جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
  • تعداد رکورد ها : 6
نویسنده:
حسین سلیمی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
در این نوشته تلاش شده تا به دو پرسش بنیادین درباره نگرش اسلامی در روابط بین الملل پاسخ داده شود. نخست آنکه آیا از دید اسلام واقعیتی خارج از ذهن انسان وجود دارد و آیا می توان با عقل انسانی به فهم مقولات واقعی دست یافت؟ و دوم آنکه آیا روابط بین الملل امری واقع و مستحدث است؟ در این صورت آیا شناخت عقلی از این مقوله می تواند مبنا و اساس فهم دینی از روابط بین الملل باشد؟ برای پاسخگویی به این پرسش در میان نحله های مختلف اندیشه اسلامی و شیعی، از نگرش واقع گرایانه علامه طباطبایی و آیت الله مطهری استفاده کرده ایم که خودشان آن را رئالیسم خوانده اند. بدیهی است مفهوم رئالیسم در این نگرش با مفهوم رایج رئالیسم در نظریه های روابط بین الملل که اندیشمندانی چون مورگنتا و والتس آن را نمایندگی می کنند، متفاوت است. این مکتب فکری با گونه ای از نگرش فقهی عقل گرا همراه و هماهنگ است که برای فهم احکام فقهی نیز برای عقل حجیتی تام قائل است. بر این مبنا نشان داده شده است که در این نگرش نه تنها به وجود واقعیت و توانایی عقل برای درک آن اعتقاد دارند، بلکه درک عقلایی انسان از پدیده های مستحدث را مبنای اصلی شناخت دینی می دانند. در بخش پایانی این مقاله با مروری اجمالی بر بنیادهای روابط بین الملل مدرن نشان داده شده است که کلیت روابط بین الملل و بنیادهای آن مثل کشور ملت ها، سازمان های بین المللی و اقتصاد بین الملل، اموری مستحدث اند که در دو قرن اخیر به وجود آمده و در زمان شارع وجود نداشته اند و نگرش اسلامی منوط به فهم عقلایی و کارشناسی آنها در وضعیت نوین است.
صفحات :
از صفحه 49 تا 75
نویسنده:
عابدی اردکانی محمد, عظیمی پروین
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تاکنون دو جریان فکری و سیاسی مهم و موثر به منصه ظهور رسیده اند. جریان اولی را که می توان به لحاظ فکری آن را «جریان اسلام گرای فقاهتی» و از حیث سیاسی «جریان اصول گرا» نامید، بار اول در دهه شصت و بار دیگر در دهه هشتاد به اوج قدرت خود رسید وکماکان به آن ادامه می دهد. در مقابل، جریان دوم که می توان از نظر فکری آن را «جریان نواندیش دینی» و از منظر سیاسی «جریان اصلاح طلب» خواند، در دهه هفتاد به اوج رشد خود رسید و از آن زمان، به ویژه پس از حوادث دهمین انتخابات ریاست جمهوری، به افول گراییده است.هدف اصلی این مقاله، بررسی تطبیقی دیدگاه های این دو جریان نسبت به مساله حقوق زنان، به ویژه مقوله مشارکت سیاسی آنهاست و فرضیه آن نیز عبارت است از اینکه: «مبانی فکری و دینی متفاوت این دو جریان، منجر به موضع ناهمگون آنها نسبت به مساله حقوق زنان، به خصوص مقوله مشارکت سیاسی آنها، شده است». برای ارزیابی این فرضیه، سعی بر آن است تا با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، ضمن بررسی مبانی فکری و تلقی دینی دو جریان مذکور، مواضع آنها نسبت به مقوله حقوق زنان، به ویژه در زمینه مشارکت سیاسی و خانواده، مقایسه شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از یکسو بین مواضع دو جریان مذکور نسبت به حقوق زنان تفاوت های قابل توجهی وجود دارد و از سوی دیگر، این اختلافات اساسا ناشی از تفسیر متفاوت، ولی غیرمنعطف، آنها نسبت به دین است.
صفحات :
از صفحه 93 تا 119
نویسنده:
رنجبر ایرج, منوچهری عباس
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
هابرماس برای تبیین نسبت اخلاق و سیاست، اندیشه سیاسی را به طورکلی به دو دوره کلاسیک و مدرن تقسیم می کند. از نظر وی، در دوره کلاسیک، اخلاق و سیاست در ارتباط با یکدیگر بوده اند؛ اما، در ابتدای دوره مدرن با حدوث دو تحول روش شناسانه و موضوعی، «فلسفه سیاسی» کلاسیک جای خود را به علم یا «فلسفه اجتماعی» داد و این سرآغاز جدایی روزافزون اخلاق از سیاست شد. بدین سان، سیاست از نهادی که زمینه ساز تحقق سعادت شهروندان است، به نهاد مدیریت و تکنیک کنترل روابط اجتماعی و غرایز انسانی مبدل می شود. هابرماس صیرورت مذکور را به آرا کانت هم تعمیم می دهد. مقاله حاضر، در صدد است تا با توجه به شناسه ها و مختصات اندیشه سیاسی کانت، نشان دهد که داعیه مزبور به کانت قابل تعمیم نیست؛ چرا که در اندیشه سیاسی کانت نیز همانند اندیشه سیاسی کلاسیک، سیاست بسترساز تحقق مفاهیم اخلاقی است، با این تفاوت که در اندیشه کانت مفهوم «سعادت» جای خود را به مفهوم «خود آیینی» و «کمال» می دهد.
