جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 336211
تحلیل روایات تفسیری نبوی (ص) در آیات خداشناسی
نویسنده:
محمدمهدی عباسی؛ استاد راهنما: کامران اویسی؛ استاد مشاور: محمد سبحانی‌نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مهم‌ترین مسائلی که بشر با آن مواجهه است خدا و خداشناسی است. شناخت خداوند -و درک این مطلب که مبدأ و معاد از آن خداوند است- آثار و برکات فراوانی را هم در زندگی فردی و هم در زندگی اجتماعی بشر به دنبال دارد پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی و به روش کتابخانه‌ای با هدف بررسی مبانی و روش‌های خداشناسی در قرآن و روایات تفسیری نبوی و در راستای آن روایات معصومان(ع) و در پاسخ به این سؤال اصلی که روش‌های خداشناسی در روایات تفسیری نبوی ذیل آیات خداشناسی کدامند؟ به این نتایج دست یافته است که نخستین مبدأ خداشناسی، فطرت (سرشت) انسان بوده و نیز مبانی مسائل خداشناسی در قرآن شامل تنبه و تذکر فطری، تذکر عقلی به تنزیه خدای متعال، تذکر عقلی به آیات آفاقی، دعوت به تفکر در آیات قرآن و ارجاع به اهل‌بیت است و همچنین در انتها گفتنی است که برای خداشناسی با تکیه بر روایات تفسیری نبوی(ص) در آیات خداشناسی می‌توان از روش‌های تجربی، جدلی، تمثیلی و... استفاده کرد.
گونه شناسی و تبیین براهین اثبات وجود خداوند در احادیث اهل بیت علیهم السلام و ظرفیت آن در پاسخ به شبهات جدید خداناباوران
نویسنده:
مهران موسوی؛ استاد راهنما: مهدی ایزدی؛ استاد مشاور: رضا اکبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
هدف: امروزه با موجی گسترده از الحاد و خداناباوری مواجه هستیم که بیشتر محصولِ گردش آزاد اطلاعات و تولید شبهات گسترده و نوین از جمله اکتفا به توضیحات و یافته‌های علوم تجربی برای پیدایش هستی و حیات است. استخراج و تبیین براهین و استدلال‌های متنوّع به کار رفته در آموزه‌های اهل‌بیت علیهم السلام از جمله اهداف اصلی این پژوهش است. مقصود آن است که ایشان با چه روش‌ها و ادلّه‌ای این مهم را به اثبات رسانیده و مخاطبِ خداناباور خویش را با چه براهینی اقناع نموده‌اند تا امروزه نیز در مواجهه با این پرسش از روش و ادلّه ایشان بهره جوییم. همچنین با ورود به گنجینه‌ی بر جای مانده از احادیث اهل بیت علیهم السلام ظرفیت پاسخگویی به برخی از مهمترین شبهات جدید خداناباوران فراهم است. روش‌شناسی پژوهش: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی - تحلیلی و بر اساس گردآوری منابع کتابخانه‌ای می‌باشد. شیوه انجام پژوهش به این صورت است که ابتدا احادیث حوزه «اثبات وجود خداوند» که اهل بیت علیه السلام در آن‌ها به وجهی از وجوه استدلال اشاره کرده‌اند تحت عناوین معینی گردآوری شده و گونه و نوع برهان مربوطه مورد شناسایی و تدقیق و تحلیل کلامی‌ قرار خواهد گرفت و با توجه به مبانی فقه الحدیثی وجه استدلال مدنظر تبیین خواهد شد و در نهایت از این رهگذر به برخی از مهمترین شبهات جدید خداناباوران پیرامون وجود صانع و آفریننده‌ای یکتا پاسخ داده خواهد شد. یافته‌ها: در احادیث اهل بیت علیهم السلام تاکید و تصریح شده است که خالق هستی نه جسم است و نه مکان دارد، نه در ظرف زمان می‌گنجد و نه به چیزی شبیه است بلکه او خالق زمان و مکان و کیفیت است، ذات او غیر قابل شناخت و رویت بوده و ازلی و ابدی است. با ادله و براهین متعدد بر اصلِ وجود او استدلال می‌شود و نبودِ او نفی می‌شود(نفی تعطیل) و در عین حال از هرگونه شباهتی