جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 37
ایده ای غیر توتالیتر از «جمعی بودگی» انسان
نویسنده:
نصر مهدی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در جهان فردانگارانه امروز، آنچه از همه بیشتر مورد غفلت واقع شده، «جمعی بودگی» انسان است. این مقاله قصد دارد با تفسیر برخی از مفاهیم اندیشه هایدگر مثل «با هم بودن»، «جماعت» و «برون خویشی»، این نکته را نشان دهد که «جمعی بودگی» یکی از ساختارهای اصلی انسان به مثابه دازاین است. در اینجا با اعتراف به اینکه هر یک از ما دارای وجودی تکین و منحصر به فرد هستیم، این نکته را نشان می دهیم که «زبان» مفهومی است که کلیت انسان را تعیین می کند. فرایند سیال عمل «جمعی بودگی»، نام گذاری است. نام نهادن زبان بر چیزها، کنشی است که چیزها را در «جهان» گرد هم می آورد. قرینه همین عمل هم در سیاست به مثابه «جمعی بودگی» رخ می دهد؛ در سیاست نیز انسان ها در کنار همدیگر قرار می گیرند. اما مفهوم امر سیاسی در غرب، تکینگی ها و دیگری را سرکوب کرده و ساختارهای سوبژکتیویستی را بر انسان تحمیل می کند. بنابراین از اندیشیدن درباره جمعی بودگی ناتوان است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 27
زبان، کدام رسانه؟ (نسبت میان زبان و هنر و شعر نزد هایدگر)
نویسنده:
معتمدی احمدرضا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
دیدگاه مابعدالطبیعی «زبان» را کنش اندیشه انسانی در مقام ظهور تلقی می کند و آن را رسانه ارتباطی و واسطه «بیانی» می پندارد. آن گاه که ذوق و احساس و تخیل آدمی درهم آمیزد و در بیان زیبایی را تجلی بخشد، زبان از رسانه ارتباطی «عام» به رسانه ارتباطی «خاص» تحویل یافته و «هنر» نام گذاری می شود. هنر گاه در ترکیبی از بازی حرف و کلمه، گاه در قاب نگاری از خط و نقش و رنگ، و گاه در پیکربندی سنگ و آهن و چوب، و گاه در امواجی از لحن و آواز و آهنگ بازنمایی شده و شعر، نمایش، نقاشی، پیکرتراشی، و موسیقی خوانده می شود. بنابراین شعر را باید صورت نوعی هنر و هنر را صورت نوعی زبان شناخت و نسبت عموم و خصوص مطلق را میان آنان برقرار ساخت. هایدگر (M. Heidegger) اما با طرح پرسش بنیادین از ذات هستی، حقیقت، انسان، زبان، هنر، و شعر به ویران سازی و بازخوانی تاریخ غرب مابعدالطبیعی پرداخته و ورطه باژگونگی بنیادها و نسبت ها را از طلیعه اندماج نخستین غفلت از حقیقت هستی و فقدان هستی شناسی در صورت بندی چیستی و هستی تا موضوعیت و موردیت نفسانی و حلول طبیعت انسانی در امر واقعی و تمامیت تسلیم وجود به موجود در قالب نیست انگاری، لایه برداری می کند و به نسبت تازه ای میان هستی، حقیقت، انسان، زبان، هنر، و شعر دست پیدا می کند.
