جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 630
رابطه وجوب‌وجود و کامل مطلق در خداشناسی علامه حلی
نویسنده:
حسن عباسی حسین‌آبادی ، اکرم عبداله پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خوانش مفهوم خدا نزد علامه حلی براساس دو مفهوم «وجوب‌وجود» و «کمال» است و این دو مفهوم مبنا برای تبیین معناشناسی صفات قرار می‌گیرد. مفهوم «وجوب‌وجود» مفهومی فلسفی است که از فلسفه مشاء وارد بحث کلامی متکلمان مدرسه «حله» شده است و مفهوم «کمال» بااینکه پیش‌فرض بحث از صفات و حتی اثبات وجود خداست؛ اما در کلام اسلامی کمتر به آن پرداخته شده است. نسبت این دو مفهوم در خداشناسی و تبیین صفات خدا نزد علامه حلی مسأله نوشتار حاضر است و پرسش این است: نسبت «وجوب‌وجود» با «کامل مطلق» چیست؟ آیا این دو مفهوم قابل تحویل به یکدیگر هستند یا به‌صورت دو مفهوم مستقل مبنای صفات قرار می‌گیرند؟ مفهوم کمال برای علامه حلی، با تمام و فوق‌تمام بودن بیان شده است و در تحلیل معناشناسی صفات اعم از صفات ایجابی و سلبی مفهوم «کمال» پیش‌زمینه و پیش‌فرض است؛ اما مفهوم «وجوب‌وجود» مبنا در تحلیل معناشناسی بعضی از صفات سلبی و ایجابی است. براین اساس در این نوشتار با تبیین معناشناسی مفهوم کمال و وجوب‌وجود، و بررسی معنایی صفات براساس آن دو مفهوم، از جهاتی به رابطه تساوق میان دو مفهوم وجوب‌وجود و کمال می‌رسیم؛ به‌این‌معنا که باسلبِ کمال، وجوب‌وجود بی‌معنا و با سلبِ وجوب‌وجود، کمال نسبی خواهد شد. ازآنجاکه این مسئله بحث نظری و مفهومی است، روش آن نیز توصیفی و تحلیلی است؛ با تحلیل مفهومی صفات قرآنی و تبیین فلسفی آنها مبتنی‌بر «کمال»، فایده عملی نیز بدست می‌آید.
صفحات :
از صفحه 129 تا 154
درسگفتار کشف المراد
مدرس:
محمدحسین حشمت‎پور
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
کشف المراد - مقصد سوم
مدرس:
محمدحسین حشمت پور
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
سیر تاریخی حجّیت خبر واحد در اصول شیعه
نویسنده:
محمد صادق علم الهدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این نوشتار در صدد است در حدّ بضاعت خود، مسیر پر پیچ و خم مسألۀ پر اهمّیت حجّیت تعبّدی خبر واحد ظنّی را در تاریخ فقه شیعه بکاود و تحوّلات فکری فقهاء شیعه را در این زمینه نمایان سازد. در این راستا، نخست گزارشی از وضعیت مسألۀ مزبور در دورۀ حضور معصوم7 ارائه خواهد کرد و در ادامه، ضمن اشاره به آراء و انظار رجال برجستۀ عرصۀ فقاهت در موضوع خبر واحد و مسائل پیرامون آن، مراحل تطوّر آن را از نخستین آثار اصولی شیعه تا زمان معمار اصول نوین وحید بهبهانی دنبال خواهد کرد. این تحقیق نشانگر رویکرد متفاوت قدماء و متأخرین در قبال مسألۀ مزبور است
صفحات :
از صفحه 120 تا 138
ارزیابی دیدگاه های علامه حلی وقاضی سعیدقمی درصفات الهی
نویسنده:
پدیدآور: راحله صمیمی ؛ استاد راهنما: علی اله‌بداشتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
بی تردیداساسی ترین ومهم ترین موضوعی که درشریعت اسلام واساسامجموعه ادیان بویژه ادیان توحیدی موردتوجه است معرفت خدای تعالی است این مهم توجه اندیشمندان مسلمان رابیشترازهرمسئله دیگربه خودمعطوف کرده است.واین معرفت ممکن نیست مگراز طریق اوصاف الهی .