استعاره نقش محوری در اندیشه دینی دارد بدین معنا که برای بیان حقایق مجرد از واژههای ملموس و مادی بهره میگیرد. مهمترین کارکرد شناختی استعاره نیزفراهم ساختن درک
... ک یک مفهوم انتزاعی از طریق مفهومی ملموستر است. با این نگاه پایاننامه حاضر به بررسی استعارههای بهکار رفته در توصیف «بهشت و جهنم» در قرآن، انجیل و تورات میپردازد تا ضمن معرفی این استعارهها، انواع استعارههای مفهومی بهکار رفته در آنها (ساختاری، هستیشناختی، جهتی) معین شود و مشخص شود در توصیف هر کدام از بهشت و جهنم چه نوع استعارهای کاربرد بیشتری دارد و نیز بسامد بهکارگیری این استعارهها در قرآن، انجیل و تورات به چه شکل است. تمام آیاتی که در توصیف بهشت و جهنم ساختار استعاری داشتند بهعنوان نمونه آماری درنظر گرفته شدند، برخی آیات نماینده چند «نگاشت استعاری» بودند. به این شکل 852 مورد عبارت استعاری از آیات قرآن و 140 مورد عبارت استعاری از آیات انجیل مورد بررسی قرار گرفتند. و در مورد تورات تنها به معرفی استعارهها پرداخته شد. روش تحلیل دادهها به صورت توصیفی در قالب شناختی بر اساس رویکرد لیکاف و جانسون (1980) به استعاره و نیز به صورت کمی و در قالب نمودار بوده است. نمودارها برحسب تعداد استعارههای ساختاری، هستیشناختی و جهتی که در توصیف بهشت و جهنم در قرآن و انجیل بهکار رفتهاند، ترسیم شد. بررسی نتایج نشان داد در کاربرد هر سه نوع این استعارهها، قرآن بسامد بالاتری دارد. هم قرآن و هم انجیل در ترسیم فضای بهشت بیشتر از استعاره ساختاری بهره بردهاند. ولی در استفاده از استعاره هستیشناختی و استعاره جهتی شاهد این اتفاق نیستیم. در قرآن استعارههای هستیشناختی بیشتر در ترسیم فضای دوزخ مورد استفاده قرار گرفتهاند تا در ترسیم فضای بهشت، در حالی که در انجیل استفاده از استعاره هستیشناختی در ترسیم فضای دوزخ ملاحظه نشد. در قرآن استعاره جهتی به طور یکسان هم درمورد بهشت و هم درمورد جهنم بهکار رفتهاست، در حالی که در انجیل تنها در ترسیم فضای دوزخ، کاربرد این استعاره مشاهده شد. در مورد برخی عبارات استعاری، هم در قرآن و هم در انجیل برای توضیح مطلب از نظریه «آمیختگی مفهومی» بهره برده شده است.
بیشتر