جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 104
انسان شناسی از دیدگاه مرتضی مطهری و اریک فروم
نویسنده:
انسیه سعادت فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی نسبت عقل و دین از منظر علامه جوادی آملی و  شهید مطهری
نویسنده:
مصطفی جهانی بهنمیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرسش از چرایی و نسبت میان عقل و دین همواره از پرسش‌های بشر دغدغه ‌مند بوده است به ویژه در عصر حاضر، اهمیت و وضوح این مسئله دوچندان می نماید. چرا‌که می‌تواند تاثیر مستقیم در عملکرد حاکمان اسلامی داشته باشد. در این پایان‌نامه، با روش تحلیل – توصیفی به این مسأله در دیدگاه و منظر استاد شهید مطهری و علامه جوادی آملی پرداخته ایم. استاد مطهری معتقد است که دین اسلام بیشترین حمایت را از عقل کرده است و اساساً دین تأییدش را از عقل می‌گیرد. البته عقل هم خود به دلیل محدودیت‌هایی که دارد ‌توان برآوردن همه نیازهای بشر را ندارد و خود را نیازمند دین می‌داند. از نظر ایشان رابطه و نسبت بین عقل و دین رابطه‌ای دو سویه است و ایشان جمله‌ی «کل ما حکم به العقل حکم به الشرع» را کاملاً درست و عقل و دین را کامل کننده یکدیگر می‌دانند. از منظر ایشان اسلام با قرار دادن هدف‌ها در قلمرو خود و واگذاشتن شکل‌ها در قلمرو عقل از هر تضادی با یکدیگر جلوگیری کرده است. از نگاه حکیم متأله، علامه جوادی آملی عقل، جزیی از دین است و عقل و نقل جایگاه کاشفیت از قول و فعل خداوند را دارا هستند. بنابراین فرض ناسازگاری با دین در در نظر ایشان نامعقول است. آنچه ممکن است در آغاز رخ دهد، در واقع تعارض بین عقل و نقل است که راه حل آنبه شکل مبسوط در علوم و معارف اسلامی مطرح و راه‌های علاج آن مشخص شده است.
جایگاه وجودی اهل بیت -علیهم السلام- در حکمت متعالیه
نویسنده:
مرضیه سادات مرتضوی شاهرودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهدر جهان‌بینی صدرایی همه کائنات به واسطه انسان کامل محمدی –صلی الله علیه و آله- پا به عرصه هستی نهاده‌اند و جمله آن‌ها از جلوه‌ها و پرتوهای وجودی اویند. هدف از این پژوهش شناخت نقش و جایگاه وجودی اهل بیت در سیر آفرینش و بازگشت به سوی مبدأ هستی است. این معرفت می‌تواند شناخت صحیحی را از حقیقت وجود به دنبال داشته باشد که غایت فلسفه است. از منظر حکمت متعالیه صادر نخستین خداوند که بیشترین سنخیت را با او دارد، حقیقت محمدیه است که این حقیقت با حقیقت وجودی سایر اهل بیت –علیهم السلام- متحد است. بنابراین پس از حق اول، دومین موجود در موجودیت، وجود مقدس اهل بیت طاهرین است. این مقام به اصالت برای نبی اکرم و به تبع او برای اهل بیت مطهر او ثابت است. توضیح این‌که خدای متعال از آن‌جا که در قله هستی قرار دارد و هیچ‌گونه جهت کثرت و ترکیبی در ذات او راه ندارد، به دلیل اصل سنخیت میان علت و معلول، محال است که به صورت مستقیم کثرت‌های عالم امکان را ایجاد کند. بنابراین لازم است تا حق تعالی موجوداتی را به عنوان جانشین خویش قرار دهد که واسطه در خلقت باشند. این خلیفه‌های الهی از لحاظ صفات، افعال و آثار، بیشترین شباهت را به خدای سبحان دارند تا بتوانند واسطه در ایجاد عالم باشند و به تدبیر امور مخلوقات بپردازند. بنابراین اهل بیت پیامبر علت وجودی ماسوی الله هستند و طبق قاعده علیت، بقای موجودات نیز به بقای آن‌هاست. همچنین در سیر بازگشت به سوی خدا، اهل بیت غایت وجودی و کمال همه کائنات هستند. به این ترتیب همه موجودات ممکن به واسطه ایشان پای در عرصه هستی می‌نهند و در پایان به واسطه آن‌ها به سوی مبدأ خویش بازمی‌گردند. در این زمینه حکمت متعالیه با آیات قرآن و روایات معصومین سازگار است. در دلایل نقلی، اهل بیت –علیهم السلام- مخلوق اول، خلیفه خداوند، مظهر ذات و اسماء الهی، باطن حروف مقطعه قرآن، عرش الهی، امام مبین، چشم، گوش، زبان و دست خداوند معرفی می‌شوند که دارای وجود اجمالی و تفصیلی، قدرت تصرف الهی و قرب ذاتی و صفاتی به حق تعالی هستند و یگانه طریق معرفت و طاعت الهی، معرفت و طاعت ایشان است. در حکمت متعالیه تمامی این موارد اثبات عقلانی می‌شوند.واژگان کلیدی: اهل بیت –علیهم السلام-، حقیقت محمدیه، انسان کامل، صادر نخستین، واسطه فیض، حکمت متعالیه.
