جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 151
نبوت و فلسفه ی نبوت و تحلیل مبانی آن از دیدگاه شیخ طوسی و ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: زهراسادات نژادتبریزی فرد ؛ استاد راهنما: نفیسه اهل سرمدی ؛ استاد مشاور: سید مهدی امامی جمعه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله نبوت پس از اصل توحید، جایگاه ویژه و نقش تعیین کننده ای در نظام فکری و اندیشه دینی دارد. به همین سبب جزو اعتقادات اصلی شمرده شده و از دیرباز کانون توجه و پژوهش متکلمان و فلاسفه اسلامی بوده است. در این پژوهش به روش کتابخانه ای به تحلیل و مقایسه ی دیدگاه شیخ طوسی و ملاصدرا در فلسفه نبوت، همچنین مسائل مربوط به نبوت عامه از جمله حقیقت نبی، راه شناخت نبی و ویژگی های برجسته او بر اساس مبانی هر یک از آنها توجه شده است و در نهایت تاثیر انسان شناسی آنها بر نبوت پژوهی مورد ارزیابی قرار گرفته است. از دستاوردهای این پژوهش مقایسه دیدگاه صدرا و شیخ طوسی و به دست آوردن موارد اشتراک در عین افتراق و برتری فکر فلسفی در تبیین نبوت است زیرا هر دو به تبعیت از عقل، ضرورت نبی را اثبات می کنند و علاوه بر آن که معجزه و وحی را مختص نبی می دانند، از علم و عصمت به عنوان ویژگی های بارز نبی سخن می گویند. اما صدرا علاوه با نگاه ژرف به عقل، از عرفان نیز مدد گرفته و توانسته است تبیین دقیق و شفاف تری از حقیقت نبوت ارائه دهد. همین امر باعث تفاوت دیدگاه صدرا با شیخ طوسی می شود. نوع نگاه آنها به انسان از عوامل مهم اختلاف این دو متفکر در این زمینه است. لازم بذکر است که این دو متفکر در بحث نبوت،در مبانی و روش با یکدیگر متفاوت هستند و این تفکر در مبانی و روش شناسی است که موجبات تفاوت های دیگری را بین این دو فراهم می کند. به عبارت واضح تر عقل در نگاه شیخ، در حیطه ی عقل عملی است. البته عقل نظری را هم در حد برهان و استدلال می پذیرد اما در نظر صدرا غایت انسان در رسیدن به کمال عقل نظری و عقل عملی است. هم چنین صدرا به نفس انسان توجه ویژه دارد لذا حقیقت نفس نبی را فعلیت یافتن همه کمالات و رسیدن به مقام خلیفه اللهی می داند. از نگاه او چنین انسانی، صاحب ولایتی است که علاوه بر تصرف در سرتاسر عالم، شایستگی آن را دارد که واسطه فیض برای سایر ممکنات قرار گیرد و وجود او را اول مخلوق عالم معرفی می کند. او رسیدن به چنین مقامی را در سایه اطاعت از انسان کامل(نبی)، برای همه انسانها امکان پذیر می داند. همه ی این حقایق بیان شده از نظر شیخ یا مغفول مانده است و یا بر طبق مبانی خویش به انکار آنها پرداخته است زیرا او حقیقت وجودی انسان را در جسم مادی خلاصه می کند و همین رویکرد باعث اختلاف نظر او با صدرا در این باب شده است.