به مخلوقات منزّه دانسته می‌شود(نفی تشبیه). بسیاری از شبهات خداناباوران محصول شناختی نادرست از خالق هستی و تشبیه او به مخلوقات است. جسمانی پنداشتن خالق هستی و تشبیه او به مخلوقات و انتظار مشاهده ذات او با توجه به مبانی پوزیتویسمی خطایی معرفت‌شناسانه در مباحث الهیاتی است. راه‌های مختلفی برای اطلاع از وجود او وجود دارد که می‌توان ذیل طرق آفاقی، فطری و عقلی دسته‌بندی نمود. ادلّه و براهین اثبات وجودِ خداوند ذیل جَدَل، خطابه، وجدان و تجربه شخصی، استقراء و مشاهده تجربی و قیاس با توجه به ظرفیت و دانش مخاطب قرار گرفته و گونه‌شناسی می‌شوند. نتیجه‌گیری: از طریق احادیث اهلبیت علیهم السلام ظرفیت پاسخگویی به برخی از شبهات نوین خداناباوران وجود دارد. به عنوان مثال کسانی که با استناد به خودبنیادی قوانین طبیعت و انتخاب طبیعی به دنبال توجیهی برای شکل گیری نظم پیچیده هستند میان چگونگی و چرایی دچار خلط می‌شوند. قوانین فیزیک نهایت پاسخی به چگونگی پیدایش هستند نه چرایی و علت آن. اظهارنظر درباره علّت و غایت آفرینش خارج از روش تجربی است که با توسل به ادلّه عقلی-فلسفی ممکن خواهد بود. غیرممکن بودنِ پیدایشِ اتفاقی نظمِ گسترده، نقد سازوکارِ انتخاب صحیح بدونِ عاملِ آگاهی، ثبات و الزام قوانین طبیعت و الگوهای دقیقِ تکرار شونده و بروز نقص در جریان طبیعت و غلبه بر آن، از جمله نقدهایی است که با توجه به احادیث به ادعای خودبنیادی قوانین طبیعت در شکل‌گیری تصادفی نظم وارد است. همچنین شبهاتی از قبیل ازلی بودنِ ماده، بی‌نیازی جهان از علت با استناد به فیزیک کوانتومی و بی‌فایده بودنِ اعمال دینی از طریق احادیث اهل بیت علیهم السلام قابل پاسخگویی است.
نقد و بررسی سودگرایی سلبی از دیدگاه اخلاق اسلامی
نویسنده:
حبیب جعفری حاجی آبادی؛ استاد راهنما: مرتضی طباطبایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این پژوهش باهدف بررسی و نقد دیدگاه «سودگرایی سلبی» در عرصه فلسفه اخلاق، تلاش می‌کند با تحلیل مبانی نظری این مکتب و مقایسه آن با اصول اخلاق اسلامی، به میزان هم‌سویی یا ناسازگاری این دو نظام اخلاقی پی ببرد. سودگرایی سلبی به‌عنوان شاخه‌ای از سودگرایی کلاسیک، بر کاهش درد و رنج به‌عنوان معیار بنیادین کنش اخلاقی تأکید دارد. این مکتب، با الهام از اندیشه‌هایی چون بنتام، سیجویک و چرچ، نگاهی نتیجه‌محور و حداقلی به اخلاق دارد که در آن اجتناب از آسیب مهم‌تر از ارتقای خیر است. در مقابل، اخلاق اسلامی مبتنی بر ترکیب نیّت‌گرایی، تکلیف‌مداری و غایت‌گرایی الهی است. در این دیدگاه، معیارهای اخلاقی نه‌تنها بر اساس پیامدهای دنیوی بلکه با درنظرگرفتن مقاصد، نیت‌ها و غایات متعالی انسان سنجیده می‌شوند. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که اگرچه شباهت‌هایی در سطح مصادیق (مانند تأکید بر دفع ضرر از دیگران) میان سودگرایی سلبی و اخلاق اسلامی وجود دارد، اما در سطح مبانی نظری و غایات نهایی، تفاوت‌ها و ناسازگاری‌های بنیادین میان این دو نظام مشاهده می‌شود. روش تحقیق در این پژوهش به‌صورت توصیفی - تحلیلی بوده و با استفاده از منابع معتبر فارسی و لاتین، تلاش شده است تا تحلیلی جامع و انتقادی از این موضوع ارائه گردد. در نهایت، در این پژوهش نتیجه می‌گیریم که سودگرایی سلبی به‌عنوان یک نظریه اخلاقی سکولار، نمی‌تواند جایگزینی برای نظام اخلاق اسلامی باشد، اگرچه در برخی موارد می‌توان از آن به‌عنوان مکملی محدود برای تحلیل‌های اخلاقی بهره گرفت.
