جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 92
مبانى فکرى سکولاریسم
نویسنده:
محمدجواد نوروزى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
خاستگاه رشد و تداوم فرهنگ سكولاريسم در اروپاست، به گونه اى كه امروزه وجهه غالب فرهنگ غرب را تشكيل مى دهد. در گستره فراملى، كلان، ملى و فردى مى توان از سكولاريسم بحث كرد. مجموعه مباحث اين بخش در زمينه تبيين مفهوم، روند شكل گيرى و مبانى سكولاريسم است. در اروپا طى سده هاى پس از عصر روشنگرى تحولاتى رخ داد كه منجر به شكل گيرى اين فرهنگ شد. با توجه به انباشت سرمايه ناشى از انقلاب صنعتى و فراورده هاى صنعتى، اين فرهنگ در قرن نوزدهم به استعمار و استثمار روى آورد. در مدتى اندك و به پشتوانه قدرت و توان نظامى و صنعتى، كشورهاى جهان تحت استيلا و نفوذ آن قرار گرفتند. اين تفكر در مواجهه با انديشه دينى حاكم بر جوامع اسلامى پيامدهاى گوناگونى به دنبال داشت. در بسيارى از جوامع، نوعى دوگانگى فرهنگى و در شكل فاجعه آميزتر آن، انقطاع فرهنگى شكل گرفت. امروزه براى برخورد با فرهنگ بيگانه و به عبارت ديگر، اين مهمان ناخوانده، «غرب شناسى» از ضروريات آشكار جامعه ماست. اين نوشته به سهم خود تلاش دارد تا در اين زمينه، پرتوى بر ابهامات موجود بيفكند و راه هايى براى دستيابى به پاسخ پاره اى از اين پرسش ها، كه امروزه براى نسل فرهيخته و فرهنگ دولت مطرح است، نشان دهد. نگارنده معتقد است سكولاريسم در ايران سه فرايند تحولى طى كرده است: نخست، مرحله شكل گيرى سكولاريسم از عصر قاجاريه تا حاكميت رضا شاه؛ دوم، دوران حاكميت سكولاريسم از روى كارآمدن رضا شاه تا پيروزى انقلاب اسلامى؛ سوم، مقطع افول جريان سكولاريسم از دوران انقلاب اسلامى به بعد. در اين بخش، پرسش اساسى اين است كه سكولاريسم چيست؟ فرايند شكل گيرى و مبانى فكرى آن كدام است؟ پاسخ به اين پرسش در گرو تبيين مبانى سه محور اساسى است كه در اين نوشتار، هر يك به منزله يك فصل محسوب مى شوند.
علم و دین از دیدگاه ننسى مورفى
نویسنده:
منصور نصیرى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
از نظر تاريخى، مسأله علم و دين و چگونگى ارتباط معرفت تجربى با تعاليم دينى سرآغاز مسائل جديد كلامى است. رابطه علم جديد با دين از چنان اهميتى برخوردار است كه برخى اساسى‌ترين تمايز و تفاوت دنياى كهن با جهان جديد را در دو چيز دانسته‌اند: نخست، كاهش حاكميت كليسا و دوم، افزايش قدرت نظرى و عملى علم. و ساير وجوه از جمله سكولاريزم، ناسيوناليسم و اومانيسم را به اين دو اختلاف برگردانده‌اند. رابطه علم و دين در دوره‌هاى مختلف و حساس تاريخى دچار نوسانات گوناگونى شده است. بررسى اين نوسانات و پرداختن به همه دوره‌هاى تاريخى جهان مسيحى خارج از قلمرو اين نوشتار است. آنچه قابل توجه مى‌باشد اين است كه پس از دوران نسبتا طولانى، به ويژه در قرن نوزدهم، كه ديدگاه تعارض علم و دين و عدم سازگارى اين دو بر محافل علمى سيطره داشت، توجه انديشمندان و فيلسوفان دين به ديدگاهى جلب شده است كه نه تنها اين دو را متعارض نمى‌داند، بلكه سخت معتقد به تعاون و تعاضد آن‌هاست. اين تبادل به انحاى گوناگونى بيان و تبيين شده است. اما شايد بتوان جالب‌ترين و بحث‌انگيزترين تبيين را تبيينى دانست كه براى توضيح اين امر در صدد يارى جستن از فلسفه علم و روش‌شناسى علوم طبيعى بر مى‌آيد. و اين مهم‌ترين گامى است كه ننسى مورفى، فيلسوف علم و فيلسوف دين معاصر، برمى‌دارد و نظريه خود را با عنوان «تبادل سازنده علم و دين» ارائه مى‌كند. تبيين و بررسى اين ديدگاه موضوع رساله كارشناسى ارشد نگارنده است. آنچه درپى مى‌آيد خلاصه بخشى‌از اين بحث است كه در دو بخش تنظيم شده است: 1. تبيين ديدگاه مورفى درباره ارتباط علم و دين; 2. نقد و بررسى ديدگاه مورفى.
