جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 85
بررسی تطبیقی اراده امر والا، امر قدسی و تجربه دینی نزد اتو و شوپنهاور
نویسنده:
هوشیار قادری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پس از رواج افکار کانت در نقد عقل محض، این اندیشه که از راه عقل نظری نمیتوان دربارهی بود و نبود خداوند، و اسماء و صفات او سخن گفت، مقبولیت عام یافت و راهی که کانت با توسل به عقل عملی، موسوم به برهان اخلاقی، برای اذعان به واقعیت خداوند گشود، نتوانست جایگزین براهین سنتی منزوی شده در ادای وظیفه‌ی اثبات وجود خدا گردد. در این بحرانِ شکگرایی به حقایقِ ماورالطبیعی و نیز به عنوان واکنشی در قبال تحویل دین به اخلاق، اندیشمندانی برآن شدند تا راهی دیگر برای بشر به سوی خداوند بگشایند و آن تجربهی دینی بود.برخی از فیلسوفان مانند «شلایر ماخر» و به ویژه «رودلف اتو» در تبیین و توضیح تجربه دینی سعی بسیار نمودند تا بتوانند این احساس ناب را در مواجهه با امر قدسی یا امر والا با رویکردی پدیدار شناسانه بیان کنند. اما این تجربه که از نظر اتو مجموعهای پیچیده از احساسات است، هیچ‌گاه به صورتی واضح و روشن که درخور ساختار و نظامی فلسفی-مفهومی باشد، درنیامد. از این رو همواره از سوی منتقدان با انتقادات جدی روبرو شد. از جمله این انتقادات میتوان به این مشکل اشاره کرد؛ اگر این احساس و تجربه بیان ناپذیر است و اگر تجربه چنان بنیادین است که از حد تمایزات معرفتی فراتر میرود، فهم این امر دشوار است که فرد چگونه از دل احساسات غیر معرفتی، مدعیات صدق و کذب برداری را که در الهیات و فلسفهی دینی یافت میشوند، به دست میآورد؟ پس حقایق دینی چگونه از آن نتیجه میشوند؟ و نیز اشکالاتی دیگر از این قبیل؛ که فرایند حصول این سنخ تجارب چگونه است، و در حوزهی معرفت شناختی چگونه به آن میشود پرداخت؟ این اشکالات و انتقادها ناظر به ماهیت این تجربه وجود دارد.این پژوهش تلاشی است برای توضیح و تبیین هر چه بیشتر تجربه دینی مدّ نظر اتو در پیوند با اندیشه شوپنهاور، آن گونه که وی در زیباییشناسی و نبوغ هنری، شهود و نظارگی امر والا را در امحای ارادهی فردی و خلاصی از عینک «اصل علت کافی » لحاظ می کند؛ تا ضمن بسط و روشنسازی بیش از پیش تجربه دینی این احساس را هر چه بیشتر در ساحت مفاهیم فلسفی قرار دهد.ما در این رساله سعی داریم تا ماهیت تجربه دینی را به صورتی پدیدارشناسانه ، یعنی همان گونه که نزد پیروان آن ادیان درک میشود، و آنگونه که رودلف اتو ویژگیها و عناصر موجود در آن را معرفی میکند، بررسی کنیم و پی بگیریم تا در مقایسه با «تجربهی امر والا»، نزد شوپنهاور، ریشههای این تجربه را به صورتی معرفت شناختی، آشکار نماییم و بدین وسیله چگونگی فرایند انگیزش و ایجاد این سنخ تجربهها را مشخص کرده و با این مقایسه، تا اندازهای کیفیتِ روندِ تشکیل، و فرایندِ تحصیلِ این نوع تجارب رازآلود عرفانی را، که راهی نو به سوی اثبات امر متعالی و قدسی است، در حوزهی معرفت شناسی، نشان دهیم.