تبیین مفهوم همدلی در روایات با تاکید بر شرح کافی ملاصدرا
نویسنده:
فاطمه فلاح یخدانی؛ استاد راهنما: شهاب الدین وحیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
همدلی در لغت به معنای وفاق، یکدلی، همراهی، یگانگی و هماهنگی است. این واژه در زبان فارسی مترادف‌هایی مانند اتحاد، اتفاق، سازگاری، وفاق، هم‌فکری و یکرنگی دارد. معنی اصطلاحی همدلی در اصطلاح، همدلی به توانایی درک احساسات و تجربه‌های دیگران و قرار دادن خود در جایگاه آن‌ها گفته می‌شود. این مفهوم در روان‌شناسی با واژه Empathy شناخته می‌شود و به معنای تشخیص یا تجربه غیرمستقیم وضعیت هیجانی یا حالت عاطفی فرد دیگر است. همدلی در این تحقیق به معنای (Empathy) است نه به معنای (Sympathy). همدلی (Empathy) یعنی توانایی درک و تجربه‌ی احساسات فرد دیگر، به گونه‌ای که انگار خودتان آن را تجربه می‌کنید. در این حالت، شما احساسات فرد مقابل را حس می‌کنید و از نگاه او به موضوع نگاه می‌کنید. دلسوزی (Sympathy) به معنای احساس نگرانی و تأسف برای شخص دیگر است، بدون اینکه احساسات او را به طور کامل تجربه کنید. در قرآن و احادیث پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت (ع)، همدلی با دیگران به عنوان راهی برای تقویت ارتباطات انسانی و افزایش محبت و برادری معرفی شده است. می توان مفهوم همدلی را در این متون از سه بعد شناختی، رفتاری و عاطفی مورد بررسی قرار داد. از نظر ملاصدرا، همدلی مفهومی است که به رابطه میان انسان‌ها و ظرفیت‌های درونی برای درک و فهم احساسات و افکار دیگران توجه دارد. این مفهوم در فلسفه‌ی او با حکمت متعالیه گره خورده است، چراکه فرد از طریق معرفت نفس و شناخت حقیقت هستی می‌تواند به درکی عمیق‌تر از دیگران برسد. از دیدگاه ملاصدرا، همدلی می‌تواند دو بُعد داشته باشد. همدلی به عنوان وضعیت روحی: در این حالت، همدلی یک حالت درونی و ادراکی است که ناشی از شناخت نفس و پیوند وجودی فرد با دیگران و هستی است. فرد از طریق شهود و درک حقیقت، به شناختی می‌رسد که نه فقط احساسات دیگران را فهم می‌کند، بلکه این فهم بخشی از مسیر تکامل روحی و معنوی او می‌شود. ملاصدرا با رویکردی فلسفی، همدلی را نه تنها یک فضیلت اخلاقی بلکه امری بنیادین در فهم حقیقت هستی می‌داند. اشاره‌ی او به فرایند دستیابی به غذا نمونه‌ای عالی از نگاه او به همدلی در عمل است .اینکه یک امر به‌ظاهر ساده همچون تغذیه، نتیجه‌ی یک زنجیره‌ی هماهنگی و تلاش مشترک است. از سوی دیگر، تأکید او بر همدلی شناختی در مقابل خصومت و جدال است. او همدلی را نه فقط در سطح عاطفی، بلکه به عنوان راهکاری برای درک متقابل و پرهیز از تفرقه معرفی می‌کند، که این نگاه به ویژه در بستر اجتماعی و دینی می‌تواند نقشی بسیار تأثیرگذار داشته باشد (ملاصدرا، 1366، ج3، 285). می‌توان همدلی را در اندیشه‌ی ملاصدرا به عنوان یکی از ابزارهای تعالی روحی، اجتماعی، و فلسفی در نظر گرفت (همان، ج4، 383). می‌توان روایات مرتبط با همدلی را به پنج دسته کلی تقسیم کرد: 1. روایات تبیین مفهومی همدلی: این دسته از روایات به تعریف و اهمیت همدلی در اسلام می‌پردازند. برای مثال، پیامبر اکرم (ص) فرمودند:» مَنْ أَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ«؛ یعنی کسی که صبح کند و به امور مسلمانان اهتمام نداشته باشد، مسلمان نیست. 2. روایات مربوط به زمینه‌های ایجاد همدلی: این دسته به عواملی اشاره دارند که موجب تقویت همدلی میان افراد می‌شوند. قرآن کریم نیز بر وحدت و همدلی میان مسلمانان تأکید دارد »وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا« یعنی همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید. 3. روایات مربوط به همدلی به عنوان رفتار: این دسته از روایات به مصادیق عملی همدلی اشاره دارند. مانند کمک به نیازمندان، یاری مظلومان، و حسن معاشرت. در حدیثی از امام علی (ع) آمده است: »الناس صنفان: إمّا أخٌ لکَ فی الدّینِ أو نظیرٌ لکَ فی الخَلقِ«؛ یعنی مردم دو دسته‌اند: یا برادر دینی تو هستند یا در آفرینش همانند تو. 4. روایات مربوط به آثار و نتایج همدلی: این دسته به تأثیرات مثبت همدلی در جامعه و فرد اشاره دارند. برای مثال، در روایتی از امام صادق (ع) آمده است: »مَنْ لَمْ یَشْکُرِ النَّاسَ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ«؛ یعنی کسی که از مردم سپاسگزاری نکند، از خدا نیز سپاسگزاری نکرده است. 5. روایات مربوط به پرهیز از رفتارهای ضد همدلی: این دسته شامل احادیثی است که به نکوهش رفتارهایی مانند تفرقه‌افکنی، خصومت، و بی‌توجهی به نیازهای دیگران می‌پردازند. پیامبر اکرم (ص) فرمودند:َ »لاتَحَاسَدُوا وَلَا تَبَاغَضُوا وَکُونُوا عِبَادَ اللَّهِ إِخْوَانًا«؛ یعنی حسادت نورزید، دشمنی نکنید، و بندگان خدا باشید و با یکدیگر برادرانه رفتار کنید. این دسته‌بندی اولیه می‌تواند به درک بهتر مفهوم همدلی در اسلام کمک کند. در این تحقیق تلاش می شود ضمن ایضاح مفهومی همدلی و گستره آن در متون دینی، با نگاهی فلسفی و عقلانی به توضیح و تبیین اقسام و پیامدهای همدلی از دیدگاه ملاصدرا بپردازیم.