صفحات :
از صفحه 29 تا 48
مرگ، آینه بینش هستی شناختی مارتین هیدگر
نویسنده:
حیدری احمدعلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مارتین هیدگر «دازاین» را موجودی تعریف کرده است که در میان موجودات دیگر از این خصیصه ممتاز برخوردار است که هم و غم هستی دارد و اگر پرسش هستی نقطه کانونی تاملات معرفتی اوست، ناشی از این خاستگاه و ویژگی بنیادین او است. اما کدام یک از امکانات «دازاین» بیشترین مجال و رخصت را برای مواجهه و تلاقی او با هستی فراهم می آورد؟ هیدگر این امکان را به عنوان خاص ترین امکان «دازاین»، مرگ معرفی می کند. آنچه که ما در این مقاله بر عهده گرفته ایم این است که بیان ضمنی و تلویحی هیدگر را در ترجمان هستی شناختی مرگ، به صراحت و روشنی بیان کنیم. نگارنده با رجوع به مولفه های پنج گانه مرگ در تعریفی که هیدیگر از آن به دست می دهد، وجوه هستی شناختی این مقومات را بررسی کرده است. نگاه هیدگر به مرگ، هستی شناختی و به تعبیر او اگزیستنسیال است. به باور هیدگر همه تتبعات و پرسش هایی که مرگ را از منظر زیست شناختی، روان شناختی، کلامی و انحای دیگر بررسی می کند، از حیث روش، به تحلیل اگزیستنسیال مسبوقند. این منظر برخلاف تلقی رایج از مرگ، آن را آینه هستی می سازد و با استمداد از آن به عنوان امکانی نهایی که در بطن خود نابودی هر امکان دیگری را می پرورد، راهی به هستی می گشاید. تقرب وجودی به مرگ، مرگ آگاهی را از توجه آسیب شناختی، آیینی و یا قوم شناختی به مرگ ممتاز می کند. کوش برای نشان دادن تفصیلی مضامین هستی شناختی عناصر مرگ در بیان هیدگر و مقایسه آن با باورهای «تصلب یافته» موجود بین و به تعبیر هیدیگر انتیک، مرادی است که این جستار در پی آن است.
صفحات :
از صفحه 43 تا 70
انسان، متن و مرجعیت
نویسنده:
مسگری احمدعلی اکبر, قاسمی حمید
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف اصلی مقاله، ارائه دادن تصویری کلی از اوضاع کلی از اوضاع فکری- فرهنگی زمانه ماست از حیث تلقی ای که انسان کنونی از نسبت خود با حقیقت دارد. بدیهی است که دست کم یکی از راه های درک تلقی انسان کنونی از نسبت خود با حقیقت، بررسی سیر تطور این تلقی در تاریخ است. ما این بررسی را با تبارشناسی سنت کتابت، و نقشی که متن- به عنوان دستاورد سنت کتابت- در فرهنگ های کهن و جدید داشته است، به انجام می رسانیم.«متن» برای این بررسی از این لحاظ دستاویز خوبی است که به گواه تاریخ همواره مرجع حقیقت پنداشته می شده است و تا امروز نیز «کتاب»، در فیلم ها، داستان های کودکان، تابلوهای نقاشی و قطعات ادبی و شعری، نماد«دانش» یا «حقیقت» انگاشته می شود. پس این چنین می انگاریم که تلقی ای که انسان در خصوص نسبت متن و حقیقت دارد، تابعی از تلقی ای است که از نسبت خود با حقیقت دارد و پژوهش خود را بر این انگاشته پی می گیریم. بدین ترتیب ما، به ویژه به این خاطر که قصد داریم تلقی انسان«کنونی» را از نسبتش یا حقیقت بسنجیم، ناگزیر از پرداختن به بحث هرمنوتیک هستیم. اما از آنجا که علاقه ما به هرمنوتیک نه در راستای علایق زبان شناختی ما، بلکه ناشی از پرسش فلسفی ما (انسان کنونی خود را در چه نستی حقیقت می یابد؟) است، پس طبیعی است که هرمنوتیک فلسفی، از میان گرایش های دیگر ذیل این عنوان، برایمان اهمیت مضاعف بیابد. چرا که در هر هرمنوتیک فلسفی، نتایج آنچه در ضمن مباحث مربوط به متن طرح می شد، صراحتا تعمیم می یابد و بعد هستی شناختی پیدا می کند؛ و سر انجام، هایدگر، به عنوان بانی این نوع هرمنوتیک کانون توجه ما قرار می گیرد.پاسخ نهایی ما به این پرسش این است که انسان امروز شانس خود را در نیل به حقیقت به نحو مستقیم و بی واسطه، بسیار بالا ارزیابی می کند و ملاقات رو- در- رو را با شاهد حقیقت ممکن می یابد. بدیهی است، از آن جا که مدعای مقاله صرفا «شرح» اوضاع فرهنگی از این حیث، به عنوان یک امر واقع است، تمامی آنچه گفته می شود، متضمن تائید یا رد تفکر هایدگر در این جا به اصطلاح بین الهلالین نهاده شده است و نگارنده خود را در مقام داوری در باب تفکر هایدگر نپنداشته است.
