جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 90
تلازم اعتدال فردی و عدالت اجتماعی با تاکید بر نهج‌البلاغه
نویسنده:
آسیه عطانژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان‌نامه مشتمل بر چهار فصل می‌‌باشد که در فصل کلیات به بررسی مفهوم لغوی و اصطلاحی عدل و مفاهیم مرتبط با آن و همچنین با توجه به اینکه عدالت فضیلتی اخلاقی است به بررسی ماهیت اخلاق فضیلت و اینکه عدالت به عنوان ام الفضایل می‌باشد و تقسیم عدالتبه فردی و اجتماعی پرداخته شده است. در فصل دوم به بیان اعتدال در آیات و روایات، دیدگاه‌های اخلاق-شناسان درمورد اعتدال قوای نفسانی یا همان عدالت فردی، دیدگاه های اندیشمندان غربی و همچنین اعتدال از دیدگاه امام علی (ع) و فوائد اعتدال و مهم‌ترین عوامل به وجود آورنده اعتدال (خودشناسی- جهان‌بینی و رابطه دنیا و آخرت) پرداخته شده است. در فصل سوم پایان نامه به بیان نظرات سه تن از اندیشمندان غربی (افلاطون، ارسطو، جان راولز) در زمینه عدالت اجتماعی و همچنین دیدگاه های سه تن از اندیشمندان اسلامی (فارابی، امام خمینی(ره)، شهید مطهری) در حوزه عدالت اجتماعی و عدالت اجتماعی از دیدگاه امام علی (ع) در زمینه های سیاسی، اقتصادی، قضاوت و داوری و برخورد با دشمن پرداخته شده است. و بیان شده که مهم ترین عوامل تحقق عدالت اجتماعی 1- رهبر و حاکم عادل، 2- کارگزاران عادل، 3- مردم عدالت خواه می باشند. و اینکه عدالت فردی امام علی (ع) عامل عدالت اجتماعی او بوده است. در فصل پایانی این پایان نامه به رابطه بین عدالت اجتماعی و عدالت فردی و تأثیر عدالت فردی بر عدالت اجتماعی و برعکس تأثیر عدالت اجتماعی بر عدالت فردی پرداخته شده و بیان گردیده که مهم ترین عامل تحقق عدالت اجتماعی، عدالت فردی است و اینکه تحقق واقعی عدالت فردی و اجتماعی در حکومت امام زمان (عج) رخ خواهد داد. در زمینه عدالت اجتماعی کتاب هایی چون" عدالت اجتماعی" از سید قطب و "علی (ع) صدای عدالت انسانی" از جرج جرداق و مقالاتی نیز از قبیل "از عدالت فردی تا عدالت اجتماعی" از خانم زهرا خزاعی عضو هیئت علمی دانشگاه قم و "عدالت فردی اساس عدالت اجتماعی" از محمود لطیفی/ نشریه ی حمایت و "عدالت فردی در اندیشه ی امام خمینی" از محسن ایمانی وجود دارد.
نقد فیلیپا فوت برعقلانیت عملی کانت
نویسنده:
حمیده افلاطونی؛ مجید ملایوسفی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از زمان ارسطو عقل عملی یا فرونسیس ، یعنی فضیلت مندانه عمل کردن. چنین معنایی برای این واژه تازمان هیوم باقی بود، اما هیوم باتاکید بر نقشی که امیال، انگیزه ها وانفعالات ما، هنگام اتخاذ تصمیمات اخلاقی ایفامی کنند، بر نقش امیال ونگیزه ها وعوامل روان شناسانه در عقل عملی، تاکیدکرد.کانت بعدازهیوم، بواسطه ویژگی هایی که برای عقل عملی ذکر کرد، همچون خودبنیادیِ آن واهمیت بیشتر قائل شدن برای اراده، تعریف جدیدی از عقل عملی ارائه داد که آراء هیوم را دراین مساله با چالش های جدی مواجه ساخت؛ وی تلاش زیادی کردتا نقش امیال وانگیزه های روانشناسانه را ازحوزه تصمیم اخلاقی حذف کند؛ اماتلاشهای کانت وپیروانش برای بنا نهادن وجدان اخلاقی صرفاً بر مبنای عقل واراده، راه به جایی نبرد وهمچنان انتقادات مهمی به تفسیرصرفاً عقلانیِ کانت از عقل عملی وارد است. درعصرحاضر، عده ای از فیلسوفان اخلاق از جمله خانم فیلیپا فوت وفیلسوفان نوارسطویی دیگر، ضمن نقد وردّ تفسیر کانتی از عقل عملی با ارائه تعریفی جدید از عقلانیت عملی، تلاش دارند تا بین عقل وسایرمنابع انگیزشی ازجمله امیال وانگیزه ها، دراتخاذتصمیم صحیح اخلاقی سازش ایجاد کنند. دراین مقاله به بررسی انتقادات برخی فلاسفه برکانت درباب عقل عملی، پرداخته می شود.
