میتوان گفت نوع نگرش و چشم انداز انسان به هستی و جهان سر منشأ بسیاری از تحولات تاریخی زندگی وی بوده است و بررسی دقیق این دیدگاه ها و جهان بینی ها لازمه فهم تغیی
... یراتی است که در طول تاریخ زندگی بشر صورت گرفته است. هنر یکی از حوزه هایی است که از دوران اولیه، در سیر ادواری تحول خود تغییرات گوناگونی را تحت تأثیر نگرش های موجود در محیط پیرامونی تجربه کرده است. شناخت، تجزیه و تحلیل این شرایط برای نزدیک شدن به هنرمند و درک عمیق تجربه هنری در هر دوره اهمیت بسزایی دارد.این رساله به بررسی فلسفه ابسوردیسم از منظر آلبرکامو و دیگر متفکران ابسورد (به عنوان یکی از نگرش های انسان غربی به هستی و جهان و تأثیرات آن بر زندگی، به ویژه پس از جنگ دوم جهانی) می پردازد و برخی از مهم ترین مولفه های آن را با توجه به آراء متفکران و هنرمندان این دیدگاه معرفی می کند و زمینه های فکری و هنری موثر در ظهور آن را نشان می دهد. همچنین برای فهم بهتر تأثیرات جهان بینی ابسوردیسم بر هنر معاصرش، به بررسی مولفه های آن در مصداق هایی از هنر غرب [تئاتر،نقاشی،عکاسی، مجسمه، چیدمان و هنر مفهومی] به ویژه پس از دهه 1960 پرداخته می شود که هدف از این بررسی، یافتن نگرشی نوین در نقد و تحلیل آثار هنری و فهم بهتر هنر این دوران است. در ادامه برای دریافت میزان گستردگی و تأثیرگذاری این دیدگاه بر هنرمندان ایرانی، برخی از آثار دو تن از هنرمندان تجسمی [بهمن محصص و حسینعلی ذابحی]، مورد مطالعه قرار می گیرد. این رساله تلاش دارد به چیستی دیدگاه ابسوردیسم و ویژگی های خاص آن و چگونگی شکل گیری بستر مناسب برای ظهور آن بپردازد؛ نقش آلبر کامو را در این زمینه نشان دهد و در نهایت تأثیرات این نگرش را بر آثار هنری دوران ظهور ابسوردیسم بررسی کند.روش تحقیق در این رساله، روشی توصیفی، تطبیقی در راستای پژوهشی بنیادی است. در این راستا برای دست یابی به شناختی جامع از تفکر مورد نظر به بررسی آراء چند متفکر تأثیر گذار وجستجوی نمونه هایی از آثار هنری چند هنرمند (موردکاوی) پرداخته می شود. روش یافته اندوزی (روش گردآوری داده ها) به صورت مطالعه کتابخانه ای و فیش برداری از کتاب های مربوطه، مصاحبه و جمع آوری اطلاعات اینترنتی است که در این راه موضوعبصورت توصیفی و تطبیقی مورد پژوهش قرار گرفته است.در نهایت این نتیجه حاصل می آید که نگرش ابسوردیسم تحت تأثیر بسیاری از تحولات فلسفی، اجتماعی و سیاسی به صورت آشکار یا پنهان توانسته است بسیاری از مولفه های خود را در برخی از انواع هنری نیمه دوم قرن بیستم در غرب، به نمایش بگذارد. در ضمن باید توجه داشت که اگرچه برخی از انواع هنری در غرب می توانند مصداق عینی تفکر ابسورد در هنر باشند اما در باب دو هنرمند ایرانی مورد نظر در این رساله این مسئله با قدری مسامحه صورت می گیرد. در حقیقت در باب ایشان تنها مشاهده مولفه ها کافی نبوده و برای بررسی بهتر به مطالعه زندگی ایشان توجه شده است، چرا که ایشان تجربه فلسفی ابسورد را نه به عنوان فلسفه ای برآمده از جهان بینی ای موجود در جامعه، بلکه به صورت شخصی در طی بروز برخی حوادث در زندگی شان، تجربه کرده اند.
بیشتر