رابطه قول و عمل و بازتاب اخلاقی آن در آیات و روایات
نویسنده:
ولاء رعد صبار صبار؛ استاد راهنما: محمد حسن صانعی پور؛ استاد مشاور: حسین ستار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یک مشکل اساسی در فهم و به کارگیری پیوند گفتار و کردار در قرآن کریم در جوامع امروزی که فرد و جامعه از انحراف در تعامل ارزش های دینی و زندگی روزمره رنج می برند، به وجود می آید. درک دقیق این پیوند فاقد انسجام است که منجر به تغییرات منفی در هویت دینی و از بین رفتن تعادل واقعی بین گفتار و عمل می شود. این بنا نشان‌دهنده نیاز فوری به درک عمیق‌تر رابطه بین گفتار و عمل است، به‌ویژه در شرایط جوامع مدرن که شاهد دگرگونی سریع هستند. تعامل ناکافی بین ارزش‌های دینی مرتبط با گفتار و کاربرد عملی آن در زندگی روزمره یک چالش اساسی است. این شکاف در درک و کاربرد می تواند درک افراد و جوامع را مخدوش کند و باعث از بین رفتن تعادل و هماهنگی شود. موضوع، ضرورت فوری تحلیل و تبیین رابطه گفتار و عمل در قرآن کریم به تفصیل و عمق دارد. فرد و جامعه از عدم درک چگونگی دستیابی موثر به این پیوند و نحوه اعمال آن در عرصه های مختلف زندگی رنج می برند. این پژوهش با تحلیل عوامل مؤثر بر درک این ارتباط و ارائه پیشنهادهایی برای بهبود ارتباطات و کاربرد عملی آن، بر پر کردن این شکاف متمرکز است. موضوع «ارتباط گفتار، افعال و امور مربوط به آنها در قرآن کریم» از محورهای مهم تحقیق و بررسی است. قرآن کریم، کلام نازل شده خداوند، نه تنها دستورات دینی، بلکه الگوی رفتار و اخلاق نیکو انسانی را در خود دارد. با این حال، چالش‌ها و مسائلی وجود دارد که نیاز به توضیح و تحلیل دارد. ارتباط گفتار و عمل در قرآن موضوع پیچیده ای است که نیازمند بررسی دقیق و درک عمیق است. پژوهش در این زمینه ادامه تلاش‌های پیشین در حوزه علوم قرآنی تلقی می‌شود و بر چگونگی تأثیر کلام الهی و افعال همراه در رفتار و بهبود اخلاق متمرکز است. بررسی ارتباط گفتار و کردار در قرآن شامل بررسی دقیق متون قرآنی و تحلیل بافت فرهنگی و تاریخی آن آیات است. این تحقیق اهمیت درک اینکه چگونه لهجه‌های قرآنی و افعال همراه با آن بر رفتار انسان تأثیر می‌گذارد و چگونه می‌تواند تأثیر مثبتی بر زندگی روزمره مؤمنان داشته باشد را برجسته می‌کند. در این زمینه، محققین متحیرند که چگونه می توان به تعادل بین گفتار و کردار دست یافت و چگونه درک این رابطه می تواند به توسعه ارزش ها و اخلاق اسلامی در جامعه مدرن کمک کند. این پژوهش فرصتی برای کاوش در ژرفای قرآن و استخراج آموزه های ارزشمند برای ساختن جامعه ای مبتنی بر اخلاق و ارزش های اسلامی است.
