جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 57
بررسی انتقادی روش‌شناختی مکتب فرانکفورت از منظر رئالیسم صدرایی
نویسنده:
فاطمه عبداله ابادی کهن
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مارکوزه، آدورنو و هورکهایمر سه تن از مهمترین متفکران نسل اول مکتب فرانکفورت هستند که پایه های نظریه انتقادی را بنا نهاده اند. مکتب فرانکفورت متاثر از مارکس به نقد سرمایه داری پرداخته و دامنه نقد آن را در حوزه های فرهنگی گسترش داده است. نظریه انتقادی رسالت خود را آگاهی دادن به انسان ها جهت رهایی از سلطه خرد ابزاری و آگاهی های کاذب می داند. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی به استخراج مبانی این نظریه در چهارچوب روش - شناسی بنیادین پرداخته و سپس این مبانی را از منظر رئالیسم صدرایی مورد نقد قرار میدهیم. مبانی هستی شناسی نظریه انتقادی ماتریالیستی است، در حیطه معرفت شناسی، وجود واقعیت بیرونی را پذیرفته اند، ولی فهم آن را برساخته تاریخ و متاثر از ایده ها می دانند. آنچه معرفت شناسی این نسل از مکتب فرانکفورت را از دیگر نسل های آن جدا ساخته است، معرفت شناسی مبتنی بر نفی و نقد مداوم آن ها است. همچنین اگرچه نظریه پردازان انتقادی به سختی در برابر نسبی اندیشی مقاومت می کنند، راه یافتن ایده در عمیق ترین لایه های معرفتی این نظریه پردازان، آن ها را به نسبیتی مستتر مبتلا کرده است. در حیطه انسان شناسی، متفکرین انتقادی در انسان توانایی آگاهی از فردیت را می بینند و او را مستقل و دارای اختیار توصیف می کنند و با آمیختن نظریات فروید با مبانی مارکسیستی خود، ریشه های پذیرفتن سلطه را در شخصیت انسان جستجو کرده و سرکوب و تصعید غرایز او را از اولین مراحل درونی شدن سلطه در تاریخ انسان می دانند. نقد سرکوب غرایز انسانی به عنوان اولین شیوه های سلطه، از سویی و نقد خرد ابزاری از سوی دیگر، ایشان را بین دو ساحت از جامعه متحیر می گذارد جامعه متمدنی تحت سلطه خرد ابزاری یا حیات متوحشی بدور از سرکوب غرایز انسانی.
بررسی میزان تأکید کتاب فلسفه دوره متوسطه بر مباحث اساسی فلسفه از دیدگاه دانش‌آموزان و دبیران دوره متوسطه شهر همدان در سال تحصیلی 1388-1389
نویسنده:
علی الیاسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش با هدف بررسی میزان تأکید کتاب فلسفه دوره متوسطه بر مباحث اساسی فلسفه از دیدگاهدانش آموزان و دبیراندوره متوسطه شهر همدان در سال تحصیلی 89-88انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش، روش پیمایشی و کیفی است. در این تحقیق سه جامعه آماری وجود دارد که عبارتند از دبیران و دانش آموزان پسر و دختر سال سوم مقطع متوسطه و کتاب درسی فلسفه سال سوم متوسطه. جامعه آماری دانش آموزان شامل 1563 دانش آموز (883 دانش آموز از ناحیه1 و 680 دانش‌آموز از ناحیه 2) است که در سال تحصیلی 89-1388 در شهر همدان مشغول تحصیل در سال سوم متوسطه بوده و در حال گذراندن درس فلسفه می باشند. جامعه آماری دبیران شامل کلیهدبیران مرد و زنی می‌باشد که در سال تحصیلی 89-1388 در شهر همدان در حال تدریس کتاب فلسفه سال سوم متوسطه هستند و تعداد آنها 12 نفر می باشد که 8 نفر مرد و 4نفر زن را شامل می شود. جامعه آماری کتاب درسی، کتاب فلسفه سال سوم متوسطه که شامل 59 صفحه و3 فصل بوده و در سال تحصیلی 89-1388 تدریس می گردد. روش نمونه‌گیری این پژوهش خوشه ای و طبقه ای نسبتی و بر اساس جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه دانش‌آموزان برابر با 310 نفر انتخاب شد و برای نمونه گیری دبیران و کتاب درسی از روش نمونه گیری سرشماری استفاده