صفحات :
از صفحه 145 تا 173
دنیا از دیدگاه زهیر ابن ابی سلمی (تحلیل مقایسه ای موضوع در شعر جاهلی و شعر معاصر)
نویسنده:
رجایی نجمه, افخمی عقدا رضا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
چکیده :
در اغلب آثار ادبی (منظوم و منثور)، دنیا و زندگی دنیوی یکی از موضوعات مهم را تشکیل می دهد. موضوعاتی نظیر پیروزی و شکست، صداقت و نیرنگ، ذلت و بزرگ منشی، تحول و ایستایی، بندگی و آزادگی، جود و بخل و ... ابعاد مختلف زندگی دنیوی از چشم شاعران است. شاید بتوان گفت که موضع انسان نسبت به دنیا و طرز نگرش وی به زندگی دنیوی، این مفاهیم را در شعر و نثر ادبی پیش کشیده است. از این رو مطرح بودن این قضایا در ادبیات بر کنار از زمان خاصی است و می تواند در همه زمانها مصادیق آن یافته شود. انتخاب شعر زهیر به عنوان شاعر حکمت جاهلی و مقایسه او با شاعرانی که قرنها با او فاصله زمانی دارند – یعنی شاعران معاصر - نشان دهنده این کلیت است.
صفحات :
از صفحه 135 تا 156
روزگار
عنوان :
نویسنده:
فرزین بانکی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
یکی از مهم ترین کارهایی که در هر ترجمه ای انجام می شود، معادل یابی درست است. اهمیت این کار بدین سبب است که پیوند مفهوم تازه را با فرهنگ بومی امکان پذیر می کند. برای انتخاب درست توجه به چند نکته اهمیت دارد. به ویژه اینکه در معادل یابی نباید ارتباط واژه تخصصی و طیف معنایی آن در زبان روزمره را نادیده گرفت. این مقاله برای معادل یابی و مراحلِ کار، با انتخاب معادلی برای واژه آلمانی Dasein و کاربردِ آن در اندیشه هیدگر، در عمل روشی را ارایه می دهد.
صفحات :
از صفحه 51 تا 64
اختیار انسان از منظر صدرا و یاسپرس
نویسنده:
فرح رامین
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
مساله اختیار آدمی از جمله موضوعات مهمی است که در آراء صدرالمتالهین به عنوان موسس حکمت متعالیه و یاسپرس به عنوان یکی از فلاسفه خدامدار بی دین اگزیستانسیالیست، مطرح است. در تطبیق آراء این دو فیلسوف، با توجه به افق و مبانی فکری متفاوت این دو تفکر، همواره باید جانب احتیاط را رعایت کرد. توجه یاسپرس به انسان و تاکید بر وجود ساحتی اصلی به نام نفس یا اگزیستانس که اختیار و گزینش های آدمی، مرحله ای از مراتب آن است، تعریف اختیار، اراده، آزادی، دیدگاه او در باب انسان مختار و رابطه اختیار با متعالی از جمله مواردی است که صدرا و یاسپرس را در فلسفه ورزی به یکدیگر نزدیک می کند. این مقاله، با توصیف و تبیین بنیادی ترین دیدگاه های این دو متفکر در باب مساله پیچیده اختیار انسان، سعی در یافتن شباهت ها و تفاوت ها و نقادی این دو سنت فلسفی دارد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 31
زمانمندی در تفکر جدید
نویسنده:
منوچهر صانعی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
