جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 24
خداشناسی در آراء کلامی شیخ کلینی
نویسنده:
علاء تبریزیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان نامه در بردارنده اعتقادات شیخ محمد بن یعقوب کلینی پیرامون خدا شناسی می‌باشد و شیوه‌ای که در این أثر دنبال شده است شیوه تقطیع و تنظیم داده‌های حدیث أهل بیت: جهت دستیابی به تصویری کامل و فراگیر از معارف حدیثی موجود در کتاب کافی می‌باشد .این اثر تقریباً دربردارنده صدها فیش حدیثی مربوط به خدا شناسی می‌باشد که از أحادیث کتاب کافی گرفته شد است، و در واقع تبیین کننده آرای کلامی شیخ کلینی میباشد و این اعتقادات در چهار فصل أساسی مربوط به کلیات و شناخت خداوند و صفات خداوند و أفعال خداوند ارائه داده شده است.و مهمترین موضوعاتی که در این أثر تبیین شده است موضوعاتی از قبیل اهمیت خداشناسی و بیان راه‌کارها و شیوه‌های شناخت خداوند و تبیین صفات ذاتی، فعلی، خبری، ثبوتی، سلبی خداوند و بررسی نحوه صدور فعل از خداوند و بیان تعامل خداوند با اشیاء و تبین چهل و هشت فعل از افعال الهی و بررسی موضوع جبر و تفویض و نقش خداوند در أفعال انسان می‌باشد.
چگونگی و چرایی تطور امور عامه عقلی در کلام امامیه از مدرسه بغداد تا مدرسه حله (با تاکید بر آرای سید مرتضی و علامه حلی)
نویسنده:
پدیدآور: محمدحسین منتظری استاد راهنما: رضا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ برنجکار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ استاد راهنما: محمدتقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ سبحانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ استاد مشاور: حامد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ناجی اصفهانی‌‌‌‌‌‌‌‌
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظام مباحث لطیف الکلام در کلام امامیه و در انتقال از مدرسه بغداد به مدرسه حله، دستخوش تغییرات قابل توجهی شد. همین تغییر پرسشی مهم در برابر پژوهشگر قرار می‌دهد که این تطور در چه مسائلی و به چه صورتی رخ داد؟ و چه عواملی در تطور این دست مسائل در کلام امامیه دخیل بود؟ در دوره متقدم دانش کلام برای پاسخ به پرسش‌های عامّ و غیر الهیاتی بخش خاصی در نظر گرفته می‌شد که عمدتاً در مقدمه دانش کلام از آن بحث می‌کردند و از آن برای تبیین و مدلل ساختن مسائل مختلف دانش کلام بهره می‌بردند. از این مسائل به «لطیف الکلام» یاد می‌شد. مسائل کلام لطیف در سه بخش مسائل جهان شناختی، فعل شناختی و معرفت شناختی قابل طبقه بندی است. مطالعه توصیفی آثار متکلمان متقدم امامیه نشان می‌دهد آنان در مباحث جهان‌شناختی از الگوی ترکیبی جزء لایتجزی و عرض ابوالهذیل علاف بهره برده‌اند و بیشتر تحت تأثیر قرائت بهشمیه از این الگو بوده‌اند. بعدها معتزلیان متأخر به سبب تعامل با فلسفه اسلامی در پاره‌ای از مولفه‌های نظام جهان‌شناختی معتزله تجدید نظر کردند و تعریفی جدید از «عرض» و «اکوان» ارائه نمودند. آنان همراه با فیلسوفان مسلمان ایده «شیئیت معدوم» معتزله متقدم را به چالش کشیده، وجود دو عرض «فناء» و «تألیف» را انکار کردند. از سوی دیگر با به رسمیت شناختن منطق تفکر فلسفی توسط اشعریان متأخر، امور عامه فلسفه مشاء نیز وارد ادبیات علمی دانش کلام شد. بدین ترتیب متکلمان امامیه در مدرسه حله میراث دار دو نظام جهان‌شناختی معتزله بهشمیه و معتزله متأخر و نیز دستگاه هستی شناختی فلسفه مشاء بودند. آنان با پذیرش تغییرات ایجاد شده توسط معتزلیان متأخر از یک سو و پذیرش سه مولفه اساسی فلسفه مشاء از سوی دیگر نظام لطیف الکلام خود را تا حد زیادی به امور عامه فیلسوفان نزدیک کردند. در پی این تغییر، مفاهیمی چون «وجود و ماهیت» و «امکان و وجوب» وارد در مباحث امور عامه شد و مفهوم «علت» کلامی به «علت» فلسفی تغییر یافت. در این بین مفاهیمی چون «عرض»، «کون»، «حرکت» و «سکون» نیز به تبع تغییری که توسط معتزله متأخر ایجاد شده بود، تغییر کرد. مولفه‌هایی مانند «صفت»، «سبب» و «فعل» هم به حاشیه رفته و جایگاه خود را از دست داد. با این همه متکلمان مدرسه حله همچنان به وجود جزء لایتجزی باور داشتند و جسم را بر پایه همین مولفه تعریف می‌کردند. آنان بر همین پایه همین مولفه تعریف می کردند. آنان بر همین پایه دلایل اثبات جواهر مجرد را نیز مخدوش می دانستند. این تطور در پی کمرنگ شدن حساسیت های متکلمان امامیه به نظام هستی شناختی فیلسوفان و تحمیل آن بر نظام جهام شناختی کلام متقدمان، به سبب پذیرفته شدن آن توسط مکاتب دیگر کلامی رخ داد.