سیر تکوین انسان مدارى در فلسفه غرب
نویسنده:
یارعلی کرد فیروز جایی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
انسان مدارى (Humanism) در طول تاريخ فلسفه غرب، به شكل هاى گوناگون ظهور يافته است. بيان مصاديق و جلوه هاى گوناگون آن در طول تاريخ حيات فلسفى غرب و بررسى جوانب مختلف آن نيازمند مجال وسيع ديگرى است. اما در اين مقال، فقط به خطوط برجسته انسان مدارى در سير تكوين فلسفه غرب اشاره مى كنيم.
چالش اندیشه دینى و سکولار در عصر رضاشاه
نویسنده:
محمدجواد نوروزى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
تبيين رخدادها و حوادثى كه طى سال هاى 1300ـ1320 به وقوع پيوست، از نقاط عطف در تاريخ معاصر به شمار مى رود. ناكامى در نهضت مشروطيت و سپس حاكميت دوره اى از هرج و مرج زمينه را براى ظهور كودتا، كه توسط رضا خان رخ داد، مهيا ساخت. اسناد منتشر شده گوياى دخالت انگليسى ها در شكل گيرى كودتا بود. دولت كودتا به رغم ايجاد امنيت ظاهرى، اما به لحاظ فرهنگى معضلات شايانى براى جامعه ايرانى به همراه داشت. به نظر مى رسد رضاخان با پيوندهايى كه با جريان غربزده نظير افرادى چون تقى زاده، فروغى، داور و تيمور تاش برقرار كرده بود؛ در پى اعمال سكولاريسم از بالا به پايين و با استفاده از زور و اختناق بود. در مقابل، به علت نفوذ انديشه شيعى در ميان ايرانيان، واكنش هاى گوناگونى در خلال حاكميت رضاخان ظهور يافت كه مردم را به مقاومت در مقابل حاكميت سكولاريسم فرامى خواند. به طور كلى، از دوران مشروطيت تا كودتاى رضاخانى و پس از آن شاهد جريان هاى فكرى مختلفى بوديم. نهضت مشروطيت كانون تلاقى سه جريان فكرى بود كه در نهايت منجر به موفقيت جريان منورالفكرى گرديد.
فمینیسم و نوع نگاه به خانواده
نویسنده:
اسماعیل چراغی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فمینیسم در آغاز، به صورت یک اعتراض محدود مطرح گردید، اما در ادامه، به یک اعتراض و در نهایت، به یک جنبش در حوزه زنان مبدّل شد. این جریان خود فاقد یک دستگاه فکری مستقل بود. از این رو، برای استمرار خود، به دامن اندیشه های نوین دیگر درآویخت و به مدد آن اندیشه ها یک رویکرد جنسیتی برای تغییر وضعیت زنان به وجود آورد. هدف محوری فمینیسم دفاع از حقوق زنان در دو عرصه عمومی (اجتماع) و خصوصی (خانواده) بود. از نگاه آنها، خانواده یکی از حوزه هایی است که موجب استمرار ستم بر زنان می شود. از این رو، محو کلی نهاد «خانواده» و یا تعدیل آن و بهبود وضعیت زنان را در آن دنبال می کنند. این نوشتار، نگاهی دارد به جایگاه خانواده در نگرش فمینیستی، و با تبیین اصول و مبانی آن، بن مایه اندیشه فمینیستی را در رویکرد به خانواده، آشکار می سازد. اومانیسم، سکولاریسم، اصالت فرد، اصالت تجربه، نسبیّت گرایی، لیبرالیسم، برابری و عمل گرایی، و بی توجهی به نهاد خانواده، از جمله اصول فمینیسم به شمار می روند.
اومانیسم ساتر در نگاه هیدگر
نویسنده:
زهرا خزاعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در نوشتار حاضر به شرح و نقد اومانیسم از دیدگاه دو فیلسوفی پرداخته شده است که از مشهورترین فلاسفه وجودی هستند.اومانیسم که قدمت آن به یونان عهد باستان بر می‌گردد در طول تاریخ، تفاسیر متعددی داشته است. سارتر در کتاب اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر، صورتی از اومانیسم را می‌پذیرد که در نامه درباره اومانیسم مورد انتقاد شدید هایدگر قرار گرفته است.از نظر هایدگر تمام تقریرهای پیشین از اومانیسم از نقصی مشترک رنج می‌برند.رویکرد هایدگر به اومانیسم، رویکردی جدید بوده که بر پایه مبانی فلسفی او درباره وجود و دازین قابل تفسیر است.
