جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
هستی شناسی رویداد طبیعت
نویسنده:
Said Mikki: سعيد مكي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: ما هستی‌شناسی رویدادی جدیدی از جهان را پیشنهاد می‌کنیم که بخشی از یک رویکرد کلی به فلسفه است که مبتنی بر ترکیب ایده‌هایی از علم، هستی‌شناسی و فلسفه طبیعت است. در حالی که موضع مورد حمایت در اینجا مبتنی بر علم و فلسفه است، اما تلاش می‌کند با ابداع و کاوش یک سری مفاهیم هستی‌شناختی فنی (طبیعی‌شده یا طبیعت‌گرایانه) مانند پیوستگی، کل، جهانی، آشوب، مجموعه رویداد، فراتر از هر یک از آنها حرکت کند. و Nonspace. یک موضوع اصلی در هستی شناسی رویداد ما، ترسیم یک نقد اساسی از نظریه ارگانیسم و ​​سازمان است، به ویژه زمانی که دو مورد اخیر به عنوان فرآیندهایی در فضا-زمان در نظر گرفته شوند. به طور خاص، و به دنبال سرنخ‌های قبلی، ما دکترین فضازمان را با این استدلال که از نظر هستی‌شناختی بنیادی نیست، مورد انتقاد قرار می‌دهیم، جایی که پیشنهاد می‌کنیم که جایگزین آن با مفاهیم هستی‌شناختی طبیعی‌تر اولیه‌تر از فضا مانند فضا و غیرفضا شود. هستی‌شناسی رویداد طبیعت را می‌توان یک نگرش جایگزین رادیکال نسبت به رابطه انسان و طبیعت در نظر گرفت، نگرشی که در واقع بارها، هر چند تحت عناوین بسیار متفاوت، توسط متفکران پراکنده متعدد در طول تاریخ ایده‌ها مورد بررسی قرار گرفته است. ما برخی از متفکران گذشته را بررسی می کنیم که به این مجموعه فکری کلی اما هنوز هم نامنسجم کمک کرده اند، از جمله لایب نیتس، هایدگر، سیموندون، رویر، دلوز، وایتهد و گاتاری. هدف این مقاله ارائه دیدگاهی فشرده در سطح بالا در مورد این موضوع بسیار پیچیده و هنوز در حال تحول است که برای مخاطبان زیادی، نه لزوماً فقط فیلسوفان، بلکه دانشمندان، ریاضیدانان، فن‌آوران، الهی‌دانان، جامعه‌شناسان، هنرمندان و روانشناسان در نظر گرفته شده است.
جماليات المكان
نویسنده:
گاستون باشلار؛ مترجم: غالب هلسا
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: المؤسسة الجامعیة للدراسات و النشر,
کلیدواژه‌های اصلی :
تحلیل مناسبتِ نظریه نسبیتِ اینشتاین و معرفت‌شناسیِ قرنِ بیستم
نویسنده:
امیر نعیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه‌ی نسبیتِ اینشتاین برای بسیاری از اندیشمندانِ معاصر دستمایه‌ی سنجش‌گری‌های فلسفیِ متنوعی قرار گرفت. بخشِ عظیمی از این سنجش‌گریها به مواجه‌ی نسبیت با فـلسفه‌ی کانت مربوط مـی‌شود، مواجهه‌ای که توجهِ فیلسوفان و فیزیکدانانِ فراوانی را به خود جلب کرده است. رساله‌ی حاضر تلاشی است برای نمایاندنِ بخشی از مواجه‌ی مذکور از طریقِ پی‌گیریِ نقدهایی که توسطِ کسانی مانندِ رایشنباخ، کارناپ، گودل، هایزنبرگ و خودِ اینشتاین، بر فلسفه‌ی کانت وارد آمدند، کسانی