طراحی اندیشکده فلسفه، حکمت و عرفان اسلامی با رویکرد مکتب اصفهان، تأکید بر فضاهای آموزشی _ نیایشی(مسجد _ مدرسه) در شهر اصفهان
نویسنده:
پدیدآور: پرویز پورابوطالب ؛ استاد راهنما: محسن افشاری ؛ استاد راهنما: سیدمهدی امامی‌جمعه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
چکیده :
معماری گرایشی میان دانشی است. اگر معماری را بعنوان یک پدیده در نظر بگیریم، شناخت و بررسی ارتباط آن با سایر حوزه های دانش را می توان چنین تبیین نمود: " از نظر علت فاعلی و علت غایی، ما را با حوزه علوم انسانی مرتبط می سازد. چگونگی کالبد پردازی و پیکربندی بنا نیز بعنوان علل صوری و مادی، به مواد و مصالح مادی، علم هندسه و مهندسی ساختمان مربوط می شود؛ بنابراین معماری به حوزه علوم تجربی هم راه میابد. همچنین معماری در بستر طبیعت و در کنار طبیعت سامان میابد؛ پس عوامل محیطی موثر بر آن نیز در حوزه علوم زیستی وارد می شود. در مجموع، معماری با هر سه حوزه ی علوم مادی، زیستی و انسانی سرو کار دارد"(نقره کار،1393). مباحث معماری در بُعد هنری(علل فاعلی و غایی)، از طرفی به ایده ها، ایده آل ها و آرمان های معماران یعنی مبانی نظری ایشان و از طرف دیگر به نیازهای روحی و معنوی مخاطبان و بهره وران می پردازد؛ در شکل گیری این تفکرات و مبانی نظری، خالقان آثار به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه تحت تاثیر مکاتب و تفکرات گوناگون فلسفی و اعتقادی قرار گرفته، به نحوی اصول و اساس رویکرد خاصی را به تمامی و یا به صورت گزینشی می پذیرند. "اولین نکته در مباحث علوم انسانی و فرایند طراحی معماری، نقد و ارزیابی مکاتب فکری از بُعد هستی شناسی، انسان شناسی و حاصل زیبایی شناسی آن مکتب می باشد"(نقره کار،1393). بدین ترتیب از مهم ترین راه های دستیابی به شناخت و معرفتی عمیق و صحیح از آثار معماری، که به شکلی باعث بروز تفاوت ها و ظهور ویژگی های خاص نیز در هریک از آثار گردیده است، بررسی و شناخت دیدگاه های پدید آورندگان آنها به مباحث کلی و اساسی فلسفی یعنی هستی شناسی، انسان شناسی و زیبایی شناسی است،که شالوده و شاکله مبانی نظری آنان را تشکیل می دهد. رابطه ی این مفاهیم به شکل طولی بوده و در نتیجه هستی شناسی(وجودشناسی) اهم این سه اصل است. این پژوهش در پی بررسی دیدگاه های هستی شناسانه ی حکمای مکتب فلسفی اصفهان(جریان فکری اصلی و فرعی)، بلااخص رویکرد صدرمتألهین در حکمت متعالیه (بعنوان اصلی ترین جریان فکری این مکتب) و تبیین چگونگی ارتباط و تأثیرگذاری این تفکرات بر آثار شهرسازی و معماری مکتب اصفهان در قالب گزاره های کاربردی و شاخصه های اصلی زبان طراحی می باشد؛ همچنین" با توجه به اینکه هنر در عالم اسلام در بستر تصوف و عرفان رشد کرده است، و آثار هنری تمدن اسلامی را باید در بستری عرفانی که زمینه ساز تحقق شان بوده بررسی کرد " (ربیعی،1393)؛ و عنایت به این نکته که میتوان نقطه تلاقی و اشتراک حکمت و عرفان اسلامی را مبحث وجود و هستی شناسی دانست، بررسی دیدگاه های هستی شناسانه عرفانی از جمله نظرات ابن عربی، بعنوان یکی از منابع اصلی شکل گیری حکمت متعالیه، در باب مقوله هستی شناسی نیز امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. از سوی دیگر اهتمام حکمای مکتب اصفهان به رویکرد تلفیق مسائل فلسفی با معارف دینی _ مذهبی و عرفانی در ارائه ی دیدگاه های فلسفی و هستی شناسانه، ضرورت شناخت و بررسی اهم نظرات و دیدگاه های اندیشمندان و محققان معاصرکه به سنت گرایان شهرت یافته اند و به پژوهش و تبیین ارتباط هنر و معنویت در چارچوب جهان بینی اسلامی خاصه از جنبه های حکمی و عرفانی بعنوان بستر های اصلی به ظهور رسیدن آثار هنری از جمله معماری پرداخته اند را نیز از ضروریات این تحقیق قرار داده است. سید حسین نصر از تاثیر گذارترین نظریه پردازان سنت گرا، در مورد ارتباط فلسفه، هنر و دین در مکتب اصفهان چنین اظهار نظر می نماید:" امنیت و رونق بوجود آمده در این دوره{صفویه} و بستر مناسبی که شکوفایی حیات عقلی شیعی فراهم ساخت، موجب باروری و رشد هنر اسلامی ایرانی در همه ی زمینه ها شد. در واقع این