ساختارشناسی تحلیلی سوره نمل
نویسنده:
سپیده میان محله؛ استاد راهنما: اکرم دیّانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
امروزه ساختارشناسی سوره های قرآن و یا به عبارت دیگر ",تفسیر ساختاری", به عنوان رویکردی نوین در مطالعات قرآنی محسوب می‌گردد. رویکرد ساختاری به قرآن مبتنی بر پذیرش یک نظام منسجم از ارتباطات میان آیات هر سوره است که با رد نگرش پراکنده و جزئی‌نگر، تلاش می‌کند هر سوره را به‌عنوان یک واحد یکپارچه و هدفمند مورد مطالعه قرار دهد. تحقیق حاضر بر آن است که با روش توصیفی-تحلیلی بر پایه گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه‌ای به بررسی موضوع ",ساختارشناسی تحلیلی سوره نمل", بپردازد. هدف از این تحقیق، بررسی و تحلیل ساختاری سوره نمل و کشف نظم و انسجام آیات آن برای دستیابی به هدف و غرض سوره است. در این راستا ابتدا به بررسی اصول و مبانی ساختارشناسی سوره‌های قرآن و سپس به ساختار تحلیلی سوره نمل و در نهایت به ثمرات و فوائد آن پرداخته شده است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که ساختارشناسی سوره‌های قرآن بر اصولی همچون توقیفی بودن ترتیب آیات، هماهنگی و هدف‌دار بودن اجزاء سوره‌ ها، وجود پیوستگی و تناسب معنایی میان آیات استوار است. همچنین از مهمترین ثمرات و فوائد رویکرد ساختاری می‌توان به کمک به فهم بهتر قرآن، کشف معانی عمیق‌تر از آیات و نگرش کل‌گرایانه به آیات هر سوره به منظور پاسخگویی به شبهات مطرح شده از سوی مستشرقان و امکان تدوین ترجمه‌ های پیوسته و منسجم از قرآن اشاره نمود. از دیگر نتایج این تحقیق اینکه سوره نمل دارای چهار سیاق اصلی است که هر سیاق شامل بخش هایی مستقل و در عین حال مرتبط باهم می‌باشد.
تفسیر ساختاری سوره نساء، روش‌ها و دستاوردها
نویسنده:
مرضیه رئیسی؛ استاد راهنما: شادی نفیسی؛ استاد مشاور: عبدالهادی فقهی زاده، منصور پهلوان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تفسیر ساختاری به‌عنوان یکی از گونه‌های روش تفسیر جامع اجتهادی که در آن بر ارتباط شبکه‌وار اجزای سوره اعم از آیات، مفاهیم و موضوعات تأکید می‌شود، در دهه‌های اخیر موردتوجه ویژه مفسران و قرآن‌پژوهان قرارگرفته است. علاوه بر تحولات یک صد سال اخیر در جریان روشنفکری دینی با شعار بازگشت به قرآن و کفایت آن در هدایت، اقبال نسبت بدان را می‌توان از یک سو تقابل با سنت تفسیرنگاری پیشین دانست که آیات غالباً در آن منفک از هم تحلیل می‌شدند و از سوی دیگر آن را پاسخی به شبهات مستشرقان دال بر تحریف و گسیختگی آیات در سور دانست. ازاین‌رو روش مذکور نیازمند واکاوی دقیق علمی از حیث مبانی، روش‌ها و دستاوردها است. از دیگر الزامات علمی پیش روی تئوری مذکور جهت اثبات صحت آن، تطبیق بر مصادیق عینی یعنی سوره‌های قرآن بالأخص سور بزرگ است که ارتباط یابی میان تمامی آیات و عناصر آن با سختی بیشتری همراه بوده و گاه فرد را به تکلف دچار می‌کند. به همین جهت پژوهش پیش‌رو از یک سو به مباحث مبنایی و روشی در تفسیر ساختاری پرداخته و از سوی دیگر مبنا و روش‌های پیشنهادی را بر سوره نساء تطبیق داده تا به تناسب خطی آیات و شبکه حجمی مفاهیم دست یابد و بر اساس شبکه موضوعات آن بتواند دستاوردهایی را در حوزه‌های مختلف تفسیری، لغوی، فقهی، علوم قرآنی، تاریخی، روایی و نیز ترجمه ارائه کند. روش انجام این پژوهش تحلیلی توصیفی برمبنای گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه‌ای است که طبیعتاً از ابزار ساختار سوره به‌عنوان معیار اصلی در تحلیل‌های قرآنی و روایی بهره گرفته‌شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مواردی چون «اصالت و هویت سوره»، «تناسب آیات در سور»، «انسجام ساختار در سور» و نیز اعتقاد به «لایه‌بندی فهم در شناسایی ساختار» و جواز «نقش‌آفرینی اطلاعات فرانص همچون روایات و تاریخ در تحلیل ساختار سوره» را می‌توان در زمره مبانی خاص تفسیر ساختاری به‌حسب آورد. همچنین سه روش اصلی تحت عناوین خوانش کل‌گرای سوره، سیاق بندی و محورهای موضوعی قابل ارائه هستند. در تکمیل یافته‌های حاصل از سه روش مذکور از قرائن ویژه درون سور، سایر سور قرآن و همچنین داده‌های برون‌متنی جهت تحلیل دقیق‌تر ساختار بهره گرفته می‌شود. کاربست موارد فوق در سوره نساء رأی را به وجود انسجام در این سوره می‌دهد؛ به‌نحوی‌که می‌توان تناسب آیات و شبکه بودن مفاهیم را در آن به اثبات رساند و سازه منسجم سوره را مبنایی برای حصول دستاوردهای مختلف قرار داد.
