جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
بررسی تحلیلی و تطبیقی فلسفه اجتماعی فارابی و ابن سینا
نویسنده:
محمد دین‌محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله اجتماع جایگاه ویژه ایدراندیشه دو فیلسوف بزرگ مسلمان، جناب فارابی و ابن سینا دارد. جناب فارابی انرا تحت عنوان علم المدنی که همان فلسفه عملی ایشان می باشدمورد برسی قرار دادهوجناب ابو علی سینا انرادر دو بخش تدبیر منزل و تدبیرشهر که زیر شاخه حکمت عملی ایشان می باشند، مورد توجه قرار می دهند. مسائلی نیز تحت این عناوین بیان شده و مورد بررسی قرار می گیرد که در اندیشه جناب فارابی ، حول مقوله رهبر جامعه بودهو در اندیشهجناب بوعلی حول مسئله قانون قرار دارد . در مقام تطبیق بسیاری از مسائل بیان شده توسط این فیلسوفان بر هم مطابقت دارد الا اینکهبه نظر می رسد جناب فارابی اصالت را به اجتماع می دهند ولی جناب ابو علی سینابرای مسئله فرد و اجتماع به طور یکسان اهمیت قائل بوده و هر کدامرا به طور جداگانهمورد توجهقرار میدهند وهمچنین به نظر می رسد که توجه به مسئله شریعت در اندیشهجناب ابن سینا ازجایگاه ویژه تری نسبت به اندیشه جناب فارابی برخوردار استو همین امور باعث می شود با وجود تشابه های زیادی که بین این دو اندیشه وجود داردنتوانیم به همانندی کامل این دو اندیشه در تحلیل مسئله اجتماع و یا تبعیت جناب بوعلی از جناب فارابی حکم کنیم
بررسی تطبیقی اندیشه اخلاقی فارابی و فیض کاشانی با تأکید بر مبانی انسان‏شناختی
نویسنده:
اعظم وفایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هر اندیشه‌ای بر اساس یکسری مبانی پایه‌گذاری شده است. اندیشه اخلاقی نیز از این قاعده مستثنی نیست. یکی از مهمترین این مبانی، مبانی انسان‌شناختی است زیرا موضوع اخلاق، انسان و افعال اختیاری اوست. بر این اساس، چگونگی تبیین حقیقت انسان، نفس و قوای آن و ارتباط هر یک از آن‌ها با فضایل و رذایل اخلاقی، نقش مهم و مؤثری در شکل‌گیری اندیشه اخلاقی دارد.فارابی و فیض از اندیشمندان اسلامی‌اند که از اندیشه اخلاقی برخوردارند شناخت مبانی انسان‌شناختی هر یک از آن‌ها در شناخت صحیح از اندیشه اخلاقی آنها، تأثیرگذار است.از دیدگاه فارابی، انسان موجودی مرکب از نفس و بدن است و از بین این دو، نفس حقیقت او را تشکیل می‌دهد. وی معتقد است در ابتدا نفس بالقوه، مجرد است اما با درک معقولات مجرد بالفعل شده و بر اساس آن به سعادت و شقاوت می‌رسد. وی معتقد است نفس با تطور می‌تواند راه کمال را طی کرده و به جایی برسد که بدون نیاز به جسم باقی بماند، از دیدگاه ایشان، اموری همچون معرفت، در این مسیر دخیل است، وی فضایل را مربوط به اعتدال و حد وسط در قوای ناطقه و نزوعیه نفس انسان می‌داند.فارابی مباحث خود را بر پایه منطق پایه‌گذاری کرده و برای عقل و استدلالات عقلی، جایگاه ویژه‌ای قائل است، بر این اساس اندیشه اخلاقی او رنگ و بوی عقلی و فلسفی دارد و جزء مکاتب اخلاقی عقلی و فلسفی است. این اندیشه تا حدود زیادی از انسجام درونی بین عناصر و مؤلفه‌هایش برخوردار بوده و هماهنگ با متون دینی است. هر چند موارد تناقض‌نما به چشم می‌آید که با قدری دقت و توجه، قابل تفسیر و حل است.فیض کاشانی نیز، بر این باور است که انسان دارای نفس و بدن است و اصالت را به نفس، می‌داند. وی، همچون فارابی نفس را مجرد و دارای تطور می‌داند که عواملی در چگونگی تطور نفس، دخیل است. از دیدگاه وی، فرشته و شیطان از عوامل مهم و تأثیرگذار در مسیر تطور انسان است. فیض، فضایل و رذایل را بر اساس قوای نفس، معرفی می‌کند. اندیشه اخلاقی فیض نیز از انسجام درونی و هماهنگی بیرونی با متون دینی برخوردار است البته فیض توجه ویژه‌ای به اخبار و روایات دارد و سعی می‌کند تا مطالب خود را مستند به متون دینی بخصوص روایات کند. و دیگر اینکه، مطالب اخلاقی فیض، تلفیقی است، در برخی موارد صبغة حقوقی و فقهی دارد و در برخی موارد دیگر رنگ و بوی عرفانی به خود می‌گیرد.در مقام تطبیق این دو اندیشه اخلاقی باید گفت چون مبانی اخلاقی هر دو اندیشمند در بیشتر موارد یکسان است به همین دلیل بین این دو اندیشه اخلاقی، تعارض جدی و اساسی وجود ندارد بلکه در بسیاری از مباحث اخلاقی با هم اشتراک دارند. تنها تفاوت اصلی هر دو، در شیوه ارائه اخلاقی است. فارابی با رنگ و بوی عقلی به اخلاق توجه کرده و مکتب اخلاقی عقلی و فلسفی ارائه کرده و اندیشه اخلاقی فیض نیز، اندیشه‌ای تلفیقی است.