ازجمله این اندیشمندان ومتکلمین بزرگ همچون علامه حلی که در پی ریزی کلام شیعه نقش برجسته وتلاش فراوانی داشته است که کتب بسیاری تالیف کرده است وهمچنین قاضی سعید قمی کتابهای را پیرامون بحث خداشناسی تدوین کرده است صفات خداوند از سوی عموم مشرب ها وفرقهای اسلامی عمدتا به صفات ثبوتیه وسلبیه تقسیم شده است وبیشتر متفکران حوزه اندیشه اسلامی با الهام از متون مقدس دینی قائل به اتصاف ذات باری تعالی به اسماء وصفات شده اند بنابراین به ندرت می توان اندیشمند مسلمانی را یافت که منکراسماء وصفات ذاتی خداوند شده باشند دراین میان برخی از متفکران شیعه مانند شیخ صدوق وتابعان ایشان مانند قاضی سعید قمی که دراعتقادات مشرب حدیثی دارند دربحث معنا شناسی صفات الهی به الهیات سلبی روی آورده اند وآنها در بیشتر آثارشان به شرح احادیث ائمه اطهار پرداخته در مواضع مختلف به دفاع از دیدگاه خود پرداخته ودر تایید آن به سخنانی از معصومین استناد کرده اند معنای شناسی اسماء و صفات الهی همواره مورد توجه اندیشمندان در جوامع مختلف بشری وادیان مختلف بوده است واینکه چگونه می توان به صورت معنا دار که با ساحت ذات الهی سازگار باشد وبه لحاظ منطقی وعقلی گرفتار مشکل نباشد سخن گفت یکی از بحثهای جدید الهیاتی در تداوم تاریخی تفکر به صورت زنده وپویا مطرح شده است برای تدوین این مسئله دیدگاهای مختلفی مطرح شده است یکی از نظریات در بحث معنا شناسی اسماء وصفات رویکردالهیات سلبی است .که این پایان نامه درحال حاضر عهده دار ازریابی دیدگاه یکی از مدافعان مشهور این رویکرد درجهان اسلام حکیم الهی قاضی سعید قمی است ایشان در دفاع از الهیات سلبی در معنا شناسی اسماء وصفات نفی رویکردهای دیگر تلاش های قابل توجه ای نموده است هرچند رویکرد الهیات سلبی به لحاظ جنبه سلبی مسئله ونقد رویکردهای که منجر به تشبیه در باب معنا شناسی اسماء و صفات الهی می گردند موفق عمل کرده است اما مدل پیشنهادی رویکرد سلبی با اشکالات مختلف معنا شناسی،معرفت شناختی و وجود شناختی مواجه است که پذیرش آن،با مشکل مواجه می کند همچنین این نظریه الهیات سلبی شیخ صدوق وقاضی سعید قمی در مقابل نظریه متکلم برجسته مکتب حله علامه حلی قرارداده شده است که طرفدار صفات ذاتی اعم از ثبوتی وسلبی وهمچنین صفات فعل برای خداوند است طرفداران نظریه اتصاف با اعتقاد به اینکه خدادارای همه کمالات هستی است اسماء وصفات را به عنوان کمالات لحاظ کرده و از طریق براهین مختلف به اثبات آنها برای مقدس خدا پرداخته است
بررسی تطبیقی مسئله اراده الهی در مدرسه حله (خواجه نصیر، علامه حلی، فاضل مقداد) و اصفهان (علامه مجلسی، فیاض لاهیجی، قاضی سعید)
نویسنده:
استاد راهنما: مهدی نصرتیان اهور ؛ استاد مشاور: محمدحسین منتظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مساله «اراده الهی » ازجمله مباحث کلام اسلامی است که همیشه مورد توجه متکلمان مسلمان بوده است از این رو ما در این پژوهش به بررسی تطبیقی مساله اراده الهی از دیدگاه سه تن از متکلمان مدرسه حله یعنی خواجه نصیر الدین طوسی، علامه حلی، فاضل مقداد وسه تن از از متکلمان مدرسه اصفهان یعنی علامه محمد باقر مجلسی، فیاض لاهیجی، قاضی سعید قمی در مساله اراده الهی خواهیم پرداخت ودر نهایت مشخص خواهد شد که علی رغم شباهت های این دو حوزه فکری در این مساله یعنی «مرید بودن خداوند»«عدم تجانس اراده خداوند با اراده انسانی»«غیرعلم وقدرت دانستن اراده »وهمچنین پذیرش اراده به معنای «علم به مصلحت»اختلافاتی در این مساله بین دوحوزه فکری مشهود است که می توان به «مخصص بودن »«زاید بودن اراده بر داعی »و«عینیت صفات با ذات »در مدرسه حله وتقسیم اراده به «عزم وحتم»،تفاوت قائل شدن بین «اراده»و«مشیت»، «جزءصفات فعل دانستن وحادث بودن اراده الهی در مدرسه اصفهان اشاره نمود. اما آنچه سبب بروز این اختلاف دیدگاه در این دو حوزه فکری شده است تفاوت در نگاه معرفت شناسی آنهاست چرا که رویکرد متکلمان در مدرسه حله در قبال «اراده الهی »رویکردی فلسفی است در مقابل متکلمان مدرسه اصفهان علاوه بر رویکرد فلسفی رویکردی نص گرایانه را دنبال می کنند.
