ترجمه ماشینی:
برای بیش از هزار سال، بودیسم بر آیین های مرگ ژاپنی ها و مفاهیم زندگی پس از مرگ مسلط بوده است. نه مقاله این مجلد، که از قرن دهم تا امروز را در بر
... می گیرد، هم تداوم و هم تغییر در شیوه های مرگ را در طول زمان آشکار می کند. آنها همچنین به بررسی مسائل مرتبط با هم می پردازند که چگونه آیین های مرگ بودایی به نگرانی های فردی در مورد زندگی پس از مرگ پرداخته است و در عین حال نیازهای اجتماعی و نهادی را برآورده می کند و چگونه شیوه های مربوط به مرگ بودایی عناصری از سنت های دیگر را جذب و بازسازی کرده است و ایده های متفاوت و حتی متضاد در مورد آنها را گرد هم می آورد. مردگان، سرنوشت پس از مرگ آنها، و آنچه که عمل هنجاری بودایی را تشکیل می دهد. این ایده که مرگ، با مدیریت آیینی، میتواند واسطه گریز از تولد دوباره توهمآمیز باشد، در دو مقاله اول بررسی میشود. سارا هورتون پیشرفت در هیان ژاپن (794-1185) تصاویری را نشان می دهد که بودا آمیدا را در حال نزول برای استقبال از جانبازان در لحظه مرگ نشان می دهد، در حالی که ژاکلین استون نقش حیاتی راهبان را که به عنوان راهنمای مذهبی در مراسم مرگ شرکت می کردند، تحلیل می کند. حتی در حالی که بر مضامین ناپایداری و عدم دلبستگی تأکید میکرد، آیینهای مرگ بودایی برای تشویق حفظ پیوندهای عاطفی با متوفی کار میکرد و با انجام این کار، به ساختار دنیای اجتماعی افراد زنده کمک میکرد. این موضوع در چهار مقاله بعدی بررسی می شود. برایان راپرت نقش پرستش یادگار در تقویت نسب خانوادگی و قدرت سیاسی را بررسی می کند. مارک بلوم موضوع بحث برانگیز خودکشی مذهبی برای پیوستن مجدد به معلم خود در سرزمین پاک را بررسی می کند. و هنک گلاسمن تجزیه و تحلیل می کند که چگونه آیین های قرون وسطایی اواخر برای زنانی که در بارداری و زایمان جان خود را از دست داده اند، هم منعکس شده و هم به شکل گیری هنجارهای تغییر جنسیت کمک می کند. ظهور مراسم تشییع جنازه استاندارد در اوایل دوره مدرن ژاپن، موضوع فصل دانکن ویلیامز را تشکیل می دهد، که نشان می دهد چگونه فرقه سوتو ذن با گنجاندن فرهنگ مذهبی محلی در مراسم مرگ خود، رهبری خود را در جوامع روستایی به دست آورد. سه فصل آخر به شیوههای تدفین و تدفین معاصر و بحثهای پیرامون آنها میپردازد. ماریکو والتر یک "ساختار عمیق" را کشف می کند که به مراسم تشییع جنازه بوداییان ژاپنی از طریق خطوط فرقه ای اطلاع می دهد - ساختاری که، او استدلال می کند که معنای آن علیرغم رقابت از سوی صنعت سکولار پررونق تشییع جنازه پابرجاست. استفان کاول بحثهایی را در مورد اعمال اعطای نامهای بودایی پس از مرگ به متوفیان و تهدیدی که برای معابد سنتی بودایی با تغییر ایدهها درباره مراسم تشییع جنازه و زندگی پس از مرگ ایجاد میکند، بررسی میکند. سرانجام، جورج تانابه نشان میدهد که چگونه روشنفکران فرقهای بودایی معاصر تلاش میکنند تا تعارضهای بین دکترین هنجاری و مراسم تشییع جنازه را حل کنند، و نتیجه میگیرد که محبت انسان نسبت به متوفی همیشه بر خواستههای ارتدکسی پیروز میشود. مرگ و زندگی پس از مرگ در بودیسم ژاپنی گامی بزرگ به سوی درک چگونگی شکلگیری و حفظ قدرت بودیسم در ژاپن بر افکار و اعمال مربوط به مرگ است، و یکی از مفصلترین و جامعترین گزارشها را تا به امروز از این موضوع ارائه میکند.
بیشتر