دوره یکی از خلاّق ترین ادوار هنر اسلامی و نیز فلسفه و متافزیک اسلامی است"(نصر،1394)؛ همچنین معتقد است که رابطه عقل گرایی دینی با هنر در این دوران به وضوح دیده می شود؛ "رشته های مختلف هنر مثل ادبیات، نقاشی و موسیقی که پیوندهای عمیق با مذهب تشیع و نحله های فکری_ فلسفی آن می یابند، زبان بیان بروز اندیشه های این مذهب می شوند؛ منابع مکتوب از این دوره وجود رابطه بین معنویت و تفکر اسلامی از یک سو و هنر از سوی دیگر را به اثبات میرساند"(نصر،1394). بواسطه رشد تعاملات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با دولت های غربی در سده های اخیر، بستر ورود و آشنایی با رویه های فکری غربی در هنر و معماری ایرانی مهیا گردید. تأثیرپذیری عمیق پاره ای از فرهیختگان و روشنفکران جامعه از این نگرش ها و در برخی موارد، حتی مطرود نمودن اصول و شاخصه های هنر و معماری ایرانی به بهانه تجددخواهی و پیشرفت، باعث خلق آثاری گردید که هیچگونه سنخیتیبا فرد ایرانی نداشته و بیشتر نوعی پیروی کورکورانه از سبک ها و فرم های غربی بوده است." در دوره ی دوم شیوه ی اصفهانی، با آغاز روابط فرهنگی ایران با غرب، با تأسف، ایرانیان در برابر فرهنگ و تمدن غربی دچار خودباختگی شدند و چون در ایران هم کسانی به این پدیده دامن می زدند، روند آن شتاب گرفت؛ بگونه ای که همه چیز را از غرب و خود را بی چیز می دیدند. ایرانیان دانشمندان بزرگ گذشته چون بوعلی، فارابی، بیرونی و دیگران را از یاد بردند"(معماریان،1395).خودباختگی ایرانیان در مقابل غرب و القاء برتری فکری و علمی آنان سبب تاثیرپذیری و حتی شیفتگی برخی هنرمندان و معماران و در نتیجه کمرنگ شدن مبانی نظری با اصالت و هویت ایرانی_اسلامی در میان ایشان گردید." مبانی نظری اساس شکل گیری کالبد معماری است و حسن مخلوق در گرو حسن خالق می باشد. اندیشه و روح درون معمار در معماری به ظهور می رسد. معماری ظرف زندگی انسان محسوب می شود و قالب این ظرف بر اساس دانش، اعتقادات و باورهای ذهنی سازندگان معماری شکل می گیرد.
معناشناسی بهجت از نگاه ملاصدرا
نویسنده:
مريم فخرالديني ، جعفر شانظری ،مهدی امامی جمعه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در آثار ملاصدرا «بهجت» بعنوان يكي از آثار وجود مطرح ميشود و همانند ساير مؤلفه‌هاي وجودي نميتوان تعريف ماهوي از آن ارائه نمود. به همين منظور، در اين نوشتار تلاش شده با ارزيابي بهجت در يك شبكه معنايي متشكل از «لذت»، «سعادت» و «عشق» به شناخت دقيقتري از معناي وجودي و مصاديق آنها دست‌ يابيم. در اينباره ميتوان گفت كه مرتبة وجودي بهجت، برتر از لذت است و از نظر مصداقي، نسبت عموم و خصوص من‌وجه دارند. از سوي ديگر سعادت، رسيدن به وجود استقلالي مجرد يا همان، وجود استعلايي است و بهجت، آگاهي نفس به تحقق چنين مرتبة متعالي‌يي ميباشد. پس بهجت و سعادت، معلول دستيابي به بالاترين مراتب وجود هستند و از نظر مصداقي، نسبت عموم و خصوص مطلق ميان آنها برقرار است. عشق و بهجت نيز هر دو، معلول تحقق كمال نفس هستند و از نظر معنايي و مصداقي، نسبت تساوي ميان آنها برقرار است. بنابرين ميتوان گفت در نظام وجودشناسانة ملاصدرا مؤلفه‌هاي بهجت، لذت، عشق و سعادت بسيار در‌هم‌تنيده و مرتبط با يكديگر هستند، بنحوي كه تحقق هر يك از آنها زمينه‌ساز دستيابي نفس به ساير آثار و خيرات وجود خواهد شد. در اين ميان بهجت بعنوان شاخص اصلي اين منافع وجودي، نقشي عميق و غيرقابل انكار دارد. پس از روشن شدن اشتراكات و تمايزات آنها، به شناسايي مؤلفه‌هاي اثباتي و ثبوتي بهجت پرداخته و براساس آن به اين نتيجه رسيده‌ايم كه ميتوان بهجت را مشاهدة بالاترين كمالات وجودي نفس دانست كه از طريق رسيدن به درجه» وجود استقلالي مجرد و هيئت استعلايي محقق ميشود. دستيابي به چنين مرتبه‌يي براي نفس بواسطه» معرفت خداوند بعنوان علت هستي‌بخش انسان و شناخت خود، امكانپذير است كه موجبات دريافت بهجت عظيمي را براي نفس فراهم ميكنند. توجه به درجه» وجودي نفس در اين مرتبه و دستاوردهاي بي‌بديل آنها يعني معرفت به خدا و شناخت خود، جايگاه و تأثير بهجت نزد نفس را بخوبي روشن ميسازد.
