جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 73
بررسی احوال در نظام عرفانی خواجه عبدالله انصاری  و علامه طباطبائی
نویسنده:
مهسا نیکوی اصفهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
احوال و مقامات از بخش‌های مهم در عرفان عملی به شمار می‌آید و بدون طی کردن این منازل و مقامات رسیدن به معرفت حقیقی برای عارف امری ناشدنی است. آنچه در تعریف حال گفته‌اند بیانگر آن است که حال واردی است که بر قلب سالک بدون عمد و اختیار و اکتساب وارد می-شود و آنها تماما مواهب و بخشش‌های الهی هستند، خلاف مقامات که با جد و جهد عارف بدست می‌آیند و اکتسابی هستند. نگارنده در این تحقیق به بررسی احوال از منظر خواجه عبدالله انصاری پرداخته و محور اصلی آن را کتاب منازل السائرین قرار داده است چرا که این کتاب یکی از آثار مهم در زمینه‌ی معرفی احوال و مقامات عرفانی است و یکی از باب‌ها ده‌گانه آن به معرفی و تبیین احوال اختصاص داده شده است. بر این اساس احوال عبارتند از محبت، غیرت، شوق، قلق، عطش، وجد، دهش، هیمان، برق و ذوق. هر یک از این احوال دارای سه مرتبه است که مخصوص مبتدیان، متوسطان و کاملان می‌باشد. ابتدا هر یک از احوال تعریف لغوی و اصطلاحی شده و سپس علت استناد آن به آیه‌ای از قرآن کریم که مورد توجه خواجه عبدالله بوده، مورد بررسی قرار گرفته است و نهایتا مراتب و درجات هر یک از احوال و اینکه اختصاص به چه گروهی از عرفا دارد تحت بررسی قرار گرفته است.پس از این مرحله به بررسی احوال از منظر علامه طباطبایی و با محوریت تفسیر ارزشمند المیزان پرداخته شده است، تا بتوانیم نکات افتراق واشتراک این دو تفکر که یکی بر خاسته از قرآن و دیگری تفکر متصوفه است را تبیین کرده، و به عمق و زیبایی بیشتر احوال عرفانی دست یابیم.
جایگاه و کارکرد اختلاف در جامعه بشری از نظر علامه طباطبایی
نویسنده:
عزیزالله افشار کرمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خلقت مستلزم اختلاف است. چون تا کثرتی نباشد خلقتی نیست. این معنا از اختلاف بر عالم مخلوقات حاکم است و مبنای همه انواع دیگر احتلاف است، اما در میان انسان ها اگرچه اینگونه اختلاف وجود دارد، ولی نوع دیگری از اختلاف هم هست که ناشی از اندیشه ها، اراده ها و اعمال آدمیان است. زمانی که اختلافات جامعه بشری به حدّ خاصی رسید شرایع الهی نازل شدند تا به جامعه سامانی دهند. ولی با آمدن ادیان، دسته ای از آدمیان در خود دین اختلاف کردند و نوع تازه ای از اختلاف پدید آمد، بنابراین رسالت دین الهی داوری در میان اختلافات ناشی از معیشت و اختلاف بر سر اصل دین است . نوع دیگری از اختلاف ، اختلاف در درجات ایمان است که جز با گفتگوی آزاد و بحث عقلانی حل نمی شود. بنابراین گرچه دسته ای از اختلافات قابل رفع است ولی دسته ای از اختلافات عین حیات آدمیان است و اصل در حیات آدمی، اداره کردن اختلافات است و نه رفع کامل آن که در این عالم محال وقوعی است.
