ترجمه ماشینی:
این پایان نامه یک فلسفه فمینیستی اسطوره را توسعه داده و از آن حمایت می کند تا درک تأثیرگذار از نقش ها و کارکردهای اسطوره ها در تحقیقات اساطیری ا
... اخیر را فرموله کند. فرضیه اولیه ای که این تز در فصل 1 ایجاد می کند این است که تعیین اسطوره اسطوره نه بی گناه است و نه ارگانیک. هنگامی که اسطوره ها روایت می شوند، منافع بسیار مهمی در خطر است، و علاوه بر این، دسته بندی برخی از انواع روایت به عنوان «اسطوره» و برخی دیگر به عنوان «علم» یا «فلسفه»، برای مثال، بیانگر ادعاهای قدرتمندی در مورد سطح نسبی اعتبار آنهاست. و اقتدار من استدلال میکنم که این ادعاها در راهبردهای گفتمانی مهار و طرد و همبستگی با اشکالی از ساخت هویت هستند که با ادعای تکینگی مشخص میشوند. آنها علاوه بر این، به مکان یک نقطه مبدأ غیر قابل استعلایی به عنوان وسیله ای برای تضمین پایداری و مشروعیت این سازه ها متکی هستند. من این استدلال را در فصلهای 2 تا 7 از طریق مطالعه موردی گستردهای در مورد جستجوی آلمانیها برای منشأ از قرن هفدهم تا نوزدهم توسعه میدهم و رابطه آن را با تلاش رمانتیک آلمانی برای ساختن هویت اصیل آلمانی نشان میدهم. من این اشکال هویت و ساخت مبدأ را نقد میکنم و استدلال میکنم که مورد آلمانی تنها نمونهای از نظریههای متافیزیکی هستیشناسی غربی است که مرهون پدرخطی بودن متمایل هستند، که ویژگی اصلی آن مشغولیت به تکینگی تک ژنی است. در نتیجه، من یک مدل فمینیستی جایگزین از خاستگاه و هویت را در فصلهای 8 تا 10 بر اساس نظریههای فمینیستی پساساختاری و روانکاوانه در مورد مادری بهعنوان مکانی برای شکافتن، دوبرابر شدن و فرآیند ایجاد میکنم. من تصدیق میکنم که در حالی که شناسایی مبدا یک قرارداد هستیشناختی است، ادعای منشأ پدر خطی اشکالی از ذهنیت ایجاد میکند که طردکننده، دیالکتیکی و یکپارچه هستند و بنابراین چارچوبهای ناکافی برای ساختن مدلهای هویتی اخلاقی در یک پسا فمینیستی هستند. متن نوشته. در مقابل، من پیشنهاد میکنم که استعارههای منشأ مادری، چارچوب گفتمانی بسیار امیدوارکنندهتری، اگر انتقالی، برای بیان هویتهایی ارائه میدهند که بر تعدد، پیوستگی، ماندگاری و گفتگو تأکید میکنند.
بیشتر