدید و به تبع، نظام سیاسی مشروطه است. او برای مخالفت با قانون‌گذاری عقلی بر تنافی آن با "خاتمیت"، "کمال دین" ، "ضرورت نبوت" و "نقصانِ عقلِ آدمی" تاکید کرده است. نوری به تفصیل بیان میکند که نمیتوان همزمان به خاتمیت و کمالِ دین و ضرورتِ نبوت قائل بود و به سراغ نظامِ حقوقیِ عرفی و عُقلایی رفت. او با تحلیل مبانی کلامی و فقهی تشیع، وجه مخالفتِ قانونگذاریِ عرفی و عَقلی را با هر یک از موارد پیش گفته بیان می‌کند. اشکالاتی بر رویکرد نوری نیز وارد است که اهم آنها عبارتند از: بی‌توجهی به تغییرات بنیادین فرد و جامعه، زیر سوال رفتن عقلانیتِ اصول دین، مخالفت این رویکرد با خصیصه تاریخی شیعیان درباب حسن و قبح عقلی و ...است.در این سوی طیف، تلاش نائینی به مشروعیت بخشی به نظام سیاسی و حقوقی مشروطه درخور تامل است. تلاش او را می‌توان از دو سطح مورد بررسی قرار داد. او در یک سطح اولیه، تنها راه چاره برای گریز از معضلات عملی و عقیدتی استبداد را تشکیل مجلس شورا و تدوین قانون اساسی می‌داند. تکیه‌گاه نائینی در این بحث، مساله "مقدمه‌ی واجب" و "وجوبِ نهیِ از منکر" است. در سطحی دیگر، او بنیانی اساسی و مبتنی بر تحلیلی عمیق از امر سیاسی ارائه می‌کند که بر مبنای آن بخش زیادی از حوزه عمل و رفتار اجتماعی و سیاسی را خالی از نصوص و بلکه واگذار شده به نظر عمومی و عقل جمعی می‌داند. تکیه‌گاه نظری نائینی در این بحث، نصوص مُصرَّح درباب مشورت و نیز سیره پیامبر است. از دید او، حقوق و تکالیف مصوب مجلس شورا به شرط عدم تعارض با واجبات و محرمات فقهی، مشروع و لازم الاجرا است. دیدگاه نائینی با معضلاتی روبرو است از جمله اینکه دیدگاه او با جریان عمومی فقهی در تعارض است. همچنین این رویکرد، با نصوص متعددی که درباره خاتمیت، کمال دین و نقصان عقل آمده ناسازگار میباشد و لازم است نائینی، تقریری جدید از مبانی کلامی تشیع را ارائه کند. نظریه سیاسی او با بخشی از تئوریِ امامتِ شیعیان، در تعارض است.تامل در دیدگاه نائینی و نوری میدهد که میتوان رویکرد آنان را با دوگانه عقل‌گرایی و ایمان‌گرایی تبیین نمود. نائینی با رویکردی عقل گرایانه به دنبال تعبیری عقلانی از دین است در حالی که نوری با رویکردی ایمان گرایانه به دنبال نوعی سرسپردگی و تسلیم محض در برابر نصوص دینی است.
بررسی زمینه‌های فلسفی و تاریخی شکل‌ گیری ایمان‌ گرایی کی‌یرکگور: با تأکید بر کانت و هگل
نویسنده:
توماج سقائی؛ استاد راهنما: محمدرضا اسدی؛ استاد مشاور: هدایت علوی‌ تبار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
نگاهی تاریخی و فلسفی به ریشه‌های شکل‌گیری ایمان مسیحی و نقش فلسفه‌های رایج و جاری در فرم و نوع تعریف ایمان و ایمانگرایی (کی‌یرکگور) از جانب متکلمین و ایمانگرایی(به عنوان مقوله‌ای غیرفلسفی و غیرعقلانی) و بررسی اجمالی نقش کانت و هگل در تعریف کی‌یرکگور از ایمان. نگاهی اجمالی به تاریخ فلسفه و ایمانگرایی مسیحی و ردیابی تاثیر مفاهیم عقلی و فلسفی رایج در هر دوره و تعاملش با دین و ایمانگرایی باعث می‌شود که دست‌کم با احتیاط بیشتری راجع به جدایی کامل ایمان و فلسفه سخن بگوییم. به طور مثال در این رساله تاثیر کانت و هگل در تعریف ایمان به عنوان امری فراعقلی یا حتی غیرعقلانی از جانب کی‌یرکگور مورد بررسی قرار گرفته است.
تحلیل و بررسی امکان تحول علوم انسانی جدید به علوم انسانی اسلامی بر مبنای حکمت متعالیه
نویسنده:
سعید لواسانی؛ استاد راهنما: محمدرضا اسدی؛ استاد مشاور: قاسم پورحسن، غلامرضا ذکیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تحول علوم انسانی غربی به علوم انسانیِ اسلامی برمبنای حکمت متعالیه بر این پرسش استوار است: «آیا امکان تولید علوم انسانی وجود دارد؟» و «اگر چنین امری ممکن است، ماهیت این تحول چیست؟» در این پژوهش بیان شده است، تحول در سه سطح بنا شده است: تحول وجودی، تحول برون‌علمی یا فلسفی و تحول درون‌علمی و پسینی. تحول عمیق علوم انسانی، تحول برون‌علمی ـ برون از علوم انسانی ـ است. و آن هم تحول وجودی است که تحول عالَمِ تأمل‌کنندگان در علوم انسانی است و هم تحول مبانی معرفتی و فلسفی علوم انسانی است. این پژوهش با گذر از چیستی و هویت علوم انسانی و ویژگی‌های معرفت‌شناختی آن، که سوبژکتیوته خاصۀ اصلی آن است؛ هویت علوم انسانیِ اسلامی را به بحث می‌نشیند. تعریف مختار از علوم انسانیِ اسلامی «کُنش معنی‌دار انسانی» است. آن‌گاه نظر دو تن از مخالفان علوم انسانیِ اسلامی و مدافعان علوم انسانی تجربی یعنی سروش و ملکیان را طرح و نقد می‌کند و سپس نظر دو تن از اساتید حکمت متعالیه معاصر یعنی مصباح یزدی و جوادی آملی را طرح و بررسی می‌کند و نشان می‌دهد که جا برای پژوهش‌های بیشتر باز است. و در نهایت مبانی هستی‌شناسانه، معرفت‌شناسانه، انسان‌شناسانه و روش‌شناسانۀ حکمت متعالیه برای تحول علوم انسانی را تبیین می‌کند و بخشی‌ از دلالت‌ها و تأثیرات هریک از این مبانی را در علوم انسانی اسلامی نشان می‌دهد.خلاصۀ پژوهش حاضر آن است که حکمت متعالیه دو خدمت در تحول علوم انسانی غربی به علوم انسانی اسلامی می‌کند: اول؛ مبانی و بنیادهای علوم انسانی را تغییر می‌دهد و بنیان علوم انسانی را الهی می‌کند. به تعبیر دیگر بستر علوم انسانیِ اسلامی در حکمت اسلامی شکل می‌گیرد. دوم؛ اصول تاسیسی در جزئیات و فروع علوم انسانی به دست می‌دهد که در علوم انسانی غربی موجود نیست. بنابراین منظور از تحول علوم انسانی نه تأسیس است و نه تهذیب و نه گسست بنیادین. بلکه تحول وجودی و فلسفی و معرفتی در مبنای علوم انسانی و گذر از علوم انسانی سوبژکتیو به علوم انسانیِ اسلامی است.