گفتگوی ادیان در پرتو نگاه مولانا و مارتین بوبر
نویسنده:
افشین ابراهیمی زاده؛ استاد راهنما: خلیل حکیمی فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تعریف مسأله و بیان سؤال‌های اصلی تحقیق گفتگوی ادیان به عنوان یک ضرورت در دنیای معاصر، به منظور ایجاد تفاهم و همزیستی مسالمت‌آمیز میان پیروان ادیان مختلف، اهمیت ویژه‌ای یافته است. گفتگوی ادیان به ایجاد درک و آگاهی بیشتر از باورها، سنت‌ها و ارزش‌های دینی مختلف کمک می‌کند. این فهم متقابل می‌تواند به کاهش تعصبات و پیش‌داوری‌ها منجر شود. در دنیای چندفرهنگی و چندمذهبی امروز، گفتگوی ادیان می‌تواند به ترویج همزیستی مسالمت‌آمیز و همکاری میان پیروان ادیان مختلف کمک کند. با ایجاد فضای گفتگو، می‌توان به حل و فصل منازعات و تنش‌های مذهبی کمک کرد و از بروز خشونت‌های دینی جلوگیری نمود. گفتگوی ادیان می‌تواند به توسعه معنویت فردی و جمعی کمک کند. افراد می‌توانند از تجربیات و آموزه‌های یکدیگر بهره‌برداری کنند. سیاری از ادیان به ارزش‌های انسانی مشترکی مانند محبت، عدالت، همدلی و احترام تأکید دارند. گفتگوی ادیان می‌تواند این ارزش‌ها را ترویج دهد. مسائل جهانی مانند فقر، جنگ، تغییرات اقلیمی و بحران‌های انسانی نیازمند همکاری بین‌المللی است. گفتگوی ادیان می‌تواند به ایجاد راهکارهای مشترک برای این چالش‌ها کمک کند. مطالعه گفتگوی ادیان می‌تواند به تقویت هویت فرهنگی و دینی افراد کمک کند و در عین حال به احترام به دیگر فرهنگ‌ها و ادیان منجر شود. گفتگوی ادیان می‌تواند به عنوان یک ابزار آموزشی در مدارس و دانشگاه‌ها مورد استفاده قرار گیرد تا نسل‌های آینده با اهمیت تنوع دینی آشنا شوند. همچنین تحقیقات در زمینه گفتگوی ادیان می‌تواند به تولید دانش جدید در حوزه‌های فلسفه، جامعه‌شناسی و روان‌شناسی منجر شود. گفتگوی ادیان می‌تواند به ایجاد شبکه‌های جهانی از افراد و گروه‌ها کمک کند که به ترویج صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز متعهد هستند. این مطالب نشان می‌دهد که مطالعه گفتگوی ادیان نه تنها به درک بهتر از تنوع دینی کمک می‌کند، بلکه به ایجاد یک دنیای عادلانه‌تر و صلح‌آمیزتر نیز منجر می‌شود. در این راستا، مولانا جلال‌الدین رومی و مارتین بوبر دو چهره برجسته هستند که هر کدام از منظر خاص خود به این موضوع پرداخته‌اند. مولانا با زبان شعر و عرفان خود و بوبر با فلسفه دیالوگ و وجودی خود، به ما کمک می‌کنند تا معنای عمیق‌تری از ارتباطات انسانی و معنویت حاصل از گفتگوی ادیان بیابیم. مولانا جلال‌الدین رومی، شاعر و عارف بزرگ ایرانی، در آثار خود به اهمیت عشق و ارتباطات انسانی تأکید می‌کند. او بر این باور است که عشق الهی می‌تواند مرزهای دینی را درنوردیده و انسان‌ها را به یکدیگر نزدیک کند. در مثنوی معنوی، مولانا به داستان‌های مختلفی اشاره می‌کند که نشان‌دهنده‌ی وحدت وجود و ارتباط عمیق بین انسان‌ها و خداوند است. - عشق به عنوان پل ارتباطی: مولانا عشق را به عنوان نیرویی می‌داند که انسان‌ها را به هم نزدیک می‌کند. او معتقد است که در پس هر دین، جوهر مشترکی وجود دارد که همگی را به یکدیگر پیوند می‌دهد. - دیالوگ با خدا: در آثار مولانا، دیالوگ با خداوند به عنوان یک تجربه معنوی مطرح می‌شود که می‌تواند از طریق