جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
help
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
1 2 3 4 5
تحلیل تفسیری ساختارهای ترکیبی استثنائی قرآن و پاسخگویی به شبهات مربوطه
نویسنده:
بی‌بی‌طاهره رحمن‌پناه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به این که قواعد عربی بر اساس قرآن و متون قدیم عرب طرح و تدوین شده است، در ساختارهای آن به طور عموم نمی توان تضادی با قواعد دید، اما در قرآن ساختار هایی... ی وجود دارد که از نظر نحوی (از حیث عدد، جنس و اعراب)، با قواعد ادبیات عرب و ساختار عموم قرآن تطابق ندارد. که این موارد را ساختارهای استثنائی ترکیبی قرآن می نامیم. نحویّون و مفسران در خصوص این استثنائات، توجیهاتی ارائه کرده اند، اما با این وجود برخی از خاور شناسان این ساختار های استثنائی را غلط پنداشته و ادعا کرده اند در قرآن لحن و خطا وجود دارد. در این نوشتار پس از بیان تحلیل ها و توجیهات دانشمندان اسلامی مخصوصاً مفسرین محترم به این نتیجه رسیده ایم که با بررسی این ساختارها از دیدگاه زبان شناسی و عنایت به ابعاد بلاغی آن می توان دلایل محکم تری را در خصوص این کاربردها بیان نمود. زبان شناسان برخی از این ساختارها مثل برخورد با مثنی به صورت جمع را از سنت های عرب یاد کرده اند و برخی همچون برخورد با غیر ذوی العقول به صورت ذوی العقول را ناشی از اغراض بلاغی دانسته اند و برخی نیز مثل وصل ضمیر متصل رفعی به فعل، قبل از فاعل ظاهر را ناشی از ورود خصائص خاصّ لهجه های مختلف عرب به زبان قرآن دانسته اند.بنابراین می توان گفت با توجه به عادت های زبان عربی و اغراض بلاغی تا حدودی از توجیهات نحوی بی نیاز شده و شبهه ی غلط بودن این ساختارها بر طرف می شود و از آن جا که قرآن عربی مبین است وقواعد عربی را باید بر اساس قرآن تنظیم نمود، قانون های ویژه قرآن را نیز باید در علم نحو جای داد. آنچه ذکر شد مربوط به اختلاف ساختار در مصاحف موجود - طبق قرائت عاصم به روایت حفص- است و آن غیر از عواملی است که به عنوان علل ایجاد اختلاف قراءات ذکر شده است.   بیشتر
1 2 3 4 5
بررسی گلستان سعدی و کیمیای سعادت امام محمد غزالی از نظر فکری و زبانی
نویسنده:
علی احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
گلستان سعدی گنجینه ای جامع و ارزشمند از پاک ترین احساسات، عواطف و اندیشه های بشری است و به دلیل گستردگی مفاهیم آن هنگام خواندن برخی متون احساس می شود بین آن و ...  آثار دیگر تشابهات عمیق اندیشه ای و تعلیمی وجود دارد. بررسی این تشابهات نشان می دهد سعدی در خلق اثر خود، علاوه بر آنکه بر تجربیات سفر و زندگی خود متکی بوده از آثار دیگری نیز بهره برده که یکی از آنها کیمیای سعادت است. غزالی نیز که اثر خود را با انگیزه تعلیم نوشته است سعی کرده دستورالعمل های اخلاقی و دینی را در عرصه های مختلف بیان کند. هدف تحقیق حاضر بررسی محتواییو زبانی گلستان و کیمیای سعادت است که با روش تحلیل محتوا انجام گرفته است. میان این دو اثر وجوه مشترک محتوایی و زبانی دیدم می شود و بسترهایی مانند عرفان و آموزه‌های دینی، وجه تعلیمی این دو اثر، برخی ویژگی های زبانی مانند ایجاز و سخن‌آرایی و برخی موارد ساختاری ماتنند استفاده از حکایت در تبیین اخلاق، این دو اثر را بسیار به هم نزدیک ساخته است.   بیشتر
1 2 3 4 5