استاد مطهری و نقد ایدئالیسم
نویسنده:
عبدالرزاق حسامی فر
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از قرن هفدهم در فلسفه غرب تحولی بنیادی در پژوهش فلسفی روی داد و بحث درباره نحوه شکل گیری شناخت و میزان اعتبار آن محور مسائل فلسفی شد. این تحول در قلمرو فلسفه اسلامی به علت نبود ارتباط میان دو عالم فلسفه اسلامی و غرب با سه قرن تاخیر بازتاب یافت. استاد مطهری به عنوان استاد مبرز فلسفه اسلامی کوشید تا ابتدا با آرای فیلسوفان جدید و معاصر آشنا شود، سپس به نقد و بررسی آن ها بپردازد. یکی از مسائل مورد توجه استاد مساله شناخت بود که در آن دو دیدگاه اصلی در برابر هم قرار دارند: یکی رئالیسم که وجود مابازای ادراکات حسی را در خارج می پذیرد و شناخت حسی را کاشف از خارج می داند؛ و دیگری ایده آلیسم ذهنی که منکر این امر است. علامه طباطبایی و استاد مطهری در اصول فلسفه و روش رئالیسم با دفاع از مبانی رئالیستی فلسفه اسلامی به نقد ایدئالیسم ذهنی یا اصالت تصور از یک سو و نقد مبانی ماتریالیسم دیالکتیک از سوی دیگر می پردازند. دیدگاه استاد مطهری در این کتاب، که در دهه سی نوشته شده است، با آنچه در درس های شرح مبسوط منظومه در دهه پنجاه القا کرده اند قدری تفاوت دارد. ایشان در کتاب نخست ایدئالیسم به معنای اصالت تصور را از حیث انکار واقعیت هم تراز سفسطه می گیرد و فیلسوفان ایدئالیستی چون بارکلی و شوپنهاور را به لحاظ انکار جهان خارج از ظرف ذهن، در کنار سوفسطائیانی چون پروتاگوراس و گرگیاس نام می برد، در حالی که در کتاب دوم تحلیل عمیق تری از مساله شناخت و اثبات جهان خارج به دست می دهد. در این مقاله می کوشیم با ارائه تحلیلی جامع از دیدگاه استاد مطهری در باب شناخت و نقد ایشان بر ایدئالیسم، به نقد و بررسی آرای ایشان بپردازیم.
صفحات :
از صفحه 43 تا 59
خیر و شر از دیدگاه متفکران غیر اسلامی
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
تاریخچه ی مسأله شرّ کهن‌ترین متن دینی که در آن مسأله شرّ مطرح شده است در آیین هندو کتاب ریگ ودا – سامهیتا است که قدمت آن به دوازده یا پانزده قرن قبل از میلاد می­رسد. در کیش­های هندویی، آیین «بودا» و آیین «جین» به مسأله شرّ پرداخته­اند. مکاتب بودایی ت بیشتر ...
دین در فلسفۀ ویتگنشتاین متقدم
نویسنده:
زهره عبدخدایی، قاسم پورحسن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
لودیک یوزف یوهان ویتگنشتاین از زمرۀ فیلسوفان تحلیلی زبان به‌شمار می‌آید. او امور ماورای طبیعی از جمله اخلاق و دین را به فراسوی مرزهای زبان می‌فرستد و معتقد است که آنچه نمی‌توان دربارۀ آن سخن گفت، پس به‌ناچار باید سکوت کرد. سخنان وی در باب دین در دورۀ نخست فکری بسیار موجز، فشرده و گاه مبهم به‌نظر می‌آید و همین امر سبب شده است تا شارحان و مفسران ویتگنشتاین در باب جایگاه دین از منظر وی، دو موضع کاملاً مخالف اتخاذ کنند؛ برخی در تلاشند تا جایگاهی کاملاً دین‌مدارانه برای وی به تصویر بکشند و برخی دیگر او را ملحد و خدانشناس می‌دانند. در نوشتار حاضر بر آنیم تا با مطالعه و بررسی آثار ویتگنشتاین متقدم، از یک سو جایگاه خدا در اندیشۀ وی را رصد کنیم و از سوی دیگر به‌دنبال پاسخ این پرسش هستیم که از منظر وی حقیقتاً دین به چه معناست؟ آیا دین همان خداباوری است یا عمل به شریعت آنچنانکه بین دینداران رواج دارد ؟ یا آنکه چیزی معادل و همسنگ با اخلاق است. به‌دلیل موجز بودن سخنان او، سعی بر آن است تا از نظر شارحان وی نظیر نورمن ملکوم و سیرل برت استفاده شود.
صفحات :
از صفحه 505 تا 532
بررسی نقش ابزاری موسیقی در کسب معرفت عرفانی از منظر عرفان اسلامی
نویسنده:
حسین شایسته، عبدالحسین خسروپناه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان : دانشگاه کاشان,
چکیده :
موسیقی عرفانی، حاصل آمیختگی ادبیات عرفانی با عالم موسیقی است و از آن جا که موسیقی عرفانی، بازتاب عواطف و تخیلات صافی عارفانه است، ارمغان آن، میتواند تداعی احساسات عارفانه نیز باشد. در میان متصوفه و بسیاری از موسیقی دانان، از این موسیقی به عنوان ابزاری برای عرفانی، « سماع » تعالی روح و سیر و سلوک عرفانی یاد می شود. این کاربرد موسیقی، در مبحث نمودی تمام عیار می یابد؛ به گونه ای که حتی برخی از متصوفه لزوم کاربرد موسیقی برای رسیدن به مقامات عرفانی را امری انکارناپذیر می دانند. اما چنین کاربردی از سوی خود اهل تصوف هم به صورت مطلق پذیرفتنی نیست. ضمن این که نقش موسیقی برای شهود حقایق والای آسمان معرفت، مگر در مواردی خاص و برای اشخاص ویژه، قدری جای تأمل دارد. در این مقاله کوشیده شده است تا نقش موسیقی در سیر و سلوک و شهود عرفانی مورد بررسی قرار گیرد.
