جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
بررسی تطبیقی صدق و کذب قضایا از نظر ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
وحید صداقت نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده یکی از مهمترین مباحث دانش معرفت شناسی بحث صدق و کذب است . صدق به معنی مطابقت داشتنقضیه با واقع و کذب به معنی عدم مطابقت آن با واقع است . امکان شناخت و رسیدن به واقعاز دغدغه های اصلی انسان به شمار می رود . برای دور شدن از جهل مرکب وگام برداشتن در فضای نورانی شناخت نیازمند به فهم واقعیت هستیم . یعنی هرگاه واقعیت برای ما پوشیده باشد قطعا دسترسی به صدق و کذب نخواهیم داشت وحرکت منطقی برای کشف مجهولات تحقق پیدا نمی کند. پژوهشهای زیادی در این زمینه صورت گرفته است اما بدلیل عمیق بودن بحث نمی توان منبع مستقلی را معرفی کرد . معیارهای متعددی برای صدق و کذب قضایا ارائه شده است .که برخی انسان را بیشتر از حقیقت دور می کند . قضایا انواعی دارند ونفس الامردر هر قضیه ای فرق می کند و ملاک صدق با همان سنجیده می شود .ملاک صدق به نظر حکمای اسلام ، مطابقت داشتن یک قضیه با واقع است .انسان قادر است به حقیقت و واقعیت آنطور که هست دسترسی پیدا کند . معرفت و ادراک در علم حصولی نیاز به اثبات میان ذهن با واقعدارد . انسان در علم حضوری به حقیقت اشیاء دسترسی پیدا می کند.این نوشته به مقایسه نحوه مطابقت قضایا با واقع از نظر سه فیلسوف بزرگ اسلام پرداخته است . از نظرابن سینا حقیقت شیء نزد درک کننده تمثل پیدا می کند و این تطابق یک تطابق ماهوی است . سهروردی قائل به مشاهده حقیقت است . برای رسیدن به واقع باید از خود و تزکیه نفس شروع کرد .ملاصدرا معرفت حقیقی را علم و یقین مطابق با واقع می داند . یقین مذکور به معنی یقین ثابت و دائمی است . ایشان حقیقی ترین بدیهیات را استحاله اجتماع نقیضین و ارتفاع آنمی داند .
باور، حقیقت و معرفت [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
D. M. Armstrong (دیوید مالت آرمسترانگ)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
CAMBRIDGE UNIVERSITY PRESS,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: بررسی گسترده مفاهیم محوری در معرفت شناسی - باور، حقیقت و معرفت. پروفسور آرمسترانگ شرحی از باورهای کلی و دانش گزاره های کلی ارائه می دهد. باور در مورد موضوعات خاص واقعی به عنوان ساختارهایی در ذهن مؤمن توصیف می شود که واقعیت را نشان می دهد یا "نقشه" می گیرد، در حالی که باورهای عمومی تمایلاتی برای گسترش "نقشه" یا معرفی روابط تصادفی بین بخش هایی از نقشه بر اساس قوانین کلی هستند. «دانش» به اعتبار چنین باورهایی به عنوان بازنمایی واقعیت اشاره دارد. در این چارچوب، پروفسور آرمسترانگ گزارشی متمایز از بسیاری از پرسش‌های اصلی در معرفت‌شناسی عمومی ارائه می‌دهد - روابط بین باورها و زبان، مفاهیم گزاره، مفهوم و ایده، تحلیل حقیقت، انواع دانش، و روشی که در آن اعتقادات و دانش با دلایل پشتیبانی می شود. اگر کتاب به‌عنوان یک کل به‌عنوان کمکی به روایتی طبیعت‌گرایانه از انسان ارائه شود.