نقد و بررسی فرقه مشبهه درباره وجود خداوند
نویسنده:
مائده نجفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسانها به تناسب سطح اندیشه و ظرفیت وجودی و میزان بهره مندی خود از معرفت های دینی، تصوراتی مختلف از حقیقت مطلق دارند این تصورات به اندازه ایی متنوع و متعارض است که بعضا در مقابل یکدیگر قرار می گیرد. اعتقاد به تجسیم و تشبیه در همین راستا است و این رساله درصدد آن است که ضمن بررسی اجمالی برخی دیدگاه های متمایل به تشبیه و تجسیم و مبادی و ریشه های آن و نمونه هایی از تجسیم خداوند و همچنین دیدگاه های ائمه معصومینو متکلمان و فلاسفه اسلامی در نقد و رد تجسیم خداوند بپردازد. اندیشه رویت خداوند در تعالیم ابن تیمیه که از شاگردان مکتب احمد بن حنبل شمرده می شود، بسیار پررنگ است. استناد وی به ظاهرگرایی در صفات خبری خداوند او را به اعتقاد به جسمانیت و مکانمندی خداوند سوق داده است که خداوند را موجودی چون خود می پندارد و تمام خصوصیاتی را که در خود می یابد، در مقیاس بزرگتر به خداوند نسبت می دهد و او را همچون انسانها بزرگتر و بهتر تلقی می کند که در جایگاهی رفیع و در اوج آسمانها مستقر است و فرمان صادر می کند و گاهی شواهدی از متون مقدس که این تصورات را در خود ذکر می کنند، بیان می دارد. هرچند ابن تیمیه خود را از پیروان سلف می داند، معتقد است در کلام سلف، سخنی مبنی بر جسمانیت یا عدم جسمانیت خداوند ذکر نشده است؛ در حالیکه با استناد به سخنان ائمه معصومینبه خصوص سخنان امام علی  در متون اولیه اهل سنت که او نیز در شمار سلف امت رسول خدا است و ابن تیمیه خود را موظف به تبعیت از آنان می داند، رویت، جسمانیت و مکانمندی خداوند به کلی نفی شده است.
بررسی و تحلیل هویت فلسفه اسلامی
نویسنده:
رسول پایدار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
درمواجهه با فلسفه اسلامی نظریات گوناگونی وجود دارد بعضی منکر هویت مستقل برای فلسفه اسلامیشده اندوباتعریف فلسفه به سیر آزاد عقلانی قید اسلامی برای فلسفه را مستلزم تناقض می دانند.عنوان بحث درحد یک بحث اصطلاحی صرف نیست.بلکه از آن جهت اهمیت می یابد که بدانیم بافراگیری فلسفه به روح اسلام نزدیک شده ایم یا موجب انحراف ما ازفرهنگ اسلامی ناب شده است.رساله حاضر به اثبات امکان چنین فلسفه ای وآوردن نمونه های عینی برتحقق آن خواهد پرداخت .ومشخص می کند قید اسلامی مانع کار فلسفی که روش عقلانی دارد نخواهد شد وحرکت برمدار عقل وروش برهانی با اسلامی بودن آن منافات ندارد.زیرا هدف فیلسوف مسلمان کشف حقیقتی است که بادین اسلام که برمدار حقانیت است منافات ندارد.از سوی دیگر برخی منکر داشتن فیلسوف مسلمان شده وآن ها را متکلم می دانند. هرچند بین کلام وفلسفه قلمروهای مشترکی وجود دارد اما کارفیلسوف غیراز کار متکلم است .فیلسوف اصولی دارد که هیچ گاهازآن دست بر نخواهد داشت.واشاره به اینکه هرچند شاکله این فلسفه ازیونان است وفلسفه یونانی اصولا یک فلسفه الهی بوده وبنا بر نظریه ای سقراط پیامبر الهی بوده ،با این وجود شهید مطهری مسائل برگرفته ازفلسفه یونان را هفتاد مساله می داندومسائل دیگرراکه ازدویست مسأله تجاوز می کنددستاورد حکیمان مسلمان شمرده درنتیجه حداقل دوسوم از مسائل فلسفه از ابتکارات مسلمین است . خلاصه اینکه اگرفلسفه موجود دردامانی غیر ازاسلام وفیلسوفان مسلمان پرورش می یافت دستاوردی غیراز فلسفه کنونی داشت همان طور که فلسفه ای که در دامان مسیحیت پرورش یافته مسیحی است.پس چاره ای غیر از اسلامی نامیدن فلسفه موجود نداریم .وبر این نکته تأکید می کنیم که اسلامی بودن فلسفه موجود به معنای خطا نکردن ویا مصون بودن از نقد وتقدس بی جا دادن به آن نیست همانگونه که علوم اسلامی دیگرمثل اصول ،فقه وتفسیر هم مصون ازخطانیست.