شد، یعنی حجم نمونه کتاب با حجم جامعه یکی است. و حجم واقعی نمونه دبیران آن 6 نفر است. در این تحقیق برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته که شامل 30 سوال و بر اساس مقیاس درجه‌بندی لیکرت استفاده شد همچنین از روش مصاحبه نیز برای جمع آوری اطلاعات ازدبیران بصورت ضبط روی نوار استفاده شده است. برای تعیینروایی از روایی محتوا استفاده شد و با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ نیز پایایی آن 0/93 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spssاز شاخص های آمار توصیفی شامل جداول، فراوانی، درصد و از آزمونهای آمار استنباطیtیک طرفه برای تجزیه و تحلیل سوالات استفاده شد. در این فصل مهمترین نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل سئوالها به تفکیک ارائه می شود.در این تحقیق یافته ها نشان داد:کتاب فلسفه دوره متوسطه به میزان زیادی بر مبحث معرفت شناسی تأکید دارد، همچنین کتاب فلسفه دوره متوسطه تا حد کمی بر مبحث هستی شناسی تأکید داردو همچنین کتاب فلسفه دوره متوسطه تا حد کمی بر مبحث ارزش‌شناسی تأکید دارد و کتاب فلسفه دوره متوسطه به میزان کمی بر مباحث اساسی فلسفه تأکید دارد واز طرفی بین دیدگاه دانش آموزان دختر و پسر در خصوص میزان تأکید کتاب فلسفه بر مباحث ارزش‌شناسی تفاوت وجود دارد. به عبارتی دانش‌آموزان پسر بیشتر از دانش آموزان دختر معتقدند که در کتاب فلسفه دوره متوسطه بر مبحث ارزش شناسی تأکید شده است. اما بین دیدگاه دانش آموزاندختر و پسر درخصوص میزان تأکید کتاب فلسفه بر مبحث هستی شناسی و معرفت شناسی تفاوت وجود ندارد. بعلاوه نتایج مصاحبه با دبیران نشان داد که کتاب فلسفه دوره متوسطهدر خصوص مبحث معرفت شناسی، به مباحث سطحی و کلی‌گویی بسنده کرده است و در واقع اشاره به تاریخ فلسفه و ارتباط فلسفه با سایر علوم داشته است. و در حیطه هستی شناسی کتاب به اختصار به آن پرداخته و کلی گویی کرده است و به مابعدالطبیعه و فلسفه اولی نیز کم توجه شده است و در خصوص مبحث ارزش شناسی به اعتقاد دبیران کتاب به آن اشاره مستقیمی نکرده است و خیلی کم به آن پرداخته شده است.
مفهوم واقعیت در نگرش ویتگنشتاین
نویسنده:
محسن دنیوی، غلام حسین مقدم حیدری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده بررسی هر مفهومی در اندیشه ویتگنشتاین، ربط وثیقی به تاملات او درباره «زبان» دارد. بررسی مفهوم واقعیت نیز از این قاعده مستثنا نیست. به خصوص که واقعیت نزدیکترین مفهوم به زبان، به عنوان عنصر کلیدی در اندیشه ویتگنشتاین است و شاید بتوان سوال اصلی او را در هر دو دوره تاملاتش اینگونه صورت بندی نمود که «زبان چگونه واقعیت را برای ما بازمی نمایاند؟». در این مقاله تلاش کرده ام با اشاره ای مختصر به چارچوب فکری ویتگنشتاین، به نسبت زبان، ذهنیت(تفکر) و واقعیت بپردازم و با مقایسه ویتگنشتاینی که در رساله منطقی-فلسفی دیده می شود با ویتگنشتاین دوم که در پژوهشهای فلسفی بروز یافته است، به بازسازی مسیر رفته شده در رساله از واقعیت به نظریه ای در باب زبان پرداخته و در نهایت به این سوال بپردازم که آیا می توان از نظریه کاربردی معنا یا زبان به مثابه کاربرد به تصویری از واقعیت در اندیشه ویتگنشتاین متاخر رسید؟ این مسیر به دو راهی واقع گرایی و ضدواقع گرایی ویتگنشتاین ختم می شود که به نظر می رسد هر دو تلقی در مورد ویتگنشتاین قابل تطبیق نیست و نوعی نسبی گرایی در مواجهه با مفهوم واقعیت را می توان در اندیشه ویتگنشتاین دید که تا حد زیادی معناشناختی و در لایه هایی نیز وجودشناختی است، اما هیچگاه به واقع گرایی حداکثری ختم نمی شود.