تصاویر هنری فضایل و رذایل اخلاقی در خطبه‌های نهج‌البلاغه
نویسنده:
لیلا عسگری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تصاویر هنری به عنوان یکی از ابزارهای بیان که شامل تشبیه، استعاره، کنایه و.. می‌باشد، همواره مورد استفاده هر نویسنده و شاعر صاحب ذوقی بوده است و برای آراسته کرد... دن و تأثیرگذاری کلام، از این تصاویر استمداد جسته و گاه در حد افراط مورد توجه قرار گرفته است. اما امام علی(ع) با اعتدال و بدون هیچ‌ گونه تکلفی در کلام از این تصاویر استفاده نموده و برای تأثیرگذاری کلام و شیوایی سخن از آن بهره برده است. ایشان در اثر ارزشمند خود نهج‌البلاغه موضوعات و مسائل مختلفی را در زیباترین الفاظ و عالی‌ترین معانی مطرح نموده است؛ یکی از موضوعاتی که امام(ع) در ابعاد گسترده در خطبه-های خویش بدان توجه داشته، مسائل اخلاقی است و از آن جمله فضایل و رذایل اخلاقی می‌باشد. ایشان در خطبه‌های خویش به فضایلی چون: تقوا، زهد، اطاعت و بندگی، صبر و...پرداخته و از جمله رذایل به کار رفته می‌توان به مواردی چون: جهل، غفلت، گمراهی، فتنه، تکبر، دنیاپرستی، فسق و فجور و ... اشاره نمود. وی برای ملموس جلوه دادن این عناصر اخلاقی که از امور عقلی به شمار می‌روند و نیز برای تجسم بهتر آن در ذهن مخاطب از تصاویری محسوس استفاده می‌کند و آن را با بیانی شیوا و ماهرانه ترسیم می‌نماید. از مهمترین خصوصیات تصاویر به کار رفته، حیات و حرکت، استفاده از طبیعت زنده و به ویژه جاندار، استفاده از تصاویر قرآنی و محتوای غنی ارشادی و هدایت‌گری است که در قالب تصاویر بلاغی بیان شده و با کلامی زیبا هر خواننده صاحب ذوقی را به وجد می‌آورد.   بیشتر
1 2 3 4 5
نیهیلیسم و نسبیت اخلاقی
نویسنده:
حمید زنگنه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ما در این رساله به بررسی نسبت میان نیهیلیسم و نسبیت اخلاقی پرداخته ایم؛ بررسی اینکه نیهیلیسم و نسبیت اخلاقی هر کدام چه معنایی دارند و آنگاه با نظر به معنای هر ...  کدام ، چه نسبتی میان آنها برقرار است.نخست سه معنا از نیهیلیسم را بدست داده ایم و آنگاه هر کدام از این سه معنا از نیهیلیسم را به ترتیب در فلسفه های نیچه، هایدگر و سارتر بررسی کرده ایم و آنگاه نسبت هر کدام را با نسبیت اخلاقی ای که در فلسفه های آنها تبیین کرده ایمنشان داده ایم.نتیجه ای که نزد هر کدام از این سه فیلسوف بدست آمد، بترتیب چنین بود: 1- نیچه ضمن تأیید گونه ای اخلاق نسبی، نیهیلیسم و نسبیت اخلاقی را در اساس یکی می‌داند. 2- هایدگر ضمن رد هر نوع نسبیت گرایی اخلاقی، عوامل دخیل در شکل گیری نسبیت اخلاقی را همان عواملی می‌داند که موجب نیهیلیسم می‌شوند.( از آنجا که هایدگر نمی‌تواند قائل به نسبیت اخلاقی باشد، ما خود نسبیت اخلاقی را به نظام فکری او وارد کرده و آنگاه به بررسی نسبت آن با نیهیلیسمِ منظور او پرداخته ایم)و 3- سارتر ضمن تأیید نسبیت گرایی افراطی در اخلاق ، نسبیت گرایی اخلاقی و نیهیلیسم را در تضاد با هم می‌داند. نهایت اینکه با توجه به معنایی که برای نیهیلیسم قائل می‌شویم رابطه ی خاصی با نسبیت گرایی اخلاقی برقرار می‌کند.   بیشتر
1 2 3 4 5
جایگاه فضیلت در نظام اخلاقی ارسطو
نویسنده:
