جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5
نظریه‌پردازی‌های روشن‌فکرانه درباره روند «غرب‌شناسی عالمان شیعه»
نویسنده:
احمد رهدار
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
بیش‌تر تاریخ معاصر ایران از دو سده پیش تا کنون، به دلایلی با خامه روشن‌فکران رقم خورده است. آنان به گونه‌ای تاریخ سیاسی معاصر را تبیین کرده‌اند که تأثیر روشن‌فکری در آن، کلیدی و محوری بنماید و پدیده رقیب؛ یعنی اصول‌گرایی که در حقیقت جریان محوری تاریخ معاصر بوده است، به بهترین شیوه به حاشیه برود. یکی از مهم‌ترین موضوع‌هایی که با آن، تأثیرگذاری این دو جریان را می‌توان اندازه گرفت، چگونگی رویارویی آنها با غرب است؛ پدیده‌ای که بزرگ‌ترین مشکل قرن‏های اخیر ایران به شمار می‌رود و روشن‌فکرانی مانند دکتر فریدون آدمیت، دکتر علی شریعتی، دکتر عبدالهادی حائری و پروفسور حامد الگار، در حل آن کوشیده و به بررسی‌اش پرداخته‏اند. البته آنان هیچ‌گاه دیدگاه عالمان شیعه را در این‌باره به صورت مسئله محوری و پرسش اصلی مطرح نکردند و از این‌رو، درباره آنان به سختی می‏توان داوری کرد. مسئله مشترک آثار روشن‌فکران، رویارویی نادرست عالمان دینی با پدیده غرب است؛ چیزی که اسناد و روی‌دادهای تاریخ معاصر آن را تأیید نمی‌کند.
مستشرقان و جريان‌شناسی روحانيت در پيروزی انقلاب اسلامی
نویسنده:
سعيد باغستانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
انقلاب اسلامي ايران، که مهم‌ترين جنبش اسلامي معاصر و مظهر اسلام‌گرايي در عصر حاضر به‌شمار مي‌آيد، در کمتر از سه‌ دهه پس از پيروزي، از جنبه‌هاي گوناگون و به وسيلة جريان‌ها و افراد گوناگون ارزيابي شده و موضوع تحقيق قرار گرفته است. از مهم‌ترين و گسترده‌ترين مباحث در اين حوزه، تحقيقات شرق‌شناسان و نويسندگان غربي است كه به‌ويژه در سال‌هاي اخير، به شکل نامحسوس و ظريفي به نقش علما و روحانيت در شکل‌دهي انقلاب پرداخته‌اند. اين تحقيق درصدد تبيين و بررسي ديدگاه مستشرقان در زمينة جريان‌شناسي روحانيت و نقش آنان در پيروزي انقلاب اسلامي است. اين پژوهش، که به صورت توصيفي ـ تحليلي صورت گرفته، بر آن است تا نشان دهد که عمده تحليل‌هاي مستشرقان متأثر از مقايسه با ارباب کليسا، اولاً مبتني بر پيش‌فرض‌هاي شرق‌شناسانه و نگاه سکولار است. ازاين‌رو، ديدگاه يادشده با مباني اسلامي سازگاري ندارد. ثانياً، مستندات تاريخي نشان مي‌دهد كه اقدامات و موضع‌گيري‌هاي علما و مراجع در قبال حکومت پهلوي، برخلاف ديدگاه مستشرقان است.
صفحات :
از صفحه 57 تا 70
جریان‌شناسی سلفی‌گری هندی و تطبیق مبانی آن با سلفی‌گری وهابی
نویسنده:
امیر حسین میزا ابوالحسنی، احمد عابدی
نوع منبع :
مقاله , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شبه‌قاره هند به دلیل ویژگی‌های خاص جغرافیایی و فرهنگی، اهمیت خاصی در جهان اسلام دارد و این اهمیت انگیزه پژوهش درباره جریان‌های فکری شکل‌گرفته در این اقلیم را بیشتر می‌کند. در این نوشتار، ضمن اشاره به چگونگی ظهور اسلام در شبه‌قاره هند، ابتدا شخصیت‌های تأثیرگذار سده‌های اخیر در این منطقه را معرفی می‌کنیم و در ادامه به چگونگی ظهور سلفی‌گری و نیز جریان‌شناسی آن در دو بخش شخصیت‌های مؤثر و اصلی همچون شاه‌ولی‌الله دهلوی، شاه عبدالعزیز دهلوی، سید احمد باریلی و جنبش‌ها و مکاتب برجسته‌ای چون جنبش فرائضی، اهل‌الحدیث، مکتب دیوبندیه و مکتب محمدیه می‌پردازیم. در انتها نیز مبانی، اشتراکات و افتراقات سلفی‌گری هندی و سلفی‌گری وهابی را می‌کاویم و تأثیر این دو جریان بر گسترش سلفی‌گری در جهان اسلامی را بررسی می‌کنیم.
