جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 102
مقایسه تطبیقی ثبات و حرکت در فلسفه ملاصدرا و هگل
نویسنده:
اعظم صمیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از همان زمان که نخستین فیلسوفان یونانی،به جستجوی مادهالمواد برآمدند و تفکر فلسفی آغاز شد،ثبات و حرکت مسئله ای فلسفی بوده است.چرا که جستجوی مادهالمواد به معنای نیاز به ماده ای است که در عالمی متغیر و متحول، نوید بخش امری ثابت و ماندار باشد،امر ثابت و ماندگاری که بتوان آن را شناخت و تغییرات و تحولات را بر مبنای آن سنجید و وصف کرد.این مسئله قدیمی از زمان فلاسفه پیش از سقراط صورت بندی شده و در همان زمان به صورت پرسش فلسفی درآثار دو چهره درخشان مطرح گردید.هراکلیتوس عالم چیزی جز حرکت و صیرورت نمی دید.به نظر او اشیای عالم،متشکل از اضداد است.تضاد این اضداد اساس عالم است و بر این اساس عالم در ستیزه و کشمکش دائمی است،همین ستیزه و کشمکش مبنای پویایی و حرکت در عالم است.پارمنیدس،بالعکس حرکت را امری نا معقول می دانست.وی بر این عقیده عقلی تکیه می کرد که آنچه هست،هست و آنچه نیست،نیست.نه هستی ممکن است به نیستس تبدیل شودو نه نیستی به هستی.چون چنین است پس حرکتی هم در عالم واقع نمی شود.این توضیح و توصیف از حرکت و ثبات مقبولیت فراوان یافت و اساس تفکر دیگر فلاسفه قرار گرفت.اندیشه ملاصدرا ،اندیشه ای نو آورانه و بدعت آمیز محسوب می شود و حکمت متعالیه او،حاکی از نگرشی و روشی جدید در سنت تفکر اسلامی است.از میان این نوآوری ها،اصالت وجود،تشکیکی بودن وجود،حرکت جوهری،اتحاد عاقل و معقول و تجسم اعمال از همه مهم ترند.بحث حرکت در فلسفه ملاصدرا به مبحث حرکت در باب حرکت در جوهر مربوط است.یافتن صیرورت و جایگاه آن در فلسفه هگل دشوار نیست.در تبیین مسئله صیرورت در تفکر هگل، به چند جنبه باید التفات داشت.هگل تاریخ فلسفه را از فلسفه جدا نمی داند و با توجه به این زمینه است که می توان جایگاه صیرورت را در فلسفه او بررسی کرد.در حقیقت اهمیت دادن به تاریخ فلسفه جزئی از اهمیت یافتن تاریخ در اندیشه هگل است.هگل به مفهوم صیرورت و امکان فهم تدریجی امور بر اساس پدیدار شناسی پرداخته است.
بررسی و تحلیل دیدگاه‌های معرفت‌شناسی ملاصدرا و دلالت‌های تربیتی آن
نویسنده:
مهدی مظاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حکمت متعالیه که بنای رفیع آن توسط ملاصدرا بنا نهاده شده به عنوان قله فلسفه و حکمت اسلامی از جایگاه و منزلت رفیعی برخوردار است. ولیکن برخلاف این رفعت، همچنان شکست و گسستی میان مبانی آن با دیگر رشته‌های علوم انسانی، بالاخص رشته‌هایی که بخشی از بن مایه‌های معرفتیشان را وامدار فلسفه می‌باشند، وجود دارد. لذا ما در این پایان نامه که مبتنی بر طرح‌ تحقیق کیفی است و تبیین و استنتاج دلالتهای تربیتی را هدف خود قرار داده است با استفاده از شیوه‌ی تحلیلی- استنتاجی، سعی در آن داریم که با تبیین رابطه فلسفه و تعلیم و تربیت در چهارچوب معرفت‌شناسی فلسفه صدرا به استنتاج و استنباط دلالت‌های تربیتی مترتب بر آن دست یابیم. بر این مبنا با تبیین ارکان اصلی معرفت در حکمت متعالیه و چگونگی اتحاد علم و عالم و معلوم در این نظام حکمی به تبیین مبانی، اصول، روشها، رابطه معلم - متعلم و...در قالب نظام تربیت صدرایی پرداخته‌ایم.