دانش پزشکی در روند تکاملی خود خدمات ارزشمندی ارائه کرده است، که در این میان پیوند اعضا از جایگاه ویژهای برخوردار است. هزاران انسان زندگی و سلامت خویش را مدیون
... ن این بخش از دانش پزشکی هستند. یکی از منابع عمده که قادر به تأمین عضو برای این شیوه نوین پزشکی- درمانی میباشد، پیوند اعضا از افراد مبتلا به مرگ مغزی است. برتری این روش بر این مبنا میباشد که بسیاری از اعضا، قابل دریافت از فرد زنده نیستند. اما آمارهای واقعاً پایین از میزان اهدای عضو این افراد بیانگر این است که به دلایل متعدد اجتماعی و فرهنگی، مرگ مغزی به عنوان یک منبع اصلی تأمین اعضای پیوندی مقبولیت عام نیافته است و اعضا و بافتهای ارزشمندی که میتوانند نجاتبخش جان انسانهای دیگر باشد، بدون استفاده به زیر خاک میروند. از این رو اهدای عضو و بافت، پس از مرگ مغزی، موضوع اصلی این پژوهش بوده و در همین راستا در پی شناسایی عوامل تأثیرگذار بر گرایش مردم به اهدا میباشد. بنابراین نحوه مطرح شدن تعریف جدیدی از مرگ به واسطه پیشرفت فناوریهای زیست پزشکی و فراهم آمدن منبع جدیدی برای پیوند عضو و فراز و نشیبهای آن و وضعیت اهدای عضو از موارد مرگ مغزی در کشورهای مختلف، نگاه ادیان مختلف و از جمله اسلام به امر اهدا و پیوند و دیدگاه قانونی درباره مبحث اهدای عضو مورد بررسی قرار گرفته است تا جایگاه کشور ما در مقایسه با دیگر کشورها در این زمینه مشخص شود. در یک نگاه کلی میتوان گفت وضعیت ایران (5/7 در میلیون) در امر اهدای عضو از افراد مرگ مغزی در مقایسه با بسیاری از کشورهای غیر آسیایی (30 در میلیون) بسیار پایین میباشد و این در حالی است که به لحاظ نگاه دینی و قانونی وضعیت تقریباً مشابهی با این کشورها دارد. از این رو برای تبیین این موضوع، نگاه جامعهشناختی و دیدگاههای مختلف آن مطرح شده است؛ بدین گونه که از یک طرف اهدای عضو به عنوان یک کنش اجتماعی در نظر گرفته شده و دیدگاههای وبر، پارسنز، بوردیو، هابرماس و گیدنز در این رابطه ارائه شده و از طرف دیگر نگرش به اهدای عضو و دیدگاههای نظری آن پایان بخش مباحث نظری بوده است. از آنجا که اهدای عضو مسئلهای چندبعدی است و تا کنون نظریهای جامع و کامل برای تبیین آن مطرح نشده است؛ لذا جهت غنای نظری، فهم و تبیین آن از ترکیبی از این نظریات بهره گرفته شده است. نهایتاً جمعآوری اطلاعات بوسیله پرسشنامه و مصاحبه حضوری با نمونه 400 نفری از افراد 18 سال به بالای ساکن شهرکاشان در قالب دو گروه از افراد دارای کارت اهدا و فاقد کارت اهدا انجام شده است. یافتههای این پژوهش ضمن ارائه تصویری کلی از وضعیت اهدا بیانگر این است که عوامل اجتماعی و فرهنگی نقش قابل توجهی در کم و کیف اهدا دارند.نتایج حاکی از آن است که بیشتر افراد (حدود 75%) نگرش مثبتی نسبت به اهدای عضو دارند و سهم افراد دارای کارت اهدا از این میزان بیشتر از افراد فاقد کارت اهدا است. نتایج تحلیل رگرسیونی نیز حاکی از این است که بینش و آگاهی مذهبی بالاترین اثر (46%) را در تبیین تغییرات نگرش به اهدای عضو دارد. نگرش خانواده، عامگرایی، آگاهی نسبت به اهدا و پیوند و اعتماد به حرفه پزشکی نیز به ترتیب اثرات معناداری را بر تعیین تغییرات نگرش به اهدای عضو دارند. از طرف دیگر رابطه معناداری در سطح 99% بین عوامل اجتماعی- فرهنگی با آمادگی عملی برای اهدای عضو وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نیز بیانگر این است که با افزایش عقلگرایی، اخلاقگرایی، مطلع بودن از ویژگیها و شرایط اهدا عضو و در نهایت استفاده از رسانههای ارتباط جمعی در مجموع شانس یا احتمال آن که فرد در گروه دارندگان کارت اهدا عضو قرار گیرد، افزایش مییابد.
بیشتر