صفحات :
از صفحه 61 تا 74
مرگ از نظر ملاصدرا در نگره تفسیر فلسفی تعابیر موت و نفس
نویسنده:
فاطمه قوانلو، حامد ناجی اصفهانی، عزیزالله افشار کرمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مرگ از احوالِ نفس انسانی است. نفس آدمی به واسطه اتحادی که با بدن دارد، دارای اوصاف و احوالات گوناگونی است. یکی از مهم ترین این اوصاف "مرگ" است. به نظر ملاصدرا نفس با به کار گرفتن بدن، استعدادهای مختلف خود را به فعلیت می رساند. و در صورتی که با به کمال رسیدن خود، دیگر نیازی به بدن نداشته باشد، نفس از بدن مفارقت می کند و به واسطه ی این مفارقت، از عالم دنیا وارد عالم آخرت می شود. ضمناً چون نفس بالذات زنده است و بدن به واسطه اضافه تدبیری نفس، دارای حیات است، بنابراین نفس که عین شعور و آگاهی به خود می باشد، پس از مرگ به حیات خود ادامه می دهد و این بدن است که با عدم تدبیر به واسطه ی نفس ترکیب خود را از دست می دهد و دچار مرگ می شود.
صفحات :
از صفحه 108 تا 119
حدوث و قدم نفس از دیدگاه افلاطون و شیخ اشراق
نویسنده:
الهام همتیار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از تحقیق در رابطه با حدوث و قدم نفس از دیدگاه افلاطون و شیخ اشراق این است که بتوان به معرفت و شناخت نسبی از چگونگی تعلق نفس به بدن دست پیدا کرد، لذا از طریق استفاده از کتب موجود در رابطه با این دو فیلسوف سعی نمودیم تا به شمه ای از تفکرات ایشان در رابطه با حدوث و قدم نفس بپردازیم امانتایجی که از این تحقیق به دست می آید این است که : افلاطون نفس را قدیم می داند نه حادث یعنی قبل از اینکه به بدن مادی ملحق شود ، در عالم الهی وجود داشته است . و قدم نفوس به معنای تقدم وجودی آنها بر بدن است زیرا ارواح پیش از خلق ابدان آفریده شده اند .افلاطون با استفاده از نظریه تذکر و یادآوری ادله خود را پایه ریزی کرده است و هستی و وجود قبلی نفس آدمی را بیان می کند و اینکه روح آدمی پیش از هبوط به عالم خاکی در عالم عقول وجودی مجرد و آگاه و دانا مثل داشته است و بنابراین روح آدمی قدیم می باشد و حادث نیست اما سهروردی نفس را حادث می داند و به حدوث زمانی نفس قائل است وی دلایل خود بر حدوث نفس را در کتاب حکمه الاشراق و تلویحات آورده است . فلاسفه بعد از وی که شارحان این ادله هم محسوب می شوند به بحث و بررسی این ادله پرداخته اند که ما در این رساله به نظرات ایشان به تفصیل اشاره نموده ایم . و نظرات شارحان در جایی موافق نظر سهروردی و در بعضی موارد هم مخالف نظر اوست .
تبیین تطبیقی دیدگاه شیخ اشراق و ملاصدرا پیرامون ماهیت و تقسیمات آن
نویسنده:
زهره مرجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف اصلی پژوهش پیش رو، تحقیق و بررسی در آثار شیخ شهاب الدین سهروردی و صدرالمتألهین پیرامون ماهیت و تقسیمات آن می باشد، و اینکه هکدام دیدگاهشان درمورد ماهیت و اقسام آن چیست؟ و از آن جایی که ماهیت نیز به عنوان قسیم وجود پا به پای مباحث مربوط به وجود، مورد توجه قرار گرفته است، وجزء لاینفک از یکدیگر می باشند، ابتدا باید به دیدگاه این دو فیلسوف بزرگوار در مورد وجود و ماهیت پرداخت و بعد وارد بحث اصلی شد.در این میان چنانچه رایج است نگاه شیخ اشراق درباره وجود و ماهیت با ملاصدرا متفاوت شمرده شده و مجادلاتی پر دامنه را بر انگیخته است. سهروردی مفهوم مطلق ماهیت را امری اعتباری می داند، اما ماهیت موجوده (موجود) راکه در عالم واقع دارای آثار خارجی است، حقیقی می داند. همچنین وی مفهوم وجود را نیز اعتباری می داند. بنابراین اصالت ماهیتی بودن سهروردی غلطی رایج می باشد. ملاصدرا نیز ماهیت را امری اعتباری و وجود را اصیل می داند. همچنین، معنای ماهیت و کاربرد آن در عبارات شیخ اشراق به غایت متفاوت و گه گاه متناقض به نظر می آید به گونه ای که هیچ توجیهی جز اشتراک لفظ نمی توان برای آن ارائه کرد.