صفحات :
از صفحه 1 تا 24
مساله آفرینش از نگاه ارسطو و ابن سینا
نویسنده:
مجید ملایوسفی، علی حیدری فرج
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
چکیده :
یکی از مسائل مهم در تاریخ تفکر بشر مخلوق یا نامخلوق بودن عالم هستی بوده است. فیلسوفان پیش از ارسطو، هر یک به نوعی قائل به ازلی و غیر مخلوق بودن عالم هستی بوده اند. ارسطو با قائل شدن به ازلیت مقوله های حرکت، زمان، و ماده را مولفه های اصلی عالم هستی دانسته است و حکم به ازلی و غیر مخلوق بودن جهان هستی می دهد. از این حیث است که خدای ارسطو در مقام علت فاعلی عالم هستی، فقط محرک عالم است و هستی بخش آن قلمداد نمی شود. در ادیان ابراهیمی، از جمله اسلام، خالقیت خداوند امری مسلم و بدیهی تلقی می شود. از این رو، ابن سینا در مساله آفرینش عالم از ارسطو فاصله می گیرد. در واقع، تصویر سینوی از عالم هستی و خداوند و رابطه این دو با هم متفاوت با تصویری می شود که ارسطو ارائه می دهد. ابن سینا با تقسیم حدوث به ذاتی و زمانی مدعی می شود که ازلی بودن عالم از حیث زمانی مستلزم آن نیست که عالم هستی مخلوق خداوند نباشد. از این حیث نزد بوعلی خداوند علت فاعلی عالم است، صرفا محرک نیست، بلکه معطی وجود به عالم هستی نیز تلقی می شود.
صفحات :
از صفحه 75 تا 92
رابطه میان عقل و وحی در آراء کلامی شیخ مفید و سیّد مرتضی
نویسنده:
سمیه سالاروندیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله دغدغه‌های اساسی متفکران مسلمان تبیین رابطه‌ی میان عقل و وحی بوده است. بر مبنای تقسیم بندی مهمی که اغلب متفکران بر آن اتفاق نظر دارند رابطه میان عقل و وحی به چند نحو قابل تصور است : یکی برتری وحیکه خود به دو دیدگاه افراطی و معتدل قابل تقسیم است، دوم برتری عقل و سوم هماهنگی میان عقل و وحی . شیخ‌ مفید وحی را نیازمند عقل و جدایی ناپذیر از آن می‌داند و از تقلید کورکورانه برای پذیرش احکام و آموزه‌های وحیانی منع می‌کند. برخلاف وحی‌گرایان افراطی که وحی نازل‌شده از سوی خداوند را جایگزین همه‌ی معارف و علوم می‌دانند، شیخ مفید همانند وحی‌گرایان معتدل، ‌عقل را در جهت فهم متون دینی به‌کار می گیرد. وی در مسایل اعتقادی و نظری، احکام عقل را معتبر می‌داند، اما در عین حال مسایل ریز اعتقادی و اغلب مسایل فقهی را محتاج وحی می‌داند.سیّدمرتضی به عنوان شاگرد برجسته وی، برای دستیابی به معرفت و شناخت خداوند و همچنین تاسیس علم کلام، عقل را منبعی ضروری و در عین حال کافی می‌داند. وی برخلاف عقل‌گرایان و معتزله‌ی بصره که آموزه‌های دینی را تنها از طریق عقل قابل اثبات می‌دانند، نسبت به جایگاه عقل دیدگاه معتدل‌تری اتخاذ نموده و بر ضرورت وحی نیز تاکید دارد . شیخ مفید با توجه به عصری که در آن می‌زیسته و بر مبنای تفکراتش، تلاش نموده با پایبندی به اصول و شیوه‌های منطقی، به اثبات عقاید شیعه و دفاع از آن بپردازد. از سوی دیگر سیّدمرتضی با دید وسیع‌تری به ادله و براهین عقلی نگریسته است. اگر چه وی تا حد زیادی تحت تاثیر حیات عقلی معتزله قرار گرفته است،اما نمی‌توان گرایش‌های شیعی‌اش را نادیده گرفت.