صفحات :
از صفحه 77 تا 91
نویسنده:
یاور مجتبی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
هدف از این پژوهش یافتن مبادی و مفروضات متافیزیکی پیدا و پنهان در اندیشه سیاسی ماکیاولی است؛ مبادی که ریشه در سیاست اندیشی او و موقعیت ویژه اش در تاریخ اندیشه سیاسی غرب دارد. علی رغم آنچه بسیاری از محققان تاریخ اندیشه، اندیشه سیاسی ماکیاولی را قلمرو واقع گری ناب می دانند و خود او را با عناوینی همچون بنیان گذار رئالیسم سیاسی، تا آستانه پوزیتیویست سیاسی (سرآغاز دوران جدید) فرا برده اند، این نوشتار بر آن است که تاملات تجربی ماکیاولی پیرامون سیاست، متاثر از مقولاتی عمدتا الاهیاتی است که از اعصار گذشته بر جای مانده و رشته های آن در اندیشه او نیز (همچون دیگر اومانیست های رنسانس) دیده می شود. در این مقاله سعی شده است که ذیل سه محور، یعنی: اصل بنیادین، ربط میان فورتون و ویرتو، و منجی گرایی، ریشه های الاهیاتی اندیشه سیاسی ماکیاولی آشکار شود و خوانشی الاهیاتی از آن ارائه گردد.
صفحات :
از صفحه 21 تا 47
نویسنده:
صدقی رضوانی محمدرضا, قادری حاتم
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
در طول تاریخ معاصر ایران، ادبیات به عنوان قالبی برای بیان تحولات جامعه به ویژه پس از مواجهه ایرانیان با رخداد تجدد در انقلاب مشروطیت مورد توجه بوده است. در این میان بخشی از نیروها و فعالان ادبی ایرانی که گرایش های چپ گرایانه در عرصه اندیشه سیاسی داشتند، ادبیات را به عنوان روش و مشی خود برای مبارزه انتخاب کردند. رضا براهنی در قامت یک نویسنده و منتقد ایرانی در چارچوب چپ فرهنگی در عرصه ادبی ایران قرار می گیرد. او در سال های قبل و بعد از انقلاب ایران دست به تولید آثاری در حوزه نقد، شعر و داستان می زند که از یکسو واجد مضامینی چون کنش طبقاتی است و از سوی دیگر نشان دهنده تعهد او نسبت به تحولات اجتماعی و سیاسی جامعه ای است که در آن زیست فکری می کند. این تعهد خود مبتنی بر نوعی حماسه گرایی استوار بر اندیشه چپ است. از این رو می توان کنش طبقاتی موجود در آثار براهنی را متاثر از چپ گرایی حماسی او دید.
صفحات :
از صفحه 121 تا 140
نویسنده:
مشیرزاده حمیرا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
ظهور و گسترش سازه انگاری (constructivism) به عنوان یکی از چارچوب های مهم مفهومی و نظری در روابط بین الملل در دو دهه اخیر با افزایش علاقه به تحقیقات تجربی در این چارچوب همراه بوده است. پژوهش در چارچوب این رویکرد استلزامات خاصی دارد که متاسفانه در بسیاری از تحقیقات و پژوهش های جاری، به ویژه در پایان نامه ها و رساله های دانشجویی، کمتر رعایت می شود. به علاوه بسیاری از دانش پژوهان جوان روابط بین الملل که علاقه نظری به سازه انگاری دارند در اینکه چه دامنه ای از موضوعات را می توانند از این منظر مورد تحقیق تجربی قرار دهند به تردید دچار می شوند. هدف این مقاله آن است که نشان دهد پژوهش سازه انگارانه متعارف چه استلزاماتی دارد و چه حوزه های موضوعی ای را می تواند شامل شود. روش گردآوری داده ها در این مقاله کتابخانه ای و با اتکا به متون نظری و فرا نظری و نیز تحقیقات تجربی پیشین بوده است و نشان می دهد که چگونه سازه انگاری می تواند پایه نظری پژوهش تقریبا در همه حوزه های موضوعی در روابط بین الملل باشد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
  • تعداد رکورد ها : 6