جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 57
بررسی زیبایی‌شناسی نگاره‌های سلطان محمد با تاکید بر اندیشه‌های رمزی ابن‌سینا
نویسنده:
سیامک دریواس دستگیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه معلوم است این است که ابن سینا یکی از مهمترین متفکران جهان اسلام است که ضمن داشتن رهیافتی عقلی در دوره آخر تفکر خود به پاره ای از اندیشه های رمزی و عرفانی التفات کرده است از دیگر سو سلطان محمد یکی از هنرمندان برجسته سنت ایرانی- اسلامی که علی رغم ارزش های بصری در آثار او، بیان محتوایی را نیز در نگاره های خود به دقت گنجانده است. اما آنچه نامعلوم است، نسبت و قرابت اندیشه های رمزی ابن سینا و سلطان محمد است. از همین رو این پژوهش با تکیه بر اندیشه های رمزی ابن سینا از سویی و همچنین تجزیه و تحلیل محتوایی ارزش های بصری سلطان محمد می کوشد تا اندیشه رمزی و یک رهیافت هنری در سنّت ایرانی – اسلامی را تحلیل و نشان دهد.روش به کار رفته در این پژوهش کتابخانه ای وتکیه بر متون ، ادبیات موجود در این حوزه است. که در این روش محمل التفات به آثار ابن سینا و شرح آثار سلطان محمد مورد توجه قرار گرفته است. و از طریق مقایسه، تطبیق این دو کوشیده است به نتایج مطلوب خو دست یابد.
علم خداوند درحکمت متعالیه با تاکید بر شرح منظومه‌ی حاج ملاهادی سبزواری
نویسنده:
الهام مالک ایمچه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علم بی نهایت خداوند بر ذات خداوند و بر مخلوقات خود و اثبات آن بصورت صحیح و عاری از نقص، انگیزه ی اصلی نگارنده در نگارش این رساله می باشد.حکمت متعالیه بهترین و کاملترین دیدگاه ها را در خصوص علم خداوند برمخلوقات ارائه کرده است. برای بحث در موضوع علم خداوند لازم است. که به عنوان پیش درآمد مباحثی مانند «اشتراک معنوی مفهوم وجود» و «اصالت وجود» اثبات گردد.سپس به معنای لغوی و تعاریف اصطلاحی «صفت» و «علم» پرداخته شود و اثبات عینیت صفات خداوند با یکدیگر و همچنین اثبات عینیت صفات خداوند با ذات خداوند یکی دیگر از مباحثی است که باید اثبات شود.از نظر ملاصدرا علم قابل تعریف نیست چون علم امری بسیط است و مرکب از جنس و فصل نیست.اقسام علم از قبیل علم حصولی و علم حضوری، علم فعلی و علم انفعالی، علم اجمالی و علم تفصیلی نیز در این رساله تشریح گشته است.علم خداوند به ذات خداوند، و علم خداوند به غیر خداوند یعنی مخلوقات، که هدف اصلی از نگارش این رساله می باشد بطور مبسوط در این رساله مطرح گشته است.روش بحث ما همان روش ملاصدرا است که مبتنی بر قرآن و احادیث و استدلال و شهود قلبی است.همچنین در این رساله دیدگاه های حکما و دانشمندان مختلف درباره ی علم خداوند آمده و نقد شده است.از نظر حکمای حکمت متعالیه خداوند به ذات خود و به مخلوقات خود علم حضوری دارد و علم خداوند قبل از ایجاد مخلوقات به نحو اجمالی در عین تفصیلی می باشد. در صورتی که فلاسفه ی مشاء و اشراق به علم تفصیلی خداوند قبل از ایجاد مخلوقات قایل نیستند.در عالم هستی، نظام احسن هستی حاکم است چون نشأت گرفته از علم نامتناهی خداوند می باشد.مراتب علم خداوند تبارک و تعالی در حکمت متعالیه آخرین مبحثی است که رد این رساله به آن پرداخته شده است.