تحلیل و تطبیق اندیشه‌ها و آموزه‌های تربیتی دانشمندان مسلمان ایران زمین؛ فارابی، غزالی، سعدی و خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
مهدیه سعادتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر به بررسی اندیشه ها و آموزه های تربیتی چهار دانشمند مسلمان ایران زمین (فارابی، غزالی، خواجه نصیرالدین و سعدی) می پردازد. هدف کلی آن، تحلیل و تطبیق دیدگاه های هر یک از دانشمندان یاد شده در زمینه ارکان تربیت (هدف، برنامه، روش، معلم و دانش آموز) است. جامعه مورد مطالعه شامل آثار به جامانده از چهار دانشمند مسلمان و ایرانی؛ فارابی، غزالی، خواجه نصیرالدین و سعدی است که این بزرگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. داده های پژوهشی با مطالعه کتب مربوط به این موضوع، منابع دست اول و دوم، پایان نامه ها، مقالات، سایت های مختلف اینترنتی و همچنین تعامل با متخصصین آموزشی جمع آوری و سپس با استفاده از روش بردی (توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که هر چهار دانشمند نگاهی مشابه به تربیت به طور کلی و ارکان آن به طور جزیی داشته اند. آنان از منظر دین به تربیت نگاه کرده اند، تربیت جسم را لازمه تربیت روح می دانند. اعتدال اخلاقی را لازمه رشد می دانند و در اکثر مباحث آموزشی از قبیل خداشناسی، اعتقاد به رسول خدا و جانشینانش، داشتن اخلاق پسندیده، رعایت بهداشت، آمیختگی علم و عمل، استعدادیابی، تکرار و تمرین، روش تدریجیو تشویق و تنبیه هم رای و هم عقیده هستند. اگر هم اختلافی باشد بسیار کوچک است و در حد شدت و ضعف تاکیدات است. برنامه از نظر ایشان بر اساس سنت تدریج، دین، ورزش و بازی می باشد که تفاوت های فردی نیز در آن لحاظ می شود. معلم هم فرد عاقل، دیندار و معتدلی است که به تفاوت های افراد توجه دارد و با دانش آموزان با محبت رفتار می نماید. دانش آموز هم از نظر ایشان فردی پرهیزکار و توانا است که با دانش آموزان دیگر همکاری می نماید و هدفش از تحصیل کسب رضای خداوندی است.در یک جمع بندی کلی، فارابی نگاهی دینی-فلسفی، غزالی نگاهی دینی، خواجه نصیرالدین نگاهی دینی- طبیعت گرایی، و سعدی نگاهی اخلاقی، اجتماعی به تربیت دارد.در آخر هم می توان گفت هر چهار دانشمند راجع به هدف، برنامه، روش، معلم و دانش آموز نظرات مشابهی دارند و فقط در برنامه بود که غزالی مخالفت خود را با علوم طبیعی بیان کرده است در حالی که اندیشمندان دیگر با آن مخالفتی نداشته اند.
