نظر به اهمیتی که بحث نفس در فلسفه داشته و دارد، فیلسوفان بسیاری در طول تاریخ تفکر بشری بخشی از همّ خود را مصروف آن داشتهاند. در میان مسلمانان نیز عموم حکما از
... ز اهمیت آن غافل نبودهاند حتی متکلمین مسلمان هم به ضرورت طرح آن جهت دفاع از آموزههای دینی اذعان داشتهاند. علاوه بر این مسئلهی نفس به گونهای حوزههای دیگر، نظیر زیستشناسی و روانشناسی را هم از خود متأثر نموده است. این حوزهها که حوزههای تجربی هستند بیشتر از آنکه بخواهند در حقیقت و بیان ماهیت نفس سخن بگویند در جستجوی تبیین افعالی هستند که مستند به وجود نفس است. اما فلاسفه و متکلمین در تلاش برای بیان ماهیت و حقیقت نفس و نحوهی تکون آن به بحث پرداختهاند. و نتیجتاً آن را جوهر مجردی یافتهاند که در مقام فعل از قوا و آلاتی بهره میبرد. و ما در این رساله سعی نمودهایم تا تلاش دو اندیشمند مسلمان، که یکی حکیم پرآوازده و دیگری متکلم نامداری است، را در تبیین این مسئله به تصویر کشید و در ضمن آن نشان دهیم که چه شباهتها و تفاوتهایی میانشان وجود دارد. حاصل این تحقیق نشان میدهد که ملاصدرا در باب نفس و قوای آن مطالب بیشتری را نسبت به فخررازی ارائه نموده است و نیز پارهای از مباحث وجود دارند که اغلب، فخررازی آنها را به دلایل تجربی اسناد داده است که از مجموع این نظریات میتوان به دلایل ضعف یا قوت بیانات هر یک از آنها و نیز به چگونگی پیدایش و ارتباط نفس و بدن از آغاز تا رسیدن به سر منزل مقصود پی برد.
بیشتر