بررسی آراء ابن‌سینا و شهید ثانی در مورد تعلیم و تربیت
نویسنده:
مهدی دهقان‌پور هنزائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابن سینا به طور خاص در کتاب تدابیر المنازل او السیاسات الاهلیه به مسأله تعلیم و تربیت می پردازد. شهید ثانی در کتاب منیه المرید فی آداب المفید و المستفید به طور کامل و دقیق در خصوص مسأله مهم تعلیم و تربیت سخن گفته است. در این میان دو نگرش کلی در آثار مربوط به تعلیم و تربیت بیشتر نمایان است. یکی نگرش فیلسوفان است که از مابعد الطبیعه متأثر است و مسائل عمده تعلیم و تربیت را از منظر فلسفی ارائه می دهند و منبع معرفتی، فیلسوف عقل است؛ گروه دیگر عالمانی هستند که منابع معرفتی خود را از عقل، قرآن و سنت گرفته و با نگرشی دینی به تبیین تعلیم و تربیت پرداخته اند.در این میان بوعلی سینا برای معلم جایگاه مهمی در سیستم آموزش و پرورش قائل است و معتقد است که معلم، الگوی رفتاری کودکان است و آنان از رفتار او نسخه برداری و در زندگی خودعمل می کنند.شهید ثانی نیز اصول و روشهای تعلیم و تربیت را در سه گروه مطرح می کند.1) اصول و روشهایی که معلم و آموزگار باید آنها را رعایت کند.2) اصول و روشهایی که متربی و آموزنده باید آنها را رعایت کند.3) اصول و روشهایی که هم معلم و هم متعلم رعایت آنها را باید پاس بدارند که در این پایان نامه این شباهت ها و تفاوت ها را بررسی می کنیم.
حقیقت ترس ‌آگاهی در گذار از ساحت مفهوم به ساحت تجربه سینمایی در پرتو تفکر هایدگر
نویسنده:
محمدصادق صادقی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله به تحلیل حوزه معنایی ترس در اندیشه‌ هایدگر پرداخته، و تلاش کرده‌ایم اثبات نماییم که این حوزه معنایی در طیفی از امر نااصیل (ترس) تا امر اصیل (ترس‌آگاهی) تعریف می‌شود و رسیدن به یافتگیِ بنیادین ترس‌آگاهی در سیری تدریجی از استحاله حوزه معنایی ترس میسر است. نقطه آغازین این طیف پدیدار ترس است در مقام امر نااصیل آغازین که به‌مثابه نخستین پله به ما کمک می‌کند تا پس از گذر از مراتب میانی رعشت، دهشت و وحشت به سوی پله غایی اصالت که همان ترس‌آگاهی است حرکت نماییم. یعنی چنانکه هایدگر معتقد است حرکت به سوی امر اصیل ناگزیر از گذار از ساحت بی‌اصالتی است. اهمیت یافتگیِ بنیادین ترس‌آگاهی در دوران فراموشی مطلق هستی، در ایجاد التفات در دازاین نسبت به هستی و کمک به او برای حرکت به سوی اصیلانه بودن آشکار می‌شود. سپس یکی از مهم‌ترین مضامین اندیشه هایدگر یعنی «رویداد حقیقت» از منظر وقوع آن در کار هنری و به طور خاص هنر فیلم مورد تأمل قرار می‌گیرد و تلاش می‌شود که با طرح مفهوم پیکار میان پوشیدگی و ناپوشیدگی در کار هنری، که هایدگر آن را پیکار میان زمین و جهان می‌نامد، به سیطره تماشاگر در تفسیر جهان فیلم خاتمه داده شود زیرا با این رویکرد، تماشاگر دیگر سوژه‌ای نیست که بخواهد فیلم را به ابژه‌ای برای شناخت خویش بدل نماید بلکه در یک رویارویی با جهانِ فیلم در پرده فرو افکندن از حقیقت در ساحت فیلم یاری رسانده و با تفسیر خود