بررسی نظریه‌ی معنا داری در فلسفه تحلیلی و وضع در اصول فقه
نویسنده:
ذبیح الله عصمت اللهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این تحقیق به یکی از مباحث بسیار مهم در فلسفۀ تحلیلی، بحث معنا داری اسامی خاص که شباهتهای فراوانی با بحث وضع در اصول فقه دارد، پرداخته شده است. و یک مقایسه بین نظریه‌ی معنا داری در فلسفه تحلیلی و وضع در اصول فقه انجام شده است. مفاد معناداری اسم خاص در فلسفۀ تحلیلی این است که؛ معنا داری اسم خاص به چه صورت می‌باشد؟ برای رسیدن به پاسخ این پرسش، چهار نظریه مهم (نظریۀ مصداقی، توصیفی ـ توصیفی فرگه و راسل و توصیفی جدید و دسته ای ـ و نظریۀ زنجیرۀ علی دلالت) نزد بزرگان این سنت، تبیین شده است. مسئلۀ وضع در اصول فقه نیز اشاره به رابطۀ لفظ و معنا دارد به نحوی‌که؛ اکثر قریب به اتفاق علماء این رابطه را از نوع جعل و قرارداد می ‌دانند، گرچه برخی این رابطه را ذاتی ‌خوانده است. در خصوص رابطۀ لفظ و معنا، هرچند جمهور بزرگان قائل به وضعی دانستن این رابطه می‌باشند، اما آنچه حائز اهمیت است، اینکه؛ خوانش‌های متفاوتی از این رابطه نزد اندیشمندان صورت گرفته است که می‌توان در این خصوص، اشاره کرد به نظریه‌های: ملازمه، اعتبار، تعهد، قرن اکید و هوهویت که بخشی از گفتار این نوشتار را به خود اختصاص داده است. نقطۀ عزیمت مسئله، بررسی و تطبیق دو نظریۀ فوق(نظریۀ معناداری اسامی خاص و نظریۀ وضع) در دوسنت مذکور می‌باشد. می‌توان ادعا کرد که علی‌رغم نوشته‌های فراوانی که در زمینۀ این دومسئله ـ معنا داری درفلسفۀ تحلیلی و وضع در علم اصول ـ انجام‌شده لیکن نوشته‌ای با این موضوع، در عرصۀ علمی بر اساس اسقراء نگارنده کاملاً تازه و جدید می‌باشد به نحوی‌که نظریه وضع و معنا داری تبیین، ونقاط اشتراک و افتراق آن با توجه به پیش فرض های دو سنت مذکور، نشان داده شده است.
عقل در مولوی و پست مدرن(لیوتار)1
نویسنده:
سیده بهشته رضوانی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در بحث پر دامنه عقل، گاهی سخن از اعتبار تام و تمام عقل بوده و گاه سخن از بی اعتباری و ناکارآمدی آن و گاهی برای آن اقسامی قایل شدند. عقل در آثار مولوی از جایگاه ویژه ای برخوردار است و با توجه به تقسیمات عقل در این آثار که مهم ترین آن ها: عقل کلی، عقل جزوی است، در این جستارسعی شده ضمن تشریح هر یک از این اقسام، وجوه تشابه میان عقل جزوی و عقلی که در دوره مدرن مطرح شده و نیز عقل کلی و عقل بحران زده ای که لیوتار در دوره پست مدرن مطرح می کند، را به تفصیل بیان کنیم. و تطبیقی میان این دو برقرار سازیم.