تأثیر گناه بر معرفت از دیدگاه قرآن کریم
نویسنده:
زهرا اردمه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از جمله مسائلی که امروزه در حوزه‌ی معرفت شناسی مطرح است، مسئله‌ی تأثیر عوامل غیر معرفتی و از جمله‌ی آنها گناه بر معرفت است. اعتقاد به تأثیر عوامل غیر معرفتی بر معرفت را می‌توان در طول تاریخ در آثار بسیاری از اندیشمندان نظیر بیکن، هابز، هیوم و... مشاهده نمود. مسئله‌ی تأثیر گناه بر معرفت، در میان هندوان باستان وجود داشته است. در مسیحیت نیز پولس قدیس آغازگر این بحث بوده است و در جهان مدرن اندیشمندان فراوانی به این مطلب پرداخته‌اند. این مسئله‌‌ مبتنی بر اعتقاد به چند ساحتی بودن وجود انسان می‌‍‌باشد. افلاطون برای نخستین بار به وجود سه ساحت ارادی، عاطفی و معرفتی در انسان قائل گشت. قرآن کریم نیز نفس انسان را دارای مراتب مختلف دانسته و وجود ساحاتی چون اراده، عواطف و معرفت در وجود انسان را تأیید نموده است و به تأثیر آنها بر یکدیگر اشاره دارد. همچنین قرآن به مسئله‌ی گناه و معرفت توجه ویژه دارد. از نظر قرآن گناه عمل سوئی است که انسان با ارتکاب آن با اوامر الهی به مخالفت برخاسته و از این حیث دارای آثار دنیوی و اخروی است. معرفت مجموعه آگاهی‌هایی فطری و یا اکتسابی است که از طرق مختلف نظیر عقل، وحی و... کسب می‌گردد. قرآن به تأثیر عوامل غیر معرفتی مختلف از جمله گناه بر معرفت اشاره داشته و در موارد فراوان از پرده‌هایی که گناهان بر دیده‌ی جان انسان می‌نهد سخن گفته است. از نظر قرآن گناه به شیوه‌های مختلفی از قبیل: فراموشاندن حقایق، سطحی‌نگر نمودن، تحریف حقایق، مردد و سرگشته ساختن انسان و ... مانع کسب معرفت می‌گردد. همچنین قرآن کریم گناه را عاملی دانسته که در انواع معرفت ما تأثیرگذاراست؛ گناه سبب می‌گردد نور عقل به خاموشی بگراید و تنها اهل توبه و انابه‌اند که قادر به درک حقایق‌ و پندگیری از وقایع‌اند. گناه ما را از سیر در مسیر معرفه‌الله و شهود قلبی بازمی‌دارد چرا که ضمیری پاک شایسته‌ی منزل نمودن چنین حقایقی است. دریافت هر گونه وحی و الهام از جانب خداوند تنها در سایه‌ی دست شستن از گناه میسر است و حتی تا زمانیکه در بند گناهان خود باشیم معارف حسی و تجربی ما نیز در معرض آسیب و خلل خواهد بود.