صفحات :
از صفحه 115 تا 142
تبیین و نقد رابطه اخلاق و زیبایی‌شناسی از منظر شوپنهاور
نویسنده:
منا مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه اخلاق شوپنهاور، در فلسفه اخلاق از اهمیت زیادی برخوردار است. در مباحث فرا اخلاقی با آن که نمی توان کاملاً، تقسیم بندی های تحلیلی را برای فلسفه وی در نظر گرفت، اما نظریات اصلی در فرا اخلاق در باب واقعیت و معنا مبنای استناد و استفاده ما در مباحث فرا اخلاقیِ شوپنهاور می باشد.رساله حاضر به این مسئله می پردازد که شوپنهاور چه معیارهایی را برای گزاره های اخلاقی و صدق و کذب آن ها در نظر می گیرد.همچنین خواهیم دید که شوپنهاور در تبیین رهایی از اراده و روند ژرف اندیشی می تواند تعریفی جامع از اخلاق ارائه دهد. نگارنده کوشیده است در پاسخ به مسائل مورد بحث درباره اخلاق و طریق دیگرِ نفیِ اراده، یعنی زیبایی شناسی، علاوه بر بیان آرای شوپنهاور، دیدگاه های مختلف شارحان و منتقدان وی را نیز مبنا و اساس گزارش قرار دهد. بدین سان در ابتدا صرفاً به نوعی، روایت گری از مباحث شده است و در پایان هر فصل استنباط خویش را از مباحث، در قسمت نتیجه گیری رساله بیان کرده ام. در فصل اول بعد از بیان کلیات، به مبانیِ هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی پرداخته شده و این که این مباحث چه ارتباطی می توانند با فلسفه اخلاق شوپنهاور داشته باشند. فصل دوم به بحث درباره نظریات فرا اخلاقی شوپنهاور، اختصاص یافته است. ابتدا شرح داده ام که شوپنهاور چه جایگاهی را در اخلاق، به واقعیت نسبت می دهد واراده در ماهیت خویش چگونه می تواند اساسِ دیدگاه اخلاقی شوپنهاور را تشکیل دهد. سپس بدین موضوع پرداخته ام که وی نظریه خویش راجع به ارزش و باور را چگونه با بیان «آگاهی برتر» توجیه می کند.بدین سان به شرح نظریه معنا و نیز بعد روانشناسی فرا اخلاق با بیان انگیزه ها در فلسفه شوپنهاور پرداخته شده است و در پایان نیز علاوه بر نتیجه، تحلیلی نیز بر مباحث ارائه داده ام؛ در فصل سومِ رساله طی چندین گفتار به این مسائل پرداخته ام: آزادی و ضرورت ، تفکیک شخصیت، ملال و شکل های آن، عدالت، شفقت، اخلاق فضیلت... و در فصل چهارم ارتباط میان اخلاق و زیبایی شناسی که در طی رساله نیز بدان توجه شده است مورد بررسی قرار گرفته است. آن چه در این فصل، مد نظر است بیانِ شباهت های میان اخلاق و زیبایی شناسی به عنوان دو راه رهایی از اراده است، آن هم، در وجوهِ مختلفی هم چون شکل و روند ژرف اندیشی، ارزیابی، نظریه لذت، روشنگری و فرآیندهای مشابه در اخلاق و هنر مثل عشق و از خود بیگانگی. در آخر نیز باید گفت، آیا شرح این شباهت ها می تواند برای توجیه رابطه متقابل میان هنر و اخلاق کافی باشد یا خیر. با بیان این مسائل می توانیم دریابیم که شوپنهاور به راستی به ارتباط دوسویه ای میان اخلاق و زیبایی شناسی با توجه به رویکردش نسبت به دیدگاه های کانت و افلاطون، معتقد است.