از فیلم، در تحقق رویداد حقیقت مشارکت می‌نماید. پدیدارشناسی هرمنوتیک به عنوان روش‌شناسی این رساله به ما یاری می‌رساند که دریابیم چگونه تجربه رویارویی با جهان فیلم، تماشاگر را به پرسش هستی‌شناختی خودش از فهم فیلم رهنمون می‌گردد زیرا هر تفسیر، تماشاگر را به فهم از هستیِ خودش، در مقام دازاین در-جهان ارجاع می‌دهد؛ دازاینی که بازیگر است و درگیر با جهان و نه مشاهده‌‌گری صرف در ساحت تفکر محاسبه‌گر دکارتی و به دور از تجربه در-جهان-بودن. در نهایت نظریه نهایی این رساله مطرح می‌شود که از ترکیب آرای هایدگر با سه نظریه‌ سینمایی در باب غایت سینمای وحشت متعلق به نوئل کارول، سینتیا فریلند و جرج اوچوا حاصل آمده است. در طرح نظریه نهایی از توانش‌های این سه نظریه استفاده شده و نقطه ضعف آن‌ها، که تفکر محاسبه‌گر دکارتی و غفلت از پرسش هستی است، به مدد تفکر تأملی هایدگر مرتفع می‌گردد. نظریه نهایی این رساله معتقد است هیولا، به مثابه تجسم شرّ و عنصر محوری سینمای وحشت، در جلوه‌های متفاوتی از پدیدار ترس (شامل ترس، رعشت، دهشت، وحشت و ترس‌آگاهی) تجلی می‌یابد. سینمای وحشت با طرح عناصر اساسی تحلیل هرمنوتیکی هایدگر (یعنی جهان، مرگ، گناه، طرح‌افکنی و اصالت) در نسبت با دازاین در قالب بیان سینمایی، امکان ظهور «رویداد حقیقت» در جهان فیلم را با مشارکت تماشاگر، در مقام دازاین تفسیرکننده، فراهم می‌آورد و «رویداد حقیقت» منکشف‌شده در این سینما، یافتگی بنیادین «ترس‌آگاهی» است که در جهانی سینمایی برساخته از 5 ژانر اساسی شامل ژانر ترس، ژانر رعشت، ژانر دهشت، ژانر وحشت و در نهایت ژانر ترس‌آگاهی از خویش پرده فرو می‌افکند.
شخصیت مثالی در اندیشه حافظ
نویسنده:
معصومه شفیعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حافظ غزل سرای شگفت آور و شیرین سخن ادب پارسی است که گستره ی غزل او عرصه ی درگیری دو نیروی عظیم خیر و شر است. ریاکاری و فساد اخلاقی جامعه ی روزگار او برخی را داعیه دار صلاح کرده است، چنانکه با ریاکاری و ظاهرسازی بر مرکب دغل بازی خویش سوارند و برخی نیز به دلیل رفتار این ریاکاران گوشه نشین خرابه ها شده اند و از ریا و نیرنگ گریزانند که این دو نگرش گروه های مثبت و منفی اجتماع عصر حافظ را تشکیل می دهند. البته دسته ی سومی هم در غزل خواجه یافت می شود که همانا شخصیت های بینابینی در پندار و کردار هستند که گاه به سوی بدی لغزانند و گاه به سمت بدی گرایانند. این سه دسته ی شخصیتی که هم در زمانه و عصر حافظ زندگی می کنند و هم در دنیای ذهنی و فکری شاعر جایگاهی ویژه دارند، شخصیت مثالی (TYPICAL) نامیده می شوندکه جریان های فکری عصر او را رهبری می کند. حافظ سعی دارد با این طیف های شخصیت اوضاع زمان خود را تشریح کند در عین حال دیدگاه خود را نیز نسبت بهع دنیای آرمانی مطرح نماید. بر اساس آمار به دست آمده حافظ شخصیت های مثبت را در تشریح آرمان و دنیای مثالی خویش به کار می برد و بسامد این شخصیت ها نشان می دهد که حافظ با وجود تلخی اوضاع زمانه مثبت نگر و امید وار به آینده است.