که همگی نقطه‌ی عزیمتِ خود را نسبیت قرار دادند و با تکیه بر آن به نقدِ فلسفه‌ی کانت پرداختند. نقدهای مذکـور در این رسـاله جملگی صبغه‌ی معرفت‌شناختی دارند و این مسأله بی‌ارتباط نیست با محوریتِ معرفت‌شناسی در نظامِ فلسفیِ کانت. نظریه‌ی نسبیت نه تنها در قیاس با فیزیکِ نیوتنی نگرشی نو به جهان است، بلکه این نگرشِ تازه با تجدیدِ نظر در شیوه‌ی نگریستن به جهان نیز همراه است، و از همین جهت است که قابلیتِ مواجهه با فلسفه‌ی کانت را پیدا می‌کند. هایزنبرگ نسبیت و فیزیکِ جدید را مستلزمِ تفسیری نو از امرِ پیشینیِ کانتی می‌داند و بر آن است که معنا و دامنه‌ی کاربردپذیریِ امرِ پیشینی بایستی با نظر به تجربه تعیین شود. کارناپ با ابتنای بر نسبیت، تفکیک میانِ هندسه‌ی فیزیکی و هندسه‌ی ریاضی را می‌پذیرد و از این راه به نقدِ احکامِ ترکیبیِ پیشینیِ کانت می‌پردازد و این احکام را از درجه‌ی اعتبار ساقط می‌داند. رایشنباخ نیز بر ناسازگاری میانِ نسبیت و فلسفه‌ی کانت تأکید می‌کند و رفعِ این ناسازگاری را منوط به اعمالِ اصلاحاتی در فلسفه‌ی کانت می‌داند؛ اینکه کانت بایستی دست از امرِ پیشینی به‌عنوانِ مبنایی برای تشکیلِ اصولِ همیشه صادق بردارد و به این قناعت کند که امرِ پیشینی مقومِ مفهومِ عین است، هرچند این تقویم‌کنندگی نیز به یک طریقِ منحصربفرد صورت نمی‌گیرد. اینشتاین نقشِ مهمِ مقولاتِ فاهمه در فرایندِ شناخت را می‌پذیرد، اما بجای اینکه همچون کانت آنها را ساختارهای پیشین و متصلّبِ فاهمه بداند، از آفریده شدنِ این مقولات توسطِ ذهن سخن می‌گوید، آفرینشی که نتیجه‌ی صرفِ ادراکاتِ حسی نیست، ولی اعتبارِ خود را مرهونِ همان ادراکات است. گودل در این میان وضعی خاص دارد. وی بر آن است که نظریه‌ی نسبیت گواهی برای آموزه‌های کانت دربابِ مفاهیمِ زمان و مکان فراهم آورده است و از این جهت می‌توان نسبیت را مؤیدِ فلسفه‌ی کانت به‌شمار آورد، بااین‌همه او نیز معتقد است برای اینکه کانت بتواند با نسبیت و فیزیکِ جدید همراه شود لازم است از برخی مدعیاتِ خود عدول کند، مدعیاتی مبنی بر اینکه علومِ طبیعی می‌باید محدود به حدودی باشند که توسطِ صورِ پیشینیِ ادراک فراهم آمده است. مطابقِ رأیِ گودل، کانت برای اصلاحِ این مسأله بایستی دست از فرضِ ناشناختنی بودنِ شیءِفی‌نفسه بردارد. درمجموع، انتقاداتِ مذکور در این نقطه موافق به‌نظر می‌رسند که نظریه‌ی نسبیت با امرِ پیشینی، آنچنانکه کانت آن را تعریف کرده بود، سازگار نیست، و هرچند نمی‌توان نقشِِ آن را در فرایندِ شناخت نادیده گرفت، اما به‌منظورِ همراهی با نظریه‌ی نسبیت باید آن را از نو تعریف کرد. محتوای کلِ رساله را از این منظر نیز می‌توان نگریست که علومِ طبیعی چگونه و تا چه اندازه می‌توانند ما را به تأمل دربابِ مفروضاتِ فلسفی‌مان وادار کنند.
  • تعداد رکورد ها : 3