صفحات :
از صفحه 93 تا 110
ملاصدرا و روش‌شناسی انتقادی فهم ظاهرگرايانه از دين
نویسنده:
سمیه ملکی، مهدی امامی جمعه، نفيسه اهل‌سرمدي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تفاسير ظاهرگرايانه و سطحي از دين همواره در تاريخ اجتماعي دين جريان داشته و بعضي از اين تفسيرها سبب ظهور جريانهاي متحجر و تكفيري و در نتيجه بروز چهره‌يي خشن، خشك و متعصب از دين شده است. ملاصدرا يكي از فيلسوفاني است كه نقد اين نوع تفاسير، يكي از محورهاي اساسي انديشه» او بوده است. اين پردازش نقادانه تا آنجا است كه دستكم دو مورد از آثار خود ـ كسر اصنام الجاهليه‌ ‌و رساله‌ ‌سه اصل‌ ‌ـ را بطور كامل بدان اختصاص داده است. اين نقد در انديشة ملاصدرا ساحتهاي مختلفي دارد كه كمتر به آن توجه شده، بنابرين نوشتار حاضر از طريق روش اسنادي، تحليل محتوا و توصيف‌گرايانه به طرح و بررسي آنها پرداخته ‌است. اين ساحتها عبارتند از: بررسي عوامل زباني، عوامل عقلاني و عوامل نفساني در فهم دين. بررسي مجموع عوامل در اين ساحتهاي سه‌گانه نشان ميدهد كه ظاهرگرايي ميتواند موجب بروز جمودگرايي ديني، ‌شكلگيري گفتمان خشونت، دنياگرا شدن علما، پيدايش شبه‌ علما بجاي عالمان واقعي و شكلگيري فرهنگ ريا و نفاق شود.
ابن‌سینا و منطق فهم دین
نویسنده:
محمد نصر اصفهانی، جعفر شانظری، مهدی امامی جمعه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
منطق فهم دین‌‌، قواعد روشمندی است که رعایت آن قواعد‌‌، ذهن مفسّر دینی‌‌، از خطا در فهم مصون شود. ضرورت چنین منطقی بر اهل اندیشه پوشیده نیست. ابن‌ سینا یکی از صاحب نظران در این خصوص است. مسئلۀ‌‌‌‌‌ این مطالعه «‌ابن‌ سینا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و منطق فهم دین» است. این مطالعه بنیادی‌‌، تاریخی‌‌، ‌تحلیلی و مسئله‌محور است به روش کتابخانه‌ای از منابع معتبر است. یافته‌های این مطالعه‌‌، عدم همخوانی دریافت‌های علمی فلسفی‌ ابن‌ سینا با متون دینی است که سبب شده تا او ناهماهنگی بین گزاره‌های عقلانی و گزاره‌های وحیانی را تشخیص دهد. پیامبر، انسانِ منحصر‌به فرد در حدس‌‌، خیال و عقل بوده است و بخش زیادی از دریافت‌های او از حقایق‌‌، با سطح فهم عمومی هماهنگ نبوده است. ارائه عریان یافته‌ها هم‌‌، نه ممکن و نه مفید بوده است و از همین‌رو‌‌، او آن را به زبان رمز‌‌، تشبیه و تمثیل در اختیار مردم قرار داد تا با حداقلی از سعادت عقلانی و انسانی آشنا شوند. به نظر این‌سینا فهم حقیقت معنای متون تنها با وجودشناسی ممکن است. وجودشناسی‌‌، مفسّر را قادر می‌سازد تا با مؤلف متن و مقصود مؤلف از متن آشنا شود و بتواند متن را رمزگشایی کند. او خود چنین کرده و همین سبب نقدهای جدّی به او شده است.