صفحات :
از صفحه 125 تا 147
مدیریت معنویت گرایی در جهان غرب
نویسنده:
بهمن شریف زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مدرنیسم با وجود رفاهی که برای بشر غربی فراهم آورد، خواست ه­های فرامادی او را برآورده نساخت و این، علتی جز بی­ مهری و بلکه بی­ اعتقادی تفکر مدرن به روح و بعد فرامادی انسان نداشت. بحران بی­ معنایی که در غرب بیداد می­کرد و قربانی می­گرفت، تبدیل شدن انسان غربی به شیء و کالا، از دست رفتن هدف و معنای زندگی و خلأ و فقدان یک نظام ارزشی، متفکران بزرگ غرب را به چاره ­اندیشی واداشت. سرانجام بشر در دوران مدرن، مجبور شد نگاهی تأمل­ آمیز به مبانی فکری مدرنیسم بیندازد و به کاستی­های آن توجه ویژه کند و این، سرآغازی برای دورة «پست مدرنیسم» یا «پسامدرنیته» شد. بازکاوی سنت و مبانی آن از سوی اندیشمندان غرب برای آن بود که نیازهای بی­پاسخ خویش در زندگی مدرن را بیابند. آنها با توجه به بحران­های روحی پیدا شده در جهان غرب و نیاز بشر غربی به عواطف انسانی و رسیدگی­های باطنی، با گرایش مردم به معنویت همراه شدند. ایشان بر باور غالب دوره مدرنیسم که انسان را مساوی با جسد می­دانست، خط بطلان کشیدند و بعد فرامادی بشر پذیرفتند؛ از جمله، نظریات متفکرانی مانند «میشل فوکو»، «یورگن هابرماس» و «ماکس هورکهایمر»، نقد مدرنیسم و تجددزدگی و بازگشت به نوعی اخلاق و معنویت و ارزش­های فرامادی انسانی است. اکنون نزدیک به سه دهه است که بسیاری از متفکران اصیل و جدی غرب، متوجه مشکل شده­اند. فروپاشی کمونیسم، به بن­بست رسیدن روش­های سرمایه ­داری و نظریه­های گوناگون مدیریت، افول فلسفه­ های ظاهرفریب و رنگارنگ، برخی متفکران غربی را به تأملی جدی واداشت و این همه، آغازی برای بازگشت به معنویت شد.
عرفان از غایت الهی تا غایات اومانیستی و دهری
نویسنده:
محمدرضا عابدی, محمد خاکپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علمی عرفان اسلامی ایران,
چکیده :
عرفان در مفهوم حقیقی آن، بدان جهت که از سنخ سلوک و پیمودن است، غایت­مند بوده و نیل به هدفی متعالی را مدّ نظر دارد. در اندیشۀ عرفان های توحیدباور و خدامحور، انسان حلقه فرجامین زنجیرۀ هستی نیست، بلکه این زنجیره پس از او سیر تکاملی دارد و در اوج کمال به ذات باری­تعالی ختم می­شود. براین پایه، عرفان­ های مبتنی‌ بر ادیان یک فصل مشترک غایی دارند که عبارت از رهایی از بند وابستگی ­های مادی، شناخت خدا و وصول به حقیقت است. اما در سازمان اندیشه و سلوک عرفان‌های کهن بشری که مبنای توحیدی ندارند، غایت نیز الهی ـ توحیدی نیست و طریق سلوک به خدا منتهی نمی ­شود؛ افزون بر این، جنبۀ باطن­ گرایانه و و تلاش برای رهایی از قید مادیات، آن­گونه که در عرفان ­هایی کهن بشری وجود دارد، در تعالیم و سلوک آن‌ها دیده نمی­ شود. عرفان­ های جدید به جهت اتکا بر عقلانیت سکولار و سازماندهی براساس مقتضیات دنیای مدرنِ مادی­گرا، حرکت به سمت تعالی معنوی و کمال حقیقی را مد نظر قرار نمی­ دهند. بلکه، اگر حرکتی هم باشد از سنخ حرکت دوری و چرخشی است که در عمل به درجا زدن منجر می­ شود. برخی نیز کاملا ایستا بوده و غایت­ ویژه­ ای ندارند.