مطالعه انتقادی و تحقیقاتی طرح ژنوم و تأثیرات احتمالی آن برکرامت انسان
نویسنده:
مرضیه رودمشکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان پرتویی از تجلی پروردگار و به عنوان خلیفه بر روی زمین آفریده شده است، خلیفه‌ای که از بهترین نعمت-های الهی و والاترین مقامات برخوردار می‌باشد. کرامت انسانی را می‌توان یکی از این مقامات دانست که در جهت رسیدن به کمال و غایت آفرینش باید حفظ شود. امروزه پیشرفت‌هایی بسیاری از علوم مختلف مشاهده می‌شود و هر کدام برای بهبود زندگی انسان تلاش می‌کنند اما باید عملکرد این علوم را بررسی کرد. این علوم علاوه بر مزایایی که برای بشریت دارند، معایبی را نیز به همراه خواهند داشت، که با نادیده گرفتن این معایب کرامت انسانی در معرض خطر قرار می‌گیرد.در این پژوهش به بررسی علم ژنتیک و تأثیرات احتمالی آن برکرامت انسانی پرداخته‌ایم. علم ژنتیک با کشف عامل وراثت و ماده ژنتیکی (ژنوم) در بدن موجودات زنده تحول عظیمی را به وجود آورد و با روی کار آمدن این علم انسان به رمز و رازی که خداوند برای آفرینش استفاده کرده بود دست یافت. بعد از این اکتشافات تحقیقات در این زمینه بسیار گسترش پیدا کرد و بسیاری از محققان برای بدست آوردن اطلاعات بیشتر اقدام به آزمایش‌هایی در بدن انسان کردند. آن‌ها به کاربردهای متعددی از این علم مانند شبیه‌سازی، به‌نژادی و غیره پی بردند. اما این کاربردها خالی از چالش نماند و در موردی مانند شبیه‌سازی کرامت انسانی را تهدید می‌کند و این خود نگرانی-هایی در زمینه‌های مختلف علوم زیستی، پزشکی، اخلاقی، فلسفی و غیره به وجود خواهد آورد. در نهایت برای بررسی دقیق‌تر این چالش‌ها علم اخلاق‌ زیستی به وجود آمد که این علم به بررسی چنین چالش‌هایی در حوزه فناوری نوین نائل شد و همچنین از طرف سازمان‌های بین‌المللی مانند حقوق ‌بشر، کدها و بیانیه‌های اعلام شد تا اینکه بتوانند از این علم به بهترین شکل و بدون خدشه وارد کردن به کرامت انسانی استفاده کنند. لازم به ذکر است منشأ این پژوهش از فلسفه علم می‌باشد که درکنار آن به مبحث کرامت انسان پرداخته شده است و همچنین این پژوهش تنها نگاه علمی و پیش بینی به موضوع دارد و هیچ نگاه ارزشی در آن مطرح نشده است.
وجوه افتراق و اشتراک نظام دنیوی و اُخروی با تأکید بر کتاب اصول المعارف فیض کاشانی
نویسنده:
فاطمه پریشانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهمترین مسائل ادیان معتقد به حیات پس از مرگ و جهان آخرت بحث نسبت دو نظام دنیوی و اخروی است که در طول زمان های متمادی به صورت پراکنده در میان مأثورات اسلامی و آثار عالمان مسلمان مورد توجه قرار گرفته است. در این میان وجوه اشتراک و افتراق این دو نظام از اهمیت وجودشناختی، معرفت شناختی و انسان شناختی ویژه ای برخوردار است. فیض کاشانی با استفاده از منابع دینی/اسلامی ( قرآن و روایات)، فلسفی و عرفانی در آثار خویش به بررسی مسأله‌ی مزبور به صورت جسته و گریخته پرداخته است و تحقیقات ایشان دارای اهمیت خاصی است. وی بیشترین مطالب را در این باره به صورت فشرده در کتاب اصول المعارف مطرح کرده است که پژوهش حاضر با محوریت همین کتاب به جمع آوری نقطه نظرات وی و پژوهش در باره ی موضوع یاد شده همت گماشته است. در فصل اول این نوشتار، علاوه بر مباحث کلی، برخی از واژگان اساسی مربوطب به مسألهمورد بحث قرار گرفت و در فصل دوم به بحث هایمعناشناسی و فصل سوم به مبانی نظری مختار فیض کاشانی در ارتباط با مسأله اختصاص یافته است و در فصل چهارم از تطبیق دو نظام دنیا و آخرت با رویکرد ایشان سخن به میان آمده است.
  • تعداد رکورد ها : 104