صفحات :
از صفحه 51 تا 72
نظریه عنایت در فلسفه مشاء اشراق و متعالیه
نویسنده:
مصطفی قاسمی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از مسائل مهمی که مورد توجه فلاسفه در زمانهای مختلف بوده ,مساله عنایت واجب تعالی به مخلوقات بوده است.این نظریه اولین بارتوسط فارابی بنیانگذار مکتب مشا, ارائه گردیده است .که مسائل اساسی آن علیت واجب نسبت به مخلوقات،علم واجب به علیت خود ورضایت واجب از مخلوقات می باشد. دراین تحقیق سعی بر این بوده است که مسائل اساسی نظریه عنایت راازدیدگاه فارابی موردبررسی قرارداده وسپس این نظریه راازدیدگاه ابن سینا مورد بررسی قرارداده وتاثیراتی را که از فارابی پذیرفته وهمچنین گسترشات ونوآوریهائی را که ابن سینا در این زمینه داشته مورد بررسی قرارگرفته است. بعد ازآن نیز این نظریه را ازدیدگاه شیخ اشراق مورد بررسی قرارداده واشکالاتی را که بر این نظریه وارد کرده مطرح گردیده است وراه حل خود شیخ اشراق را نیز بیان کرده ایم. در پایان نظریه عنایت را از دیدگاه ملاصدرا مورد تحلیل قرار داده واشکالاتی را که بر نظریه عنایت وارد کرده،مطرح نموده وراه حل نهائی ملاصدرا را که نقائص نظر مشائین واشراقیین راندارد ،بیان نموده ایم.
خانواده در نظام حکمت عملی ابن‌سینا
نویسنده:
منصوره بخشی، مجید صادقی، مهدی امامی جمعه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خانواده اصلی‌ترین نهاد اجتماعی و بنیادی‌ترین عنصر جامعه و بستر رشد بسیاری از ارزش‌ها است. ابن‌سینا در آثار خود، از جمله وجوب السیاسة و الحاجة الی السیاسة، مستقلاً، و نیز در آثار دیگر خود به این موضوع پرداخته و با رویکردی دینی‌فلسفی از ضرورت، عوامل و موانع تحکیم آن سخن می‌گوید. این مقاله، ابتدا جایگاه حکمت منزل در نظام حکمی سینوی را می‌کاود و سپس در باب عناصر اصلی و مرتبط با آن، مانند ازدواج، نحوه مشارکت زن و مرد در اداره منزل، حقوق خانواده و اصول حاکم بر سیاست منزل، سخن می‌گوید. ابن‌سینا در باب عوامل ازدواج بر انگیزه‌های اقتصادی، اجتماعی، روانی و جنسی انگشت می‌نهد و در راستای تحکیم این بنیاد بر مسئولیت مدیران و حاکمان جامعه، تلاش در جهت رفاه اقتصادی و ایجاد شغل، رشد عقلانی زوجین، جلوگیری از ازدواج‌های پنهانی و عفت خانواده تأکید فراوان دارد. در بحث از حقوق همسر و تکالیف مرد به حقوقی همچون حق نفقه، حق صیانت و حق کرامت اشاره می‌کند و مرد را مهم‌ترین تکیه‌گاه تحکیم خانواده می‌داند. در باب حق طلاق معتقد است این حق نباید در اختیار فرد متلون‌المزاج و کم‌خرد قرار گیرد. بر همین اساس لزوماً در موقعیت‌هایی این حق را از مرد سلب می‌کند.