گاهی ماهیت را امری حقیقی، متحقق و مجعول بالذات می داند و گاهی ماهیت را به عنوان امر ذهنی یاد می کند که نه تنها هیچ تحقق خارجی ندارد، بلکه تحقق آن را در خارج امری ممتنع می شمارد و گاهی مرادف با حقیقت می داند. ملاصدرا نیز ماهیات را «انحاء وجودات» معرفی نموده و ماهیت را دارای دو معنی می داند. یکی ماهیت کلی است، که در ذهن وجود دارد و دیگری ذات «مابه الشئ هو هو» که همان فرد موجود عینی و مشخص است. و همچنین چگونگی بحث تشکیک، و مباحث اختلافی آن که کدام یک تشکیک در ماهیت را جایز می دانند و کدام یک جایز نمی دانند و همچنین نظر هر یک از دو بزرگواردر مورد مقولات و تعداد آن ها و اقسام و ... در متن رساله به طور مفصل آورده شده است.
جایگاه فرهنگ ایران باستان در اندیشه شیخ اشراق
نویسنده:
فرحناز پیرمردایان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر فرهنگ ایران باستان بر فلسفه اشراق سهروردی انجام شده است. فرضیه اصلی پژوهش تعیین می کند که اندیشه بنیادی حکمت اشراق این است که هست حقیقی است و بنیاد هستی یعنی خدا، ذات روشنایی یا نورالانوار است و همه مراتب هستی پرتوهای آن می باشد و با اینکه معیار شناخت حقایق، برهانی است ولی تکیه بر استدلال و مبانی منطقی را کافی نمی داند و علم تجربی اتصالی شهودی را لازم می داند تا انسان حکیم محسوب شود. سهروردی حکمه الاشراق را حکمت یگانه و جاودان های می داند که در آن به جوهره تعالیم فرزانگانی چون هرمس، افلاطون، زرتشت، فیثاغورث و از صوفیانی چون بایزید بسطامی، ذوالنون مصری، ابوالحسن خرقانی، سهل تستری و منصور حلاج توجه دارد که وجه مشترک همه آنها، این است که رگه هایی از اشراق و عرفان در آنها هست. چنانکه در آثار سهروردی درمی یابیم که سیر حکمت عرفانی – اشراقی وی یک سیر تاریخی است، که وی در جای جای آثارش به آن اذعان دارد که این حکمت را از متفکران و فرزانگان و عارفان باستان به وی رسیده است.وی حتی از شاهانی چون فریدون، کیخسرو، جاماسب، فرشوشتر و بزرگمهر نام می برد و تأمل است که « سخن ایشان نیز مانند دیگر پیشینیان به رمز است و اصطلاحاتی مانند سیمرغ، خورنه، نور اسپهبد، امشاسپندان و ... که از بن مایه های آیین زرتشتیان و سرچشمه می گیرد، تحقیق می باشد. روش این تحقیق کتابخانه ای مورد استفاده قرار گرفته است.
علم صوری یا ادراک مفهومی در فلسفه اشراق
نویسنده:
عزیزاله افشارکرمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
چکیده :
سهروردی بر اساس حضور یا غیبت شیء از فاعل شناخت، علم آدمی را به علم حضوری اشراقی و علم مثالی یا صوری تقسیم می کند. او حضور ذاتی نفس را مبنای علم حضوری و خاطره نفس از عالم محسوسات و مشاهدات را مبنای علم مثالی می داند. به نظر وی ذهن همان جنبه مفهومی نفس است و مفاهیم موجود در ذهن خود دو دسته اند: دسته ای بالذات معلوم و آشکارند و دسته ای بالعرض شناخته می شوند؛ او به ترتیب آنها را معلومات فطری و غیر فطری می نامد. سهروردی مشاهدات و محسوسات را بدیهی ترین ادراکات ذهن می داند و میان شیء و مثال یا مفهوم آن تمایز قائل شده و معتقد است مثال شیء فقط از یک لحاظ می تواند آن را نشان دهد و نباید میان شیء و مثال یا مفهوم آن خلط کرد.