بنابر مفهوم زمانمندی، علوم به دو بخش طبیعی و انسانی تقسیم می شوند. علوم انسانی علوم زمانمند یا تاریخمند است، یعنی وقوع تاریخی آن ها پیوند ضروری با زمان وقوع آنها دارد و این امر بر خلاف علوم طبیعی است. زمانمندی در عصر جدید از فلسفه دکارت برخاست، اما در فلسفه های آلمانی از لایب نیتس تا هایدگر پرورش یافت. نتیجه این دیدگاه عبارت است از اختصاص هر رویداد فرهنگی به زمان خاص آن. زمانمندی از ویژگی های تفکر جدید است و در فلسفه یونانی که منابع اصلی آن آثار افلاطون و ارسطوست، نشانی از آن دیده نمی شود؛ زیرا زمان از نظر افلاطون سایه و تصویر ابدیت و از نظر ارسطو یکی از مقولات عرضی است. در حالی که مفهوم زمانمندی متضمن اصالت وجود زمان است. در عصر جدید، دکارت که فلسفه او صبغه مسیحی دارد، اعلام کرد که لحظات و آنات زمانی هر کدام یک واقعیت اصیل و از لحاظ وجودی مستقل از آنات دیگر است، و کانت در هر دو حوزه حس و فهم دخالت مستقیم و مؤثر زمان را در تحقق «محسوس» و «مفهوم» اعلام کرد. زمانمندی در عصر جدید پیوندی ناگسستنی با تاریخمندی دارد و این ارتباط از ویژگی های منادولوژی لایب نیتس است؛ زیرا منادهای لایب نیتس در یک فرایند نامتناهی در طول زمان (تاریخ) صفات خود را از قوه به فعلیت می رسانند. در فلسفه هگل، مفهوم «ضرورت دیالکتیکی» به این خاصیت زمانی اضافه شد و هگل اعلام کرد که حوادث تاریخ در همان زمان و به همان صورت که رخ داده اند، باید رخ می دادند. این سنت زمانی - تاریخی فلسفه آلمانی به دیلتای رسید و او با استفاده از این سنت، دو مفهوم تاریخمندی و نقد عقل تاریخی را در هم آمیخت. سرانجام هایدگر در کتاب «وجود و زمان» حالت هستی را ذاتا زمانمند و زمانمندی را جوهر هستی اعلام کرد.
صفحات :
از صفحه 5 تا 21
تعریف و تشخیص انسان از نگاه ملاصدرا و کارل یاسپرس
نویسنده:
حسین کرمی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یاسپرس و صدرا گرچه به دو منظومه فکری متفاوت تعلق دارند ولی هر دو بر ضرورت شناخت انسان تاکید و به وجود هسته ای مرکزی به نام نفس اشاره دارند که به علت فعالیت و مدرک بودن و نیز حرکت و آزادی، غیرقابل تعریف و شناسایی حدی است. این حقیقت دارای تعین ها و تحصل ها و مراتب بی شمار است. اساسا انسان دارای ماهیتی از پیش تعیین شده نیست و هر فردی خود، نوع منحصر به فرد است. در نظام فکری صدرا نفس و بدن باهم ارتباط دارند و بدن، مرتبه نازله نفس و نفس، حقیقت تکامل یافته بدن است. نزد یاسپرس نیز وجوه انسان که عبارتند از دازاین آگاهی کلی، ذهن و نفس با هم در ارتباط و تعاملند.
صفحات :
از صفحه 89 تا 109
ساحت عرفانی در اندیشه هایدگر
نویسنده:
علمی قربان
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
یکی از ماندگارترین پرسش های مطرح در اندیشه هایدگر که بحث و مناقشه میان متکلمان فیلسوفان را دامن زده است، پرسش از ساحت عرفانی آرای اوست. کسانی که به بررسی وجوه شباهت تفکر هایدگر با اندیشه های عرفانی پرداخته اند، وجود عناصر عرفانی در اندیشه او را پذیرفته و بین اندیشه های او و اکهارت شباهت های اساسی یافته اند. بسیاری از آنها با ارایه تفسیری دقیقا الهیاتی و عرفانی از هایدگر، "هستی" را با خدا یکی گرفته اند. در این پژوهش برآنیم که می توان از رهگذر بررسی موشکافانه اندیشه های هایدگر، به درونمایه های عرفانی اندیشه او در باب انسان، جهان و هستی پی برد. او عارف نیست و از تجربه عرفانی دم نمی زند، اما خویشاوندی با ادبیات عرفانی بر تارک باورهای او هویداست و می توان دست کم یک شباهت ساختاری را میان نوشته ها و آثار هایدگر و عارفان، به ویژه اکهارت باز یافت.
صفحات :
از صفحه 129 تا 148
  • تعداد رکورد ها : 37