غزالی همواره به عنوان یک متکلم اشعری مسلک شناخته شده که تحت تاثیر استادش جوینی به جرگهی اشعریان در آمده بوده است. وی با تکیه بر آراء کلامی خویش به نقد بیست آم
... موزه می پردازد و قائلین سه آموزه از میان ان ها را محکوم به کفر می کند. غزالی به بحث از بیست آموزهی فلسفی به خصوص سه آموزهی قدم عالم، عدم علم خداوند به جزئیات و محال بودن معاد جسمانی می پردازد و قائل بودن به این سه آموزه را توسط فلاسفه کفر تلقی میکند. شاید بتوانیم بگوییم در میان این سه به خصوص آموزه بحث قدم عالم بسیار چالش برانگیز است و از اهمیت خاصی برخوردار است. وی پس از شرح این آموزهها، در باب صدور فتوای کفر به بیان شروطی میپردازد. غزالی در ادامه بحث تأویل را به میان میآورد و معتقد است که اگر بتوان سخن را تأویل کرد و اثری از کفر در آن مشهود نباشد، ما مجاز نیستیم که فردی را به مجازات مرگ برسانیم. در ادامه به بررسی جهانشناسی غزالی پرداخته، نگرش او را در بحث علیت بررسی میکنیم. بحث علیت در میان متکلمان اشعری متفاوت از فلاسفه است. اشعریان نظریات ابداعی فراوانی را از جمله نظریهی کسب مطرح میکنند و قائل به مالکیت تام و تمام نسبت به خالق هست. در مقابل اینان فلاسفه قرار دارند که با بحث در باب عقول دهگانه و پیش کشیدن مسألهی علل ثانویه معتقدند نظام عالم توسط مجموعهای از علل اداره میشود. اما غزالی نظری بینابین ارائه میکند که تا حدی همراه با مبهمگویی شده است. علم خداوند به جزئیات و معاد جسمانی و بحث علیت و نیز معجزه که همواره یکی از بحث های کلامی قابل توجه بوده است، از دغدغه های غزالی است؛ که در این رساله با نگاهی کلامی به اثبات آنها از دیدگاه یک متکلم اشعری پرداخته شدهاست.
بیشتر