صفحات :
از صفحه 89 تا 106
تبیین معیارهای برنامه درسی براساس معرفت‌شناسی و ارزش‌شناسی رئالیستی علامه (ره) و برودی
نویسنده:
محسن ایمانی نایینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از نگارش این رساله، تبیین معیارهای برنامه درسی براساس معرفت‌شناسی و ارزش‌شناسی دو دیدگاه فلسفی رئالیسم و رئالیسم اسلامی است . نخست نظریه معرفت و نظریه ارزش علامه طباطبایی و هری برودی به عنوان صاحب‌نظران معاصر مکاتب یاد شده مورد بررسی قرار گرفته و آنگاه معیارهای برنامه درسی از دیدگاه آنان استنباط شده است . در پایان آرای آنان در باب معرفت و ارزش و برنامه درسی مورد بررسی مقایسه‌ای قرار گرفته و وجوه تشابه و افتراق آنان مطرح گردیده است . در معرفت‌شناسی علامه از امکان دست‌یافتن به علم و دانش و توضیحاتی در باب مراتب ادراک ، انواع علم و معنای حقیقت و خطا و راههای پیشگیری از خطا سخن به میان آمده است . برودی نیز جهان خارج و واقعیت را منشاء دانش بشری دانسته احساس را سرآغاز ادراک آدمی می‌داند. او بر این اساس به بحث پیرامون جایگاه نظریه و انواع آن (نظریه‌های علمی و فلسفی) پرداخته است . علامه در مبحث ارزش‌شناسی به بحث پیرامون ادراکات اعتباری پرداخته و آنها را به اعتبارات ثابت و متغیر، قبل از اجتماع و بعد از اجتماع تقسیم کرده است . او ضمن بحث از انواع اعتباریات ، لغویت و عدم لغویت را معیار درستی آنها قلمداد می‌کند. در این نظریه فطرت مبنای ارزشهای دینی و اخلاقی است . در بحث از زیبایی‌شناسی بر سازگاری درونی و بیرونی تاکید شده است . برودی به نقد نظریه ارزشی تجربه‌گرایان و دیدگاه عاطفی ارزش پرداخته نسبیت کامل ارزشها را نفی می‌کند. او برای ارزشها جنبه ذات و ابزاری قایل است و نیت را جنبه درونی فعل اخلاقی و نتیجه را جنبه بیرونی آن می‌داند. از آرای علامه برای تدوین معیارهای برنامه درسی استفاده شده است . در بحث از معیارهای سازماندهی محتوا از عواملی شامل مراحل تحول ذهنی به زبان فلسفی و ضرورت استفاده از تحقیق‌های تجربی سخن به میان آمده است . به علاوه معیارهای دیگری در برنامه درسی پیشنهاد شده است ، مانند سبکهای سازماندهی، تشکیل عادت ، تناسب محتوا با فهم یادگیرنده و سودمندی و پیوستگی و انسجام محتوا. در بحث از روشهای یادگیری و تدریس به روشهای مشاهده و تجربه، استدلال، تحقیق و تفکر اشاره شده است . آرای برودی نیز برای تدوین معیارهای برنامه درسی مورد استفاده قرار گرفته است . او ضمن بحث درباره معیارهای سازماندهی محتوا، از مراحل تحول ذهنی، سبکهای سازماندهی شش‌گانه، ایجاد عادت (مطالعه، مهارتهای تحقیق و تفکر، مهارتهای کتابخانه‌ای، مشاهده و آزمایش ، کسب دانش ، تفکر تحلیلی، ارزشیابی، تخیل و ذوق) انعطاف‌پذیری محتوا و در بحث از روش بر روان‌شناسی تربیتی تاکید کرده، رابطه روش تدریس با معرفت‌شناسی را مورد بحث قرار داده است . در پایان نیز بررسی تطبیقی میان آرای معرفت‌شناختی ارزش‌شناختی و نظریات دو محقق در باب برنامه درسی صورت گرفته و وجوه تشابه و افتراق آنها به بحث گذاشته شده است .
