یکی از جریانهای فکری در دوران معاصر که به دنبال نوسازی میراث دینی است، جریان نومعتزله میباشد. این جریان که از زمان سید جمالالدین اسدآبادی به راه افتاد به دن
... نبال پاسخ به این سؤال بود که چرا غرب پیشرفت کرده و جهان اسلام عقبافتادهاست. بدنبال این چالش، متفکرینی که به نوعی میتوان آنها را داخل در این جریان دانست ازجمله محمد عابد الجابری، حسن حنفی و نصرحامد ابوزید پروژههای فکری را در حوزههای مختلف از جمله عرفان اسلامی مطرح کردهاند. اهمیت این رساله از این جهت است که دیدگاه روشنفکران معاصر نسبت به چالش سنت و مدرنیته و موضع ما نسبت به دیدگاه این اندیشمندان روشنمیکند. در این رساله ما با با استفاده از منابع کتابخانهای و با روش تحلیلی و انتقادی، به بررسی و توصیف و تحلیل اندیشه این سه اندیشمند در حوزه عرفان اسلامی در ابعاد تاریخی، معرفتی و اجتماعی، و نقد خوانش آنها در این حوزهها خواهیمپرداخت. خوانش محمد عابد الجابری، یکی از بزرگترین متفکرین جهان اسلام، تحت تأثیر کانت و فوکو و در چارچوب مبانی آنها بوده است. وی در پروژه نقد عقل عربی خود، رویکرد انتقادی به عرفان داشته و آن را وارداتی،گنوسی، معطوف به آخرت و مانع پیشرفت اسلام دانسته است. .خوانش حسن حنفی اندیشمند مصری از عرفان اسلامی در مرحله چهارم پروژه نوسازی میراث قرارداشته و بعد از علم اصول دین و علوم حکمی و اصول فقه به علوم تصوف پرداخته و با روش پدیدارشناسی هگلی، آنها را بازخوانی کرده و تصوف را جبرگرا، بی-توجه به پیشرفت دنیا و ناکارآمد در عرصه اجتماعی توصیف کرده است. نصرحامد ابوزید، اندیشمند مصری است که نصگرایانه و با روش هرمنوتیکی گادامر به خوانش عرفان اسلامی و متن قرآن پرداخته و با استفاده از مبانی ابنعربی، میان متن، هستی و انسان برابری ایجاد کرده و تمدن اسلام را تمدن تأویل دانستهاست. ما براساس رئالیسم انتقادی صدرایی به نقد اندیشه این سه اندیشمند در حوزههای مختلف، پرداختهایم. از لوازم این سه خوانش میتوان به نگاه اومانیستی و تفسیر سکولاریستی به جهت فاصله رویکرد انسانمدارانه از نگاه توحیدی، اشارهکرد. همچنین تفسیر لیبرالیستی و مارکسیستی به جهت اعتقاد به آزادی مطلق یا مبارزه با زندگی طبقاتی،و رویکرد نسبیگرایانه به جهت نگاه تاریخی و عصری به معرفت، رویکرد سوبژکتیو به جهت خیالی و ذهنی خواندن معرفت عرفانی و بعضا فهم ناصحیح از متون عرفان اسلامی و نسبتدادن عقیده یک طریقت به تمام عارفان اسلامی، میتوان اشارهکرد. بعلاوه حرکتهای اجتماعی عارفانی همچون ابوالحسن شاذلی، سید عبدالحسین لاری، سید حبوبی، امام خمینیره، و حرکت اصلاحی صوفیه در قرقیزستان و ترکیه دلالت بر نادرستی ادعای انزوای عارفان و عدم توجه آنان به امور اجتماعی دارد.
بیشتر