اخلاق باور از نگاه خواجه نصیر الدین طوسی
نویسنده:
زینب عاشوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تأثیر گذارترین نظریه در باب سنجش باورها و عقاید ، از سوی ویلیام کلیفورد با عنواناخلاق باوردر سال 1876مطرح شد . مطابق اصل کلیفورد " همیشه ، همه جا و برای هرکس اخلاقاً خطا است که بر اساس قرائن ناکافی به چیزی معتقد شود ."منشأ ادعای کلیفوردپذیرش انسان به عنوان موجودی واجد اراده و اختیار است که می تواند باورهای خویش را آگاهانه محقق سازد اما او نبایدبرمبنای شواهد ودلایل ناکافی به چیزی معتقدشوددراینجاست که بحث از هنجارها وبایدونبایدهای معرفتی به میان می آیدکه عدم رعایت آنهاخطای معرفتی واخلاقی و در نتیجه سرزنش فاعل شناسا را به دنبال دارد . اگرچه عنوان اخلاق باور هیچگاه در میان فلاسفه مسلمان مطرح نبوده است ولی در لابه لای آثارشانچنین مضمونی را می توان یافت . خواجه نصیرالدین طوسی فیلسوفی عقل گرا و پیرو استدلال است که همواره بکارگیری روش عقلی وبرهانی رادر مباحث دینی و اعتقادی ، توصیه می کند.خواجهمعتقداست انسان به مدد عقل و اراده، باورهایش را شکل می دهد و دخالت مستقیم اراده در این فرایند وظیفه مهمی برای انسان به همراه دارد.بنابراینباورها ذیل ارزشگذاری های اخلاقی قرار می گیرد. براساس نظرخواجه، فاعل شناسا نباید هر باوری رابدون دلایل کافی بپذیرد پس بر هر تصدیقی نمی توان اطلاق علم نمود ، بلکه تصدیقباید واجد شروطی باشد تا به عنوان باور صادق موجه پذیرفته شود : اول آنکه حکم جزمی و قطعی باشد نه آمیخته به تردید و گمان .شرط دوم این است که تصدیق مطابق با واقع باشد . و شرط آخر اینکه حکم تصدیق ثابت و زواسل ناپذیر باشد . خواجه نصیرالدین طوسی در باب شکل گیری معرفت توصیه هایی چون تکیه بر دلیل و استدلال ،رد تقلید ، بکارگیری علم تحقیقی و برهانی،پالایش باورها ، شفاف کردن و هر چه دقیق تر کردن باور، پرهیز از امیال و شهوات حسی،دوری جستن از وسوسه های دنیوی و...را بیان می کند که میتوان آنها را ذیل اخلاق باور گنجاند .
نقد و بررسی نظریه اصلاح نسل فرانسیس گالتون بر اساس دیدگاه اسلام
نویسنده:
رضا رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انتشار کتاب منشا انواع توسط چارلز داروین در 1859 حادثه ای بود که حیات گالتون را دستخوش تغییر کرد. گالتون دست به انجام مطالعات و جمع آوری اطلاعات درباره افراد برجسته انگلستان درطول چند نسل، در حوزه های مختلف علمی، ادبی، ورزشی و نظامی زده و مدعی گشت که محیط (تربیت) در انتقال نبوغ نقشی را ایفا نمی کند، بلکه فقط وراثت است که در انتقال آن نقش اساسی را داراست. بر این اساس گالتون نظریه اصلاح نژاد را در جهت عکس نظریه داروین و برمبنای انتخاب مصنوعی و بر پایه این فرض استوار ساخت که انتقال هوش و شایستگی فردی از طریق وراثت صورت می گیرد، نه براساس تاثیرات محیطی. بر مبنای همین فرض و در جهت اینکه نبوغ در بین خانواده ها به ارث برسد و نبوغ خاصی در بین خانواده یا جامعه ای باقی بماند و نسل به نسل این نبوغ ارتقا یابد، گالتون پیشنهاد تولید مثل گزینشی را مطرح کرد. این نظریه در ابتدا از سوی بسیاری از اشخاص و دولت ها مورد پذیرش قرار گرفت. بسیاری از کشورها در پی این نظریه و به نیت اصلاح نژاد افراد جامعه، بی عدالتی ها و جنایت های زیادی را علیه مردم مرتکب شدند، بی عدالتی هایی همچون تبعیض نژادی، تبعیض اجتماعی، عقیم سازی، سقط جنین اجباری و غیره. اما این نظریه بعدها به دلیل پیامدهای منفی ای که در پی داشت، از جنبه های مختلف از جمله منظر اخلاقی مورد نقدهای جدی قرار گرفت. در پایان نامه حاضر ضمن پرداختن به مهمترین این نقدها سعی شده است این نظریه از منظر دین اسلام مورد نقد و بررسی قرار گیرد. نتایج حاصله نشان می دهد که جنبه های منفی این نظریه مثل سقط جنین اجباری، تبعیض نژادی و نظایر آن مورد قبول اسلام نیست ، با این حال جنبه های ایجابی این نظریه مثل تشویق افراد نخبه به ازدواج و پدید آمدن نسل بهتر و سالم تر مورد پذیرش اسلام است.