برخی از نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که صدرا هرگونه ثنویت را در نظام فلسفه ی خود طرد می نماید و یک نظام در هم تنیده و منسجم فلسفی پدید می آورد به گونه ای که مبانی هستی‌شناسی آن چون اصالت وجود، وحدت تشکیکی وجود و حرکت جوهری که از مباحث اصلی هستی‌شناسی فلسفه ی اوست کاملاً در مباحث معرفت شناسی وی نیز دخیل و تأثیر گذار است. همچنین برخی از دلالت های تربیتی مترتب بر معرفت شناسی وی را می توان به شرح ذیل بیان نمود: اهداف تربیت صدرایی در قالب دو رویکرد نتیجه محور و فرایند محورقابل تبیین است. مبانی تربیتی: طرد ثنویت نفس و بدن (در هم تنیدگی نفس و بدن)، مساوقت علم با وجود، وحدت تشکیکی علم، تجرد شناخت، طرد حصر علم در علم تجربی و... در نظام تربیت صدرایی قابل تبیین و استنتاج است. همچنین برخی از اصول تربیت صدرایی عبارتند از: جامع‌نگری در علم، اسناد، تفرد، خودشناسی، توجه به مراتب نیاز و استعدادهای آدمی، ارزشمندی علم، تعلیم و تعلم؛ ضمن آنکه درون‌نگری، حکمت آموزی، سیر آفاقی، سیر انفسی، بستر سازی جهت تحقق کشف و ... نیز از روش‌های تربیت صدرایی مبتنی بر وجه معرفت‌شناسی فلسفه وی است.
بررسی انتقادی ادله تجرد و جوهریت نفس ناطقه در حکمت متعالیه با توجه به پیشینه آن
نویسنده:
سمانه سمنانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تلاش در جهت کسب معرفت نفس چه در اندیشه بشری و چه در اندیشه دینی از ارزش و اهمیّت والایی برخوردار است، در نگاه بشر، انسان شناسی و علم به احوال روح و روان انسانی در تبیین مفاهیم اخلاقی و معنادار بودن زندگی بسیار موْثر و سودمند می‌باشد و در نگاه دین: شناخت و دریافت حقیقی نفس علاوه بر تقویت و اصلاح قوه‌ی نظر و عمل در انسان سعادت و رستگاری او را رقم می‌زند. لذا به دلیل اهمیّت بسیار این موضوع، آیات و روایات پیوسته به این مهم پرداخته و توجه به آن‌ را لازمه‌ی رستگاری بشر دانسته‌اند. چنان‌که خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: « قسم به نفس ناطقه و آن‌که او را نیکو (به حد کمال) بیافرید و به او شر و خیر او را الهام کرد، که هرکس خود را از گناه پاک سازد، رستگار خواهد بود » (الشمس، آیه‌7ـ10). بنابراین، این مسئله نزد فلاسفه اسلامی، همواره از جایگاه رفیعی برخوردار بوده است چنان‌که کمتر فیلسوفی یافت می‌شود که علم‌النفس را در صدر مباحث خود قرار نداده باشد. در این میان ملاصدرا همچون دیگر فلاسفه به اهمیّت موضوع واقف بوده و معرفت نفس را هم در شناخت مبدأ و اوصاف و افعال او نردبان ترقی دانسته که بدون پیمودن مدارج آن نیل به معارف الهی میسور نیست، و هم آن را در شناخت معاد و شئون آن کلید گشایش می‌شمارد که استمداد از آن، آشنایی به درون گنجینه قیامت شناسی مقدور نخواهد بود. اما در بحث معرفت نفس یکی از اهم مباحث ، مسئله جوهریت و تجرد نفس ناطقه می‌باشد که در این رساله تلاش شده است ابتدا با بیان کلیاتی در خصوص نفس یعنی اثبات وجود آن ، تعریف نفس ، تعریف تجرد و مراتب تجرد وارد بحث اصلی گشته و ضمن بیان ادله جوهریت و تجرد نفس ناطقه آنها را مورد بررسی و نقد قرار دهیم .با نگاهی به گذشته و گذاری به آثار فیلسوف مشائی یعنی ابن سینا در می‌یابیم که حقیقت نفس در نزد وی ، امری «روحانیه الحدوث و روحانیه البقا» است که در جهت اثبات تجرد نفس با این ویژگی به بیان ادله و براهینی در این رابطه پرداخته است . اما با گذر از فلسفه ابن‌سینا و رسیدن به حکمت متعالیه در می‌یابیم که حقیقت نفس در نزد صدرالمتاًلهین ،امری است که «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا» می‌باشد و بر خلاف ابن‌سینا آن را از ابتدا مجرد و روحانی ندانسته بلکه قائل به این مطلب است که نفس با حرکت جوهری خود و نیز به علت ذومراتب بودن امر مجرد مرحله به مرحله از ماده و مادیات دور گشته تا اینکه سرانجام به تجرد محض دست می‌یابد .