گفتگوهای انسانی نیز تحقق یابد. مارتین بوبر، فیلسوف یهودی، در کتاب "من و تو" به بررسی رابطه میان انسان‌ها و خداوند می‌پردازد. او دو نوع رابطه را معرفی می‌کند: "من-تو" و "من-آن". رابطه "من-تو" به ارتباط عمیق و انسانی اشاره دارد که در آن فرد دیگری به عنوان یک موجود زنده و ارزشمند دیده می‌شود. - گفتگوی واقعی: بوبر بر این باور است که گفتگوی واقعی تنها زمانی ممکن است که افراد یکدیگر را به عنوان موجودات مستقل و دارای ارزش بشناسند. این نوع ارتباط می‌تواند به ایجاد معنویت مشترک میان ادیان مختلف منجر شود. - معنویت از طریق دیالوگ: بوبر معتقد است که از طریق گفتگو و تبادل نظر، افراد می‌توانند به درک عمیق‌تری از یکدیگر و همچنین از خداوند برسند. ین دو دیدگاه نه تنها می‌توانند به ما کمک کنند تا تفاوت‌ها را بپذیریم، بلکه ما را به سوی یکدیگر سوق می‌دهند و زمینه‌ساز همزیستی مسالمت‌آمیز میان ادیان مختلف می‌شوند. در نهایت، معنویت حاصل از این گفتگوها می‌تواند به عنوان یک نیروی محرکه برای ایجاد صلح و همبستگی در دنیای امروز عمل کند. بررسی نظرات مولانا و مارتین بوبر، می‌تواند نشان دهنده راهی برای تفاهم و مسیری برای دستیابی به معنویت عمیق‌تر باشد. مولانا با تأکید بر عشق و وحدت وجود، و بوبر با تأکید بر دیالوگ واقعی، هر دو نشان می‌دهند که چگونه می‌توان از طریق ارتباطات انسانی، به درک مشترکی از حقیقت دست یافت. سوال اصلی دیدگاه‌های مولانا و مارتین بوبر در مورد معنویت و گفتگوی ادیان چیست؟ سوالات فرعی 1- چگونه مولانا مفهوم عشق و وحدت وجود را در آثار خود بیان می‌کند؟ 2- مارتین بوبر چه نظری درباره دیالوگ و ارتباط انسانی دارد؟ 3- نقاط مشترک میان دیدگاه‌های مولانا و بوبر در زمینه گفتگوهای ادیان چیست؟ 4- چگونه می‌توان از طریق گفتگوهای ادیان به معنویت عمیق‌تری دست یافت؟
حریم خصوصی از نگاه نهج البلاغه و کاربست آن در فضای مجازی
نویسنده:
مهدیه اسماعیلی؛ استاد راهنما: حمید حمیدیان، احمد زارع زردینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
حریم خصوصی به عنوان یکی از اساسی‌ترین حقوق بشریت همواره در جوامع و مکاتب گوناگون، از جایگاه بسزایی برخوردار بوده است؛ اگرچه علی رغم اهمیت و نقش پررنگ آن در زندگی افراد، هنوز بر سر تعریف مشخصی از آن توافق نشده است. حق حریم خصوصی، از مهم‌ترین مصادیق حقوق بشر و حق الناس محسوب می شود. با بررسی و مداقه در منابع مکتوب دینی و سیره ی رسول خداصلی الله علیه و آله و ائمه ی اطهارعلیهم السلام روشن می گردد که دین مبین اسلام به مراتب فراتر از سایر نظام‌های حقوقی، مدافع حق حریم خصوصی افراد بوده است. این حق که از دیرباز همواره در معرض تعدی و تجاوز بوده، اکنون با ظهور فضای مجازی و بروز مشکلات متعدد ناشی از ماهیت خاص فضای مجازی و ناشناس بودن هویت افراد، به شکلی جدی‌تر و مهم تر مطرح می گردد. حضرت علی علیه السلام با بیان سخنان گوهربار در کتاب شریف نهج البلاغه، این حق را در حمایت از حقوق دیگر به رسمیت شناخته و هرگونه نقض آن توسط دیگری را ناپسند دانسته و نسبت به حفظ و حراست از آن، حساسیت ویژه نشان داده اند. بیانات حضرت در این کتاب شریف به وضوح از اهمیت و ضرورت رعایت حریم خصوصی افراد حکایت می‌کند. از سوی دیگر فضای مجازی محیطی منحصر به فرد و بی بدیل است که با ویژگی هایی از جمله جذابیت و نوآوری، سرعت بالای تبادل اطلاعات، ناشناس بودن هویت افراد، فرازمانی و فرامکانی بودن و...