گرچه بحث از رشته فلسفی مستقلی تحت عنوان متافلسفه (Metaphilosophy) پیشینه چندانی ندارد، و بویژه بعد از تاملات جدی کانت در باب هویت معرفتی فلسفه آغاز و در دهه 19
... 960 به عنوان یک موضوع جدی طرح شده است. اما از همان آغاز ظهور تفکر فلسفی در یونان _ هرچند به نحو جنبی و پراکنده _ بحث از چیستی خود فلسفه و مباحثی چون موضوع، غایت و روش فلسفه یکی از مباحث فلسفی بوده و ارسطو چنانکه در این مقاله بدان پرداخته ایم در مواضع متعددی به تامل در چیستی فلسفه پرداخته است و در میان موضوعات گوناگون، «موجود بما هو موجود» و «امور مفارق» را از موضوعات عمده فلسفه دانسته است. بعدها ابن سینا به نحو تفصیلی اولین مقاله الهیات شفا (بویژه فصول اول و دوم) را به این بحث اختصاص داده و نظر فوق را ضمن یک بحث سلبی در باب آنچه موضوع فلسفه نیست بلکه از مسایل آنست (خدا و مسب الاسباب) و یک بحث ایجابی در باب آنچه موضوع فلسفه است (موجود بما هو موجود و امور مفارق) به مسند تحقیق نشانده است. این مقاله کوشیده تا به تاملات انتقادی در دیدگاه ابن سینا در باب موضوع فلسفه و رابطه آن با امور مفارق، طبیعیات و ریاضیات و در واقع به نقد متافلسفه ابن سینا در الهیات شفا بپردازد.
بیشتر