نسبت میان آرمانگرایی و واقع گرایی در اندیشه امام خمینی (ره) با تاکید بر پذیرش قطعنامه 598
نویسنده:
امیر نیاکویی، حسین بهمنش
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به رغم گذشت بیش از دو دهه از پذیرش قطعنامه 598 توسط امام (ره)، کماکان زوایای پنهانی در مورد این رویداد وجود دارد که ذهن بسیاری از صاحب نظران را به خود مشغول ساخته است؛ از جمله این که: به چه دلیل امام راحل (ره) پذیرش قطعنامه را از نوشیدن جام زهر کشنده تر دانستند و چه مصلحتی باعث قبول این کار شد؟ به تعبیری دیگر، آیا امام خمینی (ره) با پذیرش قطعنامه، از آرمان های خود در قبال جنگ تحمیلی دست کشیدند؟ و به طور کلی تر، آرمان ها و واقعیت ها در اندیشه امام (ره) چه جایگاهی داشتند؟ نویسنده برای پاسخ به پرسش تحقیق، از مباحث تصمیم گیری در سیاست خارجی بهره می گیرد و به مطالعه گفتار و کردار امام (ره) می پردازد. بر این اساس، فرضیه ای که این مقاله مطرح می کند، چنین است: در اندیشه امام (ره)، آرمان ها بر اساس مقتضیات، شرایط و واقعیت های زمانه اولویت بندی شده و دارای مراتب حداقلی و حداکثری بوده اند. در مورد پذیرش قطعنامه 598 نیز، اگر چه آرمان های حداکثری امام (ره) محقق نشد، اما به آرمان های حداقلی ایشان جامه عمل پوشیده شد.
صفحات :
از صفحه 169 تا 198
واقع گرایی اخلاقی با تأکید بر اندیشه صدرایی
نویسنده:
بهروز محمدی منفرد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها : دانشگاه معارف اسلامی,
چکیده :
تبیین واقع گرایی اخلاقی براساس اندیشه متعالیه و ارائه نظریه مختار مسئله این مقاله است؛ ازاین رو ابتدا با اثبات وجود مُعَنونی برای موضوعات گزاره های خارجی جهت فراهم آوردن بستر برای وجود خارجی محمول های گزاره های اخلاقی گردد. به یاری معقولات ثانی فلسفی و معناشناسی، استدلال هایی برای واقع نمایی محمولات اخلاقی ارائه گردد. در نتیجه چنین نظامی در صورتی می تواند وجود واقعیاتی در جانب مفاهیمی را که شأن محمولی دارند، اثبات نماید که نفس الامر را آن گونه که علامه طباطبایی تفسیر کرده (تحقق و ثبوت) تلقی کنیم. نکته قابل ذکر اینکه در این نوشتار، مسئله واقع گرایی تنها از حیث وجودی مورد بحث قرار می گیرد و جنبه معرفت شناسانه آن لحاظ نمی شود.
صفحات :
از صفحه 99 تا 118
تفسیری نو از واقع گرایی علامه طباطبایی
نویسنده:
وحید یادگاری سرور، عنایت الله شریفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه تفسیرهایی که از دیدگاه اعتباریات علامه طباطبایی شده است هر خواننده ای با تفاسیر متعدد و برداشت های مبهم روبروست. لذا در این مقاله بر اساس مبانی فلسفی اصالت وجود، تشکیکی بودن مراتب وجود و علم حضوری به واقعیات علامه و برداشتی نو از واقع گرایی ایشان در صدد ایضاح نظریه اعتباریات هستیم. در بررسی های معرفت شناسی باید ملاحظه شود؛ دو قلمرو جدا از هم به نام واقعیات و ارزش ها وجود دارد که بر مبنای دریافت حضوری انسان به خود و افعال خویش علم حضوری دارد و علم حضوری خطابردار و استدلال پذیر نیست پس انسان در مرتبه اول با حضور فعل اخلاقی در نزد خود واقعیت جملات اخلاقی را درک می کند. هنگام اخبار از این واقعیت چاره ای ندارد تا تصور و تصدیقی از این حقیقت دریافتی خود در قالب موضوع و محمول یا مسندالیه و مسند به صورت علم حصولی بیان کند؛ در نهایت، واقعیت ارزش اخلاقی نوعی از ایجاد و خَلق معانی است که انسان از نبود به عالم بود انشاء می کند. عدم توجه به احکام این دو قلمرو ادراکی و اصالت وجودی، تشکیک وجود نظام فلسفی علامه، هر تفسیری از دیدگاه ایشان غیر از ابهام چیزی برای خوانندگان در پی نخواهد داشت. بررسی مفاهیم اخلاقی، معیار صدق و کذب اخلاقی، انگیزش اخلاقی، معنای جملات اخلاقی از دیدگاه علامه مربوط به حوزه ادراک حصولی است.