، شتابان در حال پیشرفت بوده و زندگی بشریت را با تحولات شگرفی مواجه نموده است که در گذشته تصور آن غیرممکن به نظر می رسید. حال نباید از تأثیرات منفی فضای مجازی بر زندگی افراد، غافل شد. نقض حریم خصوصی کاربران در این فضا، یکی از گزندهای فضای مجازی است که از ویژگی های خاص این محیط نشأت می گیرد. مقابله با نقض حریم خصوصی در فضای سایبر، از جمله مسائلی است که به رغم تلاش های صورت گرفته توسط دولت ها و حکومت ها، توفیق چندانی نیافته و تعدی به حریم شخصی افراد در فضای مجازی، هم چنان به طور قابل توجهی ادامه دارد. در این پژوهش با استفاده از اسناد کتابخانه‌ای و به شیوه ی توصیفی- تحلیلی، ابتدا تعاریف حریم خصوصی، مصادیق آن و نیز چالش های مرتبط با حفاظت از این حریم تشریح و تحلیل شده اند. پس از آن، مفاهیم مرتبط با حمایت حضرت علی علیه السلام از حریم خصوصی، از نهج البلاغه استخراج گردیده و در سه حوزه ی جداگانه مربوط به اموال، جسم و جان و روح و روان مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان دهنده ی میزان اهمیت قائل بودن ایشان نسبت به حفظ این حق و تجلی عینی آن می باشد. سپس کدهای اخلاقی حریم خصوصی در نهج البلاغه و فضای مجازی به دقت مطابقت داده شده اند و این نتیجه به دست آمده که میزان اهمیت حریم خصوصی از صدر اسلام تاکنون، نه تنها کاهش نیافته، بلکه با ظهور و بروز فضای مجازی و رشد روزافزون استفاده از آن، ضرورت حمایت اخلاقی از این حق، بیش از پیش احساس می‌شود. در نهایت پژوهش حاضر به دنبال استخراج راهکارها و خط مشی‌هایِ حفاظت از حریم خصوصی از روح کلام امیرالمؤمنین علیه السلام بوده تا بدین ترتیب با عمل به آن ها، حریم خصوصی افراد در فضای سایبر، از تعدی و نفوذ اغیار مصون بماند. گفتنی است که در میان آثار مرتبط با حریم خصوصی و فضای مجازی، کمبود اثری کامل و جامع که حریم خصوصی از منظر امام علی علیه السلام را با رویکردی مستقیم نسبت به فضای مجازی بررسی نماید، محسوس بوده و نگارنده درصدد پر نمودن این جای خالی بوده است.
بدعت های یهود در قرآن و عهد قدیم
نویسنده:
آیدا صفوتی؛ استاد راهنما: بی بی رضی بهابادی؛ استاد مشاور: مهدیه کیان مهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بدعت در دین از خطرناک‌ترین پدیده‌هایی است که در طول تاریخ وجود داشته است. از زمان پیدایش دین تا کنون، برخی جریان‌های فکری با ایجاد انواع بدعت موجب انحراف مردم از خط مستقیم هدایت شده‌اند. «بدعت» نه تنها در اسلام که در سایر ادیان ابراهیمی نیز مسأله‌ای حائز اهمیت است و از آن با اصطلاح «هرطقه» نیز یاد می‌شود و عبارت است از تغییر در باورهای اعتقادی یک آیین. بدعت یهودی به آن دسته از باورهایی اطلاق می‌شود که با آموزه‌های سنتی یهودیت خاخام، از جمله عقاید الهیاتی و عقاید در مورد عمل به قانون دینی یهود در تضاد است. با توجه به این که در قرآن کریم و عهد قدیم، مصادیقی از بدعت های یهود مشاهده می‌شود، به نظر می‌رسد با بررسی و تحلیل عملکرد یهود در جریان این بدعت‌گذاری‌ها، می‌توان به شیوه رفتاری آنها در بدعت‌گذاری دست یافت.
  • تعداد رکورد ها : 336211