ملاصدرا در جهت اثبات تجرد نفس ناطقه آن هم تجرد در مراتب گوناگون ، تجرد برزخی ، تجرد تام عقلی ، فوق تجرد ، به بیان ادله و براهین می‌پردازد ، اما بیشتر این براهین وام دار از فلسفه ابن سینا می‌باشد و علی‌رغم تفاوت مبنای این دو فیلسوف درباب حقیقت نفس ، ملاصدرا به استناد همان ادله به اثبات تجرد نفس ناطقه بر اساس مبنای خود پرداخته است ، که البته این سبب گشته است که برخی از براهین از اثبات تجرد همه نفوس انسانی ناتوان بوده و فقط به اثبات تجرد تام عقلی دسته‌ای از نفوس بپردازد یا اینکه علاوه بر تجرد تام عقلی ،تجرد نفس در مرتبه خیال را نیز ثابت کنند . بدین ترتیب در این رساله تلاش شده ضمن بیان هر دلیل از کتاب نفس اسفار و توجه به پیشینه آن در فلسفه ابن‌سینا، اینکه آیا آن دلیل مورد استناد شیخ‌الرئیس بوده یا خیر، به بررسی حدود انطباق هر دلیل با مبانی ملاصدرا می‌پردازد.
بررسی تطبیقی شناخت حقیقت انسان و جایگاه آن در نظام هستی از دیدگاه شیخ اشراق و ملاصدرا
نویسنده:
الهام پیرمحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شناخت حقیقت انسان و جایگاه او در نظام هستی از مباحثی است که مورد توجه اندیشمندان بزرگ اسلامی قرار گرفته است. جهت شناخت حقیقت انسان در بحث معرفت شناسانه از امکان شناخت و حدود و ثغور آن بحث شده است. افزون بر آن جایگاه مولفه‌های شهود، برهان و آیات و روایات به عنوان رکن پژوهش یا موید و شاهد در روش شناسی این دو فیلسوف، مبانی هستی شناختی و انسان شناختی این دو متفکر از دیگر محورهای پژوهش در این پایان نامه بوده است و در این حوزه از مبانی-ای چون اصالت ماهیت/ وجود؛ تشکیک ماهیت/ وجود، ثبات جوهر/ حرکت جوهری؛ ثبات حقیقت انسان/ اتحاد عاقل و معقول؛ حدوث روحانی/ حدوث جسمانی؛ قاعده امکان اشرف؛ تشخص و نسبت وجودی نفس و قوا سخن به میان آمده است. سهروردی و ملاصدرا با تکیه بر مبانی یاد شده، انسان را در قوس صعود و نزول برخوردار از کینونت های طبیعی، مثالی، عقلانی و الهی می‌دانند. سهروردی و ملاصدرا هر دو وحدت نوعی متواطی را انکار و از انسان‌های نابرابر سخن گفته‌اند؛ با این تفاوت که سهروردی از وحدت نوعی مشکک و ملاصدرا از وحدت یاد شده و کثرت نوعی انسان بحث کرده است در پایان آرای انسان شناسانه این دو فیلسوف در محور های روش، مبادی، مبانی، مسائل و اهداف مورد بررسی تطبیقی قرار گرفت. در محور روش هر دو فیلسوف از آیات و روایات، کشف و شهود و برهان بهره می برند اما اعتبار برهان در سهروردی، پسینی و در ملاصدرا پیشینی است، افزون بر این آیات و روایات در حکمت متعالیه از آغاز تا انجام به عنوان رکن پژوهش فیلسوف را همراهی می کند. با وجود برخی تشابهات در روش، اما اختلافات اساسی در مبانی فکری دو فیلسوف، نوع نگاه آنها به انسان را متفاوت کرده است به گونه ای که یکی اصالت را به ماهیت و دیگری به وجود می دهد؛ این نگرش محوری خود سبب تغییر در دیگر مبانی فکری می شود. ملاصدرا توانسته در پی رهیافت وجودی، مبانی‌ای چون اشتداد و تضعف، حدوث جسمانی نفس، و اتحاد عاقل و معقول را مطرح کند و بر پایه آنها از نفس سیال با وحدت سعی ظلی سخن بگوید در حالی که فقدان مبانی یاد شده در تفکر سهروردی، انسانی ثابت به ارمغان می‌آورد. بنابراین عملا تشکیک در ذات در اندیشه سهروردی بنحو پیشینی قابلیت تبیین انسان را دارد نه پسینی. افزون برآن، ملاصدرا با توجه به مبانی گسترده و عمیق و شبکه غنی زبانی فلسفه‌اش توانست تبیین ها و تفسیرهای متنوع و گسترده تری در باب حقیقت انسان و جایگاه او در نظام هستی عرضه کند.