مطالعه و مقایسه آرای تربیتی کانت و فارابی
نویسنده:
شهلا حق‌وردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تعلیم‌ و تربیت فعالیّتی است که ریشه در تاریخ آفرینش بشر دارد. مسأله‌ی تربیت به عنوان فرایندی هدفمند که پیشرفت نسل بشر را عهده‌دار است مستلزم نظریه‌ای است که بتواند بر اساس آن آرمانها، اصول و روشهای خود را به خوبی تبیین و تربیت را در عمل هدایت نماید. در تحقیق حاضر با توجّه به احساس خلأ چنین نظریه‌ای در تربیت تلاش گردیده با استفاده از روش مقایسه‌ای - تحلیلی از روش بردی و مطالعه مبانی فلسفی- تربیتی دو فیلسوف بزرگ؛ کانت و فارابی، به پاسخ سوالات تحقیق که عبارتند از: الف- سوال اصلی: کانت و فارابی در نظریات تربیتی چه وجه ‌اشتراک و افتراقی دارند؟ ب- سوالات ویژه: 1- اصول، روشها و اهداف تربیت از نظر کانت و فارابی چیست؟ 2- دیدگاه کانت و فارابی در مورد مفاهیم اساسی تربیت چیست؟ 3- آیا دو متفکّر بزرگ غرب و شرق (کانت و فارابی) دو برداشت متفاوتی از تربیت دارند؟ از روی آثار به جا مانده از این دو فیلسوف و آثار غیرمستقیم که توسط محققین داخل و خارج کشور در این زمینه نگاشته شده، استخراج شود. در بررسی آرای تربیتی این دو فیلسوف به این نتیجه رسیدیم که هر کدام بنابر دانش و بینش و جهان‌بینی و تفکرات فلسفی خود اصول و اهدافی و روشهایی را برای تعلیم و تربیت در نظر گرفته‌اند و اندیشه‌های معیّنی درباره‌ی تعلیم و تربیت بیان کرده‌اند.نگاه کانت به تربیت در تمام جوانب، نگاهی حاکی از سیطره دید انسانی و طبیعی به دور از هرگونه تصور متعالی و توجّه الهی است. بنابراین تربیت نه تنها در روشها بلکه در اهداف و برنامه‌های خود نیز محتاج به دین و توجّه متعالی نیست. ولی فارابی به دنبال آن است که ‌از راه تعلیم و تربیت، انسان را به خدا برساند و در این راه ‌از تمام علوم و معارف بشری استفاده می‌کند. وجه ممتاز اندیشه فارابی نسبت به کانت این است که آراء ایشان رنگ دینی دارد و دین سازنده تفکرات و مبنای اصلی تعلیم و تربیت اوست. این مبنای اصلی به عنوان چتری بر اصول، اهداف، برنامه، روش و ... تعلیم و تربیت او سایه ‌افکنده ‌است و آنها را هدایت و راهنمایی می‌کند.اگر چه این دو فیلسوف بزرگ، در دو سوی خط فکری فلسفی قرار دارند؛ کانت نه تنها تعقّل را اصل می‌داند، بلکه غیر آن را جز در مواردی اندک، فاقد اعتبار می‌داند ولی فارابی، بهرهوری از کلیه منابع معرفت همچون حس، عقل و شهود را لازم می‌داند. با این حال با نگاهی به فلسفه‌ی این دو فیلسوف بزرگ، موضوعات مشترکی (به ویژه در اساسی‌ترین مسأله فلسفی؛ هستی‌‌شناسی) را می‌توان بین این دو فضای متفاوت یافت و مقایسه کرد.
پیوند قدرت و اخلاق از نظر فارابی و ماکیاول
نویسنده:
منوچهر رشیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اندیشه ی پیوند قدرت و اخلاق یکی از مهمترین موضوعات مورد نظر اندیشمندان حوزه اخلاق و سیاست است . در این پژوهش سوأل اصلی پیوند اخلاق و قدرت در اندیشه فارابی و ماکیاول است هر دو فیلسوف در دو مکان و زمان متفاوت ، زندگی کرده اند برای بررسی این دو مقوله ضرورتاً به این نکته باید توجه نمود . فارابی اخلاق را نیرویی درونی و پیش برنده به سوی کمال می داند و یکی از زوایای نمود این نیرو ، قدرت و سیاست است . اخلاق مقدم بر قدرت و سیاست است و سیاست مدار واقعی کسی است که به دنبال سعادت واقعی است و آنکه سعادت را محقق می سازد سیاستمدار با اخلاق است. در حالی که ماکیاول اخلاق را وسیله ای برای یک غایت اصلی ؛ یعنی قدرت و سیاست می داند و این نوع اخلاق از دین و آموزه های مسیحیت بی تاقیر نبوده است ، البته این به معنی حذف اخلاق در مسیر قدرت و سیاست نیست ، بلکه او اعتقاد دارد که پادشاه برای رسیدن به هدف ، باید گاهی اخلاق را در خدمت قدرت قرار دهد؛ هر چند ابتدا این نوع قدرت غیر اخلاقی به نظر آید. خلاصه اینکه آنچه در نظر ماکیاول مهم است و از ارزش اصلی برخوردار است، قدرت است. و اخلاق امری تبعی است ولی در نظر معلم ثانی اصل اخلاق است ، قدرت یک امر تبعی است.