صفحات :
از صفحه 99 تا 120
جریان‌شناسی تاریخی فقه سلفی
نویسنده:
علی‌رضا بابایی‌آریا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
منظور از «جريان‏شناسی تاريخی فقه سلفی»، شناسايی مجموعه‏ی مبانی، مناهج و ديدگاه‏های فقهی سلفيان از هنگام پيدايش تاکنون و نيز، عوامل پيدايش و احياناً تطوّر و تحوّل آن‏ها است.اين شناسايی که از طريق واکاوی جداگانه‏ی زندگی، شخصيت، عقايد و ديدگاه‏های فقهی پيشوايان برجسته و تأثيرگذار سلفي در وهله‏ی نخست و سپس تطبيق، مقايسه و مقارنه‏ی آن‏ها با يکديگر انجام می‏شود، به روشنی نشان می‏دهد که سلفيه يک «جريان»، به معنای رويکرد و رويه‏ای مشترک ميان بخشی از مسلمانان بوده که به طور طبيعی، در برابر تحولات جهان اسلام و در بستر تاريخ اسلامی به وجود آمده و نصوص شرعی و اجماع و اقوال سلف صالح را مبنا قرار داده و تحت تأثير عوامل سياسی، اجتماعی و فرهنگی مختلف، گسترش و تطوّر يافته و سه دوره‏ی متفاوت‏ را تجربه کرده است:دوره‏ی نخست که از اوايل سده‏ی دوم با ظهور اصحاب حديث در برابر اصحاب رأی، آغاز شده و در اواسط سده‏ی سوم با احمد بن حنبل به اوج رسيده و سپس به طور نزولی تا اواخر سده‏ی چهارم با بربهاری و ابن بطه، ادامه يافته و توسط اين دو، تغييراتی در روش و سبک خود ايجاد نموده و عمل‏گراتر شده است. دوره‏ی دوم که از اواخر سده‏ی چهارم و اوايل سده‏ی پنجم، با ابن عقيل آغاز شده و در اواسط سده‏ی هفتم با ابن تيميه و ابن قيم الجوزيه به اوج رسيده و به زودی در اثر غلبه‏ی تشيع و تصوّف و پاره‏ای عوامل ديگر، به حاشيه رانده شده است. تا آنکه پس از قدرت يافتن عثماني‏های حنفی و صفوي‏های شيعی و سپس ورود استعمارگران غربی، در سده‏ی دوازدهم و سيزدهم به دوره‏ی سوم رسيده و اجباراً به دو شيوه‏ی متفاوت نوسلفی در شمال افريقا و وهابی در منطقه‏ی نجد روی آورده است. شيوه‏ی نوسلفی کوشيده است بر پايه‏ی آرمان سلفيه که بازگشت به سنت سلف صالح است و مبانی سلفيه که پيش از هر چيز نصوص و سپس اجماع و قياس است و با تأکيد بيش از پيش بر تمايز ميان عبادات و عادات، گونه‏ای عقل‏گرايی سازگار با دوران جديد را در پيش بگيرد و شيوه‏ی وهابی بدون توجه به دوران جديد، گاهی از سلفيان پيشين نيز عقل‏گريزتر شده و به خاطر داشتن روش و سبک فقهی متفاوت، از مبانی و اصول فقهی سلفيه، به ديدگاه‏های فقهی تازه‏ای به ويژه در ذيل عنوان توحيد و شرک راه يافته است. هر چند نهايتاً اين دو شيوه‏ی متفاوت نيز توسط محمد رشيد رضا به يکديگر نزديک شده و پيوند خورده و اکنون به صورت محسوس، تنها شيوه‏ی وهابي در حصار يک حاکميت سياسی، باقی مانده است. اگر چه برخی معتقدند که شيوه‏ی وهابی نيز به اقتضای دوران جديد، رو به پايان است.