اعتبار سنجی روایات تعدد ارواح انسان در الکافی
نویسنده:
محمدحسین منتظری ، محمد روحانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در مراجعه‌ی اولیه به پاره ای روایات امامیه علاوه بر تأکید بر اینکه انسان دارای دو بعد روح و بدن است، مشاهده می‌کنیم که از چند روح برای یک انسان سخن به میان آمده است و هر روح، کارکردی خاص دارد. در میان کتب حدیثی متقدم امامیه، روایات مربوط به ارواح مختلف انسان در ابواب مختلف دو کتاب بصائر الدرجات و الکافی بیشتر از سایر مجامع حدیثی نقل شده است. در این نوشتار به دلیل قابل اعتمادتر بودن کتاب الکافی و نیز نقل تعداد قابل توجهی از روایات تعدد ارواح آن هم با مضامین متنوع‌تر در مقایسه با سایر نگاشته‌های حدیثی متقدم در آن، به ارزیابی متنی، سندی و جریان شناختی راویان این روایات در کتاب الکافی می پردازیم و این پرسش را پی می گیریم که چه تعداد از این روایات در کتاب الکافی روایاتی معتبر شمرده می شوند و کدام مضامین، مشترک و کدام منفردند؟ در این پژوهش نشان داده شده که غالب مضامین روایات تعدد ارواح در کتاب الکافی منفرد نبوده و جریان‌های حدیثی مختلف مدرسه کوفه و قم در طریق نقل این روایات قرار گرفته اند.
صفحات :
از صفحه 75 تا 98
بررسی تطبیقی مسئله اراده الهی در مدرسه حله (خواجه نصیر، علامه حلی، فاضل مقداد) و اصفهان (علامه مجلسی، فیاض لاهیجی، قاضی سعید)
نویسنده:
استاد راهنما: مهدی نصرتیان اهور ؛ استاد مشاور: محمدحسین منتظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مساله «اراده الهی » ازجمله مباحث کلام اسلامی است که همیشه مورد توجه متکلمان مسلمان بوده است از این رو ما در این پژوهش به بررسی تطبیقی مساله اراده الهی از دیدگاه سه تن از متکلمان مدرسه حله یعنی خواجه نصیر الدین طوسی، علامه حلی، فاضل مقداد وسه تن از از متکلمان مدرسه اصفهان یعنی علامه محمد باقر مجلسی، فیاض لاهیجی، قاضی سعید قمی در مساله اراده الهی خواهیم پرداخت ودر نهایت مشخص خواهد شد که علی رغم شباهت های این دو حوزه فکری در این مساله یعنی «مرید بودن خداوند»«عدم تجانس اراده خداوند با اراده انسانی»«غیرعلم وقدرت دانستن اراده »وهمچنین پذیرش اراده به معنای «علم به مصلحت»اختلافاتی در این مساله بین دوحوزه فکری مشهود است که می توان به «مخصص بودن »«زاید بودن اراده بر داعی »و«عینیت صفات با ذات »در مدرسه حله وتقسیم اراده به «عزم وحتم»،تفاوت قائل شدن بین «اراده»و«مشیت»، «جزءصفات فعل دانستن وحادث بودن اراده الهی در مدرسه اصفهان اشاره نمود. اما آنچه سبب بروز این اختلاف دیدگاه در این دو حوزه فکری شده است تفاوت در نگاه معرفت شناسی آنهاست چرا که رویکرد متکلمان در مدرسه حله در قبال «اراده الهی »رویکردی فلسفی است در مقابل متکلمان مدرسه اصفهان علاوه بر رویکرد فلسفی رویکردی نص گرایانه را دنبال می کنند.