صفحات :
از صفحه 101 تا 118
مساله وجود از منظر شیخ اشراق
نویسنده:
عزیزاله افشارکرمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
چکیده :
سهروردی آنچه را در خارج تحقق دارد هویت می نامد. این هویت عین تشخص و فرد بودن است. ذهن پس از یافتن این امر خارجی آن را به دو مفهوم عقلانی وجود و ماهیت تحلیل می کند. سهروردی وجود و ماهیت و سایر مفاهیم فلسفی را انتزاعی عقلانی و یا اعتبار ذهن می داند. و معتقد است، این مفاهیم فلسفی در جهان واقع هیچ گونه زیادت و مغایرتی با آن هویت ندارند. و همه مفاهیم فلسفی ابزارهای تحلیل عقلانی واقعیت اند و زیادت آن ها بر واقعیت خارجی موجب تسلسل در مفاهیم فلسفی می شود. بنابراین سهروردی به اصالت واقع یا اصالت هویت معتقد است. و ماهیت را هم همانند وجود اعتباری می داند.
صفحات :
از صفحه 40 تا 56
مراتب فضیلت و اخلاق از منظر علامه طباطبایی
نویسنده:
عزیزالله افشار کرمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
چکیده :
علم اخلاق علم شناخت ارزش ها و ایجاد دگرگونی در زندگی انسان است به نحوی که زندگی اش توام با فضیلت باشد. علم اخلاق حد واسط میان علم عقاید و علم احکام است و میان این دو نوع معرفت ارتباط برقرار می کند به نحوی که رفتارهای اجتماعی، ظهور اخلاق و عقاید انسان است و خلقیات هر فرد، ظهور عقاید و آرمان های اوست. علامه طباطبایی اخلاق را دارای مراتب می داند و به سه نوع اخلاق معتقد است یعنی اخلاق عرفی، اخلاق عقلی و اخلاق عرفانی. اخلاق عرفی به عقل اجتماعی متکی است. اخلاق عقلی بر عقل برهانی تکیه دارد و اخلاق عرفانی بر شهود بنا می شود. سیر حیات اخلاقی هر فرد از اخلاق عرفی شروع می شود و می تواند به مرحله اخلاق عقلی و عرفانی ارتقا پیدا کند. این سه مرتبه از اخلاق درجات متفاوت از یک حقیقت واحدند و با یکدیگر قابل جمع اند و نسبت به هم در حکم ظاهر و باطن اند.
صفحات :
از صفحه 61 تا 78
آزادی و حکومت دینی از دیدگاه امام خمینی (ره) و علامه نائینی (ره)
نویسنده:
سعید کاظمی مؤمن سرائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی یکی از مباحث مطروحه درعلم کلام جدید با عنوان آزادی و حکومت دینی از دیدگاه امام خمینی (ره) و علامه نائینی (ره) و مقایسه بین نظرات و دیدگاههای ایشان است.روش پژوهش: مراجعه به مهمترین آثار نامبردگان و استخراج آراء و نظریات ایشان و تبیین و تحلیل آن با روش عقلانی و با استفاده از آیات و روایات است.نتیجه کلی: روشن است چون این دو عالم بزرگ شیعه با تکیه بر مبانی نظری دین اسلام دیدگاههای خود را در باب حکومت ایران ارائه نموده اند در بسیاری جهات همچون ضرورت حکومت، طبقه بندی حکومت، اعتقاد به ولایت فقها، آزادی و حدود آن و ... شبیه به همدیگر باشند لکن بجهت تفاوت دو نوع حکومت ولایت فقیه و مشروطه تفاوتهائی نیز با یکدیگر دارند.
  • تعداد رکورد ها : 73