بررسی مقایسه‌ای نظریه کنفوسیوس و فارابی درباره انسان و جامعه
نویسنده:
بنفشه کاظمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ادیان و مکاتب بشری بر آنند تا با پاسخ گویی به مسائل وجودی انسان ، طرح و برنامه ای برای ارتقاء و سعادت او در هر دو جهان ارائه دهند. از آن جایی که انسان به اقتضای طبیعتش موجودی اجتماعی است ، جامعه سالم از جمله عواملی است که برای بالندگی به آن نیاز دارد.کنفوسیوس و فارابی به منزله متفکرانی با تمایلات انسان گرایانه و جامعه شناسانه ،ضمن تبیین دقیق فلسفی نسبت وجودی این عالم با مراتب بالاتر و روحانی وجود و با تحلیل مسائل انسانی به ارائه مسیری برای تعالی وجود انسان پرداخته اند. در این رساله با تحقیق و تحلیل آراء و تعالیم کنفسیوس و فارابی در محورهای هستی شناسی، انسان شناسی و بررسی دیدگاه های اجتماعی ایشان، در میابیم که اگر چه نظریات این دو فیلسوف در زمینه انسان و جامعه شباهت های بسیاری دارند؛ اما تفاوتها نیز بنیادین است. نتایج حاصل از مطالب پژوهش نشان می دهد که اشتراک مهم و عمده هر دو اندیشمند، نظریه فطری بودن گرایش به نیکی و زیبایی در وجود انسان است. تاکید هر دو بر انسان دوستی، اندازه نگه داشتن، تحصیل فضایل ، دوری از رذایل و طبیعت اجتماعی انسان نیز از دیگر اشتراکات هستند. از آن جایی که هدایت انسان برای دست یابی به سعادت، غایت اصلی هر دو فیلسوف به حساب می آید، پرورش نفس و اهتمام به نظام خانواده و اصلاح اجتماع انسانی را راه حل مناسب آن می دانند. همچنین مشابهت های بسیاری در حیطه مسائل سیاسی و حکومتی از جمله حکومت بر اساس الگوی صاحب فضیلت میان آن ها وجود دارد. از تفاوتهای عمده این دو متفکر، ترکیب مباحث فلسفه و ماوراء طبیعی در تفکر فارابی و آخرت گرایانه بودن دیدگاه وی است. اما کنفوسیوس تمامی هم? خویش را صرف زندگی در این جهان و ارتقاء آن کرده است. این دیدگاه حتی بر فلسفه سیاسی آنان نیز موثر افتاده است و نتیجه آن است که رئیس فاضل حاکم بر مدینه فاضله فارابی فیلسوف و نبی است، حال آنکه امپراتور در شهر آرمانی کنفوسیوس انسانی شریف است که بر اساس حکم آسمان در این جایگاه قرار گرفته است.
بررسی منزلت سنت در اندیشه سیدحسین نصر
نویسنده:
منصور مهدوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«سنت» یکی از محوری‌ترین مفاهیم اندیشه سنت‌گرایان است. به طوری که همه مفاهیم موجود در مجموعه فکری آنان به نحوی با این اندیشه محوری ربط می‌یابد، و هر یک به نحوی بازگوکننده این نقطه پرگار فکری آنهاست. برای آن که به فهم درستی از مفهوم سنت دست یازیم، ابتدا اشتراک لفظ سنت را بررسیده‌ایم، تا بدانیم کدامین معنا را می‌توان با معنای مورد نظر سنت‌گرایان همسان دانست. پس از آن با تبیین مفهومی ضد سنت یعنی مدرنیته در صدد تثبیت فهم خود از معنای مورد نظر سنت‌گرایان برآمده ایم، و برای این مهم به مولفه‌های مدرنیته و نیز متفکران اثرگذار بر روند مدرنیته پرداخته ایم. پس از آن اندیشه رجوع به سنت و نیز کسانی که در این وادی قدم نهاده‌اند را مرور می‌کنیم تا بدانیم چه بسترهایی فراهم کننده ترویج توجه به سنت بوده‌اند و سنت‌گرایان با تکیه بر چه پشتوانه‌هایی بازخوانی سنت را در دستور کار قرار داده‌اند؛ چرا که سنت‌گرایان با رعایت برخی نقاط ضعف پیشگامان خود، توانستند دور جدیدی از توجه به سنت را توام با موفقیت رقم بزنند. آن گاه تبیین معنای سنت از نظر سنت‌گرایان به ویژه دکتر نصر در دستور کار ما خواهد بود. پس از آن برای شکافتن زوایای مفهومی سنت مولفه‌های آن را مورد توجه قرار می‌دهیم، که از این میان بر دین، راست‌کیشی، حکمت خالده، وحدت متعالی ادیان و در نهایت نقد تجددگرایی تمرکز می‌کنیم. وحدت متعالی ادیان، به مثابه کارویژه سنت‌گرایی از اهمیت خاصی برخوردار است که محکی برای سنجش گفتمان سنت گرایی نیز بوده است. توجه به ماهیت نقد سنت‌گرایان از تجدد، اهمیت خاصی داشت چرا که سنت‌گرایان با توجه به هریک از محورهای تجدد، از نقطه مقابل آن در عالم سنت یادی می‌کنند و آن گاه از منظر سنت وضع موجود در عالم تجدد را به چالش می‌کشند. در نهایت کوشیدیم به فراخور مباحث سنت و مولفه‌های آن را به محک نقد بسنجیم و توانایی آنان را در بررسی سنت و احیای آن دریابیم.