بررسی نحوه ادراک جزئیات و کلیات از دیدگاه ابن‌سینا، سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
اکرم عباسی ثانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ما در این رساله نظرات سه فیلسوف بزرگ اسلامی را در مورد نحوه ادراک جزئیات و کلیات بیان کرده‎ایم. به این صورت که ادراک جزئیات از طریق قوای ادراکی ظاهری و باطنی است. منتها ابن سینا از ادراک جزئی به نحو کلی و ملاصدرا نیز از خلاقیت نفس نسبت به آنها سخن گفته است. و ادراک کلیات به نظر ابن سینا از طریق تجرید نفس و اتصال به عقل فعال، در نظر سهروردی اتحاد با مثل نوریه و ربا النوع و در نظر ملاصدرا اول به صورت مشاهده شیء از راه دور سپس اتحاد نفس با عقل فعال و سرانجام خالق آنها می‎شود. ولیکن در حقیقت مدرِک حقیقی نفس است که جزئیات را بوسیله آلات و قوا و کلیات را بالذات درک می‎کند.
مقایسه ادله اثبات باریتعالی از نظر ملاصدرا و امام خمینی و تبیین مبانی آنها
نویسنده:
علی اله دادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ثحابم یکی از مهمی که صدرالمتألهین (ره) و امام خمینی (ره) در فلسفه الهی بدان پرداخته اندبحث شناخت خدا است . در این باب هر دو متفکر فرزانه ادله زیادی ذکر کرده اند، که از مهم ترینمی باشند که با استفاده از مبانی مهم « معرفت نف س » و « امکان فقر ی » ،« صدیقین » این ادله؛ برهان هایبسیط » ؛« تعلق داشتن جعل به وجودی » ؛« تشکیک وجو د » ؛« اصالت وجو د » ؛ حکمت متعالیه مانندبه تقریر آنها پرداخته اند، که در این نوشتار ابتدا مبانی مورد استفاده این الهیدان « الحقیقهکل الاشیاءبرجسته تبیین شده است و سپس برهان های هر یک در شناخت خدای سبحان تقریر شده است ودر جاهایی که امام خمینی (ره) در بحث مبانی یا در تقریر برهان ها سخنی تازه و نگاهی متفاوت باصدرالمتألهین(ره) داشته اند مقایسه شده است، و این نتیجه ها حاصل شد که : 1. اهمیت ذوق وشهود نزد امام خمینی (ره) بیشتر از صدرالمتألهین (ره) است . 2. امام خمینی (ره) سعی م ی کندکشفیات شهودی خود را با مبانی حکمت متعالیه تطبیق دهد . 3. برهان صدیقین امام خمینی (ره)یکسان می باشد، بهترین برهان خداشناسی « مشاع ر » که با برهان صدیقین صدرالمتألهین (ره) درمی باشد.