علم بشر نـسبت بـه بـاری تعـالی از دیـدگاه فلـسفه اسلامی
نویسنده:
میرمسعود فاطمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
چکیده :
در فصل 1 دور نمائی از ویژگی های اصلی فلسفه اسلامی ارائه شد. فصل دوم به بررسی اجمالی مباحث مهم علم و آگاهی اختصاص یافت. فصل سوم معقولات، پیشینه تاریخی بحث از آنها، معنا داری و ارتباط آن ها با واقعیت بررسی شد. فصل 4 فشرده ای از تمام مباحث عمده در فلسفه که در شکل گیری آگاهی مفهومی نسبت به باری تعالی کاربرد دارد. فصل 5 نگاهی به مباحث الاهیات به معنی اخص دارد. فصل 6 نیز به طور مفصل در باب شناخت حقیقت، شناخت باری تعالی از نظرگاه مفاهیم مختلف فلسفی بحث هایی متکی به کلمات اساطین نقل و بررسی و جمع بندی گردیده است.
ایمان ضدواقع گرایانه کیوپیت و نقد آن از منظر دیویس
نویسنده:
علی زمانی امیرعباس, هاشمی فاطمه سادات
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دان کیوپیت یک مسیحی ضدواقع گراست. او خدای سنتی واقع گرایانه را قبول ندارد و می گوید زمانی مردم، خداوند را وجودی واقعی و عینی می پنداشتند که در یک جهان نامرئی وجود داشت ولی ما امروزه پی برده ایم که خداوند همان ارزش هایی است که برای ما مهم است، پس نباید به دنبال خدای عینی و متعین در جهان بگردیم. کیوپیت معتقد است که گزاره های دینی با عالم خارج ارتباطی ندارند بلکه زبان دینی، زبانی است که احساسات و دیدگاه های اخلاقی ما را مشخص می کند. در مقابل این دیدگاه ضدواقع گرایانه، واقع گرایان اعتقاد دارند که گزاره های دینی نظیر خدا، فرشته، بهشت و جهنم در عالم خارج به طور مستقل وجود دارند. از جمله این افراد، استفن دیویس است که یک واقع گرا و منتقد سرسخت کیوپیت است. دیویس مدعی است که واقع گرایان به هیچ کدام از لوازمی که کیوپیت بر می شمرد، معتقد نیستند و در حقیقت از نظر او، کیوپیت واقع گرایان را به این امور متهم کرده است در حالی که واقع گرایان به این امور اعتقادی ندارند.
صفحات :
از صفحه 63 تا 81
قرآن و زبان نمادین
نویسنده:
على نصیرى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
از زبان نمادين، در عربى به «تمثيل» و در انگليسى، به «سمبوليك» ياد شده است. اما به نظر مى رسد به عنوان يك زبان نو به آن نگاه شده باشد. شاهد نو بودن آن، بازشناسى آن ـ البته نه به معناى به كارگيرى جديد آن به عنوان يك زبان ـ و ارائه نشدن تعريفى روشن و گويا ـ دست كم به استناد تحقيقاتى نه چندان دور و دراز نگارنده ـ از اين زبان است. زبان نمادين به عنوان يك مكتب ادبى كم تر از دو سده است كه مورد توجه قرار گرفته است. اين زبان در ادبيات كهن نه تنها براى فرار از واقع گرايى، بلكه به عنوان وسيله اى راه گشا براى دست يابى به واقعيت هاى هستى به كار گرفته شده است. در این مقاله، موضوع مورد بحث ذیل این عناوین پی گیری می شود: تمثیل و بررسى مفهوم تمثيل، اقسام تمثیل، فایده تمثیل، نماد و سمبل، بررسى عناصر معنايى زبان نمادين، موانع حمل آيات بر زبان نمادين، معيارهاى بازشناسى زبان نمادين، معارف قرآن و زبان نمادين.
  • تعداد رکورد ها : 57