نسبت بین اندیشه های مارتین هایدگر و تامس کوهن در خصوص علم تجربی و روش آن
نویسنده:
حسین نوروزی فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هسته‌ی پایان نامه‌ی حاضر بررسی دیدگاه هایدگر و کوهن در خصوص علم تجربی و سپس بیان وجوه قرابت و غرابت آنهاست. هایدگر و کوهن دو متفکر هستند که دیدگاه‌های ویژه‌ای در مورد علم ابراز می‌کنند. هایدگر از نقطه نظری هرمنوتیکی به نقد تز بی پیش فرض بودن تجربه پرداخت. او الگوی رایج در مورد فهم و تعریف علم را نشأت گرفته از دیدگاهی مدرن که مبتنی بر تفکیک ابژه از سابژه و تحلیل مته‌متیکال از جهان است، می دانست. در هایدگر متقدم هستی شناسی بنیادین بر هر علمی مقدم است و علم فهم فرادستی موجودات است، که با گشت از فهم عملی به نظری (تماتیزه کردن) حاصل می‌گردد.اما در هایدگر متأخر بر فهم تاریخی تأکید می‌شود و علم به جای پژوهش، پدیداری مدرن شناخته می‌شود که به دنبال "تصویر کردن جهان"است. علم مته‌متیکال درگیری عملی با موجودات را شدت می‌بخشد و علم با تکنولوژی خویشاوندی پیدا می‌کند.کوهن با دیدگاهی تاریخی طرح خویش را دنبال می‌کند. او پارادایم را ملاک علمیت می‌داند. پارادایم یک کل مشتمل بر مفروضات نظری، روشها و رهنمونهاست که علم عادی را شکل می‌دهد. اعوجاج شکل گرفته در هر علم عادی، اگر با اکتشاف پایان نیافت به بحران می‌انجامد. در دوران بحران پارادایم در کانون اتهامات قرار می‌گیرد و در صورت ادامه،‌ با انقلاب علمی جای خود را به پارادایم جدید می‌دهد. قیاس ناپذیری پارادایم ها و تکّون اجتماعی علم رهاورد این رهیافت است. در بخش آخر به تطبیق دیدگاه‌های این دو متفکر می‌پردازیم. در تحقیق، بین فهم تاریخی و انسانی از علم که در هر دو موجود است، و همچنین بین طرح افکنش و پارادایم، و علم عادی و هنجارمندسازی قرابتی قابل توجه یافتیم. اما در مورد نقش فلسفه در علم و نقد علم و دیدگاه‌های کل گرایانه، واقع گرایانه و نسبی گرایانه تفاوت‌های زیادی دیده شد.در نهایت پرسش‌هایی در مورد ابهامات و اشکالات موجود در مورد مفاهیمی مثل انقلاب، ابزارگرایی، مته‌متیکال و... مطرح و مختصری در مورد ارتباط بین علوم انسانی و علوم تجربی یا فیزیک و متافیزیک با نگاهی سنجشی به این دو فیلسوف خواهیم داشت.کلیدواژه‌ها: هستی‌شناسی بنیادین، طرح‌افکنش، هرمنوتیک، پارادایم، قیاس‌ناپذیری، جامعه علمی?