تحلیل و بررسی اعتبار معرفت‌شناختی کشف و شهود از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
سهیلا رنجبر نقدعلی علیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی تاریخ فلسفه نشان می‌دهد که معرفت شناسی همواره ذهن فیلسوفان را به خود مشغول ساخته است. افلاطون معرفت را باور صادق موجه می‌دانست تعریفی که هنوز از اقبال برخوردار است. یکی ازراه‌های شناخت بنابر عرفان‌اسلامی، کشف وشهود است. مکاتب مهم مشائی و حکمت متعالیه هم دارای گرایشات و آراء‌ عرفانی هستند که مکتب مشاء سهم کمتری را نسبت به حکمت متعالیه دارا می‌باشد. از این رو تلاش و باز خوانی آراء ونظرات آنها به ویژه به لحاظ اعتبار معرفتی اهمیت ویژه‌ای دارد. در این راستا، ملاصدرا عمده‌ی اصول مهم فلسفی خود راحاصل مکاشفات عرفانی و فیوضات اشراقی می‌داند. تجربه‌ی عرفانی از دیدگاه وی نوعی ادراک حضوری است که متعلق این ادراک علاوه بر مظاهر ملکوتی و مثالی نهایتاً به نحوی مشاهده حق تعالی است که با فنای انّیت محقق می‌شود.در همین زمینه دیدگاه ابن سینا مبتنی بر اتصال به مبادی بالاست که در آن سالک بر اثر استکمال عملی و علمی از طریق ریاضت به آن می‌رسد. در مورد اینکهتا چه میزان می‌توان کشف و شهود عارفانه را وسیله معرفت برای غیر عارف دانست و تا چه حد چنین معرفتی حجّیت خواهد داشت. شواهد حاکی از آن است که فیلسوفان اسلامی مبناگرا می باشد. در این راستا ملاصدرا تلاش کرده تا با ارتقاء علیت به تشأن وبر اساس قاعده بسیط الحقیقه وحدت شخصی وجود را مبرهن سازد و بدین ترتیب ما را به وحدت وجود نزدیک می‌کندو ابن سینا نیز بر اساس قاعده مشهور الواحد در پی اثبات وحدت وجود بر آمده است. در این راستا دیدگاه‌های ملاصدرا وابن سینا بر اساس نظریات توجیه در مباحث معرفت شناسی منطبق بر دیدگاه مبنا گروی است.
خلود فی النار از منظر ملاصدرا
نویسنده:
اکرم انجم شعاع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پایان نامه حاضر با عنوان خلود در جهنم از دیدگاه صدرالمتألهین شیرازی سعی دارد ضمن روشن ساختن فلسفه‌ی عذاب و پاسخ به شبهات مطرح شده در این مورد به تبیین و تحلیل ادله موافقان و مخالفان خلود در عذاب بپردازد و نظریه‌ی ملاصدار را پیرامون خلود در جهنم را به عنوان موضوع اصلی مطرح و به تحلیل ادله‌ی عقلی و نقلی وی بپردازد و با توجه به تجدید نظر وی در قمستی از نظریه‌ی خود به بررسی آن پرداخته‌عدول وی از رأی و نظر خود در مورد برخی کفار را با ذکر دلیل مطرح نماید.با بررسی پیرامون عناوین مطرح شده به این نتایج رسیدیم که خلود در عذاب امری مبرهن و ثابت است و این امر تعارضی با رحمت و عدالت حق ندارد و موافقان خلود در جهنم برای اثبات نظریات خود از دلایل سه گانه؛ قرآن، سنت، و اجماع بهره گرفته‌اند و ادله مخالفان را بر پنج دسته قرار دادیم:1-خروج از جهنم و ورود به بهشت2- فنای جهنم و اهل آن3- اعطای قوه‌ی صبر4- عذاب ممتزج با نعمت5- تبدیل عذاب به عذبملاصدرا نیز که در جرگه‌ی مخالفان خلود در عذاب قرار دارد نظریه‌ی خود را تحت عنوان«خلود نوعی» مطرح کرده است و برای نظریه‌ی خود چهار دلیل فلسفه ا‌ی اقامه کرده است:1- دوام‌ناپذیری حرکت قَسری،2- تنافی خلود در عذاب با قضا و قدر و حکمت الهی،3- اعتیاد،4- حاکمیت و غلبه‌ی رحمت الهی بر تمام اعیان و اسماءضمناً ملاصدرا در نظریه‌ی تبدیل عذاب به عذب تجدید نظر نموده و خلود را در مورد کسانی که مبدأ عذاب در آنها جوهری نفس است جاودانه می‌داند.