معنای زندگی از دیدگاه جان کاتینگهام
نویسنده:
امیرعباس علی زمانی، مریم دریانی اصل
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
چکیده :
پرسش از "معنای زندگی" یکی از مهمترین مسایلی است که در طول تاریخ همواره مطرح شده است، اما طرح آن و نحوه پاسخ گویی به آن در دوران جدید به صورت خیلی جدی تر مورد توجه قرار گرفته است. در پاسخ به چیستی معنای زندگی نظرات مختلفی بیان شده است. در این مقاله، ما به بیان دیدگاه جان کاتینگهام در این خصوص می پردازیم. او در ابتدا اظهار می کند که زندگی فارغ از اراده انسان دارای معنای ذاتی است و آدمی باید آن را کشف کند. سپس استدلال می کند که تنها راه معنادار یافتن زندگی، ایمان به خدا و داشتن نگاه دینی به کیهان است و این که ما علی رغم تمامی شرور و ناکامی هایی که در زندگی با آنها مواجه می شویم، تنها با متدین و مومن بودن می توانیم همچنان احساس کنیم که زندگی ما عبث و بی معنا نیست. همچنین موانع معناداری و دلایل احساس پوچی را بیان کرده و گفته می شود که تنها راه حل تحول درونی و داشتن نگاه دینی به عالم است.
صفحات :
از صفحه 97 تا 108
نگاهی به ارزشمندی زندگی در منظر علامه طباطبایی و طبیعت‌باوران
نویسنده:
علی عسگری یزدی، مسعود میرزایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: مجتمع آموزش عالی مشهد,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرسش از ارزش زندگی از مهم‌ترین دغدغه‌های انسان به‌ویژه در عصر حاضر است. مسئله ارزشمندی زندگی زیرمجموعه معنای زندگی است. مقصود از معنای زندگی گاهی هدف از خلقت انسان است و گاهی مقصود کارکرد آن و گاهی به معنای ارزشمندی زندگی است. آیا زندگی ارزش زیستن دارد؟ در این مقاله به ارزشمندی زندگی از نگاه طبیعت‌باوران و مرحوم علامه که از فراطبیعت باوران است، می‌پردازیم. در این پژوهش نظریات طبیعت‌باوران با نظریه فرا طبیعت‌باور و خدامحور علامه مقایسه شده است؛ علامه زندگی بدون اعتقاد به خدا و جاودانگی انسان با تداوم زندگی پس از مرگ را پوچ و فاقد ارزش می‌داند. به نظر نگارنده ارزش و ارزشمندی زندگی امری مشکک و ذومراتب است. طبیعت‌باوران همچون فرا طبیعت‌باوران و خدامحوران در تلاش‌اند به مراحلی از ارزشمندی زندگی دست ‌یابند، هر چند ارزش زندگی بدون باور به خدا و جاودانگی انسان در قیاس با ارزشمندی زندگی با باور به خدا و جاودانگی بشر بسیار اندک و ناچیز است.
صفحات :
از صفحه 103 تا 119
آرتور شوپنهاور (۱۷۸۸-۱۸۶۰م.) ؛ آشنایی با زندگی و آرای او
نوع منبع :
مقاله , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
همشهری آنلاین,
فریدریش مکس مولر و علم ادیان
نویسنده:
مهدی لک زایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
مطالعات علمی ادیان از قرن 19 میلادی و با کوشش های مکس مولر آغاز شد و به لحاظ ماهیت کاملا با آنچه که دین داران و متکلمان درباره دین خود آموختند و یا آموزش می دادند، تفاوت داشت. از مکس مولر به عنوان بنیان گذار مطالعات علمی ادیان یا همان علم دین یاد می شود، اما در کنار او باید از کرنلیوس پترس تیله هم یاد کرد که کوشید رهیافتی متفاوت از متکلمان در زمینه پژوهش درباره پدیدارهای دینی ارایه دهد. رهیافتی که در نهایت به پیدایش «علم دین» انجامید. این مقاله بیشتر عهده دار بررسی نظریات و آثار مکس مولر است. او با تاکید بر رهیافت تجربی و غیرهنجاری در خصوص مطالعات ادیان، در صدد برآمد تا روش تطبیقی را در این حوزه به کار بندد. کار اصلی او بیشتر درباره ادیان هند است. او متخصص در حوزه زبان و ادبیات سنسکریت و اسطوره شناسی بود. هر چند که نظریات بدیع او در حوزه اسطوره شناسی و تعمیم آن به حوزه ادیان با اقبال دین پژوهان مواجه نشد، اما او را به عنوان پدر علم دین و یکی از چهره های سرشناس این حوزه بر سر زبان ها انداخت. نظریات علمی- تجربی او درباره اساطیر و پیدایش دین تا مدت ها ذهن محققان را به خود معطوف کرده بود. دیدگاه او درباره پیدایش دین هندویی از اسطوره، به ویژه اسطوره شناسی خورشیدی موجب شد تا بسیاری از محققان علیه نظریه های او موضع گیری کنند.
صفحات :
از صفحه 137 تا 151
  • تعداد رکورد ها : 85