صفحات :
از صفحه 99 تا 124
بررسی تطبیقی مقام و منزلت انسان از دیدگاه آیات و روایات و مکتب اومانیسم
نویسنده:
علی‌رضا قدیمی ماهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اسلام و اومانیسم هردو ادعا می‌کنند که مقام و منزلت انسان را ارج نهاده و به او کرامت و آزادی می‌بخشند. در اسلام انسان دارای منزلت و کرامت ذاتی بالایی است و ملاک ارزشمندی بندگی خداست؛ افزایش کرامت اکتسابی با شکوفایی قابلیت‌ها و استعدادهای بالقوه از طریق عبودیت خداوند و غلبه بر هوای نفس حاصل می‌شود و برعکس. در مکتب اومانیسم نقش خالق از هستی حذف و انسان بجای او می‌نشیند. خواسته‌های انسان ارزشمند شده و ارزش اکتسابی برایش محسوب و به آن توصیه می‌شود! اومانیسم با اتکا به عقل بدون وحی، نادیده انگاشتن مبدأ و معاد، و محور گرفتن نفس انسان، شناخت کاملی از او بدست نمی‌دهد و انسان با استعدادهای عظیم را در دنیای ماده و طبیعت محدود ساخته، از منزلت و کرامت او می‌کاهد.
حقوق بشر از دیدگاه نهج البلاغه
نویسنده:
حمیرا منزوی تبریزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بررسی تطبیقی جایگاه حقوق انسان و کرامت او در متون اسلامی از جمله نهج‌البلاغه از سویی، و مسئله حقوق انسان‌ها در اعلامیه جهانی حقوق بشر از سوی دیگر، از مباحث جدی مورد توجه پژوهشگران دینی دوران معاصر می‌باشد. یافتن پاسخ مناسب برای اقناع نسل پرسشگر امروز، می‌تواند چهره واقعی دین اسلام و پیشوایان آن را آشکار سازد. نتیجه‌ای که در پایان رساله از این پژوهش گرفته شده این است که حقوق بشر در نهج‌البلاغه به عنوان حقوق بشری الهی، با دیدگاه انسان‌شناسی و منطبق با مصالح و قوانین تکوین و تشریع بیان شده و از این نظر برتری کاملی بر اعلامیه‌ جهانی حقوق بشر دارد؛ زیرا مبنای تدوین اعلامیه مذکور، روابط مابین حکومت‌ها و جلوگیری از تضییع حقوق بشر در تمام کشورهای جهان است و به سایر موارد مرتبط با روش و اخلاق حکومت‌داری توجهی نشده؛ در صورتی که در کلام مولا? به آن موارد نیز تصریح و تأکید شده است. همچنین این اعلامیه به دلیل تعریف نامحدود از آزادی‌ها و لحاظ‌نکردن معنویت و تعالی روح بشر و هدف خلقت او، برخی ابعاد روحی و معنوی بشریت را نادیده گرفته و امکان سوءاستفاده یا انحراف از برخی مواد آن بیشتر است. مزیت دیگر حقوق بشر در نهج‌البلاغه‌، ضمانت اجرای آن است که از یک سو ضمانتی درون‌فردی، از جهت اعتقاد به خدا و معاد و همچنین آگاهی افراد جامعه نسبت به حقوق خود و دیگران است، و از سوی دیگر، مجازات‌های عادلانه برای افرادی که حقوق اساسی مردم را زیر پا می‌گذارند، وضع گردیده است. از جمله حقوق مورد احترام و مصرّح در نهج‌البلاغه‌، حق آزادی بیان، نصیحت حاکمان، حق مخالفان و زندانیان، اقلیت‌های دینی، یتیمان و همسایگان، حق زنان، حق مردم در دستیابی به اطلاعات، انتخاب شغل، حق رأی، حق مردم در برخورداری از یک حاکم عادل، عدالت در استفاده از بیت‌المال، حق مردم در اعتراض و انتقاد خیرخواهانه به زمامداران و شکایت از آنان، حق امنیت سیاسی و اجتماعی و… می‌باشد. روش این پژوهش، استقرایی بوده و با تحقیق کتابخانه‌ای تکمیل گردیده است. پس از چکیده و دیباچه، فصل اول به کلیات اختصاص یافته، در فصل دوم به تاریخچه کوتاهی از حقوق بشر در جهان پرداخته، ضمن درج متن کامل اعلامیه حقوق بشر، به دلایل تدوین این اعلامیه اشاره شده است. همچنین، حقوق بشر در مکاتب بشری و الهی و تفاوت آن دو نیز بررسی گردیده است. در فصل سوم (فصل اصلی رساله) با استفاده از شروح نهج‌البلاغه و کتب و مقالاتی که در این موضوع نوشته شده‌اند، نکات مرتبط با موضوع حقوق بشر، از نهج‌البلاغه استخراج و بررسی گردیده و آیاتی نیز از قرآن کریم به تناسب موضوعات آورده شده و سپس بررسی تطبیقی مختصری با مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر انجام یافته است.
  • تعداد رکورد ها : 92