گزارش تفصیلی کرسی « معرفت اضطراری در اندیشه امامیه تا نیمه قرن پنجم»
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
کرسی ترویجی نقد و مناظره«معرفت اضطراری در اندیشه امامیه تا نیمه قرن پنجم» به همت انجمن کلام اسلامی و با همکاری دبیرخانه هیأت حمایت از کرسی های نظریه پردازی، نقد و مناظره، در انجمن های علمی حوزه برگزار شد.
بررسی تطبیقی مسأله علم و معرفت در مدرسه کوفه و بغداد
نویسنده:
محمدحسین منتظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
متکلمان مسلمان در طول تاریخ بر محور مسأله معرفت اختلاف نظرهایی داشتند. یکی از نزاع‌های آنان بر این مدار بود که آیا معرفت به صورت کلی و یا درخصوص معارف بنیادین دینی نظیر معرفت خدا، معرفت اسما و صفات الهی، شناخت نبی و امام و... ضروری و غیر اختیاری است یا از سنخ معارف اکتسابی به شمار می‌آید؟ برخلاف آن چه برخی می‌پندارند، متکلمان امامیه در مدرسۀ کوفه دربارۀ مسألۀ علم و معرفت دارای دیدگاه ویژه‌ای بوده‌ و در این باب به نظریه‌پردازی می‌پرداخته‌اند. آنان بر اضطراری بودن معرفت و علم، دست کم در معارف بنیادین دینی اتفاق نظر داشته، بر این باورند که آدمی در دستیابی به معرفت اختیاری ندارند. اصطلاح ضروری و اضطراری در این دوران با واژۀ ضروری در منطق ارسطویی تفاوت داشت و مقصود آنان از ضروری بودن معرفت آنست که خداوند سرشت انسان را بر توحید و معرفت خود آفریده و معرفت خویش را در عوالم پیشین به آدمیان عطا کرده است. از این رو انسان‌ها در کسب و تحصیل معارف بنیادین دینی به ویژه شناخت خدا نقشی ندارد. البته بین متکلمان کوفه در این مسأله، اختلاف نظرهای جزئی نیز وجود داشته است. دانشمندان اصحاب حدیث نیز در قرون نخستین اسلامی با نوع تبیینی که از آیات فطرت و میثاق داشتند، معتقد به اضطراری بودن معرفت خدا بودند. در میان معتزلیان اما در باب علم و معرفت دو گرایش وجود داشت. گرایش مشهور آنان تمامی معارف بنیادین دینی را اکتسابی دانسته و به لوازم این اندیشه نظیر وجوب نظر و اول الواجبات در معرفت ملتزم گشتند. اما برخی از بزرگان معتزله مانند ابوالهذیل و جاحظ مخالف با جریان اصلی معتزله و هم‌سو با اندیشۀ امامیه و اهل حدیث به ضروری بودن معرفت خدا اعتقاد داشتند. از این رو باید گفت اندیشۀ ضروری بودن معارف به ویژه معرفت خدا در قرون نخستین اسلامی، اندیشه‌ای جدی در میان جریان‌های اسلامی بوده است تا آن‌جا که باور مشهور معتزله را باوری مخالف با جریان فکری عمومی متفکران مسلمان در آن عصر بود.از سوی دیگر بیشتر متکلمان امامیه در مدرسۀ بغداد بر خلاف رأی متکلمین عصر حضور معرفت خدا را از اساس امری اکتسابی می‌دانستند و بر این بـاور بودند که معرفت خدا تنها از طریق نظر و استدلال حاصل می‌شود. بغدادیان افزون بر اعتقاد به باور اکتسابی بودن معرفت الله، لوازم این اندیشه همچون وجوب معرفت خدا و وجوب نظر و استدلال را نیز پذیرفتند.علت تغییر رویکرد بغدادیان در مسألۀ علم و معرفت به تغییر روش آنان در مطالعۀ آموزه‌های کلامی بازمی‌گردد. روش ترکیبی عقلی ـ نقلی متکلمان کوفه آنان را بر این می‌داشت تا در مسألۀ علم ومعرفت نیز با پشتوانه قرار دادن آیات قرآن کریم و روایات ائمه اطهار به نظریه‌پردازی دست بزنند و باور اضطراری بودن معارف بنیادین دینی را مطرح نمایند چرا که آنان بر این باور بودند که عقل در پرتو نقل به واقعياتی دست پيدا میکند که هر چند عقلی است اما بدون تعليم نقل، قادر به دستيابی و درک آن نبود. از این رو آنان با استفاده