امنیت اجتماعی از دیدگاه قرآن و روایات
نویسنده:
فرزاد پورنظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امنیت از جمله پدیده های مهم و شایان توجهی است که از نیازها و ضرورت های اساسی و پایه ای فرد و جامعه به شمار می رود و فقدان آن و یا اختلال در آن، پیامدها و بازتاب های نگران کننده و خطرناکی به دنبال دارد و تامین و مراقبت از آن در فرآیند پایداری امنیت در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و نظامی از مطلوبیت ویژه ای برخوردار است. یکی از انواع امنیت ها، امنیت اجتماعی است که تولید، تأمین و پایدار سازی آن نیازمند مقدمات و زمینه های نسبتاً پیچیده ای بوده و آسیب پذیری و زوال آن نیز تحت تأثیر زمینه ها و متغیرهای متفاوتی است که شناخت و معرفت آنها نیز ضرورتی اساسی است. عنوان این پروژه تحقیقاتی، امنیت اجتماعی از دیدگاه قرآن و روایات می باشد. و به روش کتابخانه ای و توصیفی، تحلیلی تهیه و تدوین شده است. علت انتخاب این موضوع بدان جهت است کهتامین امنیت برای افراد جامعه همواره در طول تاریخ مورد توجه حکومت ها و زمامدارن آن بوده است و حتی اشخاص و مکاتبی خواسته اند تا امنیت اجتماعی را طبق مبادی تئوریک و روش های اجرایی خود محقق گردانند، اما بعد از مدت زمانی ناکارآمدی آنها مشخص و با شکست مواجه شده است، و از سوی دیگر افرادی بر این باور هستند که دین برنامه و ایده ای برای برقرای امنیت در جامعه ندارد؛ به این دلیل در این پایان نامه سعی بر آن خواهد بود که حتی المقدور دیدگاه قرآن و ائمه (ع) در این رابطه تبیین و تشریح گردد. نتایج کلی بدست آمده نشان دهنده آن است که قرآن و روایاتناامنی اجتماعی را ناشی از نبود اعتقادات و باروهایی دینی به ویژه توحید و معاد می داند و از سوی دیگرایمان را ریشه اصلیامنیت اجتماعی دانسته و دست یابی به آن رادر گروه ایمان به خداوند و آموزش آموزه های دینی به مردم می داند. و اینکهمهمترین هدف از تأمین امنیت اجتماعی،فراهم کردن محیطی سالم و آرام برای پرداختن به امر عبادت و بندگی خداست.
عقل و مراتب تعقل از نظر حکمای اسلامی
نویسنده:
محمد حقیقی راد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نفس ناطقه ی انسان دارای قوای مدرکه ای است که از جمله ی آنها، عقل است دراین رساله معنای لغوی واصطلاحی عقل بیان می گردد. وسپس اقسام عقل و مراتب عقل نظری مورد بررسی قرار می گیرد ودیدگاههای فلاسفه ی اسلامی پیرامون این موضوع بیان می شود . چون سیر انسان در مراتب عقل یک سیر تکاملی می باشد،تا به عقل فعال برسد بنابر این ،قوس صعود ونزول عقل نیز از جمله مباحث این رساله به شمار می رود.واز آنجایی که یکی از معانی عقل ،موجودات مجرد (فرشتگان) می باشد به بحث درباره ی عقول ونحوه ی کثرت عقول نیز پرداخته شده است. ازدیگر مباحثی که به آن پرداخته شده است،علم واقسام آن می باشد.در قسمت پایانی نیز مساله اتحاد عاقل ومعقول که یکی از مهمترین مباحث فلسفی است وبراهینی نیز بر اثبات آن بیان گردیده،و عده ای نیز برآن اشکال نموده اند، مطرح می گردد.در این رساله از کتابهای معتبر فلسفی در زمینه ی مباحث مذکور استفاده گردیده است.