حمید نصیری کاشانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظام اخلاقی ارسطو تأثیر چشمگیری بر اندیشه‌ی اخلاقی در طول قرن‌های متوالی داشته و دارد. آخرین نمود این تأثیر را می‌توان در نظریه‌ی اخلاقی موسوم به «اخلاق فضیلت ...  مدار» که در فلسفه‌ی اخلاق جدید رواج دارد، یافت. فضیلت در نظر ارسطو عبارت است از «ملکه‌ی انتخاب حد وسط مطابق با موازین عقلی». اما این حد وسط چیست؟ از نظر وی، حد وسط، امری نسبی است؛ یعنی با توجه به شرایط تعیین می‌شود. پس تشخیص آن بیش‌تر به ذوق سلیم فرد بر می‌گردد. غیر از حد وسط، هر چیزی رذیلت است. هم افراط و هم تفریط، خارج شدن از محدوده‌ی فضیلت و ورود به محدوده‌ی رذیلت است. ارسطو در پاسخ به این پرسش که چگونه می‌توانیم فضیلتمند شویم، ابراز می‌دارد که با انجام اعمال فضیلتمندانه. ما با انجام کارهای فضیلت‌آمیز به انجام آن‌ها عادت می‌کنیم و این عادت که همان ملکه‌ی فضیلت است به نوبه‌ی خود سبب انجام اعمال فضیلت‌آمیز می‌شود. پس فضیلت هم معلول است هم علت. از دیدگاه ارسطو عمل فضیلت‌آمیز لذت‌بخش است و مقدمه‌ی رسیدن به نیکبختی. هر عملی که مطابق فضایل (حد وسط) انجام گیرد، فرح‌بخش و لذت‌آفرین است و اعمال رذیلت‌آمیز هرگز لذت به بار نمی‌آورند مگر برای کسی که به واسطه‌ی اعمال رذیلتمندانه، داوری درست خود را از دست داده باشد. خیرات بیرونی انواع مختلف دارد و بهترین آنان، دوستی است که از میان دوستی‌ها هم بهترین آن‌ها دوستی افراد فضیلتمند با یک‌دیگر است؛ زیرا این افراد یک‌دیگر را به خاطر فضیلت دیگری می‌خواهند نه از سر سودپرستی یا لذت‌خواهی. یکی از مهم‌ترین فضایل عقلی در نظر ارسطو حکمت عملی است. حکمت عملی عبارت است از حالت استعداد عمل کردن پیوسته با تفکر درست در حوزه‌ی اموری که برای انسان خوب یا بدند. بدین ترتیب، حکمت عملی قاعده‌ی درست را برای عمل کردن منطبق بر فضیلت در اختیار آدمی می‌نهد. ارسطو نیکبختی را اصل اول اخلاق می‌داند و نیکبختی کامل را در فعالیت عقلانی، یعنی تأمل و نظر، می‌یابد. وی همچنین از نیکبختی انسانی نیز نام می‌برد که عبارت از تطابق اعمال با فضایل اخلاقی است.   بیشتر
1 2 3 4 5
بررسی مقایسه‌ای مسئله آفرینش جهان از نگاه ارسطو و ابن سینا
نویسنده:
علی حیدری‌فرج
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم در طول تاریخ تفکر بشر مخلوق یا نامخلوق بودن عالم هستی بوده است. فیلسوفان پیش از ارسطو هر یک به نوعی قائل به ازلی و غیر مخلوق بودن عالم هستی بو... وده اند.ارسطو با قائل شدن به ازلیت مقوله های حرکت،زمان و ماده به عنوان مولفه های اصلی عالم هستی حکم به ازلی و غیر مخلوق بودن جهان هستی می دهد.از این حیث است که خدای ارسطو به عنوان علت فاعلی عالم هستی تنها محرک عالم بوده وهستی بخش قلمداد نمی شود. علت فاعلی ارسطویی نیز تحریکی و محرک است و نه هستی بخش.روی همین اساس خداوند نیز علت غایی جهان است ؛ چراکه علت فاعلی در معنای ارسطویی باعث تغییر پذیری خداوند می شود که این قول به هیچ وجه پسندیده ارسطو نیست. برهمین اساس است که خداوند در فلسفه ارسطو علت غایی جهان است و نه فاعل. در ادیان ابراهیمی از جمله اسلام خالقیت خداوند امری مسلم و بدیهی تلقی می شود.از این رو ابن سینا در مساله آفرینش عالم از ارسطو فاصله می گیرد.در واقع تصویر سینوی از عالم هستی و خداوند و رابطه این دو با هم متفاوت از تصویری می شود که ارسطوارائه می دهد.ابن سینا با تقسیم حدوث به ذاتی و زمانی مدعی می شود که ازلی بودن عالم از حیث زمانی مستلزم آن نیست که عالم هستی مخلوق خداوند نباشد.از این حیث نزد بوعلی خداوند به عنوان علت فاعلی عالم، صرفا محرک نبوده بلکه معطی وجود به عالم هستی نیز تلقی می شود. ابن سینا تمایزی متافیزیکی و هستی شناسانه بین وجود و ماهیت مطرح ساخت و وجود را به ممکن الوجود و واجب الوجود تقسیم کرد، واجب الوجودی که خالق و آفریننده ممکنات- یا ما سوای خویش- است.   بیشتر