علت غایی در فلسفه ارسطو و ابن سینا
نویسنده:
منصور عبدالهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده:مسأله غایتمندی عالم از مهم ترین مباحثی است که در آثار ارسطو وابن سینا مطرح است.نگاه کلی به جهان بینی ارسطو نشان می دهد که وی علت غایی را در دو جهان فرازین و فرودینمطرح می سازد. از این رو ارسطو تفسیرهای غایی را نه تنها در موجودات زنده بلکه در مورد حرکات اشیاء بی جان لازم می داند. علت غایی در فلسفه ارسطودر پاسخ به پرسش چرایی مطرح است و نظریه منطقی یا معرفت شناختی است. براساس چنین تلقی از غایت، هر چیزی در طبیعت همواره به سوی شکوفایی، کمال وکارکرد اصلی خود در حرکت می کند و غایتش به واسطه کارکردش سنجیده می شود. از این رو ارسطو طبیعت را غایت دار می داند وتبیین مکانیکی عالم را رد می کند. بدیهی است که نسبت دادن هدفمندی وغایت به طبیعت وعملکردهای آن این پرسش را پیش می کشد که آیا غایتمندی طبیعت حاکی از طرح الهی است؟ اما در اندیشه ارسطو خدا آفریننده نیست ولی با ایجاد شور وشوق به عنوان مبداء ومنشاء حرکت سبب تحرک عالم می شود وبه واسطه جذب و انجذاب علت غایی عالم است. بنابراین هیچ طرح الهی در عالم نیست، چون خدای ارسطو علم وعنایتی به این جهان ندارد و جهان به سان موجود زنده ای است که ذاتاً هدفمند است و به یک معنا غایت انگاری جهان خود بنیاد است. ابن سینا نیز مانند ارسطو بحث علت غایی را در دو جهان تحت القمر( زیر ماه) و فوقالقمر(بالای ماه) مورد ارزیابی قرار می دهد امّا آنچه که نظریه وی را در این باره از ارسطو متمایز می سازد ارائه رویکرد، هستی شناختی ومابعدالطبیعی است.غایتمندی عالم نیز در اندیشه ابن سینا خود بنیاد نیست بلکه حاکی از طرح الهی است و جهان خلقت براساس حکمت الهی به سوی غایت خود در حرکت است. واژگان کلیدی: ارسطو، ابن سینا، غایت، جهان، طبیعت
مقایسه ای  نظریه جاودانگی و اثار ان از منظر جان هیک و غزالی
نویسنده:
آمنه حسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع این پزوهش مقایسه نظریه جاودانگی از دیدگاه غزالی وجان هیک است. با بررسی تاریخ ملل و ادیان باستان می توانیمبه‌وضوح در‌‌یابیم که ، باور به جاودانگی با سرشت وحیات بشر عجین شده است. بشربا برپاداشتن نوعی سنن و آداب مربوط به مرگ و پرستش ارواح ، این باور را به صورت‌های مختلف در زندگی خویش بیان داشته است. تاریخ اندیشه بشر شاهد نظریات متعددی در مورد جاودانگی بوده است از جمله : نظریه های رستاخیز که ، اشاره به بازگشت بدن در عالم پس از مرگ دارد. غزالی وجان هیک به تأثیر از دین اسلام ومسیحیت ، نظریه رستاخیز را پذیرفته اند. نظریه جاودانگی غزالی ، نظریه رستاخیز (نفس وبدن جدید) است . غزالی مطابق با آموزه‌های دین اسلام‌، مفهوم روح یا نفس را به‌عنوان حقیقت انسان می داند که درتمایزبا بدن است . وی اعتقاددارد این حقیقت ، حقیقت روحانی است که بعد از مرگ فناء نمی‌یابد ، اما بدن رستاخیز یک بدن جدید است که می‌تواند از هر ماده‌ای خلق شده باشد. جان‌هیک مخالف پذیرش روح است. به‌نظر