وحدت شخصی وجود و وحدت سنخی وجود از دیدگاه سید حیدر آملی و صدر المتألهین
نویسنده:
گلستان میرزایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهمترین و بنیادی ترین نظریه های عرفانی و فلسفی « نظریه وحدت شخصی وجود » است . این واژه خلاصه عرفان نظری است .در این پژوهش سعی و تلاش بر آن بود که در تاریخ اندیشه ایرانی ، در دوره اسلامی ، نظریه وحدت شخصی وجود از دیدگاه دو متفکر حکمت شیعی ، سیدحیدرآملی و صدر المتألهین شیرازی که در واقع دارای اندیشه ای جامع و کاملمسلک حکمای الهی و مشرب عرفا را می باشند ، مطرح گردد .سیدحیدرآملی از حکمای نخستین حکمت شیعی است که نظریه وحدت شخصی وجود در باب توحید وجودی و باطنی که همان وحدت وجود اولیاء الهی است را در آثار خود تقریر نموده است .وی معتقد است که موجودات ، وجود اعتباری دارند و آنچه حقیقتا از وجود حقیقی بر خوردار است ، وجود حق تعالی است که از جمیع جهات واحد شخصی است .از نظر سیدحیدر غایت تشیع ، تصوف و حکمت عبارت از وصول به مقام « توحید وجودی » که همان وحدت شخصی وجود است که بالاتر و برتر از غایت جمیع علوم می باشد .دوران تفکر فلسفی صدر المتألهین شامل دو دوره می باشد : 1 ـ صدر المتألهین متقدم : شامل نظریه تشکیک وجود یا وحدت سنخی وجود است . او معتقد است که وجود واحد حقیقی است که دارای مراتب اشدیت ، اولویت ، اوّلیت و اقدمیت می باشد .2 ـ صدر المتألهین متأخر : همان رأی نهایی وی است که قائل به وحدت شخصی وجود است . از نظر او وجود واحد حقیقی شخصی است و به تجلی و تحول در صور مختلف ظهور پیدا می کند .حکیم ملاصدر ، وحدت شخصی وجود و موجود را به اثبات رسانده و آن را مذهب اولیا ، عرفا و بزرگان اهل کشف و یقین می داند و برای آن دو ادلّه اقامه می نماید : 1 ـ بسیط الحقیقه کل الاشیاء . 2 ـ برهان علیت و معلولیت که نتیجه آن تجلی و ظهور حقیقت واحد شخصی بر ماهیات و ممکنات است .
تحلیل و بررسی «نومن» و «فنومن» کانتی و «جوهر» و «عرض» صدرایی
نویسنده:
مجتبی سپاهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
. حسّ به هیچ وجه توانائی دست‌یابی به ذات معقول و نومن را ندارد بنابراین از نظر کانت اوبژه دیگری غیر اوبژه حس قابل اثبات نیست، و اگر اوبژه دیگری باشد، باید شهود دیگری را نیز اثبات کرد. 2. فاهمه نیز به هیچ وجه توانایی دست یابی به ذات معقول را ندارد، زیرا فاهمه کاربرد تجربی دارد، یعنی فاهمه مفاهیم خود را در اوبژه‌های حسی به کار می‌گیرد و توانایی به کارگیری آنها را بر اوبژه‌های فرا حسّی ندارد. 3. به نظر کانت ما برای اینکه قلمرو حسی را کنترل کنیم، باید ذات معقول را فرض بگیریم، منتهی این فرض ما از مفهوم خودِ «پدیدار» بدست می‌آید و آن این است که «پدیدار» یعنی پدیدار چیزی که در دسترس ما نیست، ولی باید آن را فرض کرد. 4. خطای بزرگ این است که از فرض گرفتن ذات معقول، فاهمه برای کنترل قلمرو حسّ در حیطه معرفت و شناخت، به واقعیت عینی پل زده و می‌گوید، اشیاء در واقعیت هم دارای دو جنبه‌اند که یک جنبه آنها شناخته می‌شود و جنبه دیگر آنها ناشناخته می‌ماند، آن جنبه شناخته شده جنبه پدیداری واقعیت است و آن جنبه شناخته نشده جنبه غیرپدیداری واقعیت است این خطا همان مغالطه بین یک امر معرفت شناسانه و امر وجود شناسانه است. یعنی چرا باید اعتبار انفکاک موصوف از صفت و جوهر از عرض و نومن از فنومن که عمل و ساخته ذهنی است، مبنا قرارداده شده باشد و هستی عینی‌ خارجی را هم مانند آن پنداشته و آن انفکاک اعتباری را به خارج تسرّی داده و در خارج هم مانند آن، صفت را از موصوف وعرض را از جوهر و فنومن را از نومن جدا انگاشت. از اینجا می‌توان گفت که نگاه ملاصدرا که یک نگاه وحدت گرایانه است در قلمرو وحدت ذهن و عین تفسیری به سامان است و ملاصدرا در حلّ این مسئله گوی سبقت را از کانت ربوده است، چون کانت با همه بزرگی نتوانست مشکل ثنویت را حل کند امّا ملاصدرا توانست آن را حل کند.
  • تعداد رکورد ها : 102