چکیده: این تحقیق تحت عنوان «مطالعه تطبیقی ارتباط خدا با جهان درمکتب دئیسم و فلسفه ی ملاصدرا» با نوع توسعه ای و با روش توصیفی است که با تأکید بر تحلیل محتوا و ب
... به صورت تطبیقی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، نظریه دئیسم و فلسفه ملاصدرا را در خصوص ارتباط خدا با جهان پس از خلقت تبیین می نماید. دئیسم قائل است خداوند پس از خلقت جهان هستی، دیگر با آن ارتباطی ندارد ولی فلسفه ملاصدرا خداوند را علاوه بر خالق بودن، پروردگار نیز دانسته و استمرار ارتباط خدا با جهان پس از خلقت را قائل است. از زمینه های شکل گیری نظریه مذکور توسط دئیسم در اروپا، تمایز یافتن بحثهای الهیات طبیعی(عقلی) از الهیات وحیانی(نقلی) بوده که به مرور زمان، الهیات طبیعی تفوق پیدا کرده، وحی و کتاب مقدس تحت تأثیر علم جدید و پیشرفت علوم، نقش تبعی گرفتند. نارسایی تعالیم کلیسا در معرفی خدا و نوع رفتار نامناسب کشیشان در مواجهه با سؤالاتی که با پیشرفت علوم ایجاد شده بود نیز از زمینه های دیگر محسوب می شود. اما از سوی دیگر در فلسفه ملاصدرا با تبیین فلسفی هویت تعلقی معلول، وحدت شخصی وجود و فیض الهی، استمرار ارتباط خدا با جهان پس از خلقت، اثبات می شود. دستاورد این مطالعه تطبیقی پس از طرح مشکلات و ضعفهای نظریه دئیسم، عدم پذیرش این نظریه از سویی و قبول نظریه ملاصدرا از سوی دیگر می باشد که خداوند را به صورت مستمر، پس از خلقت نیز در جهان تأثیرگذار می داند و قائل به وجود ارتباط خداوند با جهان است. کلید واژه ها: دئیسم، عصر روشنگری، ولتر، فلسفه ی صدرایی، ساعت ساز لاهوتی، معمار بازنشسته.
بیشتر