وی ، نظریه جاودانگی روح یک نظریه یونانی است تا این که نظریه مسیحی باشد. جان هیک انسان را یک واحد فیزیکی-روانی می‌داند و معتقد است حالات ذهنی به حالات رفتاری یا میل به رفتار تحویل می‌یابد و بعد از مرگ ، «بدل» شخص برانگیخته می‌شود که دارای همان ویژگی ذهنی و بدنی شخص پیش از مرگ است. اماتأکید بیشترجان هیک در رستاخیز بر بازگشت بعدروان شناختی فرد است تا بعدفیزیکی. بنابراین ، نظریه جاودانگی جان هیک ، نظریه برانگیختگی «بدل» است ، با نظریه غزالی در پذیرش اصل رستاخیز موافق بوده واین که در هردونظریه لزومی بر عینیت بدن دنیوی ورستاخیز نیست. در دیدگاه غزالی این بدن می تواند از هرماده ای باشد ، در حالی که در جان هیک اساس ، بربازسازی ژنتیک انسان است. هر دو متفکر در پذیرش مفهوم برزخ هم اتفاق نظر، ولی در ماهیت آن اختلاف دارند. از نظر غزالی برزخ جایگاه سعادت وشقاوت است ، ولی در دیدگاه جان هیک عالم برزخ ، عبارتند از فرایند زمانمندی‌ است که در آن رشد روحی و اخلاقی فرد بیشتر ممکن می‌گردد. درمفهوم دوزخ فقط غزالی معتقد به آن است در حالی که جان هیک مفهوم دوزخ را در تعارض با عدل الهی می داند و اعتقاد به نجات عام دارد.
بررسی اخلاق خوارج با تکیه بر سیره ی علوی و متون تاریخی
نویسنده:
ابتسام مزرعاوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهاین نوشتار به تعیین حدود ومرزهای اخلاق فردی واجتماعی و رابطه آن ها با یکدیگر و همچنین چکیده ای از تاریخ خوارج و اخلاق فردی واجتماعی آنان می پردازد. در این راستا اخلاق فضیلت و عدالت، به عنوان مقدمه ای ضروری برای درک بهتر مباحث فوق، مورد واکاوی قرار گرفته است. با توجه به تقسیم فضایل به فضایل فردی واجتماعی و نیز تقسیم عدالت به عدالت فردی و اجتماعی، اخلاق به دو قسم فردی و اجتماعی تقسیم می شود. با در نظر گرفتن تعاریف و تقسیمات گوناگون از اخلاق فردی و اجتماعی، در این پژوهش،نمونه هایی ازاخلاق فردی همچون : استقامت، عفت، فرو خوردن خشم، راستی، فروتنی، اطاعت از اوامر الهی،عفو، مسئولیت پذیری، آزادی شخصیت، صبر، بردباری، ترحم، جهاد بانفس،حیاء، شجاعت و شهامت آورده شده، ونمونه هایی از اخلاق اجتماعی از جمله: عدالت، همیاری با دیگران، صلاحیت عمومی، تعاون، وفای به عهد، امانت، اطاعت از رهبر، مسالمت، گذشت، بخشش، الفت، دوستی، ترک حقد وکینه، مروٍّت، ترک عناد ودشمنی، خوشرفتاری با همسرو خانواده، خیر بودن برای اهل،اصلاح میان مردم، خدمت به یکدیگر و مراعات حقوق همدیگر بیان شده است.بنابراین مباحثی از قبیل تصرف در امانت، نظام ناپذیری، شیوه ی برخورد امام با خوارج ، ذیل اخلاق اجتماعی خوارج قرار می گیرد و در ادامهاخلاق خوارج و رابطه های آن ها با همدیگر، مطرح می شود. از جمله نتایج بدست آمده از این رساله، نقش تنوع شرایط و موقعیت ها در تفاوت رفتارها و برخوردها و نیز اجرا نشدن تمام احکام اخلاق فردی در مصالح اجتماعی است.واژگان کلیدی: اخلاق، خوارج، اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی
  • تعداد رکورد ها : 90