از آیات و روایات متعددی اعتقاد داشتند که معرفت خداوند امری فطری است که در عوالم پیشین و به هنگام اخذ میثاق از انسان‌ها به آنان عطا شده است. از سوی دیگر آنان تکلیف بندگان به معرفت خدا را امری نادرست می‌پنداشتند زیرا در وجود انسان هیچ ابزاری برای تحصیل معرفت خدا وجود ندارد. اما متکلمان شیعه در مدرسۀ بغداد با پی گرفتن مسیر عقل‌گرایی انحصاری معتزله و با تأویل آیات و روایات فراوانی که بر اضطراری بودن معارف بنیادین دینی دلالت داشتند، به باور اکتسابی بودن معرفت خدا گرویدند به طوری که می‌توان گفت در باب معرفت خدا میان اندیشمندان امامیه در بغداد و معتزله هیچ تفاوتی وجود نداشته و دیدگاه آنان در این موضوع کاملا هماهنگ با یکدیگر است. این هماهنگی نیز به سبب از دست رفتن پشتوانه‌های معرفتی امامیه در دوران شدت و تدوین زبان علمی کلام به دست معتزلیان بود. از این رو بغدادیان در مسایلی که اختلاف مکتب شیعه و اعتزال در آن، دارای اهمیت والایی نبود، با معتزلیان همراهی کردند تا بتوانند حقانیت مکتب خویش را در موضوعات اساسی‌تر همچون امامت، وعد و وعید و حقیقت ایمان به اثبات برسانند تا با حرکتی آگاهانه و مؤثر مکتب امامیه را پس از مدتی به محاق رفتن، تجدید حیات نمایند.
بررسی ادلۀ عقلی و نقلی اندیشۀ تقارن حدوث نفس و بدن از دیدگاه ملاصدرا و اندیشمندان نخستین امامیه
نویسنده:
محمدحسین منتظری، یحیی کبیر
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
دو ساحتی بودن انسان و دارا بودن دو نشئۀ جسمانی و روحانی از امور پذیرفته شده نزد ارباب ادیان و فیلسوفان الهی است. فلاسفۀ مسلمان، با وجود اختلاف در نوع حدوث نفس، دربارۀ اصل «حدوث نفس و عدم تقدم آن بر بدن» اتفاق نظر داشته اند. در این بین ابن سینا و ملاصدرا در نگاشته های خود دلایل متعددی را به نفع «حدوث نفس و عدم تقدم آن بر بدن» ذکر می کنند. از سوی دیگر بی تردید، بسیاری از ادلۀ نقلی، در «حدوث نفس پیش از بدن» ظهور دارند. مقالۀ حاضر با ارزیابی و بیان اشکال های دلایل ملا صدرا بر این اندیشه، نشان می دهد که تعارض میان عقل و ظاهر نقل، تعارضی ادعایی است و به سبب نبود دلیل عقلی قطعی بر خلاف ظاهر ادلۀ نقلی، دلیل محکمی برای صرف نظر از ظواهر ادلۀ نقلی نداریم.
صفحات :
از صفحه 687 تا 720
بررسی دیدگاه علامه طباطبایی دربارۀ آموزۀ طینت
نویسنده:
مهدی ذاکری؛ محمدحسین منتظری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از آموزه‌های شیعی که در تفاسیر قرآن دربارۀ آن بحث شده، آموزۀ طینت است. این آموزه تفاوت آدمیان را در آفرینش مطرح می‌کند و از پیوند ایمان و کفر با طینت آدمیان سخن می‌گوید. در نگاه اول، این آموزه دال بر سعادت و شقاوت ذاتی انسان و نفی اختیار آدمی در رقم زدن عاقبت خویش و در نتیجه گرایش به جبر است. بسیاری از محدثان و مفسران امامیه به تبیین مفاد این روایات و حل اشکال‌های آنها پرداخته‌اند. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان با طرح الگوی جامعی، بر اساس مبانی حکمت صدرایی، به تحلیل محتوایی این آموزه پرداخته است. وی با حمل طینت بر ماده‌ای زمینی‌ که بدن انسان را می‌سازد و سپس نفس انسان از آن برمی‌خیزد؛ تأثیر آن را بر سعادت و شقاوت انسان در حد اقتضا می‌داند و مستلزم جبر نمی‌داند. در این مقاله ضمن بیان تحلیل علامه، مبانی آن را تبیین می‌کنیم و در نهایت، راه‌حل ارائه‌شده توسط علامه را برای اشکال‌های مطرح‌شده ارزیابی خواهیم کرد.
صفحات :
از صفحه 27 تا 55
  • تعداد رکورد ها : 24