صفحات :
از صفحه 5 تا 24
تحلیل نقش گرایش‌های ‌فطری در تصمیم‌گیری انسان از نظرگاه علامه طباطبائی
نویسنده:
مهران رضایی، مهدی امامی‌جمعه، محمد بیدهندی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«فلسفه تصمیم» از مباحث مطالعاتی جدید است. در همین راستا، ارائه تحلیل منسجم و یکپارچه از «فرایند اثرگذاریِ گرایش‏های ‌فطری در تصمیم‌گیری»، مبحثی نو و حایز اهمیت است. مسئله پژوهش حاضر این است که: از نظرگاه علامه طباطبائی، گرایش‏های ‌فطری در تصمیم‌گیری انسان چه نقشی ایفا می‌کنند؟ مبتنی بر روش تحلیل محتوا و اسنادی، بررسی آثار علامه طباطبائی ما را به این نتایج رهنمون می‌کند که از منظر توصیفی، این گرایش‏ها، با واسطه کشش‌هایی که در فرد ایجاد می‌کنند، در تصمیم‌گیری انسان‌ها اثرگذارند. دو متغیر «میزان ظهور» و «میزان حضورِ» گرایش‏ها – با تأثیر ذومراتب و مشکک- در این زمینه تعیین‎‌کننده‌اند؛ ارائه مدل مفهومیِ «مؤلفه‌های تأثیر تشکیکیِ یک گرایش ‌فطری در تصمیم‌گیری» ماحصل این تحلیل است. از منظر توصیه‌ای، این گرایش‏ها، «سنجه» برای تصمیم‌گیری هستند. در بررسی مصداقی، کارکردهای چند نمونه از گرایش‏ها (گرایش به حقیقت، گرایش به کمال ‌مطلق و گرایش به زیبایی) مورد تحلیل قرار گرفته‏اند. به فراخور بخش‌های پژوهش، از مدل‌های مفهومی و همچنین نمادگذاری‌های متعدد در جهت ارائه تحلیلی دیدگاه‌ها بهره‌گیری شده است.
صفحات :
از صفحه 117 تا 144
بررسی اصل علیت از دیدگاه ملاصدرا و مکتب تفکیک
نویسنده:
بهناز طبیبیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوشتار حاضر به بررسی اصل علیت از دیدگاه ملاصدرا و مکتب تفکیک می پردازد. سوال ازچرایی حوادث از آغاز زندگی بشر تا کنون ،همواره با او بوده است و کنجکاوی وی را بر می انگیخته است. مفهوم چرا همان سوال و استفهامی است که ذهن از علت اشیاء می کند و اگر ذهن ادراک کلی از قانون علیت نداشت یعنی این قانون را نپذیرفته بود که هر حادثه علتی دارد مفهوم چرا در ذهن وجود پیدا نمی کرد.اصل علیت یکی از اصول مسلم فلسفه ی اسلامی است و در مکتب صدرا نیز جایگاه خویش را تثبیت کرده است اما اصحاب تفکیک اصل علیت را نمی پذیرند و از منظر آنان پذیرفتناین اصل موجب سنخیت میان علت و معلول،ربط حادث به قدیم،منع قدرت حق تعالی بر ماسوای نظام موجود و... می شود بنابراین آن را انکار می نمایند و با جایگزین کردن عاده الله در صدد توجیه ادعاهای خویش بر می آیند.هدف از این تحقیق بررسی اصل علیت از دیدگاه این دو مکتب و بیان نقاط اختلاف و اشتراک آنهاست. از همان بدو ورود برجسته ترین اختلاف این دو مکتب در خط مشی و روش آنهاست. مکتب ملاصدرا،مکتب جامعی است که در بردارنده ی همه ی مبانی و روش ها از جمله عقل و نقل و عرفان و قرآن است؛ اما مکتب تفکیک اعتقاد به جدایی معارف فلسفی و عرفانی از معارف دینی به لحاظ محتوا و منبع دارد. در این مکتب با تأکید بر آموزه های قرآنی و احادیث معصومین بر بسیاری از اصول فلسفی ایراد وارد می کنند و آن را در تعارض با این آموزه ها می دانند.