نسبت حکمت و تمثیل در اندیشه سهروردی با تاکیید بر رساله "آواز پر جبرییل"
نویسنده:
مریم رجایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه پژوهشی درباره رابطه حکمت و تمثیل در اندیشه سهروردی است که با تأکید بر یکیاز رمزی ترین رسائل وی یعنی "آواز پر جبرئیل" با روشی توصیفی و تحلیلی انجام شده است.هدف از تبیین این رساله نشان دادن جایگاه تمثیل در میان آثار سهروردی است و اینکه آیا این رسائلادبی و تمثیلی می تواند بازگوکننده ی حکمت و فلسفه خاص این فیلسوف بزرگ ایرانی باشد یا خیر؟همچنین بازنمودی است از فلسفه اشراق تا در آن تأکید بیشتری بر جنبه های ذوقی و عرفانی نموده واسلوبی نظام مند در سیر اندیشه های حکمی و تجربه های عرفانی را نشان دهد و نیز بیانگر قصد واراده سهروردی در بیان رمزگونه فلسفه و حکایات تمثیلی و رمزی اش باشد، سهر وردی با تلفیق آراءحکمای پیشین به بازسازی حکمت مشاء با مایه های عرفانی پرداخته است و فلسفه اشراق خود راپیوندی بین فلسفه و تجربه عرفانی قرار داده و با بیانی لطیفتر با شهود و الهام آمیخته است.و در پایان در پی دستیابی به همان حکمت از طریق داستان آواز پر ج برئیل می باشد به طوری کهنشان دهد اساس داستان بر مبانی حکمت وی از جمله مبانی معرفت شناسی و هستی شناسی وانسان شناسی استوار است که این مهم از طریق رمزگشایی و شرح داستان به وضوح خودنماییمی کند.
تأثیر ضبط و مهار قلب بر تهذیب نفس از منظر کتاب و سنت
نویسنده:
محمود علی مددی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تهذیب نفس یکی از مهم‌ترین اموری است که در اسلام بر آن تأکید فراوانی شده و از ابعاد گوناگونی موردبحث و بررسی قرارگرفته است. یکی از مهم‌ترین ابعاد آن‌که در این پایان‌نامه بدان اهتمام ورزیده شده است، ضبط و مهار قلب است. مسئله‌ای که موفقیت در آن تأثیر بسزایی در کنترل اعضا و جوارح و دوری از گناه و پیراستگی از رذایل نفسانی دارد.به نظر می‌رسد درصد بالایی از رفتارهای انسان ازآنچه شیطان بر قلب او وارد می‌کند، برآمده و سرچشمه می‌گیرد. ازاین‌رو اگر انسان بر واردات قلبی خود کنترل داشته باشد دل‌بستگی و عواطف خود را سامان بخشد در جهت اصلاح رفتارهای خویش از توان بالایی برخوردار خواهد شد و به دنبال اصلاح رفتار، فضایل اخلاقی بیشتری در خود ایجاد کرده و در تهذیب نفس توفیق خواهد یافت. بدیهی است عدم تسلط بر واردات قلبی، می‌تواند زمینه ریشه دواندن رذایل اخلاقی را در وجود انسان فراهم آورد.در این نوشتار با استناد به آیات و روایات به دنبال شناخت قلب هستیم. اعتقاد بر این است که شیطان می‌تواند در این واردات قلبی انسان نفوذ کند و دل‌بستگی‌ها و عواطف او را مطابق آنچه خود می‌خواهد شکل دهد، اما با شناختن راه‌های نفوذ شیطان و وساوس شیطانی و شناخت آسیب‌ها و امراض قلبی امکان کنترل واردات قلبی فراهم می‌آید و راه ورود افکار نورانی و صفات پسندیده و الهامات ربانی هموار خواهد گردید. به نظر می‌رسد برای ضبط و مهار قلب و ساماندهی احساسات و گرایش‌‌های ارتباطی انسان باخدا هست.
  • تعداد رکورد ها : 57