1 2 3 4 5
نیچه و پست مدرنیسم
نویسنده:
نعیمه آقاجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فردریش ویلهلم نیچه (1844-1900) را باید از تأثیر گذار ترین فیلسوفان دوران مدرن محسوب کرد. فردریش نیچه، فیلسوفی که علی رغم آن چه که در ظاهر از متن این فیلسوف فهم... میده می شود، فیلسوفی کاملاً یکپارچه است و در مسیر مشخصی حرکت می کند، هر قطعه ای در متن دقیقاً جای خود را دارد و هر آموزه ای هر قدر هم که متناقض جلوه کند در مسیر خویش در جریان است و با آن آموزه ی اساسی پیوند دارد. فیلسوفی که رشته ی دانشگاهی اش زبان شناسی تاریخی بود، و به همین دلیل زبان در فلسفه ی او جایگاهی بس اساسی دارد، به‌گونه ای که می توان گفت تمام فلسفه ی او را تحت تأثیر قرار داده است. در اثبات این امر همین بس که حقیقتی را که سالیان سال فلاسفه در جست جوی آن بودند امری زبانی می داند و هرمنوتیک یا همان تأویل را تنها مواجه ی بشر با هستی می داند و بیان می کند که انسان از چشمِ نیاز های خود به هستی می نگرد و آن را به گونه ای می بیند که نیاز های او را برآورده کند. تأثیر عظیم نیچه را می‌توان بر اکثر فیلسوفان پس از خودش و دوران‌های دیگر قابل توجه است. از جمله می‌توان به دوران پست‌مدرن اشاره کرد. وقتی نام «پست‌مدرن» را می‌شنویم، آنچه در ابتدا در ذهن می‌آید موجی از ناآرامی‌ها و بی‌ثباتی‌هاست که یادآور تفکراتِ نیچه‌ای است. بسیاری از مفسران و منتقدان این دوران بر این باورند باید این دوران را دوران آشوبگری و ناامنی فکری دانست، زیرا هرگونه ثبات فکری را منکر می‌شوند. من باب مثال، مبانی اصلی نئوپراگماتیست خود را انکار حقیقت می‌داند؛ یعنی نفی هرآنچه که در خود قطعیت را به همراه دارد. شاید بتوان ادعا کرد که نیچه در دوران مدرن شناخته نشده است و این متفکران پست‌مدرن بودند که پرده از افکار و اسرار او برداشتند. فیلسوفان این دوره را باید تحت فرمانِ نیچه انگاشت. باید بیان کنیم که نگارنده در این پایان‌نامه قصد دارد این تأثیر مهم نیچه را در ظهور این دوران با بررسی تفکر فیلسوفانش مورد پژوهش قرار دهد   بیشتر
1 2 3 4 5
حقانیت و نجات از نظر علامه طباطبایی (ره) و شاگردان او
نویسنده:
رحیمه حسن‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انکار ناپذیری وجود ادیان متعدد از طرفی و بطلان حقانیت ادیان در عرض یکدیگر(پلورالیزم دینی از جنبه‏ی نظری) که به واسطه‏ی ادله‏ی برون دینی و درون دینی اثبات می‏شو... ود ، انحصارگرایی در باب حقانیت را نتیجه می‏دهد که با توجه به ملاکهایی چون بنیاد الهی،تحریف ناپذیری، نسخ ناشدگی و خردپذیری می‏توان دین حق را از غیر حق بازشناخت . بنابراین هر دین در دوره‏ی خود حق است و با آمدن دین مبین اسلام ،ادیان پیشین منسوخ شده و ملزم به پیروی از این دین هستیم.