اگر چه دسترسی به کتب مکتب تفکیک،با توجه به محدود بودن منابع اصلی موجود آن، بسیار مشکل است؛ اما با بررسی کتب در دسترس پی بردیم که اصحاب تفکیک تحقیق و بررسی پیرامون وجود را سیر در ضلالت و گمراهی می دانند و معتقدند وجود نه تصور می شود نه قابل تعقل است نه به وهم می آید و وجودی که ظهور بذاته دارد با مفهوم داشتن تناقض دارد و در این مکتب بر مفهوم داشتن وجود خط بطلان کشیده شده است. آنان هم چنین اشتراک معنوی وجود را نمی پذیرند چون لازمه ی آنرا سنخیت میان خالق و مخلوق می دانند که در این دیدگاه مردود است. تفکیکیان معتقدند زمانی که وجود را بر اشیاء حمل می کنیم تنها برای خارج کردن آنها از حدنفی و بطلان است و این امر مستلزم سنخیت نیست. دیدگاه تفکیک بر مدار اصالت ماهیت می چرخد و یکی از نقاط اختلاف آنها با ملاصدرا در همین جاست زیرا مکتب صدرایی بر محور اصالت وجود است.تفکیکیان در مورد اصل علیت بر این باورند که واژه علت را در مورد خداوند نمی توان به کار برد و از او به فاعل تام تعبیر میکنند. آنها با واژه سازی هایی نظیر مالک و مملوک،فعل و انفعال و ... در صدد جبران این امر برآمده اند. آنها خداوند را جاعل بالرأی و المشیه می دانند که همه چیز به رأی و مشیت او صادر می شود و مجعول بالذات را ماهیت می دانند.در نقطه ی مقابل ،ملاصدرا قرار دارد که معتقد است وجود امری است دارای مراتب که بر همه ی موجودات به نحو اشتراک معنوی حمل می شود و مفهوم داشتن وجود در مکتب ملاصدرا امری بدیهی است.ملاصدرا در بحث سنخیت میان علت و معلول با استفاده از قاعده ی ?بسیطه الحقیقه کل الأشیاء و لیس بشیء منها? و ?فاقد شی معطی شیء نیست? اصل سنخیت را اثبات کرده است و سنخیت میان علت و معلول را امری مسلم می داند در حالیکه در مکتب تفکیک پذیرفتنی نیست. در بحث علت و معلول او خداوند را علت تامه ی تمام موجودات می داند و مجعول بالذات از نظر او وجود است زیرا ماهیت را امری اعتباری می داتد که صلاحیت و شایستگی برای معلول شدن را ندارد.تنها نقطه ی اشتراک این دو دیدگاه این است که هردو ملاک نیازمعلول به علت را را فقر ذاتی می دانند.این بیانات شرح مختصری است از آنچه در این رساله بیان شده است. توضیح و تفصیل بیشتر این مطالب به صورت تطبیقی از دیدگاه ملاصدرا و مکتب تفکیک بیان شده است.
کارکردهای کلامی تاویل در دیدگاه فیض کاشانی
نویسنده:
نفیسه اهل سرمدی، مهدی امامی جمعه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئلۀ اصلی نوشتار حاضر تبیین نقش تأویل در اندیشۀ کلامی فیض کاشانی است. بدین ترتیب که نگارنده در تلاش است که مبتنی بر آثار این متکلم شیعی، به استخراج دیدگاه او در چگونگی ارتباط کلام و تأویل بپردازد. این متکلم عارف، تأویل‌پژوهی را رهیافتی در جهت فهم دین می‌داند؛ به‌طوری‌که غفلت از آن متکلم را در مسیر انجام رسالت‌های کلامی خویش به مخاطره می‌اندازد. می‌توان گفت سهمی که تأویل در فهم و تبیین و نیز تنظیم عقاید دینی دارد، به عنوان دو کارکرد اساسی تأویل در کلام‌پژوهی فیض است. در نظر او متکلم با غفلت از بحث تأویل، همچون کسی است که دین را در تاریکی می‌شناسد. تمثیل او به داستان مولوی در باب فیل و خانۀ تاریک، در فهم این مسئله نقش کلیدی دارد. سومین کارکرد تأویل از رهگذر مباحث انسان‌شناسی تشریح می‌شود. انسان به عنوان فاعل تأویل و تنها موجودی که تاویل‌گر است، خود نیز از ساختاری تشکیکی برخوردار است. نقش تأویل نفس در غایت علم کلام از ثمرات پیوندی است که بین کلام و تأویل برقرار می‌شود. سیر تأویل نفس آدمی سیری زیبایی‌شناسیک و هنرمندانه است.
صفحات :
از صفحه 157 تا 175
  • تعداد رکورد ها : 151