مباحث معاد در انديشه كلامي شيخ مفيد و علامه حلي
نویسنده:
محمد عظيمي، رقيه حاج‌احمدي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شيخ مفيد (م 413ق) از مکتب کلامي بغداد و علامه حلي (م 726ق) از مکتب کلامي حلّه، از متکلمان برجسته شيعه هستند. هرچند هر دو، در ميان متکلمان عقل گرا قرار دارند، از دو رويکرد مختلف در مسائل کلامي برخوردارند. در نوشتار پيش‌ِرو، کوشيده ايم تا تطوّر جايگاه و ساختار بحث معاد را که يکي از مسائل مهم کلامي در نزد اين دو متکلم بزرگ شيعه است، تحليل و بررسي کنيم. به‌لحاظ روش، هر دو متکلم از منبع عقل و نقل براي شناخت معاد بهره جسته اند. بااين‌حال، حجم مباحث کلي و عقلي در آثار علامه بيش از شيخ مفيد است؛ براي نمونه، با اينکه هر دو به تجرّد روح انسان باور دارند، شيخ مفيد براي اثبات اين نظريه به دلايل نقلي استناد مي‌کند؛ درحالي‌که علامه حلي به دلايل عقلي و فلسفي تمسک مي جويد. به‌لحاظ موضوعات بحث معاد، شيخ مفيد برخلاف علامه، جزئيات معاد را بيشتر با دلايل نقلي واکاوي کرده است. يکي از علل اساسي اين تغيير و اختلاف را بايد در ورود فلسفه به کلام دانست.
صفحات :
از صفحه 111 تا 124
تبیین حدوث و قدم عالم از دیدگاه متون دینی و مقایسه آن با دیدگاه علامه حلی، میرداماد و ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: سیدجواد احمدی ؛ استاد راهنما: ابوالفضل کیاشمشکی ؛ استاد مشاور: حمیدرضا رضانیا ؛ استاد مشاور: محمدحسن قدردان قراملکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله حدوث و قدم عالم از زمان‌های دیرین افکار اندیشمندان را به خود جلب کرده است. در متون دینی نیز، عالم (همه مخلوقات) به صفت «حدوث» معرفی گردیده و «قِدَم» منحصراً برای حق‌تعالی اثبات شده است. دانشمندان در تفسیر آیات و روایات دالّ بر حدوث عالم، نظرهای متفاوتی ارائه نموده و از هماهنگی دیدگاه خود با متن دینی دفاع کرده‌اند. از دیدگاه‌های مهم در این زمینه، نظریّه کلامی علامه حلّی، دیدگاه حدوث دهری میرداماد و حدوث زمانی مورد نظر صدرالمتألّهین است. بررسی میزان هماهنگی دیدگاه‌های سه گانه با مفاد متن دینی، مستلزم تبیین اجمالی سه نظریّه مذکور و مقایسه آن با معنی مستفاد از آیات و روایات است. از این رو، با تحلیل و پژوهش پیرامون آیات و روایات ناظر به حدوث عالم، چنین استنتاج شد که «زمان» از جمله مخلوقات و متصف به حدوث است؛ پس دیدگاه حدوث زمانی از منظر متن دینی قابل پذیرش نیست. از سویی دیگر، نظریه قدمت غیری و حدوث ذاتی عالم نیز خلاف ظاهر متن دینی است؛ چه این که ظهور آیات و روایات بر تأخّر انفکاکی وجود عالم از وجود خالق است، به این معنی که هستی عالم مسبوق است به عدم مقابلی که بدون تقیّد به زمان با وجود عالم در تناقض می‌باشد و با آن قابل جمع نیست. به عبارت دیگر، وجود جمیع ماسوی‌الله دارای ابتداء و آغازی فرازمانی است و زمان (زمان حاصل از تغیر تدریجی وجود عالم طبیعت) توأم با آفرینش اولین موجود مادی از کتم عدم واقعی، آغاز گردید.