فلسفه عشق افلاطون در محاوره مهمانی
نویسنده:
محمدعلی بحری استاد راهنما: رضا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ برنجکار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ استاد مشاور: علی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ فتحی قرخلو‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
افلاطون در مهمانی، هفت خطابه درباره اروس یا عشق نوشته است. دیدگاه خود او را صرفاً با یکی از این خطابه ها و معمولاً با خطابه سقراط یکی دانسته اند که نتیجه، همواره تفسیر یک جانبه عشق بوده است. امّا این پژوهش می کوشد تا روح محاوره را در پیوستگی خطابه هایش بجوید و ماهیّت فلسفه عشق افلاطون را در آن معلوم سازد. از این رو، هدف، گشودن افقی نو به کلّ محاوره با روش بررسی پیوسته خطابه هاست. فایدروس، پائوسانیاس و اریکسیماخوس، عشق را به خوب و بد تقسیم می کنند. آریستوفانس آن را جست وجوی نیمه گمشده هر انسان می داند و آگاثون آن را زیباترین خدا می نامد. امّا سقراط، عشق را عشق به چیزی می داند که هنوز به دست نیامده است. بنابراین، چون اروس، عشق به زیبایی است؛ پس اروس نمی تواند زیبا باشد و دوکسا یا گمان آگاثون باطل می شود. همچنین از آنجا که امور خوب، زیبا نیز هستند؛ متعلّق عشق نمی تواند بدی باشد، بلکه عشق، «اشتیاق به داشتن همیشگی خوبی » است. از اینجاست که هم «تقسیم عشق به خوب و بد» و هم «تلقّی آریستوفانی از عشق»، هر دو رنگ دوکسا به خود می گیرند. بدین ترتیب، این خود افلاطون است که از ما می خواهد پنج خطابه نخست را در محدوده «دوکسا» بنگریم و آن ها را در تقابل با دو خطابه آخر که در ساحت «حقیقت» گام برمی دارند، در نظر بگیریم. در خطابه سقراط، «حقیقت معقول عشق» در بستر اسطوره ای روایت می شود که در نهایت، اروس را فیلسوف می خواند. به مدد همین عشق و تکاپویش در طلب دانش می توان از زیبایی محسوس به زیبایی معقول سیر کرد و سرانجام به دیدار «ایده زیبایی »نایل شد. در خطابه آلکیبیادس، «حقیقت محسوس عشق» در شخص «سقراط » آشکار می شود و اروس در قالب محسوس وی تجسّم می یابد تا بدین ترتیب، ماهیّت فلسفه عشق روشن گردد. عشق همان فلسفه است که آدمی را از بند دوکسا می رهاند و به ساحت حقیقت راهنمایی می کند. فیلسوفی که در سیر صعودی به دیدار ایده نایل آید، «منحصر به فرد» می شود و این شایستگی را می یابد که در تمامیّتش، متعلّق عشق قرار گیرد.
روش شناسی ادراکات اعتباری
نویسنده:
رضا ملایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ادراکات حقیقی محصول انعکاس جهان خارج در افق ذهن‌اند؛ درحالی‌که ادراکات اعتباری محصول تطبیق مفهوم بر مصداق غیرحقیقی خودند؛ به‌همین‌دلیل، ادراک دانستن اعتباریات ازاساس همراه با نوعی تسامح است. ادراکات اعتباری هیچ‌گونه رابطۀ نفس‌الامری ندارند. روابط ادراکات اعتباری یا میان ادراکات اعتباری و ادراکات حقیقی، تابع جعل و قرارداد است؛ ازاین‌رو مراحل فکر در به‌دست آوردن ادراک اعتباری با مراحل فکر در به‌دست آوردن ادراک حقیقی و روش استنتاج در ادراکات اعتباری با روش استنتاج در ادراکات حقیقی متفاوت است. هیچ‌گاه نمی‌توان ادراک اعتباری را تولیدشدۀ ادراک حقیقی یا ادراک اعتباری دیگر دانست. اگرچه در برخی اشکال استدلالی، ادراکات اعتباری با یکدیگر رابطۀ استنتاجی دارند، این رابطه غیر از رابطه تولیدی ادراکات است. جنس استدلال در استدلال‌های اعتباری جدلی است. این جدلی بودن منحصر به ماده استدلال نیست، بلکه صورت استدلال نیز جدلی است. همین مسئله باعث می‌شود در استدلال‌های اعتباری بتوان از استدلال‌هایی نتیجه گرفت که عقیم‌اند؛ چون صورت استدلال همچون ماده استدلال در اعتباریات، اعتباری و تابع اعتبار معتبران است.
صفحات :
از صفحه 97 تا 123
مفهوم الحقيقة
نویسنده:
أمل مبروك
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
نظرية الصدق عند جورج سانتيانا
نویسنده:
سعيد علي عبيد؛ تصدير: حسين علي حسن
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
نیچه و نیازهاى انسان معاصر
نویسنده:
یارعلی کرد فیروزجایی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نیچه فیلسوفى است متعلق به قرن نوزدهم, اما درباره بحرانى فکرى سخن رانده است که آن را به بشر امروزى متعلق دانسته است. درنظر او مهمترین بحران بشرى این روزگار بى ارزش شدن ارزش هاى حاکم بر زندگى انسان هاست که در سایه افول ایمان به خدا ظاهر شده است, هر چند که ارزش هایى که اکنون به سبب یاد شده بى پشتوانه شده اند, فى نفسه ارزش هاى قابل قبولى نبودند و حتى مایه تباهى و انحطاط زندگى انسان ها بودند. اکنون که روشن شده است این ارزش ها بى اعتبارند, وقت آفریدن ارزش هاى تازه است. نیچه بر وظیفه ارزش آفرینى انسان ها در این دوران تأکید کرده است. این مقاله تأمّل و درنگى است در پیش فرض ها و میزان درستى ادعاهاى نیچه و پیامدهاى دیدگاه او و مى کوشد تا نشان دهد و بر این نکته صحه بگذارد که خداباورى و ارزش هاى اخلاقى, ماوراءالطبیعى و دینى (که از سوى نیچه مورد نقد قرار گرفته اند) نه تنها موجب تباهى زندگى نیستند, بلکه شرط رونق زندگى اند.