نجات اخروی امری ذومراتب است که بالاترین درجه‏ی آن وصول به مقام مقربین و پایین ترین درجه اش رهایی از دوزخ می‏باشد. پیروان دین حق (اسلام)بسته به مرتبه‏ی ایمان و میزان اعمال صالحشان به مرتبه ای از نجات نائل می‏شوند و پیروان دیگر ادیان ، اگرچهاز نظر فقهی در اسلام کافر محسوب می‏شوند، اما به لحاظ کلامی به کافر قاصر و کافر مقصر تقسیم گشته و سرنوشت اخروی گروه اول که کفر آن‏ها نه از روی عمد بلکه در اثر عذر و قصور است با گروه دوم که در عین شناخت حق و حقیت، با آن عناد می‏ورزند، متفاوت است به طوریکه گروه اول ، مشمول رحمت واسعه‏ی خداوند واقع شده و از مرتبه ای از نجات برخوردار می‏شوند اما گروه دوم سرنوشتی جز عذاب الهی ندارند. بنابراین از نظر اسلام حقانیت غیر از نجات بوده و رابطه‏ی لزومی بین آن‏ها برقرار نیست به این معنا که اسلام در باب حقانیت انحصارگرااما در باب نجات شمول گرا می‏باشد و حداقل چیزی که از اصولی چون رحمت واسعه‏ی خداوند، اصل عذر و قصور و ... می‏توان برداشت نمود، امکان نجات اکثریت است.   بیشتر
1 2 3 4 5
عوامل و موانع کسب یقین از منظر قرآن و سنت
نویسنده:
محی‌الدین آورجه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یقین علم ثابت و جزمی است که شک پذیر نمی باشد و مایه آرامش و قرار نفس آدمی می گردد.یقین دارای سه مرتبه «علم الیقین»،«عین الیقین»،و«حق الیقین» می باشد. ازجمله اس... ساسی ترین مراحل رشد در هر زمینه ای ،مرحله شناخت و معرفت آن زمینه و سپس شناسایی عوامل و موانع آن امر است؛ یقین نیزازاین قاعده و اصل کلی مستثنی نیست .ازاین رو اولین گام درکسب یقین، شناخت یقین و عوامل و موانع آن است. ثمره‌ی این جستار تبیین علمی و روشمند یقین جهت وصول به آن است. برخی از عوامل کسب یقین، رابطه ی تلازمی با یقین دارند، بدین صورت که ابتدا باعث رسیدن به یقین می شوند و خود یقین نیز باعث می شود که این عوامل رشد کرده و سبب تقویت آنها می شود.نگارنده کوشیده است کهآیات وروایات وارده در این موضوع را مورد بررسی قرار داده و عوامل وموانع یقین را تبیین نماید.   بیشتر
1 2 3 4 5
تأویل از نگاه ملاصدرا و علامه طباطبائی
نویسنده:
فاطمه رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله «تأویل» از دیدگاه دو فیلسوف بزرگوار ملاصدرا و علامه طباطبایی مورد بررسی قرار گرفته است. هر دو فیلسوف به این مسئله رویکرد جدیدی داشته که مطابق با د... دیدگاههای قرآنی و عرفانی و فلسفی آنهاست. تفسیر و تأویل متون در اندیشه ملاصدرا کاملاً متأثر از وجود شناسی و انسان شناسی اوست. وی راه رسیدن به تأویل متون را توجه به حقیقت وجود آدمی می داند. به گونه ای که انکشاف هر یک از مراتب و عوالم هستی و بطون قرآن در گرو انکشاف مراتب و درجات وجود آدمی است. علامه نیز تأویل را متوجه حقیقت قرآن دانسته که از سنخ الفاظ و معانی و مفاهیم نیست، بلکه از سنخ وجود عینی و خارجی است. «تأویل» از نظر ملاصدرا و علامه طباطبایی جنبه معرفت شناختی داشته و دارا ی یک پشتوانه «وجود شناسی» است و هر دو فیلسوف «تأویل» را به همه امور تعمیم داده و آن را ارجاع ظاهر به باطن و دریافت باطن امور تلقی نموده اندو ضمن اثبات اعتبار معرفتی «تأویل» از آن به عنوان یک روش برای کشف حقیقت استفاده کرده اند. هر دو فیلسوف شناخت باطن امور را جز از طریق کشف و شهود ممکن نمی دانند و معتقدند تنها انسان کامل است که به تأویل همه امور واقف است.   بیشتر