با بررسی آثار و کتاب‌های علامه حلّی، میرداماد و صدرالمتألهین، معلوم شد که ایشان بر این نکته اتفاق نظر دارند که دیدگاه حدوث زمانی مبتلا به ضعف و اشکال است؛ چنان‌که دیدگاه حدوث ذاتی و مسبوقیت وجود ممکنات به عدم ذاتی را صرفاً یک تحلیل عقلی و مبیِّن اصل نیازمندی هر مخلوقی به خالق هستی‌بخش دانسته‌اند که حدوث مورد نظر متن دینی را تأمین نمی‌کند. بنابراین هر سه دانشمند مذکور، عقیده به قدمت غیری عالم را خلاف آموزه‌های دینی اعلام نموده‌اند. ایشان قائل به حدوث عالم به معنی مسبوقیت جمیع ماسوی‌الله به عدم مقابل می‌باشند. با این تفاوت که صدرالمتألهین، حدوث مستفاد از متن دینی را حدوث زمانی تشخیص داد و بر اساس نظریه حرکت جوهری و این‌که «زمان» بُعد و امتدادی از وجود تدریجی عالم طبیعت است، بیان نمود که آیات و روایات بر قدمت فیض الهی و حدوث زمانی مستفیض (آفرینش لحظه به لحظه و حدوث تدریجی عالم اجسام) دلالت دارد. اما علامه حلّی تأکید نمود آن سان‌ که تبیین قدمت خداوند نیازی به عنصر «زمان» ندارد، معنی و حقیقت حدوث عالم نیز بی‌نیاز از «زمان» می‌باشد و عالم به نحو ابداعی (بدون احتیاج به ماده پیشین و زمان سابق) با سابقه عدم محض غیرزمانی آفریده می‌شود و ازاین‌رو، هستی عالم ـ به لحاظ بدایت و آغاز ـ منتهی به عدم مقابل فرازمانی است.میرداماد نیز ضمن تأیید مسبوقیت وجود همه مخلوقات (مجرد و مادی) به عدم واقعی غیرمقید به زمان، آن عدم را عدم دهری (لاشییء مطلق) نام نهاد که با جعل وجود مخلوق توسط آفریدگار، به نحو کلی نقض و طرد می‌گردد. میرداماد معتقد است، عدم دهری با ویژگی صراحت و خلوص و پیراستگی از هرگونه امتداد حقیقی یا وهمی و متوهم، با هستی ممکنات در تقابل و تناقض است و موجب تأخر انفکاکی آنان از وجود خالق می‌باشد.به نظر می‌رسد سه دیدگاه مذکور (به‌طور کلی و با قطع نظر از میزان صحّت مبانی و ادله) در محور‌های ذیل با نتایج حاصل از بررسی آیات و روایات، هماهنگ‌اند: 1. نفی حدوث ذاتی؛ 2. نفی ازلیت غیری عالم؛ 3. مردود دانستن حدوث زمانی منسوب به متکلمان؛ 4. مسبوقیت وجود عالم به عدم مقابل؛ 5. تأخّر انفکاکی هستی مخلوقات از وجود خالق؛ 6. ابداعی بودن فاعلیت خداوند؛ 7. پیراستگی وجود پروردگار از زمان و یا هرگونه امتداد وهمی و متوهّم.
علامه حلی نخستین عالمی است که آیت‌الله لقب گرفت
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
  • تعداد رکورد ها : 630