رویارویی جریان‌های موسوم به لیبرال‌ و مکتبی‌ در حوزه سیاست؛ از سال 1357 تا سال 1360
نویسنده:
حسین صابر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زوال حکومت پهلوی و در نهایت برچیده شدن آن در بهمن 1357، معلولِ کنش‌گری جریان‌های گوناگونی بود که در رأس آن‌ها طرفداران گفتمان اسلام سیاسی قرار داشتند. گفتمانی‌ که با ارائه اسطوره مطلوب خود و در شرایط بی‌قراری جامعه، توانایی جذب دال‌های شناور و معنابخشی به آن‌ها را در یک زنجیره هم‌ارزی فراهم آورد و با گسترش سیطره هژمونیک خود، گفتمان وابسته به حکومت پهلوی را در مقام یک غیر، طرد و در رقابت با رقیبان، خود را به عنوان گفتمان غالب به جامعه معرفی نمود. با تثبیت این گفتمانِ مادر، خرده‌گفتمان‌های اصلی تشکیل‌دهنده آن مجال بروز پیدا نمودند که در این میان، گفتمان اسلام لیبرال با هواخواهان لیبرال و گفتمان اسلام فقاهتی با هواخواهان مکتبی‌اش، از جایگاه قابل توجهی برخوردار بودند. این دو گفتمان ـ که هواخواهان آن‌‌ها در مبارزه با حکومت پهلوی، سوابق مبارزاتی مشخصی داشتند ـ در غیریت با خصمی مشترک با عنوان گفتمان وابسته به حکومت پهلوی، اتحادی استراتژیک را شکل داده و موقتاً از افتراقات خویش چشم پوشیدند. اما وقوع انقلاب و نابودی غیر، دلیلی برای پوشیده نگاه داشتن تمایزها باقی نگذاشت و با برجسته‌ شدن منطق تفاوت، هواخواهان هر یک از این دو گفتمان خواهان سهم خود و اداره کشور انقلابی بر اساس آرمان‌های برخاسته از اصول و مبانی نظری و اندیشه‌ای‌شان شدند. این گونه بود که تنازع گفتمانی میان گفتمان اسلام لیبرال به رهبری بازرگان و گفتمان اسلام فقاهتی به رهبری امام خمینی شکل گرفت و مهم‌ترین حوادث سال‌های نخست جمهوری اسلامی، از پی این تنازع رقم خورد.بررسی چرایی این رویارویی و هم‌چنین چرایی حذف گفتمان اسلام لیبرال از عرصه قدرت، مسأله اصلی این پژوهش است که پژوهشگر با انجام پژوهشی توصیفی و تحلیلی و گردآوری داده‌های مبتنی بر منابع کتابخانه‌ای، در تلاش برای یافتن پاسخ آن بر آمده است. در پاسخ به چرایی رویارویی دو گفتمان، داده‌‌های پژوهش نشان می‌دهند که هریک از گفتمان‌های اسلام لیبرال و اسلام فقاهتی، بر اساس تفسیری برخاسته از اصول و مبانی نظری و اندیشه‌ای و قدرت پشت گفتمانی‌شان، به ارائه مفصل‌بندی، آرایش نشانه‌ها و تشکیل زنجیره هم‌ارزیِ گفتمانیِ متفاوتی پرداخته و در تلاش برای هژمونیک شدن و با انجام کنش‌های گوناگون، یکدیگر را در شمار غیر گفتمانی آورده و تنازعی گفتمانی را در بی‌قراری‌های جامعه ایرانی ایجاد نمودند که نتیجه آن به رویارویی‌های هواخواهان لیبرال و مکتبی این دو گفتمان منجر گردید. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهند که مکلف شدن لیبرال‌ها به بر آوردن وعده‌های استعاری و عام گفتمان اسلام فقاهتی با پذیرش مسئولیت دولت موقت، قابلیت دسترسی و اعتبار پایین گفتمان اسلام لیبرال به نسبت گفتمان اسلام فقاهتی، دسترسی گفتمان اسلام فقاهتی به مراکز قدرت و نهادهای انقلابی و به چالش کشیدن دولت موقت و پس از آن اولین رئیس جمهور ایران از طریق آن‌ها و اتکا به قدرت سوژگی فردی سیاسی رهبر انقلاب در مقام رهبر گفتمان اسلام فقاهتی، باعث عدم توفیق گفتمان اسلام لیبرال در هژمونیک‌شدن گردید که این موضوع، در کنار نفوذ گفتمان اسلام فقاهتی در اکثریت توده‌های جامعه ایرانی و هم‌چنین کنش سیاسیِ درنگ‌گونه و غیر انقلابی جریان لیبرال، تفوق مکتبی‌ها و حذف لیبرال‌ها از عرصه قدرت را به دنبال داشت.
  • تعداد رکورد ها : 5