تبیین توماس آکوئینی از نسبت میان زیبایی با خیر و حقیقت در چهارچوب بحث از صفات استعلایی وجود
نویسنده:
فاطمه صانعی,یوسف شاقول
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از شرایط شکل گیری زیباشناسی جدید یا استتیک در دورة روشنگری، استقلال زیبایی از خیر و حقیقت بوده است. اما در فلسفة پیش از دوران تجدد، یعنی در دورة یونان باستان و قرون وسطی، زیبایی جدای از خیر و حقیقت فهم و تبیین نمی شد. این تفکیک ناپذیری در رویکرد مابعدالطبیعی و هستی شناختی به این سه معنای ارزشی ریشه دارد. یک نمونة برجسته از این رویکرد را نزد توماس آکوئینی می توان دید. توماس در بستر مبحث صفات استعلایی وجود مخلوق، به نسبت زیبایی با خیر و حقیقت می پردازد. وی می کوشد این سه گان را در دو مرتبة وجود مخلوق و مرتبة الهی با هم مرتبط سازد. از سوی دیگر، توماس با مرتبط ساختن این صفات با قوای شناختی و ارادی نفس، اساسی مابعدالطبیعی برای حیات اخلاقی و حیات نظاره گرانه فراهم می آورد که زیبایی در آن نقشی اساسی دارد.
نسبیت رئالیسم و حقیقت از نظر گادامر
نویسنده:
برایس واخترهاورژ,سید حسن اسلامی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«هرمنوتیک‌ فلسفی‌» با نام‌ هانس‌ گئورگ‌ گادامر گره‌ خورده‌ است‌. هرچند نظریة هرمنوتیک‌, پیش‌ از او نیز جایگاهی‌ ویژه داشت‌، این‌ گادامر بود که‌ آن‌ را از نظریه‌ای‌ ادبی‌ و متن‌شناختی‌ به‌ نظریه‌ای‌ فلسفی‌ و هستی‌شناختی‌ ارتقا داد. وی‌ این‌ کار را با وام‌گیری‌ از اندیشه‌های‌ هایدگر انجام داد و نشان‌ داد که‌ هستی‌ ما انسانها هستی‌ای‌ مشروط‌ و مقید است‌ و لاجرم‌ شناخت‌ ما نیز چنین‌ است‌. اما این‌ محدودیت‌ شناختی‌ ما صرفاً ریشه‌ در وضع‌ فعلی‌ ما یا کمّیت‌ دانش‌ ما ندارد که‌ بتوان‌ در آینده‌ به‌ رفع‌ آن‌ امیدوار بود. ذات‌ و سرشت‌ انسانی‌ ما چنین‌ است‌ و راهی‌ برای‌ برون‌ شدن‌ از آن‌ وجود ندارد. بدین‌ ترتیب‌، عوامل‌ محدودساز دانش‌ و شناخت‌ ما از نظر گادامر, تاریخ‌ و زبان‌ است‌ و ما همواره‌ اسیر این‌ دوایم. ازاین رو دانش‌ و شناخت‌ ما همواره‌ نسبی‌ و محدود است‌ و هرگز نمی‌توانیم‌ ادعای‌ دانستن‌ مطلق‌ یا در اختیار داشتن‌ حقیقت‌ بکنیم‌. پرسشی‌ که‌ در اینجا پیش‌ می‌آید و اتهامی‌ که‌ غالباً به‌ گادامر زده‌ می‌شود، آن‌ است‌ که‌ در صورتی‌ که‌ نتوان‌ تقریر مطلقی‌ از حقیقت‌ به‌ دست‌ داد، همه‌ تقریرها برابر خواهند بود و نمی‌توان‌ تقریری‌ را برتر از دیگر تقریرها دانست‌. متقابلاً تبیین دقیق مبانی فلسفی گادامر در صدد نفی چنین برداشتی است.